💬 آرمان مشترک دو ملت
🔹️ «بن نورتون» - روزنامهنگار، نویسنده و فیلمساز آمریکایی در توییتی توییت اسپانیولی سعید جلیلی از دیدار بین هوگو چاوز و سردار سلیمانی را به انگلیسی ترجمه کرده و نوشته است : یک پیام باورنکردنی همبستگی از مقام بلند پایه ایران؛ این توییت؛ آرمان مشترک دو ملت را نشان میدهد.
#رجا
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
⭕️ #اختصاصی
🔻نفتکشهای ایرانی یکی پس ازدیگری وارد آبهای ساحلی ونزوئلا می شوند
🔻دومین نفتکش از ناوگان اعزامی ایران به ونزوئلا به نام "فارست" تا ساعتی دیگر وارد منطقه اسکورت در آبهای ساحلی ونزوئلا در دریای کارائیب خواهد شد.
🔻نفت کش "فارست" پس از ورود به منطقه انحصاری اقتصادی ونزوئلا با اسکورت ناوهای نظامی این کشور به سمت یکی دیگر از بنادر ونزوئلا هدایت خواهد شد
🔻اولین نفتکش ایرانی به نام" فورچون" که با اسکورت ناوهای جنگی ونزوئلا به سمت یکی از بنادر این کشور در حرکت است حدود ساعت ۸ صبح فردا به وقت ایران در بندر تعیین شده پهلو گرفته و محموله خود را تخلیه می کند.
🔻سومین نفتکش ایران بنام" فاکسون" نیز روزچهارشنبه۲۷ می حدود ساعت ۱۴۰۰ به وقت محلی (۲۲/۳۰ به وقت تهران) به موقعیت اسکورت خواهد رسید.
🔻روز گذشته و همزمان با ورود اولین نفتکش ایران به آبهای انحصاری اقتصادی ونزوئلا هشتک #GraciasIran (تشکر ایران) ترند اول توییتر ونزوئلا شد
🔻یک مقام آمریکایی حدود یک هفته قبل اعلام کرده بود که این کشور حتما در قبال ارسال محموله های فرآورده نفتی از سوی ایران به ونزوئلا اقدام خواهد کرد.
#ایران #ونزوئلا #نفت #نفتکش #قدرت
هیات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
هدایت شده از کانال خبری بهشهرنو
🌺
🕗 #ساعت_عاشقی
دل همیشه غریبم هوایتان كرده است
هواى گریه پایین پایتان كرده است
خداش خیر دهد آن كسى كه بال مرا
كبوتر حرم باصفایتان كرده است
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
#از_دور_سلام ✋
اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی الامامِ التّقی النّقی وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک.🌹🍃
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
#عشق_واقعی
🍃 مرگ بر عشقهای درپیتی و متعفّن ولنتاینی! عشقهای آلودهای که خانواده را نابود میکند!
خانواده یعنی پایهگذاری عشق واقعی بین همسران و فرزندان و تربیت فرزندانی به رنگ خدا و زیباییها و ارزشها!
🍃 عشق واقعی یعنی، وفاداری و تعهّد نسبت به همسر و فرزندان! یعنی دور همیهای گرم و صمیمی با همسر و خانواده! یعنی مدارا با کم و زیاد زندگی! عشق واقعی یعنی لذت بردن از سختیهای زندگی با توکل به خدا و توسل به اهل بیت علیهمالسلام! یعنی مثبتنگری و نگاه زیبا به همسر!
🍃 با گذشت و صبوری، اجاق کلبهی زندگی را همیشه روشن نگه داریم و با نگاههای مهربان خود آرامش و محبّت را به یکدیگر هدیه دهیم!
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
هدایت شده از کانال خبری بهشهرنو
🕊
🍃 وَ لا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ...🍃
و با خدای یکتا خدای دیگری مخوان...
✨ قصص ، ۸۸ ✨
✨ - موحّد واقعى كسى است كه از همهى معبودها، ابَرقدرتها، ايسمها وطاغوتها آزاد باشد.👈 «لا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ»
#نماز_اول_وقت
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
▪️امروز آب شیرین کن هسته ای میتوانست مشکل آب خوردن مردم را حل کند یا برجام؟
هیات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
کانال خبری بهشهرنو
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف_سری_سوم @kheymegahevelayat #قسمت_صد_و_نود_و_نه وقتی ماشین و دیدم، اول
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف_سری_سوم
@kheymegahevelayat
#قسمت_دویست
پیام دادم به عبدالستار و یاسر و خواهرش تا موقعیتی که بهشون واگذار کرده بودم رها کنند، چون همه چیز تموم شده بود وَ دکتر افشین عزتی هم عازم آمریکا شده بود، وَ نسترن هم در تور ما گیر کرده بود. پس دیگه فعلا کاری نداشتیم با عواملمون
به خواهر یاسر پیام دادم خودکارو بهمون برسونه. به عبدالستار هم پیام دادم فورا بیاد سمت فرودگاه نجف. منو عاصف به اتفاق نسترن که کف ماشین خوابونده بودیمش حرکت کردیم و بعد از دو ساعت رسیدیم فرودگاه.
وقتی رسیدیم منتظر موندم تا عبدالستار و خواهرِ یاسر یعنی همون بنت الشهید بیان ببینمشون. تا زمانی که برسن، دائم با خودرو جامون و عوض میکردیم، تا اتفاقی نیفته ! حدود دوساعت بعد از رسیدن ما خواهرِ یاسر رسید. زنگ زد و گفت که رسیدم.. منم بهش گفتم دقیقا در چه موقعیتی هستیم و اومد.. وقتی رسید نزدیک ماشین، پیاده شدم رفتم سمتش...
گفتم:
+مرحباً يا أختي... *سلام علیکم خواهر.
_مرحبا یا اخی. *سلام برادر.
+یا بنت الشهید احمدالعبیدی، أشكركم على كل المصاعب التي تحملتها.. ** ای دختر شهید حاج احمد العبیدی،، بابت تموم زحماتی که کشیدی از تو ممنونم.
_من فضلك..خواهش میکنم.
خودکار جاسوسیم و که در هتل فرصت نبود بگیرمش، برام آوردو ازش گرفتم و این مجاهده رو به خدا سپردمش و رفت. برگشتم داخل خودرو.
به دلیل وضعیت نامعلوم خروج عزتی و قابل پیش بینی نبودن اتفاقات، نمیتونستیم بلیط خروج تهیه کنیم.. از طرفی حالا که وضعیت ما مشخص بود ارتباط ما با ایران به دلایل نامعلومی قطع شده بود.. از طرفی منم به هیچ کسی اطمینان نمیتونستم کنم!
برای همین دوتا راه داشتم! یا باید از سفارت ایران و عامل اداره ما که در سفارت بود کمک میگرفتم که بدون فوت وقت مراحل خروج مارو مهیا کنه تا به مشکلی برنخوریم.
یا باید مستقیما با حاج هادی یا حاج کاظم ارتباط میگرفتم، که من با توجه به وجود باگ و اتفاقات پیش اومده به هیچکسی اطمینان نداشتم. من دنبال راه سوم بودم.
همینطور که در فکر بودم تا تصمیم عاقلانه ای بگیرم، عبدالستار خبر داد که اومد سمت نجف.
همدیگر و دیدیم. اسلحه رو بهش تحویل دادم، و با هم روبوسی کردیم و ازش تشکر کردم اونم رفت. تصمیم گرفتم با یک خط امن و سفید به ایران زنگ بزنم...خداروشکر ارتباط برقرار شد!
این تماس نه با عامل ما درسفارت بود، نه با حاج کاظم، نه با حاج هادی، بلکه راه سوم من بود. این بار با رییس سرویس اطلاعاتیمون حجت الاسلام والمسلمین «....» تماس گرفتم!
مسئول دفترش وقتی جواب داد گفتم:
+سلام. عاکف سلیمانی هستم.
_سلام. بفرمایید آقا عاکف.
+میخوام همین الآن وَ خیلی آنی با حاج آقا صحبت کنم.
_حاج آقا اداره نیستن! کارتون چیه آقای سلیمانی؟
+هرچی زودتر من و وصل کن به حاجی.. اوضام قرمزه!
_گفتم که، حاج آقا نیستند. امرتون و بگید. حاج آقا رفتند شورای عالی امنیت ملی جلسه! الآنم قطعا وسطه جلسه هستند.
عصبی شدم؛ صدام و بردم بالا گفتم:
+نفههههممممم! دارم میگم دایره پیرامونی من قرمز هست! میفهمی؟؟ هر جایی هست من و باید بهش وصل کنی!! اگر این کار و نکنی پام به اداره باز بشه گردنت و میشکنم!
_آقای سلیمانی، درک کن! درست رفتار کن، بعدشم من نمیتونم چنین کاری کنم!
+تو غلط میکنی که نمیتونی چنین کاری کنی. تا سه دقیقه دیگه وصل شدم که شدم، اگر نشدم هر اتفاقی که بیفته توی این پرونده پای تو محسوب میشه، اونوقت هرچی دیدی از چشم خودت دیدی.
_ برادر من، اینجا سلسله مراتب داره! شما میتونی با معاون ریاست که حاج آقا کاظم هستن ارتباط بگیری.
+گور بابای سلسله مراتب! تو کی هستی که داری به من سلسله مراتب یاد میدی.. با من پشت تلفن لاس نزن بچه! میزنم فکت و میارم پایین! بهت گفتم دایره پیرامونی من قرمز هست! در خطر هستم! هم من! هم متهم! هم یه نیروی دیگه! من و به هیچ کسی وصل نمیکنی جز ریاست! شیرفم شدددد!
مکث کوتاهی کرد گفت:
«چندلحظه بمونید پشت خط.»
ظاهرا با یکی از محافظای رییس ارتباط گرفت تا خبر و به حجت الاسلام برسونه! چنددقیقه ای زمان برد.
هماهنگ شد تا با رییس کل صحبت کنم.
وقتی وصل شد گفتم:
+حاج آقا سلام.
_سلام آقا عاکف! چیشده؟ من وسط جلسه ام! چرا من و میکشونی بیرون! خب مردحسابی با هادی و کاظم هماهنگ باش!
+حاجی جان، من اصلا وقت این حرفارو ندارم! الان توی عراق دستم بسته س! به هیچ کسی هم اطمینان ندارم! نسترن دستگیر شده! یه پرنده نیاز دارم! میخوام خودت دستور بدی مستقیما بیاد عراق ما رو برگردونه خاک ایران! فقط خودت حاجی! فقط خودت باید دستور بدی! نمیخوام زیرمجموعتون بفهمن! الآنم بیرون فرودگاه هستیم و تامین جانی نداریم!
رییس منظورم و فهمید! خودش تااااا آآآآآخررررر خط و گرفت!
🍃🌹
#حجاب_مردانه 👔
✅حافظ دین خانواده باشید
⚪️سفارشات رهبری به زوج های جوان برای اینکه نسبت به دین هم مسئول باشند.
🔴مهم ترین کمک به همسر این است که سعی کنید همدیگر را دین دار نگه دارید. مراقب باشید همسرتان خطای دینی نکند. این مواظبت هم به معنی پاسبانی و دیده بانی نیست. این مراقبت، مراقبت اخلاقی است، مراقبت مهربانانه و مراقبت پرستارانه است.
⚪️اگر چنان چه خطایی از همسرتان دیدید، آن را باید با شیوه بسیار لطیف و عاقلانه ای در او از بین ببرید و بر طرف کنید. یا با تذکر و یا با بعضی از مراعات ها، نسبت به هم مسئولیت دارید.
🍃🌹
هیات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
#تلنگر
🍃میگفت همش دنبال این نباش که چی #ثواب داره ...
اول دنبال این باش چی #گناه داره ...
تا بوی گناه رو نشناسی کیسه های ثوابت سوراخ میمونه☺️
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar