eitaa logo
نیم پلاک
960 دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
5.3هزار ویدیو
333 فایل
کانال #اختصاصی شهدا #سبک_زندگی و #خاطرات https://eitaa.com/nimpelak_m @abbasma
مشاهده در ایتا
دانلود
. اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . ❤️ ‌✨ الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ . ✨ گـروه کـشوری شـهر شـهدای ایـران سـرافـراز 🇮🇷 🌹💫🍁🌹💫🍁🌹💫🍁🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از نیم پلاک
11.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☫﷽☫ ⁉️ سوال ( ۶ ) 👌💥👌 گروه های مقاومت سرمایه هستند؟!؟ یا هزینه؟ 💥 به 📌 ﴿ ﴾ ┄•❁ ❁•┄ @abbasma 🕊 کانال اختصاصی (ایتا) https://eitaa.com/nimpelak_m 🌴🌷🇮🇷🌹🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کشف پیکر مطهر شهید در منطقه شرهانی ➕تصاویری از قمقمه ای که امروز همراه با پیکر شهید در منطقه شرهانی پیدا شد. 🗓۱۰ آبان ماه ۱۴۰۳ ‌✨ ْ ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/yarankharazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از در آرزوی شهادت
🌴 خاطره ای کم نظیر در تاریخ علی مسجدیان از رزمندگان پر سابقه ی لشکر ۱۴ امام حسین(ع) چنین روایت میکند : اواسط اردیبهشت ماه سال ۶۱،مرحله ی دوم عملیات (الی بیت المقدس)،حسین خرازی نشست ترک موتورم و گفت: بریم یک سر به خط بزنیم . بین راه، به یک نفربر پی ام پی برخوردیم که در آتش میسوخت و چند بسیجی هم عرق ریزان و مضطرب، سعی میکردند با خاک و آب،شعله ها را مهار کنند.حسین آقا گفت: اینا دارن چیکار میکنن؟ وایسا بریم ببینیم چه خبره ؟ هُرم آتش نمیگذاشت کسی بیشتر از دو سه متر به نفربر نزدیک شود.از داخل شعله ها سر و صدا می آمد.فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده میسوزد.من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم. گونی سنگرها را برمیداشتیم و از همان دو سه متری،میپاشیدیم روی آتش.جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده،با این که داشت میسوخت اصلا ضجه و ناله نمیزد و همین پدر ما را درآورده بود.بلند بلند فریاد میزد: خدایا!الان پاهام داره میسوزه میخوام اونور ثابت قدمم کنی. خدایا! الان سینه ام داره میسوزه،این سوزش به سوزش سینه حضرت زهرا نمیرسه. خدایا! الان دستام سوخت،میخوام تو اون دنیا دستام رو طرف تو دراز کنم،نمیخوام دستام گناه کار باشه. خدایا!صورتم داره میسوزه،این سوزش برای امام زمان، برای ولایت ،اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت. 👈 اگر به چشمان خودم ندیده بودم،امکان نداشت باور کنم کسی بتواند با چنین وضعی،چنین حرف هایی بزند.انگار خواب میدیدم اما آن بسیجی که هیچ وقت نفهمیدم کی بود، همان طور که ذره ذره کباب میشد،این جمله ها را خیلی مرتب و سلیس فریاد میزد. آتش که به سرش رسید،گفت: خدایا دیگه طاقت ندارم ، دیگه نمیتونم، دارم تموم میکنم.لااله الا الله،لااله الا الله،خدایا خودت شاهد باش،خودت شهادت بده آخ نگفتم به این جا که رسید سرش با صدای تَقّی ترکید و تمام. آن لحظه که جمجمه اش ترکید،من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم.بقیه هم اوضاعشان بهم ریخت. یکی با کف دست به پیشانی اش میزد، یکی زانو زده و روی سرش میزد، یکی با صدای بلند گریه میکرد.سوختن آن بسیجی همه ما را سوزاند.حال حسین آقا از همه بدتر بود.د و زانویش را بغل کرده بود و های های گریه میکرد و میگفت: خدایا ما جواب اینارو چجوری بدیم؟ ما فرمانده ایناییم؟ اینا کجا و ما کجا؟ اون دنیا خدا مارو نگه نمیداره بگه جواب اینارو چی میدی ؟ حالش خیلی خراب بود.آشکارا ضعف کرده بود و داشت از حال میرفت.زیر بغلش رو گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم.تمام مسیر را،پشت موتور ، سرش را گذاشت روی شانه ی من و آنقدر گریه کرد که پیراهن کُره ای و حتی زیرپوشم خیسِ اشک شد. 🔹 دو ساعت بعد از همان مسیر برمیگشتیم،که دیدیم سه چهار نفر دور یه چیزی حلقه زده و نشسته اند. حسین گفت: وایسا به اینا بگو از هم جدا بشن، یه چیزی بیاد وسطشون (خمپاره)، همه باهم تلف میشن.همون یکی بس نبود؟ نزدیکشان ترمز زدم.یکی شان بلند شد و گفت: حسین آقا جمعش کردیما!. حسین گفت: چی چی رو جمع کردین؟ طرف گفت: همه ی هیکلش شد همین یه گونی فهمیدیم،جنازه ی همان شهید را میگویدکه دو ساعت قبل داخل نفربر سوخت. دور گونی نشسته بودند و زیارت عاشورا میخواندند.حسین آقا از موتور پیاده شد و گفت: جا بدید ما هم بشینیم، با هم بخونیم.ان شاالله مثل این شهید،معرفت پیدا کنیم. 🌴 نثار ارواح مطهر همه شهیدان صلوات الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ
هدایت شده از پرواز
عملیات این عملیات در ساعت ٢٢ و ٨ دقیقه شب مورخ ١٠ آبان سال ١٣۶١ با رمز " (س) " انجام شد 1⃣مرحله اول عملیات به منظور آزادسازی ارتفاعات مرزی حمرین و تصرف جای پا برای تهدید منطقه العماره عراق ، در محور عین خوش – زبیدات در جنوب شرقی دهلران ، توسط رزمندگان اسلام در سه مرحله ، انجام شد. مرحله نخست عملیات در ساعت 22و 8 دقیقه شب با رمز یا زینب ( س)به اجرا در آمد . نیروهای خودی توانستند در کمتر از نیم ساعت پس از اعلام حمله در یک محور ، شماری از نیروهای عراقی را به اسارت در آورده و در محور دیگر نیز نیروهای دشمن به استعداد یک تیپ به محاصره در آمدند و بیشتر آنها اسیر شدند. ⬅️در ساعت 6 صبح روز بعد به جز جناح چپ منطقه عملیات ، کلیه یگانها به اهداف تعیین شده دست یافتند . تنها یگان های قرارگاه چهارم به خاطر طغیان رودخانه دویرج و فقدان پل نتوانستند اهداف خود را در منطقه چم هندی و ربوط به طور کامل تصرف نمایند.در این مرحله 550 کیلومتر مربع از خاک ایران از جمله ارتفاعات مهم منطقه ، پل چم سری ، حوزه نفتی بیات ، نهر عنبر ، شهر میمه و موسیان آزاد و جاده عین خوش به دهلران ، از زیر دید و تیر دشمن خارج شد . همچنین شهرک طیب عراق تحت اشراف قوای ایرانی قرار گرفت. 2⃣در مرحله دوم ، با وجود پیروزی های مرحله نخست و از هم پاشیدگی و ضعف روحیه دشمن ، به لحاظ عدم موفقیت قرارگاه چهارم در مرحله نخست و خالی ماندن جناح چپ ، مواضع فتح شده نیز در معرض پاتک و تهدید دشمن بود ، بنابراین هدف مرحله دوم عملیات، تکمیل مرحله اول بودکه روز سه شنبه 61/8/11 ساعت 2 و 30 دقیقه بامداد آغاز شد.نیروهای خودی با الحاقی که صورت گرفت ، محاصره دشمن را کامل کردند. در این مرحله 150 کیلومتر مربع از زمین های اشغال شده آزاد و همچنین تعدادی از نیروهای عراقی به اسارت در آمدند. 3⃣هدف مرحله سوم عملیات محرم، تصرف همه بلندی های غرب حمرین و جاده ها و مراکز مهم عملیاتی و تامین جاده آسفالته چم سری ، شرهانی و زبیدات و جاده شوسه زبیدات – طیب بود . به همین منظور در ساعت 22 روز 61/8/15 حمله مرحله سوم آغاز شد. ⏪نبرد گسترده به واسطه مقاومت نیروهای ارتش عراق و عدم پاکسازی منطقه در ساعت 8 صبح 16 آبان ماه به پایان رسید و در نتیجه آن 300 کیلومتر مربع از خاک عراق شامل پاسگاه های زبیدات ، شرهانی و ابوغریب و همچنین تاسیسات نفتی شامل 70 حلقه چاه نفت به تصرف رزمندگان اسلام درآمد همچنین انهدام 260 دستگاه تانک و نفربر ، 230 دستگاه خودرو ، سقوط 10 فروند هواپیما و به غنیمت گرفتن 150 دستگاه تانک و نفربر ، 250 دستگاه خودرو ، چندین دستگاه موشک انداز مالیوتکا و مقدار انبوهی سلاح سبک، کشته ،زخمی و اسارت 10400 تن از نیروهای دشمن گردید. ↙️نیروهای عمل کننده در این عملیات؛ 49 گردان پیاده و 150 دستگاه تانک ونفربر از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و 8 گردان پیاده 50 دستگاه تانک ونفربر از ارتش وسایر رده های پشتیبانی کننده بودند. 📰رسانه هیئت رزمندگان @Razmandegan_eslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام خمینے (ره) : مقام "  " خود اوج بندگے وسیر و سلوڪ در عالم معنویت است. شادی ارواح طیبه شهدا 📰رسانه هیئت رزمندگان @Razmandegan_eslam