eitaa logo
نهضت سیستان و بلوچستان
5.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
34 فایل
نهضت ادامه دارد... اداره‌کل تبلیغات اسلامی سیستان و بلوچستان؛صفحه رسمی منبر| هیات| کتاب| مسجد| سینما| تلویزیون| مستند| پژوهش و افکارسنجی| آموزش و شتابدهی| رویدادهای اجتماعی| رسانه| @nehzatsb صفحه اصلی سازمان تبلیغات اسلامی @sazmantablighaat
مشاهده در ایتا
دانلود
10.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌نازنین زینب حسنی جهانتیغی 12 ساله از شهرستان زابل 🌷 ┄┅┅┅┅❁🔸❁┅┅┅┅ 👈 همراه ماباشید درکانال زندگی با آیه ها 💠استان سیستان و بلوچستان💠 @ZendegibaAyeha_SB
15.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹آقا مهدی میرشکار ۱۲ساله از زاهدان 🌹 ┄┅┅┅┅❁🔸❁┅┅┅┅ 👈 همراه ماباشید درکانال زندگی با آیه ها 💠استان سیستان و بلوچستان💠 @ZendegibaAyeha_SB
سیده آینا قطبی ۱۳ساله ┄┅┅┅┅❁🔸❁┅┅┅┅ 👈 همراه ماباشید درکانال زندگی با آیه ها 💠استان سیستان و بلوچستان💠 @ZendegibaAyeha_SB
سیده آیدا قطبی ۱۱ساله ┄┅┅┅┅❁🔸❁┅┅┅┅ 👈 همراه ماباشید درکانال زندگی با آیه ها 💠استان سیستان و بلوچستان💠 @ZendegibaAyeha_SB
پادکست_ وعده‌ی صادق الهی.wav
26.53M
💠ریحانه صیادی از شهرستان هامون🌷 ┄┅┅┅┅❁🔸❁┅┅┅┅ 👈 همراه ماباشید درکانال زندگی با آیه ها 💠استان سیستان و بلوچستان💠 @ZendegibaAyeha_SB
📝 💠عنوان داستان: وعده‌ی صادق الهی💠 «همه جا را آتش و دود فرا گرفته بود.🔥 🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥 خرابه‌های ساختمان ها مانع از درست راه رفتن می‌شدند اما سنگری خوب در مقابل تیر و آتش بودند. شهر در محاصره‌ی نیروهای غاصب داعشی بود و توان و مهمات نیروهای ما در حال اتمام. 😞😞😞😞😞 البته تعداد زیادی از ما باقی نمانده بود و همه شهید شده بودند. 👈تنها ده-یازده نفر از بچه‌های خودمان و و . نیروهای سوری به منطقه‌ی دیگری رفته بودند و ما به اینجا آمدیم که گرفتار شدیم. 😓😓😓 هیچ امیدی به پیروزی و رهایی از این بند نداشتم. این ناامیدی در چهره‌ی دیگر بچه‌ها هم موج می‌زد. 😰😰😰 ❌چون در مناطق دیگر هم مبارزه سخت بود، نمی‌شد نیروی کمکی برایمان بفرستند. همچنین، اینکه ارتباط ما به دلیل وضع موجود و مکان نامناسب قطع شده بود، بی‌تاثیر نبود. خود را در یک ساختمان مخروبه پنهان کرده بودیم و با درماندگی به هم نگاه می‌کردیم. 🙍‍♂🙍‍♂🙍‍♂🙍‍♂ 👈فرمانده‌مان که این حال را دید، بلند شد و گفت:«واقعا که بچه‌ها! دستمریزاد دارید. این چه وضعیه، جمع کنید خودتونو. ناسلامتی شما رزمنده‌اید!»❗️ من بودم که زودتر از همه لب گشودم:🙋‍♂ «آخه فرمانده، خودتون که وضعیتو درک می‌کنین و هیچ کاری نمی‌تونین بکنین، چه انتظاری از ما دارین؟» 🤷‍♂ بعد از سخنان من، صدای بقیه هم بلند شد که من درست می‌گویم. 📢فرمانده با صدای بلندش همه را ساکت کرد و گفت: 🔺«ناامید شدین که این حرفارو میزنین. اگه یه ذره...» سخنش با نزدیک شدن صدای زنجیرهای تانک یا نفربر قطع شد و همه از جای خود برخاستیم. 😐😐🤐🤐 یکی از بچه‌ها با صدای آرامی گفت:«حالا چی کار کنیم فرمانده؟»😨😨 فرمانده همان‌طور که از لای سوراخ‌های دیوار نیمه ریخته بیرون را نگاه می‌کرد🫣 جواب داد: 👈«دارن میان بیرون، تعدادشون یه کم زیاده، ولی از پسشون برمیایم!»💪💪💪 من هم که در کنارش بودم پرسیدم:«آخه چطوری؟ 😦ما هم تعدامون کمه، هم مهماتمون!» 😔😞 👈فرمانده در حالی‌که اسلحه‌اش را بررسی می‌کرد، 🧐رو به همه ایستاد و گفت: 🗣🗣«ناامیدین دیگه همینه! خدا توی قرآن گفته ✅ "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ"✅ اگه قدمی برای یاری خدا برداریم، خداوند بهمون کمک می‌کنه،😌 این کاری که ما می‌کنیم چیه پس،👈 یاری خدا ! 👉درسته خدا به کمک ما نیازی نداره ولی ما اینجاییم که : 🔴 و از اسلام دفاع کنیم. این همه مردم بی‌گناه رو کشتن و دین ما رو بدنام کردن، پس نمیشه بی‌تفاوت از کنارش رد شد. ما همه اعتقادمون به خداست و دینمون یکیه، تفاوتی بینمون نیست چون از کشورهای جداگونه هستیم. ب ا تمام توانمون باهاشون مبارزه می‌کنیم و به خدا ایمان داریم!💪💪 حالا هم بیاید نزدیک‌تر تا نقشه‌ی حمله بهشون رو با هم بکشیم.» با سخنان فرمانده و صدایی که از بی‌سیم بلند شد، دوباره امیدی که خاموش شده بود، روشن گردید. 😍😍😍😊😊😊☺️☺️☺️ خدا را شکر کردم که تنهایمان نمی‌گذارد و در همه حال به ما کمک می‌کند و پشیمان از اینکه ناامید بودم. 🥺 ✅ آری، این است وعده‌ی صادق الهی! ┄┅┅┅┅❁🔸❁┅┅┅┅ 👈 همراه ماباشید درکانال زندگی با آیه ها 💠استان سیستان و بلوچستان💠 @ZendegibaAyeha_SB
📝 💠عنوان داستان: وعده‌ی صادق الهی💠 «همه جا را آتش و دود فرا گرفته بود.🔥 🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥 خرابه‌های ساختمان ها مانع از درست راه رفتن می‌شدند اما سنگری خوب در مقابل تیر و آتش بودند. شهر در محاصره‌ی نیروهای غاصب داعشی بود و توان و مهمات نیروهای ما در حال اتمام. 😞😞😞😞😞 البته تعداد زیادی از ما باقی نمانده بود و همه شهید شده بودند. 👈تنها ده-یازده نفر از بچه‌های خودمان و و . نیروهای سوری به منطقه‌ی دیگری رفته بودند و ما به اینجا آمدیم که گرفتار شدیم. 😓😓😓 هیچ امیدی به پیروزی و رهایی از این بند را نداشتم. این ناامیدی در چهره‌ی دیگر بچه‌ها هم موج می‌زد. 😰😰😰 ❌چون در مناطق دیگر هم مبارزه سخت بود، نمی‌شد نیروی کمکی برایمان بفرستند. همچنین، اینکه ارتباط ما به دلیل وضع موجود و مکان نامناسب قطع شده بود، بی‌تاثیر نبود. خود را در یک ساختمان مخروبه پنهان کرده بودیم و با درماندگی به هم نگاه می‌کردیم. 🙍‍♂🙍‍♂🙍‍♂🙍‍♂ 👈فرمانده‌مان که این حال را دید، بلند شد و گفت:«واقعا که بچه‌ها! دستمریزاد دارید. این چه وضعیه، جمع کنید خودتونو. ناسلامتی شما رزمنده‌اید!»❗️ من بودم که زودتر از همه لب گشودم:🙋‍♂ «آخه فرمانده، خودتون که وضعیتو درک می‌کنین و هیچ کاری نمی‌تونین بکنین، چه انتظاری از ما دارین؟» 🤷‍♂ بعد از سخنان من، صدای بقیه هم بلند شد که من درست می‌گویم. 📢فرمانده با صدای بلندش همه را ساکت کرد و گفت: 🔺«ناامید شدین که این حرفارو میزنین. اگه یه ذره...» سخنش با نزدیک شدن صدای زنجیرهای تانک یا نفربر قطع شد و همه از جای خود برخاستیم. 😐😐🤐🤐 یکی از بچه‌ها با صدای آرامی گفت:«حالا چی کار کنیم فرمانده؟»😨😨 فرمانده همان‌طور که از لای سوراخ‌های دیوار نیمه ریخته بیرون را نگاه می‌کرد🫣 جواب داد: 👈«دارن میان بیرون، تعدادشون یه کم زیاده، ولی از پسشون برمیایم!»💪💪💪 من هم که در کنارش بودم پرسیدم:«آخه چطوری؟ 😦ما هم تعدامون کمه، هم مهماتمون!» 😔😞 👈فرمانده در حالی‌که اسلحه‌اش را بررسی می‌کرد، 🧐رو به همه ایستاد و گفت: 🗣🗣«ناامیدین دیگه همینه! خدا توی قرآن گفته ✅ "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ"✅ اگه قدمی برای یاری خدا برداریم، خداوند بهمون کمک می‌کنه،😌 این کاری که ما می‌کنیم چیه پس،👈 یاری خدا ! 👉درسته خدا به کمک ما نیازی نداره ولی ما اینجاییم که : 🔴 و از اسلام دفاع کنیم. این همه مردم بی‌گناه رو کشتن و دین ما رو بدنام کردن، پس نمیشه بی‌تفاوت از کنارش رد شد. ما همه اعتقادمون به خداست و دینمون یکیه، تفاوتی بینمون نیست چون از کشورهای جداگونه هستیم. با تمام توانمون باهاشون مبارزه می‌کنیم و به خدا ایمان داریم!💪💪 حالا هم بیاید نزدیک‌تر تا نقشه‌ی حمله بهشون رو با هم بکشیم.» با سخنان فرمانده و صدایی که از بی‌سیم بلند شد، دوباره امیدی که خاموش شده بود، روشن گردید. 😍😍😍😊😊😊☺️☺️☺️ خدا را شکر کردم که تنهایمان نمی‌گذارد و در همه حال به ما کمک می‌کند و پشیمان از اینکه ناامید بودم. 🥺 ✅ آری، این است وعده‌ی صادق الهی! ┄┅┅┅┅❁🔸❁┅┅┅┅ 👈 همراه ماباشید درکانال زندگی با آیه ها 💠استان سیستان و بلوچستان💠 @ZendegibaAyeha_SB
✅ نگارنده : خانم زهرا عبداللهی از شهرستان دلگان روزی روزگاری ی دختر خانم بود از دم بچگی عاشق اهلبیت (ع) و خدا بود این دختر خانم همیشه تو مراسمات مذهبی شرکت میکرد و کلی کمک میکرد همیشه واسه مراسمات مذهبی اولین نفر بود ک قدم میزاشت به فقیرا کمک میکرد به یتیما کمک میکرد ازبقیه کمک میگرفت برای کمک کردن ب دیگران ی روزی این دختر خانم دچار مشکل خیلی بزرگی شد آخه مامانش تصادف کرده بود رفته بود کما اون مامانشو خیلی دوست میداشت رفت پیش خدا خیلی گریه کرد گفت خدایا مامانمو نجات بده من مامانمو خیلی دوست دارم کمک کن زنده بمونه شب امام حسین ع اومد تو خوابش و این آیه رو براش خوند ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ ﴾ ترجمه اش رو هم براش خوند دخترخانم قصه ما خیلی آروم شد یهو از خواب بیدار شد گفت خدایا خودت تو قران به ما قول دادی ک کمکمون میکنی آخه من براتو و در راه تو خیلی تلاش کردم پس کمکم کن بعد چند ساعت دختر شنید ک حال مامانش خوب شده و ازکما بیرون شده دختر خانم قصه ما خوشحال و‌خندان خداروشکر کرد و دوباره اون آیه رو باخودش آروم زمزمه کرد ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ ﴾ ┄┅┅┅┅❁🔸❁┅┅┅┅ 👈 همراه ماباشید درکانال زندگی با آیه ها 💠استان سیستان و بلوچستان💠 @ZendegibaAyeha_SB
یک ساعت و نیم دیگه تا اتمام مهلت ثبت نام مسابقه شب پنجم محرم بیشتر نمونده... . 👈 جا نمونید... 😊 ┄┅┅┅┅❁🔸❁┅┅┅┅ 👈 همراه ماباشید درکانال زندگی با آیه ها 💠استان سیستان و بلوچستان💠 @ZendegibaAyeha_SB
🟩مسابقه شب پنجم محرم 🟩 📣سه تا مسابقه داریم امشب😍 1⃣ پاسخ به سوال چند گزینه‌ای که داخل کانال قرار میدیم. 🎁100 هزار تومان به دو نفر 2⃣ ارسال فیلم تلاوت آیه به همراه معنی به صورت حفظی 🎁 200 هزار تومان به دو نفر 3⃣ تولید پادکست، ‌نقاشی، شعر، داستان و یا دل نوشته مرتبط با آیه روز پنجم 🎁 300 هزار تومان به نفر برگزیده 👈جهت شرکت در مسابقه زندگی با آیه ها جواب صحیح سوال طرح شده، فیلم تلاوت قرآن و تولیدات هنری خودتون رو به مدیر کانال ارسال نمایید. حساب کاربری مدیر کانال @modir_SB ┄┅┅┅┅❁🔸❁┅┅┅┅ 👈 همراه ماباشید درکانال زندگی با آیه ها 💠استان سیستان و بلوچستان💠 @ZendegibaAyeha_SB
📝پرسش چند گزینه شب پنجم محرم 📌از آیه 7 سوره مبارکه محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) چه نکته ای برداشت میشود؟ 🔷 الف) یاری خدا برای همه افراد جامعه است حتی گنه کاران. 🔷 ب) خداوند افراد باحجاب را یاری میدهد زیرا آنها همچون شهیدان با حفظ حجاب خود، خدا را یاری می دهند. 🔷 ج) یاری دادن خدا فقط به معنای انجام واجبات می باشد و ترک گناهان را در بر نمیگیرد. 🔷 د) نصرت خدا همیشه هست و کمک خدا به انسان ها هیچ قید و شرطی ندارد. ❇️ ارسال پاسخ به همراه نام و نام خانوادگی، شماره تماس و شهرستان محل سکونت به حساب کاربری زیر انجام شود. @modir_SB ⏰⏳مهلت شرکت در مسابقه شب پنجم محرم : تا ساعت 12 ظهر 21 تیر ماه ┄┅┅┅┅❁🔸❁┅┅┅┅ 👈 همراه ماباشید درکانال زندگی با آیه ها 💠استان سیستان و بلوچستان💠 @ZendegibaAyeha_SB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیلار سرگزی از زابل ┄┅┅┅┅❁🔸❁┅┅┅┅ 👈 همراه ماباشید درکانال زندگی با آیه ها 💠استان سیستان و بلوچستان💠 @ZendegibaAyeha_SB