#روضه_علی_اصغر ع
#استاد_موید_روضه_علی_اصغر ع
دست جفای حرمله یارب قلم شود
کز تیر او شهادت اصغر رقم شود
صیاد سنگ دل که دو دستش بریده باد
راضی چرا به کشتن صید حرم شود
گیرم حسین کشته شد از انتقام بدر
اصغر چه کرده تا که بر او این ستم شود
یک جرعه آب گر به علی اصغرم رسد
از آب این شریعه خدایا چه کم شود
با شدتی که حرمله بر می کشد کمان
از غصه چون کمان قد من نیز خم شود
🔸استاد سیدرضا مؤید
ای به اکبر کرده همدوشی علی
برده سر در جیب خاموشی علی
تو مسیح عترتی وز، مرتبت
کرده با قرآن هم آغوشی علی
اصغرم قنداقه ات شد غرق خون
زود بودت این کفن پوشی علی
چون تو سربازی دگر نایل نشد
بر سر دوشم به سر دوشی علی
گفتمت آرام باش از تشنگی
نی که تا سر حد بیهوشی علی
خواستم از گریه خاموشت ولی
نی دگر اینقدر خاموشی علی
خنده ات وقت شهادت بر لب است
تا چه گفتت تیر درگوشی علی
🔸استاد سید رضا مؤید
بر لب دریا لب دریادلان خشکیده است
از عطش دلها کباب است و زبان خشکیده است
سوز بی آبی اثر کرده است در اهل حرم
هر طرف بینی لب پیر و جوان خشکیده است
آه از این میهمان داری که در دشت بلا
میزبان سیراب و کام میهمان خشکیده است
نازم این همت که عباس آید از دریا ولی
آب بر دوش است و لبها همچنان خشکیده است
دامن مادر چو دریا، اصغرش چون ماهی است
کام ماهی بر لب آب روان خشکیده است
گر ندارد اشک تا آبی به لبهایش زند
چشمهء چشم رباب از سوز جان خشکیده است
🔸استاد سیدرضا مؤید
آدرس کانال
@safintoalhoda