eitaa logo
بصیرت هادی شهر
367 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
3.6هزار ویدیو
4 فایل
🔹گلچین مطالب انقلابی با ذکر منبع اخبار مهم کشوری،استانی،مباحث فرهنگی، سیاسی و... پاسخ به شبهات جهت ارتباط👇🏻 @motahareh_ahmadtabar ♻️روابط عمومی حوزه حضرت خدیجه (س) هادی شهر
مشاهده در ایتا
دانلود
چند لحظه بعد، بغل اتاق شکنجه ای که بابک توش بود، چهره ای که تو تاریکی معلوم نبود کی هست، نتِ گوشیشو روشن کرد و وارد تلگرام شد. سراغ پیامهای شخصی رفت و از بین همه اش، صفحه شخصی سالوادور را باز کرد. سالوادور: گفتی اسمش چیه؟ نوشت: گفت اسمم بابک هست. استعلام کردیم و دیدیم واقعا بابکه. سالوادور پرسید: زنده است؟ نوشت: آره فکر کنم. سالوادور: میخوانِش. نوشت: سخته! سالوادور: میدونم. نوشت: میان دنبالش؟ سالوادور: معلومه که نه! نوشت: باشه. ببینم حالا. سالوادور: ردش کن. نوشت: من مشکلی ندارم اما این نمیتونه. جون نداره. سالوادور: ردیفش کن. نوشت: کدوم وَر؟ سالوادور: سمت خودمون. نوشت: اوکی. نیمه های شب، در اتاق شکنجه باز شد. صدای پارس سگ ها از دور و بر میومد. دو تا پا از تاریکی ها در حال عبور بود و به طرف بدن بی هوش بابک رفت. خیلی با احتیاط مسیر را طی کرد. تا رسید به بدن بابک. خم شد و نشست بالای سر بابک. از اندک نوری که اونجا بود، نمیشد تشخیص داد چه کسی هست که نشسته بالا سر بابک و داره با چاقوی ضامن دارش، پاهاشو باز میکنه! بابک رو برگردوند و صورتشو گرفت کنار سینه اش. قمقمش درآورد و چند قطره آب ریخت تو دهن و گلوی خشک بابک. دستمالش درآورد و صورت بابک رو یه کم تمیز کرد. هنوز صورت بابک طبیعی نبود و اثر خون و زخم، بیشتر از این حرفا وجود داشت. بعد از چند لحظه بابک رو بلند کرد و در حالی که رو دستش بی هوش بود، با احتیاط و قدم قدم از اونجا خارج شد. مرد داشت تو تاریکی و با چراغ خاموش رانندگی میکرد ولی از بابک روی صندلی های ماشینش خبری نبود! گوشیش رو درآورد و متن پیامکی را نوشت و برای کسی فرستاد که به جای اسمش، سه تا نقطه ذخیره کرده بود. متن پیامک این بود: جونوری که امروز با کابل افتادم به جونش به صبح نکشید و تموم کرد. میترسم اگه جنازه اش اینجا باشه، دردسر بشه. اینو نوشت و گوشیشو گذاشت روی صندلی بغلیش. بعد از چند دقیقه صدای پیامک اومد. برداشت و بازش کرد و دید نوشته: به درک! دفنش کن و خلاص. مرد که همون شکنجه گر3 بود، لبخندی زد و سیگاری از جیبش درآورد و روشنش کرد و یه آهنگ بی کلام گذاشت و به مسیرش ادامه داد. ادامه دارد... 🍁@news_basirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند: 🔸گنجایش هر ظرفی با آنچه در آن نهند تنگ می‌شود جز ظرف دانش که هر چه در آن نهنگگد گسترش می‌یابد... 📚نهج البلاغه حکمت ۲۰۵ ⭕️به پویش بصیرت و سواد رسانه بپیوندید 🍁@news_basirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️روایت دایی کیان پیرفلک از محل شهادت و نحوه به شهادت رسیدن وی ⭕️به پویش بصیرت و سواد رسانه بپیوندید 🍁@news_basirat
♦️جدیدترین دروغ «علی کریمی» 🔹صفحه متعلق به علی کریمی که ظاهرا در اختیار خود وی هم نیست در جدیدترین دروغش با انگیزه تهییج جوانان کشور عکس انفجار قدیمی کابل را به جای شهر جوانرود منتشر کرد! ⚠️ بصیرت، پاسخ به شبهات و شایعات ⭕️به پویش بصیرت و سواد رسانه بپیوندید ⭕️@news_basirat
💠 قول می‌دم بی‌تابی نکنم ...💔 همسر دهه هشتادی 🔰 لحظه‌ خوندن خطبه عقد به همسرش می‌گه: می‌شه برام یه دعای خصوصی کنی؟! همسرش سؤال می‌کنه چه دعایی؟! می‌گه دعا کن شهید بشم 💔 چند روز دیگه اولین سالگرد عقدشون بود... چه خالصانه دعا کردن، آرزو کردن و خدا هم برآورده کرد حاجت‌شون رو ... و باز ما موندیم و این همه ادعا و آرزوی شهادتی که حتی یک قدم هم براش برنداشتیم... ⭕️به پویش بصیرت و سواد رسانه بپیوندید 🍁@news_basirat
♦️هنوز زوده به حرف استاد حسن عباسی ایمان بیارید یا چی؟! آقایون مسول لطفا از خواب غفلت بیدار شید؛ شما با لشکر سلبریتی‌ها طرفید. هرکدام از این جماعت کمربسته‌ی براندازی نـظام‌اند که استوری‌های مسموم به افکار عمومی شلیک می‌کنند. ⭕️به پویش بصیرت و سواد رسانه بپیوندید 🍁@news_basirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️استفاده قطری ها از میزبانی جام جهانی برای تبلیغ حجاب و گرایش به اسلام در بین طرفداران تیم های مختلف👌 ⭕️به پویش بصیرت و سواد رسانه بپیوندید 🍁@news_basirat
♦️شهادت یکی از مستشاران نیروی هوافضای سپاه در سوریه 🔹روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیه‌ای از شهادت سرهنگ پاسدار داوود جعفری از افسران ارشد نیروی هوافضای سپاه توسط ایادی رژیم صهیونیستی با بمب کنار جاده ای در حوالی دمشق سوریه خبر داد. ⭕️به پویش بصیرت و سواد رسانه بپیوندید 🍁@news_basirat
🔹 برگزاری سومین تجمع فصلی پازواری ها (یاران پازواری حاج قاسم سلیمانی) در هفته غرورآفرین بسیج 🔺با حضور: فرمانده حوزه مقاومت بسیج یادگار امام(ره) پازوار بخشدار رودبست فرمانده حوزه مقاومت بسیج شهید فداییان هادی شهر فرمانده گردان امام علی(ع) پازوار فرمانده حوزه مقاومت بسیج خواهران حضرت خدیجه(س) 👈 و با حضور شورای تحول محلات،ائمه جماعات،فرماندهان پایگاه های مقاومت،شوراها،دهیاران،هیئات امنا،هیئات مذهبی و بسیجیان منطقه پازوار 🔺لازم به ذکر است در این مراسم فرمانده حوزه مقاومت بسیج یادگار امام(ره) پازوار برنامه های پیش رو در هفته بسیج در منطقه پازوار را اعلام نمود و همچنین از مردم منطقه پازوار دعوت نمود در همایش اقتدار بسیجیان ۵ آذر شهرستان بابلسر در مصلی بابلسر حضور پرررنگ داشته باشند. 🔺همچنین در این مراسم امام جماعت روستای فولادکلا پازوار گزارشی از شورای تحول(جبهه خرمشهرها) روستای فولادکلا پازوار ارائه نمود. ✅سخنران:حجت الاسلام طلابیان (با موضوع جهاد تبیین و مسائل اخیر کشور) ✅مکان; مسجد علی ابن ابیطالب روستای پایین نقیب پازوار ⭕️به پویش بصیرت و سواد رسانه بپیوندید 🍁@news_basirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️همان موقع بخش زیادی از شایعات درباره تجاوز به زندانیان سیاسی را به بازداشتگاه «کهریزک» و جنایتی که نیروی انتظامی در آنجا کرد حواله می‌کردند. به‌عنوان یکی از کسانی که آن تجربه دهشتناک را از سر گذرانده شهادت می‌دهم که خبر تجاوز به بازداشتی‌های ۱۸ تیر ۸۸ در دروغ بود. ⭕️به پویش بصیرت و سواد رسانه بپیوندید 🍁@news_basirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️میگه جای هنرمند در زندان نیست! 🔸بعضی چیزا انقدر الکی تکرار شده، همه فکر میکنن خیلی درسته، خیلی باکلاسه ⭕️به پویش بصیرت و سواد رسانه بپیوندید 🍁@news_basirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️واکنش «جواد خیابانی» به تقطیع سخنانش توسط برخی رسانه‌ها 🔹شیطنت‌ رسانه‌ای را ادامه ندهید؛ این وصله‌ها به من نمی‌چسبد. 🔸ملت ایران در کنار تیم ملی خواهد بود. ⭕️به پویش بصیرت و سواد رسانه بپیوندید 🍁@news_basirat
♦️سوتی فاجعه براندازها در یکی از دروغ‌هاشون ⭕️به پویش بصیرت و سواد رسانه بپیوندید 🍁@news_basirat
♦️پیامدهای ترک نماز در قرآن روایات 🔹نخوندن و ترک کردن نماز اثراتی داره که در این بخش بعضی از اون ها رو براتون مرور کردیم. ⭕️به پویش بصیرت و سواد رسانه بپیوندید 🍁@news_basirat
50.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ چرا رهبر انقلاب با برخی از مسئولین برخورد نمیکند؟ 🔶 یک رهبر الهی در یک جامعه دینی چه محدودیت هایی دارد؟ استاد پناهیان ⭕️به پویش بصیرت و سواد رسانه بپیوندید 🍁@news_basirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 🔸🔸تقسیم🔸🔸 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی ««قسمت سوم»» شب – مسیر جاده خاکی مینی بوس دهاتی ها در مسیر جاده خاکی بود. ده دوازده نفر مسافر داشت که همشون خواب بودند و شاگرد شوفر هم روی صندلی بغل راننده خوابش برده بود. راننده هم گاهی خمیازه میکشید و دهانش را به پهنای صورتش باز میکرد. آهنگ قدیمی تُرکی هم روشن بود و وقتی راننده دید داره خوابش میبره، یه کم صداشو بلندتر کرد ولی اثری نداشت. ازطرف روبرو، پیرمرد موتوری در حال رفتن در مسیرش بود. چراغ موتورش سوسو میزد تا اینکه کلا خاموش شد. یکی دو بار با انگشت شستش، دکمه چراغ موتورش را امتحان کرد ببینه روشن میشه یا نه؟ دید روشن نمیشه. یکی دو بار با دست زد به جعبه چراغ جلویی اما دید کار نمیکنه. بی خیال شد و به راهش ادامه داد. از طرف دیگه، شکنجه گر3 همین طور که رانندگی میکرد به دور و برش دقت میکرد. انگار دنبال چیزی میگشت. حتی یکی دو بار هم سرعتش کم کرد و با دقت به دور و برش نگا کرد اما چیز خاصی ندید و به مسیرش ادامه داد. راننده مینی بوس دیگه نتونست خودشو کنترل کنه و مسیرش را تار میدید. تا اینکه بی اختیار گردنش کج و جاده از جلوی چشمش به طور کامل محو شد. موتوری روبرو هم به خیال اینکه از کنار مینی بوس رد میشه، خیلی عادی به مسیرش ادامه داد و به خاطر نور زیادی که از مینی بوس به چشمش میخورد، راننده خوابیده و گردن کج شده اش را ندید. تا اینکه دست راننده مینی بوس که روی فرمون بود، کم کم شل شد و فرمون به تدریج منحرف شد و به سمت دیگرِ جاده رفت. یعنی همان مسیری که پیرمرد موتور سوار داشت از روبرو می آمد. تا اینکه کامل به هم نزدیک شدند و مینی بوس با همان سرعتی که داشت، محکم با موتور و موتور سوار بیچاره برخورد کرد. شکنجه گر3 که به طرف پایین جاده رانندگی میکرد و به پایین تپه اِشراف داشت، ناگهان دید که صدای مهیبی اومد. فورا سرشو برگردوند به همان طرف که صدا آمد. تو همون تاریکی به زور دید که مینی بوس محکم به یک چیزی برخورد کرده و در حال چپ شدن به پایین تپه است. صحنه وحشتناکی بود. اینقدر که با دیدن غلت خوردن مینی بوس با صدای مهیب و برخورد با سنگ های بزرگ، چشمش گرد شده بود و به وحشت افتاد. توقف کرد و با چشمانش مسیر سقوط و لته پاره شدن مینی بوس به پایین تپه را تعقیب میکرد. فکری به ذهنش رسید. نگاهی از طریق آیینه جلو به طرف صندوق عقب کرد. دنده عوض کرد و راه افتاد. یک دو ساعت گذشت. جمعیت زیادی در حیاط و راهروی بیمارستان جمع شده بودند و در حال جا به جا کردن تصادفی ها و اموات و مجروحان از ماشین های آمبولانس و سایر ماشین ها به تخت های بیمارستان و بردن به طرف بخش اورژانس بودند. یکی از پرستارها از یکی از محلی ها پرسید: چند نفرن؟ مرد جواب داد: نمیدونم. کلا دوازده سیزده نفر! پرستار که مشخص بود با دیدن آن صحنه هولناک از آن همه آدم درب و داغون هول شده با صدای بلندتر به بقیه گفت: همشونو بیارین اینجا ... از این طرف ... سریع تر! مسیر آمبولانس ها تا بخش، مملو از رفت و آمد سریع دکتر و پرستار و مردم بود. یه پرستار دیگه در بخش ایستاده بود و بقیه را رهنمایی میکرد: همین جا ... به ترتیب ... جا برای همشون هست ... پرستار اولی چشمانش را مالوند تا چهره ها را بهتر ببیند. سپس صداشو بلندتر کرد و به محلی ها گفت: اگه کسی اینا را میشناسه بمونه تا شناسایی بشن. یکی از محلی ها گفت: من مال همون اطرافم. پرستار پرسید: شما زنگ زدین اورژانس؟ مرد جواب داد: نه ... دیدم یه ماشین کنار جاده ایستاده و درِ صندوق عقبش بالاست. وایسادم ببینم چی به چیه؟ که دیدم یه مرد از پایینِ تپه اومد بالا و در صندوق عقبش بست و سوارش شد و رفت. فکر کنم اون زنگ زده. پرستار دوم پرسید: پس چرا رفت؟ کسی اونو ندیده؟ محلی گفت: ندیدمش. شاید ترسیده بمونه. همشون خوابیدند ردیف هم. سر و وضعشون خونی و همه بیهوش. پرستار از نفر اول شروع کرد و با چک لیستی که داشت، با همون محلی که گفته بود من اهل همونجام، شروع کردند به شناسایی. پرستار: اینو میشناسی؟ مرد: آره بیچاره. رانندشه. مرده؟ پرستار: آره. مرد: این چی؟ شاگرد شوفره! پرستار: اینم آره ... مُرده بنده خدا . مرد: این فلانیه ... اینم فلانی ... اینو نمیشناسم ... اینم آره ... مال روستای بغلیه ... اینم پسر فلانیه ... تا اینکه مرد محلی و پرستار به تخت آخر رسیدند. یه تکون هایی میخورد و حالش از بقیه بهتر بود اما تو حال خودش نبود و گاهی کلمات بی ربط و هذیان میگفت. پرستار: فقط این بی هوش نشده. اینو میشناسی؟ مرد سرشو به پسری که روی تخت خوابیده بود نزدیکتر کرد و گفت: نه ... نمیشناسم ... اصلا ندیدمش ... پرستار: داره هذیون میگه. فارسی حرف میزنه؟ مرد: آره انگار. خیلی واضح نیست. ولی آره ... فارسی حرف میزنه. پرستار: شاید پناهنده است. 🍁@news_basirat
مرد: شاید ... ولی تو مینی بوس چی میخواسته؟ این مینی بوس داشته برمیگشته روستا! پرستار: چه میدونم آقا ... چه سوالایی میپرسی! خب دیگه ممنون ... دیگه به کمک شما نیازی نیست ... بفرمایید ... بفرمایید. مرد محلی که مشخص بود مشکوک شده، همینجوری که داشت از تصادفی ها دور میشد، چشمش به تخت آخر دوخته شده بود. برای چند ثانیه چشم ازش برنداشت. تا اینکه دیگه به سمت در رفت از بخش خارج شد. شکنجه گر3 دید که اون مردی که برای شناسایی رفته بود داخل، خارج شد و در حالی که پشتش به اون بود، از کنارش رد شد و رفت بیرون. شکنجه گر که داشت از آب سرد کنِ کنار بخش آب برمیداشت، چرخید و از لا به لای در نگاهی به تخت تصادفی ها کرد و بابک را دقیق تر روی تخت آخر دید زد. وقتی دیدش انگار خیالش راحت شد. گوشیشو بیرون آورد و همین طور که داشت آب میخورد، یواشکی از بابک از فاصله دور عکس گرفت و بعدش گوشیشو گذاشت تو جیبش. آب خوردنش که تموم شد، لیوانش انداخت تو سطل و مثل یه مراجعه کننده معمولی، از بیمارستان خارج شد و رفت. کاک رسول که از خستگی داشت چشماشو میمالید، به محض شنیدن صدای پیام به تلگرامش سر زد و آخرین چیزی که براش اومده بود باز کرد. پیام: حالش خوبه. بفرستم تایید کنی؟ پاسخ کاک رسول: اینجوری بهتره. تصویری براش اومد. بازش کرد و بدون اینکه در اون عکس دقت کنه، فورا ارسال کرد برای یه اکانت دیگه. ازطرف دیگه، مرد محلی که برای شناسایی تصادفی ها رفته بود داخل، وقتی از بیمارستان خارج شد و در پارکینگ، به طرف ماشینش میرفت، گوشیش درآورد و شماره ای گرفت. صدا: چرا الان زنگ زدی؟ مرد: یه عده نزدیک ما تصادف کرده بودند و آوردمیشون بیمارستان. چند تاشون مردند و بعضیاشون زنده هستند. صدا: چه دخلی به ما داره؟ مرد محلی گفت: یه چیزی اذیتم میکنه! صدا: خب؟ مرد: بینشون یه جوون ایرانی هم بود. صدا: مطمئنی ایرانیه؟ مرد: فارسی هذیون میگفت. صدا: بی هوشه؟ مرد: فعلا آره. فکر کنم. صدا: میفرستم بررسی کنند. شاید پناهنده است. کدوم بیمارستان؟ مرد: نزدیک خودمون. صدا: حالا چی میگفت؟ چی هذیون میکرد؟ مرد: یه اسم را مدام تکرار میکرد. صدا: چه اسمی؟ مرد: جملاتش نامفهوم بود. منم خیلی دقت نکردم. ینی پرستار نذاشت. ولی مدام میگفت «محمد» 🔹🔸🔹🔸🔹🔸 عده ای داشتن آماده میشدن برن وضو بگیرن برای نماز صبح. صدای اذان صبح در فضا پیچیده بود. مجید: قربان پیام تصویری داریم. به اکانت اختصاصی خودتون اومده. محمد: بفرست. تصویر در مانیتور بزرگ وسط اتاق به نمایش گذاشته شد. عکس بابک بود که روی تخت دراز کشیده. محمد گفت: ازشون تشکر کن و بگو «محمد» سلام رسوند. بعدش هم لبخندی زد و در حالی که داشت آستین هاشو برای وضو بالا میزد، زیر لب گفت: به قول بچه ها؛ این تازه شروع ماجراست! «بسم الله الرحمن الرحیم» ادامه دارد... 🍁@news_basirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️امام علی علیه السلام: ✨کار خوب انجام دهید و هیچ کار خوبی را کوچک مشمارید؛ زیرا کوچک آن هم بزرگ‌است و اندکش بسیار 📚میزان الحکمه ج۷ص۵۶ ⭕️به پویش بصیرت و سواد رسانه بپیوندید 🍁@news_basirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨امروز باید همه ی ما سازمان اطلاعات باشیم ... 🎙این فرمان خمینی کبیر (ره) امروز برای تک تک آحاد جامعه ما یک تکلیف لازم و ضروری است. 🔹 از تمامی هموطنان عزیز تقاضا داریم هرگونه مورد مشکوک مرتبط با اغتشاشات را به سربازان خود اطلاع دهید: 📌سازمان اطلاعات سپاه 🔻تلفن ۱۱۴ 📌 وزارت اطلاعات 🔻 تلفن ۱۱۳ 📌 فرماندهی انتظامی 🔻 تلفن ۱۱۰ بهانه است🥀 فتــ🇺🇸ـنـــ🇬🇧ــ️ـه ╲\╭┓ ╭⁦🌺🍂🍃 ┗╯\╲ ⭕️به پویش بصیرت و سواد رسانه بپیوندید 🍁@news_basirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چشم انتظاری همسر ...! ⭕️ ⭕️به پویش بصیرت و سواد رسانه بپیوندید 🍁@news_basirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ روایتی مستند محور از جنایات گروهک تروریستی منافقین در ایران از دیرباز تا امروز/ اعترافات لیدرهای دستگیرشده مرتبط با گروهک منافقین در اغتشاشات اخیر ⭕️به پویش بصیرت و سواد رسانه بپیوندید 🍁@news_basirat
♦️ زن، زندگی، آزادی 🔹 اینجا بنگال غربی است. (۱۲۰ سال پیش) زن بنگالی در حال حمل ارباب انگلیسی خویش است. 🔸تصویر ناراحت کننده‌ای است اما حقیقت این است که ماجرا هنوز ادامه دارد. 🔹همین حالا هم زنان فریب خورده ای در کشور ما هستند که برای انگلیسی ها بردگی میکنند. با کشف حجاب! با اهانت به شعائر دینی! با ابراز تنفر از ملیت و پرچم! با همکاری کردن با تجزیه طلبان! ‌ ⭕️به پویش بصیرت و سواد رسانه بپیوندید 🍁@news_basirat
♦️بازدید رئیس‌جمهور از طرح متروی اسلامشهر 🔸آیت‌الله رئیسی در ادامه بازدیدهایش از پروژه‌های نیمه‌تمام شهرستان اسلامشهر، از طرح متروی این شهرستان بازدید کرد و در جریان روند اجرای پروژه و موانع پیشرفت این طرح قرار گرفت. 🔹طرح مترو اسلامشهر به طول ۱۵.۵ کیلومتر در امتداد خط ۳ مترو تهران در ایستگاه آزادگان تا به اسلامشهر با ۵ ایستگاه از دی ماه سال ۹۷ آغاز شده و تاکنون بیش از ۶۰ درصد از تونل آن حفاری شده است. ⭕️به پویش بصیرت و سواد رسانه بپیوندید 🍁@news_basirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 عاقبت شنیدنی دو جوانی که قصد عمامه‌پرانی داشتند! 🔹 سرنوشت جالب دو جوان عمامه‌‌پران! 🔰 ⭕️به پویش بصیرت و سواد رسانه بپیوندید 🍁@news_basirat
♦️سرلشکر سلامی: هر شهیدی انتقام مجزا دارد فرمانده کل سپاه 🔹دشمنان بدانند که هیچ شهادتی بدون پاسخ نمی‌ماند؛ هر شهیدی یک انتقام مجزا دارد. 🔸در زمان و مکان مناسب این انتقام‌ها گرفته خواهد شد. سطوح این اقدامات متفاوت خواهد بود. ⭕️به پویش بصیرت و سواد رسانه بپیوندید 🍁@news_basirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️حضور بیرانوند در تمرین تیم ملی با محافظ صورت 🔸بیرانوند که در بازی ایران مقابل انگلیس از ناحیه بینی دچار شکستگی شده بود در تمرین امروز تیم ملی پس از ۲ روز غیبت شرکت کرد. 🔹بیرانوند در این تمرین قاب محافظ روی صورت و کلاه بر سر خود داشت و به نظر می‌رسد با این وضعیت مقابل ولز به زمین برود‌. ⭕️به پویش بصیرت و سواد رسانه بپیوندید 🍁@news_basirat
♦️آغاز توزیع رایگان داروهای بیماران SMA 🔹رئیس سازمان غذا و دارو: لیست بیماران از سوی معاونت درمان اعلام و دارو با ثبت در سامانه بیماری‌های نادر در اختیار بیماران قرار خواهد گرفت. 🔹داروی خوراکی رسیدیپلام از طریق داروخانه‌های مشخص‌شده و داروی تزریقی اسپینرازا از طریق مرکز درمانی تعیین شده، به‌صورت کاملا رایگان به بیمار ارائه و همزمان بررسی اثربخشی نیز انجام می‌شود تا در مورد ادامه واردات این دو دارو بر اساس نتایج تصمیم‌گیری شود. ⭕️به پویش بصیرت و سواد رسانه بپیوندید 🍁@news_basirat