eitaa logo
انجمن فرهنگی و هنری نمونه دکتر احمد زارعزاده
31 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
349 ویدیو
256 فایل
📢در این انجمن به بررسی کار های هنری و آموزش آن پرداخته می شود📢 🍀تازه مسابقه هم داریم🍀
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚫🚫🚫با سلام خدمت دانش اموزان گرامی فردا ساعت ۱۱ جلسه داریم. در لایو شاد
شعر کودکانه شب یلدا چه خوبه شب یلدا همه خوشحال و شیدا شـبی بلنـد و زیبا پیش مامان و بابا کـنـیـم یـاد خدا رو بخونیم این دعا رو آهای آروم جونم خـدای مهـربـونم تـو کـه یلـدا میـاری برف و سرما میاری بعد برف و زمستون گـل به صحرا میاری بیار امسـال برامـون مهدی صاحب زمون تا شوند شاد و خندون هـر شـیعـه و مسلمـون ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─ 👈به انجمن بپیوندید🔻 🆔 @nemooneh_farhangi
فساد بی‌دروغ، فساد با نقاب کتابی که دکتر فتوحی معرفی کرده‌اند کتاب مهمی‌ست. نکته‌ای هم که در پایان گفته‌اند نکتهٔ مهمی‌ست. کار فساد در دانشگاه‌های ما به جایی رسیده که وقتی درباره‌اش پژوهش بنیادی کنیم و دسته‌بندی‌اش کنیم، می‌بینیم عملاً قاطبه و بدنهٔ «فعّالیّت‌های دانشگاهی» کشور آلوده به دست‌کم یکی از این تباهی‌هاست. بی‌شک گسترش کمّی بی‌ضابطه در تعداد دانشگاه و دانشجو و استاد، پابه‌پای فرمالیسم در ارزیابی آنچه «پژوهش‌ها و دستاوردها» می‌نامیم (و جزئی از فرمالیسمی است که بر همهٔ شئون رسمی ارزیابی حاکم است) از علل مهم در گستردگی این تباهی است. امّا من می‌خواهم نکته‌ای بر حرف این کتاب بیفزایم: فساد و دزدی این افراد آشکار و رسواست. یک نوع دیگر فساد هست که به گمان من خطرناک‌تر است: فساد درآمیخته با ریاکاری علمی، فساد «فضلا». پژوهش‌های استادان و دانشجویانی که از حدّاقلّ سواد محروم (یا بهره‌مند) هستند در نشریات فراوان علمی-پژوهشی(۱) چاپ می‌شود و در عمل خواننده ندارد. جز افرادی از دستهٔ خود این‌ها کسی پیرویشان نمی‌کند. کسی از ایشان سرمشق نمی‌گیرد و اسوه و اسطوره نمی‌سازد. حتی کسی انتظار ندارد به مقالاتی ارجاع داده شود که ایشان نوشته‌اند و گاه مطلبی را «زخمی» کرده‌اند، بی این که به نتیجه‌ای رسیده‌باشند. خودشان هم نه انتظار خواننده دارند، نه مقلد نه مرید و نه حتی ارجاع. همان حقوق و عنوان را می‌خواهند و به‌ زودی هم دور ریخته و فراموش خواهند شد، اگر همین حالا نشده‌باشند. آثار ایشان پیش از خودشان مرده‌است. ولی نوع دیگری از فساد داریم که خطرناک‌تر است، چون اوّلاً این‌همه آشکار نیست، ثانیاً مرتکبانشان الزاماً از همه نظر بیسواد نیستند و همین باعث می‌شود در برهوت فعلی گاه «ممتاز» هم جلوه کنند. استادی شهره به «اخلاق» که با همین اشتهار مریدپروری می‌کند هم فاسد است، اگرچه ترجمهٔ شاگرد را ندزدد. گرد آوردن نوچه و ندیم و برساختن اتوریته کاذب هم فساد است اگرچه پسردایی ارجمند را بین نویسندگان جا نزده‌باشند. استادانی که فقط به دلیل آنچه اسم خیلی خوبش «رفاقت» است یکدیگر را حمایت می‌کنند و بر خطاهای یکدیگر چشم می‌بندند هم خطاکارند اگرچه خرید کتاب خودشان تنها راه گذراندن درسشان نباشد. پژوهشگری که در ارجاع ایز گم می‌کند و به مقاله‌ای یک بار ارجاع می‌دهد و سه بار دیگر که باید ارجاع می‌داد نمی‌دهد یا مطالب مقالات مختلف را وصله‌پینه می‌کند خطرش از کسی که با ساختار قالبی مقاله نوشته بیشتر است، چون ممکن است مقاله یا کتابش خواننده و ستایشگر هم پیدا کند. حق یابندهٔ اصلی نکته/ نویسندهٔ مقالهٔ نخست اینجا پیش مخاطبان بیشتری تضییع می‌شود. دانشجویان مستعد در این فضا بیشتر به دوگانهٔ «پیوستن به زنجیره/ حرمان و بغض» دچار می‌شوند، و اشاره به این نکات هم به دلیل برخورداری پژوهشگر/استاد از حمایت «رفقا» خالی از دشواری نیست. این نوع تباهی و خطاکاری است که خطرناک است چون کمتر کسی خطا بودنش را به روی خاطیان می‌آورد و در نتیجه این شگردها و مرتکبانشان استمرار می‌یابند و می‌مانند و نسل به نسل تباه‌تر و بی‌پرواتر می‌شوند؛ چنان که نسل‌به‌نسل تباه‌تر و بی‌پرواتر شده‌اند. من البته با دکتر فتوحی گرامی در اهمیت این کتاب موافقم، ولی به‌‌جد گمان می‌کنم فسادهای پنهان‌تر و فساد افرادی که فاضل‌تر و معتبرتر محسوب می‌شوند مهم‌تر است چون زنجیره‌ای از اثرات ناخوشایند را بر کسانی می‌گذارد که جامعهٔ علمی باید به ایشان امیدوار باشد. ۱- اگر هم این پژوهش‌ها کتاب شود ناشران متفرقه چاپشان می‌کنند و اصل سخن این نوشته تغییر نمی‌کند.
دزدی ، کیسه زر ملّانصرالدین را ربود‌ ، وی شکایت نزد قاضی برد ؛ تا خواست ماجرا را شرح دهد! مردی وارد شد و نزد قاضی نشست.. ملّا متعجب شد و هیچ نگفت و از محضر قاضی بیرون آمد؛ روز بعد مردم دیدند که ملّا فریاد میزند که آی مردم کیسه ام ... کیسه ام را یافتم ، از او سوال کردند که چطور بدون حکم‌قاضی کیسه را یافتی ؟! ملّا خنده ای کرد وگفت : «در شهری که داروغه دزد باشد و قاضی رفیق دزد » بهتر دیدم که شکایت نزد قاضی عادل برم منزل رفته و نماز خواندم و از خدا کمک خواستم امروز در بیابان‌دیدم که داروغه از اسب افتاده گردنش شکسته و کیسه زر من به کمر بسته... ! پس کیسه ام را برداشتم
چه زیبا گفت : اگر مستضعفی ديدی ، ولي از نان امروزت به او چيزی نبخشيدی ، به انسان بودنت شک کن! اگر چادر به سر داری ، ولي از زير آن چادر به يک ديوانه خنديدی به انسان بودنت شک کن! اگر قاری قرآنی ، ولي در درکِ آياتش دچارِ شک و ترديدی ، به انسان بودنت شک کن! اگر گفتی خدا ترسي ، ولي از ترس اموالت تمام شب نخوابيدي ، به انسان بودنت شک کن! اگر هر ساله در حجّي ، ولي از حال همنوعت سوالي هم نپرسيدي ، به انسان بودنت شک کن! اگر مرگِ کسی ديدي ، ولي قدرِ سَري سوزن ز جاي خود نجنبيدي ، به انسان بودنت شک کن .
کتاب دزفول در جنگ: برخی از کارها، به جز همت، دل شیر می‌خواهد، شیر پاک خوردن می‌خواهد و ایمان؛ ایمان به درستی راه تا بگویی: «به امام نگویید که چقدر کشته داده‌ایم؛ نکند خدای ناکرده، دل امام آزرده شود. به امام بگویید که مردم دزفول هنوز فرزندان زیادی دارند تا در راه دفاع از کشور و انقلاب فدا نمایند.» و افتخار کنی که دزفولت، در طول جنگ، در صدر فهرست رادیو بغداد از شهرهایی باشد که در هر روز می‌خواهند بمبارانش کنند!» این برشی کوتاه از کتاب «دزفول در جنگ» است. این اثر که مشتمل بر 110 عنوان داستان کوتاه از دزفول و مردمش در دوران جنگ تحمیلی است، می‌کوشد با زبانی ساده و قابل فهم، تصویری کامل از وضعیت دزفول در دوران جنگ تحمیلی ترسیم کند. .............----------........-------.......---------.........---------. دزفول در جنگ» به قلم هادی طحان نظیف و مجید بذرافکن، توسط موسسه فرهنگی هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است ═◦∞☆ ☆∞◦═: ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 👈به انجمن بپیوندید🔻 🆔 @nemooneh_farhangi.