عشق آن کوچه ی بن بست که می دانستم
رفتنم با خودم است آمدنم با تابوت
#شاید_غزل_شد
مرا آتش زدی گرمای تابستان که چیزی نیست
به سیلاب غمت رفته دلم باران که چیزی نیست
هنوز از حنجرت گل می کند بن مایه ی اسلام
که در راس عزاداری تو قربان که چیزی نیست
#شاید_غزل_شد
#زهرا_حاجی_پور
#اربعین
پر کرده بغض خسته تمام سر مرا
آب از سر گلوی پر از گریه ام گذشت
باید تو را تو را بنویسم به دفترم
شاید فراق از دل پر ماتمم گذشت
#شاید_غزل_شد
درون سینه ی من باغ های انگور است
شراب می شود از چشم هام می ریزد
#بداهه
#شاید_غزل_شد
#زهرا_حاجی_پور
ꕥ◍⃟ @niloofaranehha
من سنگم اما کوه را بر دوش دارم
بغض دماوندم لبی خاموش دارم
دریا مرا پس زد وَ ساحل مامنم شد
صد ها نهنگ مرده در آغوش دارم
#زهرا_حاجی_پور
#شاید_غزل_شد