eitaa logo
نیم پلاک
391 دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
4.5هزار ویدیو
299 فایل
کانال #اختصاصی #سبک_زندگی و #خاطرات شهدا https://eitaa.com/nimpelak_m @abbasma
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 ۱۰ 🌷 🌱 طبق روال هر روز رفتیم طبقه ی بالای خونمون ، انگار معتادش شده بودم ، تا نشست گفتم: دستاتو بگیر جلو ، گرفت جلوی صورتم ، شروع کردم هر گندی از دیروز زده بودم گفتم. خندید و گفت چرا هرروز این کارو باهم میکنیم گناهامون کمتر میشه؟ خب معلومه،که کمتر کنیم ، ببین من بالای سرت نیستم ، پس چرا گناهات هرروز میشه؟ خب همه اینا به خاطر دیگه، برای من مهمه که وقتی بهت اگه خلاف اونو انجام بدم ، بی معرفتیه. پرید و صورتمو بوسید و ادامه داد: آخه قربونت برم،وقتی توی میگه آیا نمیدونند که خدا اونارو میبینه،پس باید ببینیم چه خدایی رو داریم میکنیم. که مارو آفریده و برامون خدایی کرده حالا بریم جلوی اون کنیم؟! 📙 ... 📖 صفحه ۱۳۱ 🌱 (خاطراتی متفاوت و آموزنده از رفاقت های شهدایی) خاطرات شهید 🌷 🌷 شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🇮🇷 @sefr_asheghi 🇮🇷
🔴 همسر : 💠 یک هفته بود مادرم در بیمارستان بود. مصطفی به من سفارش کرد که «شما بالای سر مادرتان بمانید ولش نکنید، حتی شبها» و من هم این کار را کردم. مامان که خوب شد و آمدیم خانه، من دو روز دیگر هم پیش او ماندم، یادم هست روزی که آمد دنبالم، قبل از این که ماشین را روشن کند دست مرا گرفت و ، می‌بوسید و همانطور با گریه از من تشکر می‌کرد. من گفتم: «برای چی مصطفی؟» گفت: این دستی که این همه روزها به مادرش کرده برای من مقدس است و باید آن را بوسید.» گفتم: از من تشکر می‌کنید؟ خب این که من خدمت کردم مادر من بود، مادر شما نبود که این کارها رو می‌کنید.» گفت: «دستی که به مادرش می‌کند مقدس است و کسی که به مادرش خیر ندارد به هیچ کس خیر ندارد. من از شما ممنونم که با این همه محبت و عشق به مادرتان خدمت کردید.» هیچ وقت یادم نرفت که برای او این قدر ارزش بوده که من به مادر خودم خدمت کردم. 📙کتاب همسرداری سرداران شهید، مؤسسه فرهنگی و هنری قدر ولایت 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa