هدایت شده از مجله مجازی همرزم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬#طنز_جبههها
با وجودی که ندادن به تو زن 😂
با وجودی که ... 😁
.
.
🎞مصاحبه با برادر کاظم اکبری رزمنده گردان امام موسیبنجعفر( علیهالسلام)
.
.
🎬 نفر اول که سوال می پرسد شهید احمد برزگر، افراد سمت چپ برادر کاظم اکبری شهید حکمت الله سنائی و شهیدمرتضی جمشیدیان.
نفردوم سمت راست که دست روی شانه برادر کاظم اکبری میگذارد حاج مهدی اعتصامی فرمانده گردان امام موسی بن جعفر(ع)
.
.
#همرزم
#طنز
#مجله_مجازی_دفاع_مقدس
.
.
🌟اینجا دعوتی از طرف شهدا👇
🆔@hamrazm_mag
هدایت شده از مجله مجازی همرزم
📝تو دیگه نگو ضعفبدنی😂
همه در یک حال هوای خاصی مشغول خواندن دعای🤲 کمیل بودیم.
🕊شهیدسورانی پشتسر 🕊شهیدشریف نشسته بود.
دعا رسید به قسمت (يَا رَبِّ ارْحَمْ ضَعْفَ بَدَنِي).
🕊شهید شریف سرش را گذاشته بود کنار سوله و این قسمت را زمزمه و تکرار می کرد.
از آنجا که شهیدشریف تقریباً هیکل تنومند و چاق داشت، شهید سورانی میزد به پهلوی شهید شریف و گفت: تو دیگه نمیخواهد بگویی ضعف بدنی!😁
🕊 #شهید_بیژن_سورانی
.
.
#همرزم
#خاطره
#شب_جمعه
#طنز_جبههها
#مجله_مجازی_دفاع_مقدس
.
.
🌟اینجامنزلگاهعشقاست👇
🆔@hamrazm_mag
هدایت شده از مجله مجازی همرزم
🕊شهید زنده شد 😳❗️
🌷گروهی از رزمندگان ارتش، در قسمت معراج شهدا 🕊 مشغول به فعالیت بودند.
آنها 🕊شهدا را کفن میکردند و آدرس آنها را ثبت میکردند و محل شهر خودشان میفرستادند.
🌷یکی از برادران رزمنده که روحیهای حساس و لبریز از عاطفه داشت، هر شب یک 🕊شهیدی را نشانه میگرفت وبا او درد و دل میکرد و زار زار 😭میگریست.
یک روز بچه ها همدست شدند تا او را سرکار بگذارند.😁
🌷یک نفر رفت، کنار شهدا خوابید و بقیه به او خبر دادند که امروز یک شهید🕊 جدید آوردهاند برو شناسایی کن.
ایشان بالای سر او رفت.
جیبهای او را وارسی کرد هیچ مدرکی از او نیافت.
اینجا بود که شروع کرد، به روضه خوانی،
گریه 😢میکرد و میگفت: «الهی مادرت برایت بمیرد که هیچ علامت شناسایی نداری، تو کجا شهید شدی مادر مرده ⁉️
چرا مفقود الاِسمی❓»
ناگهان رزمنده بلند شد و نشست و گفت: مادر خودت بمیرد ...😂❗️
🌷برادر رزمنده پا به فرار گذاشت و فریاد زد شهید زنده شد، شهید زنده شد و برای مدتی معراج شهدا🕊 نیامد...😂
✍راوی: حسین عزیزی
📚منبع: کتاب لبخند سنگر
📝نشر: انتشاراتستارگاندرخشان
.
.
#همرزم
#طنز_جبههها
#مجله_مجازی_دفاع_مقدس
.
.
🌟اینجامنزلگاهعشقاست👇
🆔@hamrazm_mag
هدایت شده از مجله مجازی همرزم
📝شیرخر 😉
🖊درسال ۱۳۶۴ در هوای سرد زمستان، خوردن یک لیوان شیر داغ🥛 میچسبید. برادر مهری ازدنیروهای بهداری لشکر ۱۴ امامحسینعلیهالسلام، گاهی ابتکارات خوبی داشت.
🌷در منطقه دارخوین بودیم و معدود افرادی از بومیان محلی بودند که در خانه و کاشانه خود زندگی میکردند.
🌷آقای مهری یک خانه را سراغ کرده بود و هر روز صبح زود میرفت و دو سه کیلو شیر میخرید، گرم میکرد و به بچهها میداد.
🌷یک روز که رفته بود شیر بخرد، صاحب خانه گفته بود دیگر شیر نداریم، حِمار مرد، مهری ناراحت 😔و عصبانی و از طرفی هم شرمنده ابتکار بدون تحقیق خود باظرف خالی برگشت.
وقتی از او سؤال کردیم که چرا شیر نیاوردهای⁉️
گفت:«ببخشید، خر عرب مرد.»😂😐
تازه فهمیدیم، این مدت شیرخر خوردهایم.😂
✍راوی: نصراللّه شکلآبادی
📚منبع: کتاب لبخندسنگر
.
#همرزم
#طنز_جبههها
#مجله_مجازی_دفاع_مقدس
.
.
🌟اینجامنزلگاهعشقاست👇
🆔@hamrazm_mag
هدایت شده از مجله مجازی همرزم
🕊شهید زنده شد 😳❗️
🌷گروهی از رزمندگان ارتش، در قسمت معراج شهدا 🕊 مشغول به فعالیت بودند.
آنها 🕊شهدا را کفن میکردند و آدرس آنها را ثبت میکردند و محل شهر خودشان میفرستادند.
🌷یکی از برادران رزمنده که روحیهای حساس و لبریز از عاطفه داشت، هر شب یک 🕊شهیدی را نشانه میگرفت وبا او درد و دل میکرد و زار زار 😭میگریست.
یک روز بچه ها همدست شدند تا او را سرکار بگذارند.😁
🌷یک نفر رفت، کنار شهدا خوابید و بقیه به او خبر دادند که امروز یک شهید🕊 جدید آوردهاند برو شناسایی کن.
ایشان بالای سر او رفت.
جیبهای او را وارسی کرد هیچ مدرکی از او نیافت.
اینجا بود که شروع کرد، به روضه خوانی،
گریه 😢میکرد و میگفت: «الهی مادرت برایت بمیرد که هیچ علامت شناسایی نداری، تو کجا شهید شدی مادر مرده ⁉️
چرا مفقود الاِسمی❓»
ناگهان رزمنده بلند شد و نشست و گفت: مادر خودت بمیرد ...😂❗️
🌷برادر رزمنده پا به فرار گذاشت و فریاد زد شهید زنده شد، شهید زنده شد و برای مدتی معراج شهدا🕊 نیامد...😂
✍راوی: حسین عزیزی
📚منبع: کتاب لبخند سنگر
📝نشر: انتشاراتستارگاندرخشان
.
.
#همرزم
#طنز_جبههها
#مجله_مجازی_دفاع_مقدس
.
.
🌟اینجامنزلگاهعشقاست👇
🆔@hamrazm_mag
هدایت شده از مجله مجازی همرزم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬خرجنمدار آرپیجی
شب قبل بارون اومده بود، آرپیجیها خرج هاش نم کشیده بود
یکی از برادرا دوید و یک آرپیجی برداشت یک گلوله آرپیجی سرجاش زد و شلیک کرد ..
این ..😁
🎞مصاحبه با رزمنده حسین منصوریان
🌷عملیات: فتحالمبین
.
.
#همرزم
#طنز_جبههها
#انتشار_برای_اولین_بار
#مجله_مجازی_دفاع_مقدس
.
.
🌟اینجامنزلگاهعشقاست👇
🆔@hamrazm_mag
هدایت شده از مجله مجازی همرزم
✍بازی هاگر گری
📝عملیات رمضان تمام شده بود به علت عدم موفقیت، بچهها گرفته و دمق بودند. یک شب در حالی که سکوتی مبهم بر سنگر حاکم بود، گفتم: «دوستان،حداقل بیایید بازی یا برنامه ای داشته باشیم، این طور که نمی شود.»
🌷شهید حسین غلامی بازی هاگرگری را پیشنهاد کرد. در این بازی یک بر استاد میشود و ضمن شعار هاگر گری، هاگر گری، من که میرم اوستاگری شما میرید چیچی گری؟! هاگرگری، هاگرگری»😁
🍃هر حرکتی که با دست انجام میدهد نفرات به نوبت با کنار دستی خود انجام می دهند. استاد یک قوطی واکس را قبلا کنار دستش گذاشته بود و شعار را میخواند و با انگشتان واکسی خود صورت بغل دستی را سیاه می کرد. 😢
🍃بنده خدا بی خبر از همه جا شعار و حرکت را تکرار میکرد و هر چه صورت او بیشتر نقاشی میشد. بچه ها بیشتر میخندیدند و بسیجی غافل، علت خنده های آنها را نمیدانست😂.
🍃بالاخره پس از چند دور صورت او کاملا سیاه شد، تا اینکه متوجه شد و اسباب خنده و سرور بچهها بر پا شد. روحیهای گرفتند و برای ادامه و تکمیل آموزشها آماده شدند.👍
✍راوی:علی ملک احمدی
📚منبع: کتاب لبخند سنگر
📝نشر: انتشاراتستارگاندرخشان
.
.
#همرزم
#خاطره
#طنز_جبههها
#مجله_مجازی_دفاع_مقدس
.
.
🌟اینجامنزلگاهعشقاست👇
🆔@hamrazm_mag