مردی از خانهاش راضی نبود، از دوستش که بنگاه املاک داشت خواست تا خانه اش را بفروشد.
دوستش یک آگهی نوشت و آنرا برایش خواند: خانهای زیبا که در باغی بزرگ و آرام قرار گرفته، تراس بزرگ مشرف به کوهستان، اتاقهای دلباز و پذیرایی و ناهار خوری وسیع.
صاحبخانه تا متن آگهی را شنید، گفت: این خانه فروشی نیست، در تمام مدت عمرم میخواستم، جایی داشته باشم مثل این خانهای که تو تعریفش را کردی!
خیلی وقتها #نعمت هایی که در اختیار داریم را نمیبینیم، چون به بودنشان عادت کرده ایم، مثل سلامتی، پدر، مادر، دوستان خوب و خیلی چیزهای دیگه که بهشون عادت کردیم.
قدر داشتههامون رو قبل از آنکه از دست بدیم، بدونیم.
🇮🇷نیمه پنهان
🇮🇷@nimeyepenhan