eitaa logo
نیم پلاک
440 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
318 فایل
کانال #اختصاصی #سبک_زندگی و #خاطرات شهدا https://eitaa.com/nimpelak_m @abbasma
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🌹🇮🇷🌷🌴 : عبدالمهدي يك بار يك خوابي ديده بود. رفت پيش يكي از علماي اصفهان و آن عالم گفته بود براي تعبيرش بايد بروي قم با ديدار كني.💥 همسرم به بهجت شرفياب مي‌شود تا خوابش را به ايشان بگويد. آقا هم دست روي زانوي عبدالمهدي گذاشته و مي‌گويند جوان شما چيست؟! همسرم گفته بود هستم. ايشان فرموده بودند: بايد به ملحق بشوي و لباس سبز مقدس سپاه را بپوشي.🥀 آيت الله بهجت پرسيده بودند شما چيست؟ گفته بود . (ابتدا اسم همسرم فرهاد بود) ايشان فرموده بودند حتماً اسمت را عوض كن. اسمتان را عبدالمهدي یا عبدالصالح بگذاريد آيت‌الله بهجت فرموده بودند: شما در (عج) ‌به خواهيد رسيد. شما يكي از امام زمان (عج) هستيد و هنگام امام زمان(عج) با ايشان رجوع مي‌كنيد...🌴 خواب دوستش را ديده و خيزاب گفته بود: آن لحظه كه خورده بودم و داشتم مي‌دادم (عليه السلام) آمد و دست راستش را گذاشت روي قلبم. (چون همسرم هنگام غسل و كفن شهيد خيزاب در گوشش گفته بود دعا كن من هم شوم) شهيد خيزاب در خواب به همسرم گفته بود: عبدالمهدي شهادت خيلي شيرين بود.🌻 شربت را خوردم و همانجا كه در گوشم گفتي و از من خواستي كه به امام حسين (عليه السلام) بگويم شهيد شوي، (سلامُ الله عليها) برات شهادتت را امضا كرد. هر كسي مي‌خواهد به شهادت برسد، حضرت زهراء پاي شهادتش را امضا مي‌كند 🌴🌹🇮🇷🌷🌴
هدایت شده از نیم پلاک
🌴🌹🇮🇷🌷🌴 : عبدالمهدي يك بار يك خوابي ديده بود. رفت پيش يكي از علماي اصفهان و آن عالم گفته بود براي تعبيرش بايد بروي قم با ديدار كني.💥 همسرم به بهجت شرفياب مي‌شود تا خوابش را به ايشان بگويد. آقا هم دست روي زانوي عبدالمهدي گذاشته و مي‌گويند جوان شما چيست؟! همسرم گفته بود هستم. ايشان فرموده بودند: بايد به ملحق بشوي و لباس سبز مقدس سپاه را بپوشي.🥀 آيت الله بهجت پرسيده بودند شما چيست؟ گفته بود . (ابتدا اسم همسرم فرهاد بود) ايشان فرموده بودند حتماً اسمت را عوض كن. اسمتان را عبدالمهدي یا عبدالصالح بگذاريد آيت‌الله بهجت فرموده بودند: شما در (عج) ‌به خواهيد رسيد. شما يكي از امام زمان (عج) هستيد و هنگام امام زمان(عج) با ايشان رجوع مي‌كنيد...🌴 خواب دوستش را ديده و خيزاب گفته بود: آن لحظه كه خورده بودم و داشتم مي‌دادم (عليه السلام) آمد و دست راستش را گذاشت روي قلبم. (چون همسرم هنگام غسل و كفن شهيد خيزاب در گوشش گفته بود دعا كن من هم شوم) شهيد خيزاب در خواب به همسرم گفته بود: عبدالمهدي شهادت خيلي شيرين بود.🌻 شربت را خوردم و همانجا كه در گوشم گفتي و از من خواستي كه به امام حسين (عليه السلام) بگويم شهيد شوي، (سلامُ الله عليها) برات شهادتت را امضا كرد. هر كسي مي‌خواهد به شهادت برسد، حضرت زهراء پاي شهادتش را امضا مي‌كند 🌴🌹🇮🇷🌷🌴