#یادداشت
⚫️نقطه رهایی
🔹رزمنده های اطلاعات عملیات جنگ به آخرین سنگر نیروهای خودی میگویند «نقطه رهایی». جایی که جلوتر، محل حضور نیروهای دشمن است. وقتی نیروها در دل شب برای شناسایی می روند از نقطه رهایی به بعد هیچ پشتیبانی ای از طرف جبهه خودی درکار نیست.
🔹وقتی روی نقطه رهایی می ایستی برای چیزی پشت سرت نباید دلتنگ باشی. چیزی را نباید جا گذاشته باشی. مثل درب خانه نیست که یادت بیفتد کلید برنداشتی. همه چیز باید همراهت باشد. نقشه، قطب نما، قلم، کاغذ، دوربین مادون قرمز، سیم چین. و از همه مهم تر خودت. اصلی ترین ابزاری که داری.
🔹همه حواست باید به مسیری باشد که میروی. هر سایه ای احتمال دارد خطری باشد. هر سیاهی که تکان میخورد چه بسا دشمن است که با اسلحه تو را را نشانه گرفته. و تو باید دائم آماده باشی. از حیوانات بیابان که خلاص شوی آن طرف تر میدان مین است و عراقی ها. هر چند قدم که میروی باید صبر کنی و از دوربین مادون قرمزت استفاده کنی تا کسی میان شیارها یا پشت درختان نباشد.
🔹هرجایی که برای رسیدن به هدفمان با چالش ها مواجه می شویم «نقطه رهایی» است. اگر از سایه آنچه که خیال می کنیم برای ما امنیت می آورد خارج شویم، آنجا که با خودمان، تنها، مواجه می شویم،آنجا «نقطه رهایی» است.
@niaz98darolmomenin
#یادداشت
دور فلک
انسان از وقت شناخت خودش در دنیا چندین حرکت را درک میکند. حرکت از حال ضعف به قدرت. حرکت از قدرت به ضعف. یا حرکت دایره وار دنیای مادی. اما حرکت دیگری نیز هست که ما آن را میفهمیم. که در آن هیچگاه به نقطه قبلی باز نمیگردیم. یعنی حرکت مستقیم به سمت کمال.
برای هر چیزی دو حرکت همزمان میتوان تصور کرد. یک حرکت چرخشی و یک حرکت مستقیم. اما آیا هر دو این حرکتها اصلی هستند؟ یا یکی اصلی و دیگری فرعی است؟ ما دائما در زندگی دنیا میبینیم اتفاقات تکرار میشوند و به جای اول بازمیگردیم اما میدانیم این همان نقطه اول نیست.
برای وارد شدن به راه مستقیم کمال و خداشناسی اول باید از حرکت چرخشی زندگی روزمره بیرون رفت. خروج از عادات است که ورود به جاده مستقیم کمالات را به همراه دارد.
دارالمومنین
⚫️ انالله و انا الیه راجعون ⚫️ روح بلند حضرت آیتالله محمدتقی مصباح یزدی در شب اولین #سالگرد_شهادت
◼️◾◼️◾◼️◾◼️◾◼️◾◼️◾◼️
✍️ در سوگ «سردار فکرها»
در شبِ سالروز پرکشیدن «سردار دلها»، در این اندیشه بودم که سالروز معراج آن برزگمرد تاریخ دین و ایرانزمین، چطور شکوهمندانه میباید برگزار شود که خبرِ سوزآفرین دیگری دررسید و دلهامان را بسوخت:
همه از آنِ اوییم و به سوی او باز میگردیم
سردار دلها «آیت الله مصباح یزدی» به ملکوت اعلی پیوست.
آنچه از دریا به دریا میرود
از همانجا کامد آنجا میرود
از دست دادن قرآنپژوهی سترگ و صاحبنظری بزرگ در دانشهایی همچون فلسفه، فقه، منطق، معرفتشناسی، اخلاق و نیز علوم انسانی و اندیشهٔ سیاسی و مبارزی نستوه، بیشک داغی توانفراست که صبر و طاقت و هوش از آدمی میبَرَد و عالمی را محزون و عالمی دیگر را شادمان میکند.
قَلَم شیوای «سردار فکرها» در طول سالیانی دراز، هدایتگر رهجویان بود و تدبیرش گشایندهٔ راه رسیدن به سیاستِ عاری از دَغَلبازی و زبانش شمشیری برّان
بود برای تار و مار کردن اندیشههای پَلَشتباورانِ کژاندیش و خاموشکردن فتنههای فکری-سیاسی فتنهگرانِ کورباطن.
چه سخت است که چون کوه، یار بودن و باچشمپوشی از جایگاه علمی در میان اندیشمندان و جایگاه معنوی در میان سالکان و بیتفاوت به ملامت و توهین و دشنامِ غوغاسالارانِ گمراه به حمایت از سکاندار کشتی شیعه همت گماشتن...
و چه آسان است چون سنگ، بار بودن و وقتنشناسانه غُرزدن و شِکوِهنمودن و به بهانههای واهی، عرصه را برای جولان نامردان مَردنَما خالیکردن و در برابر توطئههای سرمداران تاریکی، خاموش بودن و چون دیگران به انجام امور عادی دلخوش نمودن.
آری! مُشتی از سیاستبازان روبَهصفتِ سِیهاندیش که هیچگاه تابِ ورود پاکان به عرصهٔ سیاست را ندارد، قطعاً از رفتن اون خوشحال خواهند بود؛ اما به مدد الهی، تربیتیافتگان پاکاندیشِ مکتب او اجازهٔ خاموششدن اندیشهٔ تابناک آن چراغ فروزان را نخواهند داد.
او رفت تا دیگربار، گرگان سیاست و اندیشه، نَفَسی تازه کنند و آسانتر به دَریدن مردم مشغول شوند و پس از دوشیدن مردم، تمام مشکلات را فریبکارانه بر سر «دین» و «روحانیت راستین و متعهد» آوار کنند و در این راه، مهمترین رسالت بر عهدهٔ عالمان راستین و متعهد دین، در خدمت و حمایت همهجانبه از حکومت اسلامی است.
بیشک آثار او برای عامی و عالم، سودمند و فرحزا بوده و هست؛ اما بهراستی، «بزرگترین درس او برای عالمان دین و سایر اندیشمندان متعهد» این بود که «برای حفظ دین و کیان حکومت اسلامی، باید با تمام هستی خود بیباکانه قدم در میدان گذاشت و در این میان از ملامت و توهین و تهدید هیچ ملامتگری نهراسد» که او خود، بهراستی عامل به این درس بود و زمزمه درونیاش این بود که:
مکن تهدیدم به کشتن که من
تشنهٔ زارم به خون خویشتن
آری! سزاوار است که در رثای آن عزیز چنین بگوییم که:
از شمار دو چشم، یک تَن کم
وز شمار خِرد، هزاران بیش
«احسان ناقلی»
۱۳ دیماه ۱۳۹۹
◼️◾◼️◾◼️◾◼️◾◼️◾◼️◾◼️
#یادداشت
@niaz98darolmomenin
#یادداشت
#انتخابات
⏳زمان مطالعه: ۱ دقیقه
🕹کفایت مدیریت:
🔹کفایت مدیریتی و مدیریت اجرایی شرطی نیست که در پشت تریبون و یا در پس توییت ها و یا در کنج کنار پوشه ها و #جلسات و گزارش #کارگروه ها احراز شود .این شرط باید در #میدان عمل در بحران های سراسری احراز شود یا به تجربه فرد یا به مسیولیتی که در گذشته داشته است .
🔹عرصه ریاست جمهوری عرصه اجرای تمام و کمال قوانین قوه مقننه با نظارت سخت قوه قضاییه است . بدون تصمیم سازی ...
🔸در شرایط کنونی دیگر بدنه اقشار مختلف مردم تحمل این ریسک که ایا با تکیه بر ایمان و تقوا این فرد #میتواند یا #نمیتواند را ندارد ..
باید کسی باشد که امتحان خودرا ورای راهروهای اداری و شبکه های در هم تنیده سیاسی بلکه در مجموعه ی کاملا مدیریتی _میدانی ثابت کرده باشد و گره از کار مشکل مردم کوچه بازار با اجرای میدانی برداشته باشد چرا که مردم کم از افراد #اتوکشیده با سابقه #انقلابی #مومن #ولایی و کسانی که تمام مراحل سیاسی را رفتهاند ضربه سیاسی_اقتصادی نخوردهانو ... افرادی که فقط "باید بشود های" جامعه را در پشت میکروفن فریاد میزنند اما تجربه یا مسئولیتی در طی این چهل سال برای اجرای ان باید بشود ها ندارند.