شده چون آینه پیدا غم پنهان آن کوچه
شکست از شیشه ی اشک ملک ارکان آن کوچه
بر آید آفتاب غیرت از پستوی منزل ها
اگر بخشند زن ها مهر بر مردان آن کوچه
غمی ممتد به اشک از چادری تکثیر می شد تا
کویر خشک دل را تر کند باران آن کوچه
به تشییع آمد از هفت آسمان خیل ملک زیرا
شکفت الله اکبر از دل بستان آن کوچه
سر گلدسته های شانه میبردند آن گل را
پر است از مویه ی شب بو تن گلدان آن کوچه
شهادت داد ماه کوچه ی نوغان که روزی بود
به روی دست زن ها ،آسمان مهمان آن کوچه
طرفداری از اسلام و ولایت مرد و زن نشناخت
نشد آشفته از نیرنگ مامون جان آن کوچه
گریز این ردیف گریه آور سوی مادر رفت
که پرپر شد به زیر دست و پا قرآن آن کوچه
#زهرا_حاجی_پور
#زنان_نوغان
ꕥ◍⃟ @niloofaranehha