🕊
#عصرونه_شهدایی ☕️
❣چند روزی بود می خواست یه چیزی بگه..
آروم و قرار نداشت ؛ نمی دونست چطور بگه…
❣چند باری گفت: می خوام برم سوریه .
❣گفتم: نرو مامان تازه از ماموریت برگشتی.
❣دید که خیلی مخالفم بهم گفت مامان پس چرا مسجد میری ؟ برای حضرت زینب (س) و امام حسین (ع)سینه میزنی ؟
❣الان حضرت زینب، به ما احتیاج داره ، دوست داری مقبره شو خراب کنن ؟
❣اگر دوست داری من نمیرم. وقتی اسم حضرت زینب رو می آورد ناخوداگاه قانع شدم و دیگه حرفی نمی زدم.
🌸 #راوی: مادر شهید
#شهید_سید_سجاد_خلیلی 🌷
#بهشهر
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
🕊
#عصرونه_شهدایی ☕️
💐خلق و خوی او بسیار پسندیده و بکر بود. او به این باور دست پیدا کرده بود که باید مردم داری کرد.
💐از ایشان وصیتی دارم که همیشه می گفت، مجتبی هر فرصتی که داری نماز اول وقت بخوان، و نیز ارتباط نزدیکی با خدا و قرآن داشت
👤 #راوی: برادر شهید
#شهید_سید_ابراهیم_میری 🌷
#بهشهر
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
🕊
#عصرونه_شهدایی ☕️
❣همیشه سفارش به ولایت مداری می کرد و اظهار می داشت با #ولایت به همه چیز می رسید.
🌾در جبهه های جنگ فعالیت زیادی داشت. از جمله آموزش نیروی های تحت امر، بازسازی و ترمیم یگان رزمی و غیره.
👤 #راوی: غلامرضا رضایی
#شهید_محمد_باقر_باقریان🌷
#بهشهر_قم
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
🕊
#عصرونه_شهدایی ☕️
❣یک دفعه هنگام پخش اعلامیه، او را دستگیر کردند. اما او انکار می کرد.🌾
❣با همه اینها او را مورد ضرب و شتم قرار دادند. و آخرش گفت و راهی بیمارستان شد 🌾
❣نیز چندین سینما را در تهران آتش کشیدند و راهی زندان شدند.🌾
#شهید_محمد_حاج_محمد_جعفری 🌷
#بهشهر
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
🕊
#عصرونه_شهدایی ☕️
❣روحیه شهید در جذب نیروهای جوان به منظور هدایت و ارشاد آنان بسیار بالا و جدی بود.🌾
❣با تشکیل کلاس های قرآن مسائل دینی را به جوانان می آموخت و خود به عنوان عامل به احکام الهی و اسلامی دیگران را به این امر تشویق می کرد🌾
👤 #راوی: دوست شهید
#شهید_سید_حسن_فتاحی 🌷
#بهشهر
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
🕊
#عصرونه_شهدایی ☕️
🌾 شهید بزرگوار در امانت داری و وفای به عهد سرآمد همه بود. ❣
🌾ایشان برای آبادانی محل و در ساخت مسجد و حسینیه کمک های مادی زیادی می کرد. ❣
🌾ایشان حدود سی هکتار از زمین های مزروعی خودش را به افراد مستضعف اهدا کرد.❣
🌺 #راوی: زاهده فتحی، دختر شهید
#شهید_حسن_فتحی_زینی 🌷
#بهشهر
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
🕊
#عصرونه_شهدایی ☕️
🌾بعد از پیروزی انقلاب و آغاز شکل گیری توطئه های دشمنان در قالب درگیری های قومی و منطقه ای وارد سپاه شد وبه کردستان اعزام گردید🌼
🌾در درگیری های کردستان مخصوصا شهر بانه با جاوید الأثر #حاج_احمد_متوسلیان هم سنگر شده وبه عنوان فرمانده گردان ایفای نقش نمودند.🌹
#شهید_علی_ییلاقی_اشرفی🌷
#بهشهر
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
🕊
#عصرونه_شهدایی ☕️
🌗شبی در اوایل انقلاب در جاده یوسفی مشغول گشت زنی با دوستانش بود.
🌾یکی از دوستانش به عباسعلی گفت: «برو چند تا پرتقال از یک باغ بچین.»
🌹دوستش قصد امتحان اعضای بسیج را داشت هر کاری کرد نتوانست اورا راضی کند پرتقال بچیند.
🌹عباسعلی تابع ولایت و رهرو راه امام حسین (ع) بود. عاقبت جان شیرین خویش را برسر عهدش نثار نمود.
🌸 #راوی: مادر شهید
#شهید_عباسعلی_ابراهیم_پور 🌷
#بهشهر
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
🕊
#عصرونه_شهدایی ☕️
❣در عملیات آزاد سازی جاده بانه، اسم کاظم را از لیست عملیات پاک کردم. کاظم ناراحت شد. 😔
❣گفت: من رضایت نامه ی شرکت در عملیات را از پدر و مادرم دارم.📝
❣گفتم: پسرعمو من طاقت ندارم پیش من زخمی یا شهید شوید. 🌹
❣کاظم گفت: شما زن و بچه دارید، برای من ناراحت هستی؟ بعد از جبهه به زن و بچه ی تو چه بگویم؟
پسرعمو نگذاشت در عملیات شرکت کنم🍂🌾
👤 #راوی: پسرعموی شهید
#شهید_کاظم_ابراهیم_پور_گرجی 🌷
#بهشهر
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar
🕊
#عصرونه_شهدایی ☕️
❣او در ۱۳ سالگی مراقب خانواده بود و به انجام امور خانه رسیدگی می کرد.
❣او آنقدر بی تاب جبهه و شهادت بود دائم از پدر و مادرش می خواست به او اجازه رفتن بدهند ولی به علت کمی سن و همین طور حضور برادرانش در جبهه آنها ممانعت می کردند.
❣یک بار برادرانش به شوخی گفتند اگر با ما کشتی بگیری و برنده شوی با ما می آیی به جبهه.
❣ ابراهیم ۲ برادرش را ضربه فنی کرد تا این حد مصمم به رفتن بود.
👤 #راوی: برادر شهید
#شهید_ابراهیم_ابراهیم_نژاد_گرجی🌷
#بهشهر_گرجی_محله
هيات رزمندگان اسلام شهرستان بهشهر
@heyat_razmanegan_behshar