هدایت شده از پهلوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | خـان انـگـلـیـسـی
🔴 | جـلـسـۀ هـجـدهـم
📌بررسی دوران سیاه ۲۰ سالۀ رضاخان از کودتا تا سقوط
📚بر اساس کتاب «تاریخ بیستسالۀ ایران» نوشتۀ حسین مکی (یکی از معتبرترین کتب نوشتهشده دربارۀ رضاخان)
🔹با توضیحات استاد احسان عبادی از اساتید مهدویت و پژوهشگر تاریخ✔
هدایت شده از تبیان
زوج استرالیایی عروسیشون رو تو جمکران گرفتند!
🔸فرح و احمد اصالتا عراقی هستند، اما در استرالیا زندگی میکنند.
🔸اونا از استرالیا راهی ایران شدن تا وصالشون رو تو مسجد جمکران و در عین سادگی جشن بگیرن.
🔸فرح و احمد میگن: مکانهای زیبایی در استرالیا وجود داره که میتونستیم عروسیمون رو اونجا برگزار کنیم. اما ارزش مسجد جمکران انقدر برای ما بالاست که اصلا قابل مقایسه با این فضاها نیست!
🔸چه در ایران باشی چه در استرالیا یا حتی قلب اروپا زندگی مشترک به سادگی و خوشیهایی کوچیکش پابرجاست!
@TebyanOnline
هدایت شده از بینات
🍂🥀 مناسبت های فراموش شده.
🗓 {۱۵ تیرماه ۱۳۶۰}
🍃🌷تنها استاندار شهید کشور کیست ؟
🍃⚘تنها استاندار شهید کشور ، شهید مهندس علی اخوین انصاری استاندار خوش سابقه و انقلابی گیلان است که به همراه معاون عمرانی خود محمد نورانی ، روز دوشنبه ۱۵ تیرماه ۱۳۶۰ ، در حال عزیمت به محل کارش توسط گروهک تروریستی منافقین ترور شد و با اصابت ۱۱ گلوله به پیکر مطهرش به شهادت رسید.
💐 هدیه به روح مطهر امام شهیدان و ارواح طیبه جمیع شهداء ، مخصوصاً این شهید سرافراز فاتحة مع الصلوات.
🍃 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم وَ أَهْلِكْ عَدُوَّهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الإِْنْسِ مِنَ الأَْوَّلِينَ وَ اﻵْخِرِينَ. 🍃
👈 مطالب معارفی و بصیرتی در کانال «بَيِّنَات» به آدرس : 👇
🆔 @gh_karimi
هدایت شده از داناب (داستانک+نکاتناب)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم یکی دیگه الله اکبر
جنوب لبنان ؛ نبطیه
📚 @DasTanaK_ir
هدایت شده از خبرگزاری دفاع مقدس
دفاعپرس گزارش میدهد؛
💢ربودن دیپلماتهای ایرانی توسط صهیونیستها، بزرگترین گروگانگیری قرن
🔶پس از ۴۰ سال از گذشت ربوده شدن این چهار نفر توسط حزب فالانژهای لبنان میگذرد، اما همچنان گمانهای متفاوتی به دست آمده است. برخی معتقدند آنها هنوز زنده و در اسارت رژیم صهیونیستی هستند، اما برخی دیگر معتقدند این چهار نفر به شهادت رسیدهاند.
https://defapress.ir/532693
@defapress_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴🌹🇮🇷🌷🌴
اشکهای کودک لبنانی در اجرای سرود سلام فرمانده😭
حالش رو خریداریم😊
#یا_مهدی❤️
#سلام_فرمانده
🌴🌹🇮🇷🌷🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موشن_گرافیک | عالم دینی و ملّای بزرگ
🔹روحانی بزرگی که عمری با علم و تعهد و تقوا سپری کرد و به دلیل حُسنِ معاشرت با مردم، محبوبیتی بیبدیل داشت ...
🔺۱۵ تیرماه؛ سالروز درگذشت آیتالله سید جواد خامنهای؛ از علمای نامی و امام جماعت مسجد گوهرشاد حرم مطهر رضوی
@aqr_ir
*بسم رب الشهدا *
🌴🌷🇮🇷🌹🌴
*خاطره محسن رضایی *بمناسبت سالروز شهادت، سردار هور، شهیدحاج علی هاشمی🌹*
*✍️گمشده من⚘*
سرگذشت قرارگاه سری نصرت به روایت آقامحسن
...علیای که هیچکس او را نشناخت، حتی من محسن رضایی!
این جمله عباس هواشمی یادم نمیرود که در پاسخ علی هاشمی در بیسیم بیهیچ کد و رمزی میگفت: آقا اینجا کربلاست. عمر سعد دارد طبل پیروزی میزند!
این حرفها را که میشنیدم از ماندن خودم شرمنده میشدم ولی راهی نداشتم. او تند تند گفت برادر علی بچهها دارند از شدت شیمیایی خفه میشوند
صدای علی را میشنیدم که با بغض میگفت؛ عباس هر کاری میتوانی بکن تا آنها را عقب بیاوری. به خدا پناه ببر!
ساعت ۱۱/۳۰دقیقه صبح بود. با بیسیم گفتم: احمد، هر طوری شده علی را عقب بیاور، کوتاهی نکن. من علی را از تو میخواهم. غلامپور تند و تند میگفت روی چشم.. روی چشم!
آن موقع هنوز تیپهای امام رضا (ع) و ۴۸ فتح در عمق جزیره بودند. همه تلاش علی، خارج کردن آنها بود. علی خود را به آب و آتش میزد تا کسی از نیروهای رزمنده دست عراق نیفتد.
با بیسیم از غلامپور پرسیدم: چه خبر داری؟
گفت: الآن در حال نزدیک شدن به دژ شهید باکری هستم
داشت حرف میزد که لحنش عوض شد و فریاد زد: آقا محسن هلیکوپترهای عراقی در اطراف قرارگاه علی دارند مینشینند! آقا محسن دعا کن علی بتواند سریع از قرارگاه خارج شود!
با شنیدن این خبر، هری دلم ریخت و وجودم را اضطراب گرفت. با تندی گفتم: پس علی چه شد؟ اصلاً تو چه میکنی؟ مگر نگفتم علی را از قرارگاه و هور بیرون بیار؟ چرا حرف گوش نمیدهی
هزار حرف نثار غلامپور کردم. او تنها سکوت کرده بود. راز تشرهای مرا میفهمید.
گوشی بیسیم از دستم نمیافتاد. صدای احمد میآمد که مشغول پیگیری هستم. مطمئن باش آقا محسن!
علی همراه گرجی و شهبازی و ۴ نفر دیگر، پس از جمعآوری مدارک و اسناد، با شنیدن صدای هلیکوپترها سریع از قرارگاه خارج شده و سوار ماشینها میشوند تا گرفتار عراقیها نشوند
هلیکوپترهای عراقی در ۲۰۰ متریشان مینشینند و آنها را به رگبار میبندند.
علی فریاد میزند سریع پیاده شوید و به نیزارها بروید
هر یک از بچهها ازماشین بیرون پریده و به نیزارها پناه میبرند.
تمام این قضایا را برایم گفتند. این روز سختترین روز جنگ برای من است.
ساعت ۲بعد از ظهر غلامپور خبر سقوط جزیره را به من داد، ولی از هور میپرسیدم علی چه میشد؟ حالا من با هور یتیم چه کنم؟
غلامپور گفت احتمالاً در هور است. دستور دادم گروههای اطلاعاتی را بفرست بگردند. تا ۳ روز بچهها میگشتند ولی ...
گریهام گرفته بود با این همه خودم را کنترل میکردم
در گوشه ۶۷/۴/۴ سالنامهام نوشتم: برادر علی! اینک که اراده الهی را میخواهی در زمین تحقق ببخشی و بر تو تکلیف شده از تمامیت آرمانهای الهی درجبههها دفاع کنی، دیگر تشنگی، زخم و جراحت برای تو مفهومی ندارد، چقدر خوب این مفهوم را به من و دوستانت یاد دادی
علی شمخانی دستور داد هلیکوپتری بر فراز منطقه بگردد شاید خبری شود.
او هم مثل من علاقه زیادی به علی داشت. هفده روز بچههای اطلاعات در هور گشتند ولی خبری نشد که نشد. حوصله هیچ کاری را نداشتم
روز پس از سقوط جزایر، در گلف جلسهای تشکیل دادم و از همه فرماندهان هم دعوت کردم بیایند. آقای هاشمی هم به عنوان جانشین فرماندهی کلقوا در آن جلسه حضور داشت. ساعت ۹صبح بود. گلف ساکت و بیسرو صدا بود. همراه آقای هاشمی و شمخانی وارد جلسه شدم
چهره فرماندههان دیدنی بود. از احمد کاظمی گرفته تا رئوفی، قربانی، آقا رحیم، شمخانی، همه دل گرفته بودند
آقای هاشمی آرام گوشهای نشست. حال گزارش دادن نداشتم. این کار را به شمخانی سپردم. او هم حالش بهتر از حال من نبود
ایشان بعد از تلاوت قرآن، ضمن خیر مقدم به آقای هاشمی گفت: برای اطلاع شما، برادر هواشمی گزارشی از وضعیت پیش آمده میدهد
او در جزیره بوده و همراه نیروها در محور خندق شیمیایی هم شده است. حرفها شنیدنی است. هم برای شما هم برای تاریخ! هواشمی معاون علی هاشمی بود. هم علی را دوست داشت؛ از اینکه لحظه درگیری کنار علی نبود، از من و غلامپور شاکی بود، چون دستور داده بودم جلو برود و نیروها را سرپرستی کند. او علیرغم میلش علی را تنها گذاشته بود. میگفت هیچگاه خودش را نمیبخشد!
بعد از صحبتهای آقای شمخانی نوبت عباس هواشمی شد
او با خواندن این آیه؛ شروع به صحبت کرد «و لاتحسبنالذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون26». تا این آیه را خواند همه گریه کردند. گویی هواشمی دارد روضه میخواند. او به آقای هاشمی رو کرد و گفت: حاج آقای هاشمی! بدانید بچهها در اوج مظلومیت مقابل عراقیها جنگیدند و لحظهای کوتاه نیامدند
آقای هاشمی! تعدادی از نیروهای توپخانه، اولین گلوله توپ راکه شلیک کردند، مورد حملات شیمیایی قرار گرفتند و نوبت به گلوله دوم نرسید و همه شهید شدند
آقای هاشمی کنار
من بود، بلند بلند گریه کرد و مدام میگفت ای وای ...
همه گریه میکردیم که ناگهان شمخانی فریاد زد؛ بس کن! هواشمی دیگر نگو!
او به احترام شمخانی سکوت کرد و تا دقایقی جلسه از غربت بچهها در حال گریه و ندبه بود. در عمرم آن قدر گریه نکرده بودم. نه من که همه بچهها همین طور بودند
آقای هاشمی وقتی گریه فرماندهان را دید، منقلب شد. چنددقیقه بعد شروع کرد به حرف زدن. شمرده شمرده همراه با بغض گفت: برادران من به خدا توکل کنید! خدا بهترین کمک کار ماست، شاید این مسائلی که برای ما به ظاهر تلخ است، در باطن شیرین باشند و ما نمیدانیم. ما این زحمات ومشکلات را به عشق سرور و سالار دینمان حسین بن علی تحمل میکنیم. امیدواریم به برکت این رشادتها خداوند مزد خوبی به همة ما بدهد. برادران هرگز یأس بهخودتان راه ندهید، باور کنید حکایت من و شما حکایت این بیت شعر است:
هر که دیوانه عشق تو نشد عاقل نیست
عاقلانه است که دیوانه عشق تو شویم
او ادامه داد و گفت: میدانیم ما در جنگی نابرابر قرار گرفته
ایم. دنیا یک طرف و ما یک طرف. امروز جمهوری اسلامی در اوج مظلومیت در مقابل دنیایی که صفآرایی کرده، مقاوم ایستاده است
هرگز هراس به خودتان راه ندهید. امام خمینی زنده است و سایه او بر سر ماست
آقای هاشمی تکتک در حالی که فرماندهان را یک یک با نگاهش هم دور میزد. گفت: من از همت مردانه شما خبر دارم. دلاورمردی علی هاشمی را خوب میدانم.از زحمات خالصانه شما باخبرم و...
جلسه حدود ۳ ساعت طول کشید. هرجا که نگاه میکردم جای خالی علی را میدیدم و احساس تنهایی میکردم. با خود میگفتم علی راضی نبود به راحتی از جزیره بیرون بیاید.
ساعت ۱۲/۲۰ دقیقه ظهر بود که صدای اذان در محوطه گلف پخش شد
آقای هاشمی گفت بهتر است جلسه را تمام کنیم. نماز را به امامت ایشان خواندیم. بعد از نماز ایشان را بدرقه کردم و باز به اتاقم برگشتم
آن روز عصر به علی شمخانی گفتم: فکر میکنی علی اسیر شده یا شهید؟ او با تکان دادن سر تردیدش را نشان داد
پنج روز پس از این جلسه، عباس هواشمی برای ملاقاتم آمد. با دیدنش یاد علی افتادم. از رابطه صمیمی آن دو خبر داشتم. از او پرسیدم: برادر هواشمی ازعلی چه خبر؟ خبری نشنیدی؟ گفت: هیچ خبری نیست. ازشنیدن این حرف دلم گرفت، گفتم آخر چرا همه خبرها نه است. پس علی کجاست که هیچکس از او خبر ندارد؟
گفتم آقای هواشمی! چند شب است خواب علی را میبینم
او از میان نیزارهای هور مرا صدا میزد. آیا علی در نیزارهاست؟
گفت: من علی را به خدا سپردهام!
از او پرسیدم: تعجب میکنم چطور در ساعات آخر سقوط جزیره علی رادر قرارگاه تنها گذاشتی؟
در حالی که میخواست گریهاش را پنهان کند. سرش را پایین انداخته بود؛ گفت: آقا محسن، غلامپور مرا از علی جدا کرد. او به من دستور داد برای کمک به نیروهای خندق جلو بروم. اگر او نمیگفت من لحظهای علی راتنها نمیگذاشتم. این آشی بود که احمد غلامپور برای من پخت
برادر محسن! من بعد از انقلاب تا۶۷/۴/۴همیشه همراه علی بودم و از او جدا نمیشدم
نمیدانم این روز آخر چرا اینطور رقم خورد؟ وقتی از قرارگاه راهی خندق شدم، باورم نمیشد این دیدار آخر من وعلی است و اینجا آخر خط است. بعد از علی من هیچ دلخوشی ندارم. از دیدن خانواده علی هاشمی شرمنده هستم. من هر چند از نظر سنی بزرگتر از علی بودم، ولی او استادم بود و من درسهای زیادی ازش آموختم. علی ازکسانی بود که در کار جنگ و جبهه، استقامت داشت. چه زمان شناساییها، چه زمان آتش دشمن و فشارحملات
او در هور، هرگز دست از کار بر نمیداشت. حتی وقتی مجروح میشد، سعی میکرد به نحوی حضورش در منطقه احساس شود. زخمهایش را در پست امداد خط مقدم پانسمان میکرد و خون آلود و گاه لنگان لنگان باز میگشت
با عباس هواشمی ۳ساعت خلوت کردم، هر بار که رئیس دفترم آقای رسولزاده میگفت فلانی آمده، میگفتم همه ملاقاتهای امروزم را لغو کن. دوست داشتم تا شب، هواشمی از علی حرف بزند و من گوش بدهم
وقتی باعباس هواشمی خداحافظی کردم. گفتم: گاهی به من سری بزن! او در حالی که گریه میکرد گفت: برادر محسن من هنوز انتظار آمدن علی را میکشم!
از آن روز حدود ۲۰ سال میگذرد. تا چند سال پیش امید داشتم علی اسیر است، ولی وقتی همه اسرا آمدند، یقین کردم علی در نیزارهای هور شهید شده است و من دیگر او را نخواهم دید
به رسولزاده گفتم عکسی از علی برای اطاقم تهیه کن تا همیشه ببینم و یادش کنم
وقتی میدیدم برای شهدا کنگره برگزار میشود ولی از علی خبری نیست، اذیت میشدم. این دلتنگی تا امروز هم ادامه دارد. باید برای علی یک کنگره اختصاصی برپا کرد و او را به مردم معرفی کرد
روز شنیدن خبر سقوط قرارگاه هیچگاه از یادم نمیرود.غلامپور ۲ بار خبر شهادت دو نفر را به من داد. اول خبر شهادت مهدی زینالدین و دوم خبر شهادت علی هاشمی. چه بگویم که هر چه بگویم نتوانستهام حق علی را ادا کنم.
یک شب که در قرارگاه نصرت بودم
خواستم به اهواز بروم
علی گفت دوست دارد امشب منزل آنها بروم. همراه او به محله حصیرآباد اهواز رفتم و شب را در منزل او به صبح رساندم. زندگی ساده و بیپیرایهای بود. خبری از تجمل نبود. کسی باور نمیکرد این خانه، خانة یک سپهبد است.
قبل از سقوط رژیم صدام، احتمال میدادم شاید علی اسیر باشد،به همین دلیل، صلاح نمیدیدم حرفی از علی زده شود و همین برای من کُشنده بود
تا مدتها در یک برزخ و بلاتکلیفی بودم که نکند حرفی زده شود و علی در زندانهای عراق لو برود. چقدر خوشباور بودم و علی را در اسارت درعراق تصور میکردم
یادم هست پس از اعلام خبر قطعی شهادت علی، دو دفتر برای او یادداشت نوشتم که دوست ندارم کسی آنها را بخواند
علی، همت، باکری، حسین خرازی، احمد کاظمی، همه این فرماندهان گرچه نیروهای من بودند ولی در واقع ستارههای دنبالهداری بودند که راه را نشان ما زمینیها میدهند. اصلاً من به امید آنها زنده هستم
سال گذشته همراه سردار علی ناصری به حمیدیه رفتم و دیداری با بچههای قرارگاه نصرت داشتم
از آنها خواستم قبل از صحبتهای من هر کس خاطرهای بگوید. هر کدام از بچهها میآمدند و خاطرهای میگفتند و مرا به سالهای دور میبردند؛ طوری که حس میکردم علی در جلسه نشسته است
آن روزگفتم: من از ندیدن علی هاشمی در میان جمعمان نگران هستم
یادم هست همیشه شما را همراه فرماندهتان میدیدم و برایتان صحبت میکردم. آن جلسه هر چه کردم گریه نکنم نشد. کسی باور نمیکرد این قدر علی را دوست داشته باشم. به آنها گفتم، شهادت مزد مردمانی است که باخدا معامله میکنند و در راه او گام بر میدارند.
این وعده الهی است، اما علی با همه خلوصش با همه امید و باورش به پیمان الهی، همواره در تضرع و زاری بود که مبادا از این فوز عظیم وابماند. تعجب میکنم چگونه انسان با اینکه همه وجودش الهی شده، هنوز باید از نفس خویش هراسان باشد، آنسان که برادرمان علی هاشمی بود
پس از آن جلسه به همراه دوستان به خانه علی رفتم. از دیدن بچههایش، روحیه گرفتم و از آنها خواستم برایم دعا کنند
آنها خیلی
محبت کردند. آن روز چقدر خوشحال شدم.
وقتی به تهران برگشتم، یک هفته بعد رئیس دفترم آقای رسولزاده، نامهای را به من داد و گفت این نامه ازطرف یکی از بچههای سپاه حمیدیه است و روی پاکت نامه نوشته شخصاً مفتوح شود. تعجب کردم چه کاری سبب شده این عبارت را بنویسد
نامه را باز کردم و خواندم زیبا و شیرین نوشته بود
برادر محسن رضایی! سلام، من یکی از نیروهای علی هاشمی هستم. در جلسهای که شما حمیدیه تشریف آوردید دوست داشتم بیایم پیش شما وحرفهایم را بزنم ولی خجالت کشیدم. تصمیم گرفتم حرفهایم را برایتان بنویسم. او با خودکار آبیرنگ نوشته بود:
برادر محسن! عشق قصه تکراری همیشه ماست. عشق زمزمه تاهمیشه زیستن است، ولی چقدر این کلمات مختصرند. نمیتوانم از علی و احساسم نسبت به او حرفی بزنم. نمیتوانم از لحظههای ناب همراهی با او در دل جزیره چیزی نگویم...
هر چه سطرهای این نامه را میخواندم سیر نمیشدم. خدایا این آدم چه کشیده که این چنین ادیبانه احساساتش را نوشته است. او در آخر نامهاش نوشته بود، عشق و ارادت ما به علی، دریغ تلخی مانده به کام گمشده ما که از حوالی آن جاده بازماندیم.چقدر این کلمات چون همیشه مختصرند. به راستی برادر محسن چه میتوان گفت
این نامه هم تمام شد ولی دلتنگیهای من برای علی تمام شدنی نیست
هنوز که هنوز است پس از نماز صبح دعا میکنم یک بار دیگر خدا بشارت دیدن علی را به من بدهد. مقام بلند علی تا بدان جا بود که در غوغای آهن و رنگ و نیرنگ، جزخدا را نمیدید وجز به او دل نمیبست. این روحیه علی درس زندگی من بعد از جنگ شده است.
درجنگ معمولاً برای تشییع جنازه فرماندهان سپاه میرفتم و باپیکر آنها وداع میکردم، ولی چه کنم علی حتی حاضرنبود جسم خاکیاش به شهر برگردد واین چه درجهای از خلوص است که نمیدانم!
زندگی علی هاشمی و مقاومتهایش یکی ازبهترین الگوها برای اتحاد ملی است. بیشترین مقاومتها در مرزهای خوزستان از طرف مردان و زنان عرب ما بود. اعراب خوزستان ثابت کردند ایرانی هستند وبه این سرزمین وفادارند. نمونه بارز اتحاد ملی را در قرارگاه نصرت وتلاشهای فراوان علی میبینیم. او را میتوان به عنوان نماداتحاد ملی معرفی کرد
با اینکه سرّیترین راز و رمز عملیاتهای جنگ تحمیلی در اختیارش بود، آنها را در دل خود حفظ کرد و با کمال صداقت و اخلاص در تحقق دفاع مقدس جان شیرین خود را تقدیم ملت ایران و کیان اسلام کرد.برای علی بهترین دعاها و درودها را دارم. از خداوند میخواهم عاقبت عمر ما رادر مشهد شهیدان هشت سال دفاع مقدس قرار دهد. امیدوارم چنین شود. امیدوارم
اینها حرفهای من از یک انسان استثنایی بود.
البته همه حرفهایم درباره علی هاشمی نیست. این حرفها در قد و قواره من است که توانستم بگویم
🌴🌹🇮🇷🌷🌴
https://chat.whatsapp.com/CN
هدایت شده از رصد اخبار و شنیده ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سلاح گاتلینگ مجهز به کنترل آتش ساخت وزارت دفاع و سپاه...
🔹سلاح گاتلینگ 7.62 میلیمتری مجهز به مسافت یاب لیزری و دوربین دید در شب و سیستم کنترل آتش و قابلیت شلیک 1000 گلوله در دقیقه را داشته...تیربار 12.7 میلیمتری نصیر مجهز به دوربین حرارتی و توپ 23 میلیمتری(عاصفه) با قابلیت شلیک چند هزار گلوله در دقیقه را دارد.
@rasadeakhbar313
هدایت شده از بینات
🌷زان تشنگان هنوز به عيوق می رسد
🌷فرياد العطش ز بيابان کربلا
🌿 سلام علیکم
🏴 شهادت مظلومانه یادگار کربلا و شاهد صحنه عاشورا حضرت امام محمد باقر ﴿عَلَيهِ السَّلامُ﴾ بر شما تسلیت باد.
💐 پنج دسته گل صلوات هدیه به پیشگاه با عظمت حضرت باقر العلوم ﴿عَلَيهِ السَّلامُ﴾.
🌿 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🌿
👈 مطالب معارفی و بصیرتی در کانال «بَيِّنَات» به آدرس : 👇
🆔 @gh_karimi
*کسی نیست به این بدحجابها بگوید*
⛔️هر روز شالهایتان عقب تر
⛔️مانتوهایتان چسبان تر
⛔️ ساپورتتان تنگ تر
⛔️رژ لبتان پررنگتر میشود
❓بندهی کدام خدایید؟
❓دل چند نفر را لرزاندهاید؟
❓کدام مرد را از همسر خود دلسرد کردهاید؟
❓اشک چند پدر و مادر و همسر شهید را درآوردهاید؟
❓چند دختر بچه را تشویق کردهاید که بعدها بیحجابی را انتخاب کنند؟
❓چند زن را به فکر انداختهاید که از قافله مُد عقب نمانند؟
❓آه حسرت چند کارگر دور از خانواده را بلند کردهاید؟
❓پا روی خون کدام شهید گذاشتید؟
❓باعث دعوای چند زن و شوهر، بخاطر مدل تیپ زدن و آرایش کردن شدید؟
❓چند زوج را بهم بی اعتماد کردهاید؟
❓ نگاههای یواشکی چند مردی که همسرش دارد کنارش راه میرود، به تیپ و هیکلت افتاد؟
⛔️نگاههای هوس آلود چند رهگذر و...
🔥 🔥🔥🔥🔥
🚫چطور؟
🔥بازهم میگویی، دلم پاک است!
🚫چادریها بروند خودشان را اصلاح کنند؟
😑بازهم میگویی، مردها چشمشان را ببندند و نگاه نکنند؟
🚫جامعه چار دیواری اختیاری تو نیست❗️
🔻 من اگر گوشهای از این کشتی را سوراخ کنم، همه غرق میشوند.
🔥میتوانم گاز سمی اسپری کنم و
بعد بگویم، شما نفس نکشید؟
⛔️چرا اینقدر در حق خودت و دیگران ظلم میکنی؟
⛔️ﻭقتی ﮐﻪ میﮔﻮﻳﻨﺪ "امیرالمؤمنین امام ﻋﻠــی(علیه السلام )" ﻏﺮﻳﺐ ﺑﻮﺩ ،
ﻟﻌﻨﺖ می ﮐﻨﻴﻢ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ؛
ﻭﻗﺘﻲ ﮐﻪ می ﮔﻮﻳﻨﺪ "امام ﺣﺴﻴـــﻦ (علیه السلام)" ﻏﺮﻳﺐ ﺑﻮﺩ ،
و ﻟﻌﻨﺖ ﻣﻲ ﮐﻨﻴﻢ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ؛
ﻭﺍی ﺑﻪ ﺭﻭﺯی ﮐﻪ ﺑﮕﻮﻳﻨﺪ ﻣﻬـــﺪی(ﻋﺞ الله تعالی فرجه الشریف) ﻏﺮﻳﺐ ﺑﻮﺩ،
و ﻟﻌﻨﺘﻤﺎﻥ کنند…!!!!!!
بیایید هرچه زودتر از خواب غفلت بیدار شویم .!!!!!!
بیاییم به خاطر امام زمان (علیه السلام) به همدیگه تذکرِ رعایت حجاب بدیم و ... . 🙏
🔴 حدأقل به ۱ نفر ارسال کنید🙏
هدایت شده از حقیقت
✅ غواصی که دهان خود را پر از گِل کرد تا مبادا صدای نالهاش موجب لو رفتن مَعبر شود
✍🏻برای شروع عملیات کربلای ۴ به آبادان منتقل شدیم و به عنوان غوّاصان خط شکن به خط دشمن زدیم؛ به هر ترتیبی بود خط دشمن راشکستیم و پاکسازی کردیم.وقتی برای آوردنمجروحان و شهدا وارد معبر شدیم، دیدیم
🌹#شهید_سعید_حمیدیاصیل هر دو پایش قطع شده و پیکر مطهرش در گوشهای از معبر افتاده است.
اما آنچه که ما را به تعجب وا داشت، این بود که دهان شهید پر از گِل شده بود.
بعدها متوجه شدیم که وقتی به پاهای سعید ترکش خورد و قطع شد،برای اینکه صدای نالهاش بلند نشود و باعث لو رفتن معبر نشود، دهان خود را پر از گِل کرده بود.
#شرمنده_شهدا
@hagigei
هدایت شده از پهلوی
🛑 خسارت محض رضاشاه!
🔹«پیمان سعدآباد» در 16 تیر 1316 بین دولتهای ایران، ترکیه، عراق و افغانستان بسته شد. این قرارداد برخلاف ادعای رضاشاه به ضرر ایران بود؛ ترکیه ارتفاعات آرارات و منطقه استراتژیک قرهسو را بهدست آورد. خط مرزی ایران و عراق به زیان ایران تعیین شد و رضاشاه اداره کامل اروندرود را به عراق واگذار کرد. «دشت ناامید» هم به افغانستان رسید.
🔹با وقوع جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط شوروی و انگلیس، هیچیک از متعاهدین این پیمان به ایران کمک نکردند و حتی دولت وقت عراق خاکش را پایگاه حمله انگلیس به ایران قرار داد!
هدایت شده از بینات
31.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢وقتی سرود سلام فرمانده باعث خشم مجری اماراتی میشود
مجری شبکه اماراتی:
♦این سرود ایرانی، خطرناک، محکوم و غیرقابل پذیرش است و اسم قاسم سليمانی هم در آن تکرار میشود.
♦این همان سرطانی است که در حال گسترش در جامعه و دولت های ما است!
هدایت شده از اصفهان در دفاع مقدس
31.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گردان امام محمدباقر علیه السلام
@defaehmoghadasesfahan
اصفهان در دفاع مقدس 🌷🇮🇷
هدایت شده از شهادت زیباسـت
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🍃💟 @loveshohada28
#الله_اکبر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهیدی که نفوذی ها یک کودتا به نام او زدند!
🔹میان کودتای نوژه و کودتای نقاب، تفاوتی است به اندازه مظلومیت یک شهید!
🔹بسیاری نمیدانند «نوژه»، نام خلبان شجاعی است که یک سال قبل از این کودتا، نقشههای ضد انقلاب در پاوه را نقش بر آب کرد و در نهایت پس از اصابت آتشبار عناصر ضد انقلاب، با زبان روزه به شهادت رسید.
🇮🇷
هدایت شده از شبکه ملی وارثون
❇️ هفتمین نشست سراسری رابطین استانی شبکه ملی وارثون، فعالان جهاد و شهادت کشور ❇️
🔶 ارایه مطالب توسط اعضای اصلی و راهبر ستاد، در نشست رابطین استانی جامعه فعالان مردمی جهاد و شهادت وارثون
⏰ زمان: نهم و دهم تیر ماه ۱۴۰۱ - قم
🔰 شبکه ملی وارثون 🔰
http://eitaa.com/joinchat/3644653579Ca49c68ef49
🌴🌷🇮🇷🌹🌴
📝سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی:
🔻خطاب به سیاسیون کشور…
🔸نکتهای کوتاه خطاب به سیاسیون کشور دارم: چه آنهایی [که] اصلاحطلب خود را مینامند و چه آنهایی که اصولگرا. آنچه پیوسته در رنج بودم اینکه عموماً ما در دو مقطع، خدا و قرآن و ارزشها را فراموش میکنیم، بلکه فدا میکنیم.💐
عزیزان، هر رقابتی با هم میکنید و هر جدلی با هم دارید، اما اگر عمل شما و کلام شما یا مناظرههایتان بهنحوی تضعیفکننده دین و انقلاب بود، بدانید شما مغضوب نبی مکرم اسلام و شهدای این راه هستید؛ مرزها را تفکیک کنید.
مکتب حاج قاسم
🌴🌷🇮🇷🌹🌴
هدایت شده از اَز اِبراهیمهمت تا خُدا❤
رفیقان میروند نوبت به نوبت...
#شهیدان
سید ابراهیم، ابوعلی
#شهادت ۹محرم۹۴💔
#شهادت ۹ذیالحجه۹۵💔
کانال شهیدمحمدابراهیمهمت👇
https://eitaa.com/kheiybar
هدایت شده از نشریه عبرتهای عاشورا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌زن مسلمان خودروی هتککننده قرآن در نروژ را واژگون کرد
♦️یک زن مسلمان در نروژ پس از آنکه رهبر یک گروه ضد مسلمانان اقدام به آتش زدن نسخهای از قرآن کریم کرده بود، با تعقیب وی، ماشینش را سرنگون کرد
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش
هدایت شده از گسترده "شما'
♨️کانالســـلامفرمــاندهافتتاحشد!💌
🎙اجرای سلام فرمانده به زبانهای 👇
🎶عربی 🎶ایتالیایی 🎶ترکی
🎶اردو 🎶انگلیسی 🎶اردو
🎶هندی 🎶پاکستانی 🎶 لری
🎙اجرای سلام فرمانده درکشورهای👇
🇮🇶عراق 🇸🇮روسیه 🇹🇿تانزانیا
🇧🇭بحرین 🇦🇿باکو 🇳🇪 هندوستان
🇺🇸آمریکا 🇱🇧لبنان 🇵🇰 پاکستان
🇹🇷 ترکیه 🇲🇲میانمار 🇳🇬 نیجریه
https://eitaa.com/joinchat/1214906384Cdb15194a25
اردوی خانوادگی راهیان نور شمال غرب کشور
زمان اعزام: ۲۵ تیرماه
برگشت ۲۸ تیرماه
هزینه: ۶۰۰ هزار تومان
جهت هماهنگی و ثبت نام با آقای لطفی تماس حاصل فرمایید.
09135606841
🔷🔷🔷🔷
🔰حوزه۱۳قمربنی هاشم علیه السلام
rubika.ir/basir130
هدایت شده از حقیقت
20.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا