بارزترین مظهر این جهانبینی در کلام حافظ عشق است و این بدین خاطر است که بشر در راه طولانیای که دارد - در این مراحل طولانی سلوک انسان تا برسد به لقاءالله که از منزل یقظه شروع میشود و این منازل گوناگون جز با شهپر عشق امکان ندارد که حرکت بکند. بدون محبّت و بدون عشق و جذبهی عاشقانه، هیچ سالکی نمیتواند این طریق را حرکت کند. لذا در جهانبینی عرفا و در مکتب عارفان، عشق و محبّت جایگاه بسیار برجستهای دارد و در دیوان حافظ هم، این موج میزند:
طفیل هستی عشقند آدمی و پری
ارادتی بنما تا سعادتی ببری
بکوش خواجه و از عشق بینصیب مباش
که بنده را نخرد کس به عیب بیهنری
مِی صبوح و شکرخواب صبحدم تا چند
به عذر نیمشبی کوش و گریهی سحری
طریق عشق، طریقی عجب خطرناکست
نعوذ بالله اگر ره به مقصدی نبری
بیانات رهبری در آیین گشایش کنگره جهانی حافظ
۱۳۶۷/۰۸/۲۸
#شعر
#سلوک
#عشق
«نیما حیدری دخت»
@nh_nima_512