من الان چیپس میخوام. چیییییپس
نه چرا اینقدر تند تند سریالا و انیمه های مورد علاقمو نگاه کردم؟ نه وااااقعا چرا؟ چرا؟ چراااااا؟
چرا اونقدر سریع سرزمین اشباح رو خوندم؟ چرا؟! هاااااا! چراااااطنلَنعَنعَنعسنعسمعَمهَمهَاگَاگ
کتابی با طعم نسکافه؛
ولی من دلم برای اون هندزفریه از چهار جهت پاره شده و قدیمی تنگ میشه.
عالی شد(:
هندزفری 170 تومنی رو یروزه گم کردم(:
احساس وحشتناکیه.
انگار قلبم اونقدر بزرگه که قفسه سینه و دنده هام تحملش رو ندارن.
اونقدر سنگینه که ریه هام نمیتونن بهم اکسیژن بدن.
اونقدر دردناکه که تا گلوم بالا اومده و اطراف صورتمو ازار میده.
اونقدریه که ابها میخوان از توی چشمام بیرون بزنن.
واقعا افتضاحه.
دارم خفه میشم...
کتابی با طعم نسکافه؛
احساس وحشتناکیه. انگار قلبم اونقدر بزرگه که قفسه سینه و دنده هام تحملش رو ندارن. اونقدر سنگینه که ری
انگشتامو حس نمیکنم.
هر چند لحظه یبار یهو از بین افکارم یادم میاد که باید نفس بکشم، نفسی که نمیتونم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*تا اطلاع ثانوی بخاطر قشنگ بودن زیادیه این سکوت*
هدایت شده از مذهــبـیـون
#حق!
اینهمهیوگاوورزشهندیوفنگشوییو کارماتستکردی!یبارمنمازروتستکن!
شایدخوببود!ضررندارهکه...(:
🌱|Mazhabi_yon
واقعا میمیرم.
خب وااااقعا خاک تو سرت رقیه، خااااک.
چهار روز لاقل آدم باش.
بگه اهه، اینم آدم شده بزا راش بدیم...
ولی میدونین ...کاش سطل های مدرسمون ازینا باشه که با پا میزنی وا میشه
*لبخند شیطانی*
شاید باید بگم بهترین تجربم تئاتر ونگوگ بود. وای نمیدونید که چقدر قشنگ بود. پر از دود، تور،موجودات کابوس، لباسای باحال، دکور خیلی باحال. اولش اصلا هووووو