هدایت شده از خیریه راه شهیدان
🔰 #خیریه_شهید_کشوری
🌸 #یادبود_راه_شهیدان
💌 مدتی بود که احمد خیریه ای بین بچه های پایگاه هوایی کرمانشاه تشکیل داده بود و به برخی خانواده های #فقیر کمک مالی می کرد.
🔸 یک شب با اصرار همراهش شدم. روی صندلی عقب #بسته_های_ارزاق حاوی قند، روغن، لوازم التحریر بود. احمد گفت: اینجا روستای “تازه آباد” کرمانشاه است.
🔹 وقتی وارد روستا شدیم. احمد در خانه ها را می زد و صاحبخانه ها را به اسم می شناخت و بسته ها را تحویلشان می داد.
🔸 داخل خانه ای شدیم. پر از بچه های قد و نیم قد بود. به من گفت به درس و مشق بچه ها رسیدگی کنم.
🔹 داخل خانه پیرمرد و پیرزنی شدیم. پیرمرد بیمار بود و حال تکان خوردن نداشت. احمد بالای سرش نشست و سرش را بوسید و نوازشش کرد. بدون اینکه متوجه شود، احمد مقداری #پول زیر بالشتش گذاشت و به پیرزن گفت: مادر! #سماوری که قولش را داده بودم آوردم.
🔸 یکی از #فقرا با گرفتن بسته، به جان شاه دعا می کرد! احمد گفت: این کمک ها از طرف #آیت_الله_خمینی است نه از طرف شاه!
راوی: محمد نیک رهی | کتاب؛ خانه ای کوچک با گردسوزی روشن
📌 15 آذرماه سالروز شهادت #شهید_احمد_کشوری گرامی باد
🌹راه شهیدان اینجاست👇
@mraheshahidan