eitaa logo
نیم پلاک
440 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
318 فایل
کانال #اختصاصی #سبک_زندگی و #خاطرات شهدا https://eitaa.com/nimpelak_m @abbasma
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نورهدایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬅️ خاطره عجیب مسئول عملیات تیم حفاظت رهبر انقلاب در زمان ریاست جمهوری از استقرار ایشان در نزدیکی حلبچه در خاک عراق ✅ @nurehedayat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 ۸ مهر ۱۳۶۴- سالگرد شهادت حسن آبشناسان،فرمانده نیروهای ویژه هوابرد ارتش و از مسئولین قرارگاه مشترک حمزه 🌹مروری کوتاه بر زندگی و مجاهدت‌های امیر سرافراز ارتش اسلام، شهید حسن آبشناسان https://eitaa.com/mohtavaschoole
🌹 شهید علمدار: اگر مثل شهدا نباشیم بی فایده است/باید پیام شهدا را به‌ داخل شهرها ببریم 🔹 هر روز ورود زبانش بود و می گفت: «تیر و توپ و تفنگ دیگه تموم شد! ما باید توی شهر خودمون،کوچه به کوچه، مسجد به مسجد، مدرسه به مدرسه، دانشگاه به دانشگاه، کار کنیم. باید بریم دنبال جوانها؛ باید پیام اینهایی که توی خون خودشون غلتیدند رو ببریم توی شهر.» 🔹 یکبار به او گفـتم: «خب! اگـه این کـار رو بکنیم چـی ميـشه!؟» 🔸برگشت و با صدایی بلندتر گفت: «جامعه بیمه ميشه. گناه در سطح جامعه کم ميشه. مردم اگه با شهـدا رفیق بشن، همه چی درست ميشه؛ اونوقت جوانها ميشن یار امام زمان عج .» ◽️بعد شروع کرد توضیح دادن: «ببین! مانميتونیم چکشی و تند برخورد کنیم؛ باید با نرمی و آهسته آهسته کار خودمون رو انجام بدیم. باید خـاطرات کوتاه و زیبای شهــدا رو جمع کنیم و منـتقل کنیم. نباید منتظر باشیم که ما رو دعوت کنند؛ باید خودمان بریم دنبال جوانها. البته قبلش باید روی خودمان کار کنیم. اگه مثل شهــدا نباشیم، بی فایده است؛ کـلام ما تأثیر نخواهد داشت.» 🌹شادی روحش صلوات... https://eitaa.com/mohtavaschoole
هدایت شده از قرارگاه مردمی روایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥جزئیاتی جدید از پرتاب ماهواره نور ۳ 🔹تصاویر فاصله‌گرفتن ماهواره نور۳ از زمین پس از پرتاب موفقیت آمیز امروز
هدایت شده از حقیقت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️ خاطره عجیب از رزمنده ای که داماد بود ولی پایش را به دوشکا بست تا نتواند عقب برگردد! علی‌حسن احمدی، رزمنده دوران دفاع مقدس: دوشکاچی شهید شده بود و من دودل بودم که برای مراسم ازدواج عقب برگردم یا پای دوشکا بمانم. @hagigei
هدایت شده از حقیقت
🌀وصیت‌ شهید: ✅ شما چهل روز دائم الوضو باشید و نمازهای واجب خود را دقیق و اول وقت بخوانید، خواهید دید که چگونه درهای خداوند در مقابل شما باز خواهد شد ✅ سوره واقعه را هر شب یک مرتبه بخوانید، خواهید دید که چگونه فقر از شما روی برمی گرداند ✅ انسان اگر می خواهد به جایی برسد، با نماز شب می رسد ✅ برادران و خواهران من، امام زمان(عج) غریب است. نباید آقا را فراموش کنیم، زیرا آقا هیچ وقت ما را فراموش نمی کند و مدام در رحمت دعای خیرش هستیم ✅ از شما خواهشی دارم، بعد از نمازهای یومیه دعای فرج فراموش نشود، زیرا امام منتظر دعای خیر شما است. هر گناه ما، مانند سیلی است برای حجت ابن الحسن (عج) ✅ سه چیز را هر روز تلاوت کنید : ۱) زیارت عاشورا ۲) نافله ۳) زیارت جامعه کبیره ✅ اگر درد و دل داشتید و یا خواستید مشورت بگیرید بیایید سر مزارم، به لطف خداوند حاضر هستم. منتظر همه شما هستم. دعا می کنم تا هرکسی لیاقت داشته باشد شهید شود. پس اگر می خواهید این دعا را برای شما انجام دهم شما هم من را با خوشی یاد کنید شهیدمدافع حرم سجادزبرجدی🌹 ♦️مزار: بهشت زهرا(س)قطعه50 ردیف117 شماره14 @hagigei
هدایت شده از بینات
💠 مگر بعد از فتح خرمشهر چه اتفاقی رخ داد! که باید جنگ پایان می یافت؟ ‼پاسخ به یک دروغ بزرگ! 🔰 هر چند از اردیبهشت سال ۱۳۵۸ رژیم بعثی صدام مناطق مرزی ایران را مورد هجوم قرار می دهد و قبل از آن نیز با حمایت از گروه های تجزیه طلب در جنوب و غرب کشور، این مناطق را دستخوش بحران ، نا امنی و خون ریزی می کند، اما جنگ ایران و عراق با پاره کردن قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر که تعین کننده مرز بین المللی بود ، توسط صدام در ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ و ملغی کردن این قرارداد در ۲۷ شهریور توسط شورای فرماندهی عراق و حمله سراسری به ایران در ۳۱ شهریور آغاز و با پذیرش مجدد آن در ۲۴ مرداد سال ۱۳۶۹ (دو سال بعد از آتش بس رسمی ) عملاً پایان یافت. 🔻حال سوال اساسی اینجاست که مگر بعد از فتح خرمشهر چه تغییری در مواضع صدام و حامیانش رخ داده بود که باید جنگ تمام می شد ؟ آنها که همچنان بر ادعا های خود نسبت به خاک جمهوری اسلامی تاکید داشتند! و مرز بین المللی را قبول نداشتند ، فقط آتش بس می خواستند برای بازسازی مجدد صدام که نباید این فرصت را به او داده می شد. 📃 تنها قطعنامه ای که مرز بین المللی را به رسمیت می شناخت و تقریبا ضمانت اجرایی داشت و می توانست مبنایی حقوقی برای خاتمه جنگ باشد ، قطعنامه ۵۹۸ بود ، که صدام بلافاصله آن را پذیرفت ولی تعیین مرز بین المللی را منوط به مذاکره و تامین خواسته هایش کرد. 📄 این قطعنامه که به دنبال پیروزی رزمندگان اسلام در عملیات کربلای ۵ در اواخر سال ۶۵ و انهدام ماشین جنگی صدام ، به منظور تامین نظر ایران در تاریخ ۲۷ تیرماه سال ۱۳۶۶ به تصویب تمامی اعضای شورای امنیت رسید ، هرچند بخشی از خواسته های ملت ایران را تامین می کرد ، اما ضعف های حقوقی و ساختاری فراوانی هم داشت؛ لذا جمهوری اسلام آن را نه رد کرد و نه پذیرفت بلکه مذاکرات فشرده ای را با طرف های بین المللی آغاز کرد تا ضمانت های قوی تری برای اجرایی شدن ، درست و عادلانه مفاد این قطعنامه دریافت کند که بدلیل مجموعه ای از کارشکنی ها این توفیق حاصل نشد . 🔅نهایتا شرایط بگونه ای شد که جمهوری اسلامی یک سال بعد یعنی در تاریخ ۲۷ تیرماه ۶۷ ، این قطعنامه را که در اوج قدرت جمهوری اسلامی تصویب شده بود، پذیرفت و نهایتاً پس از هجوم مجدد صدام بعد از این پذیرش و شکست مفتضح او ، در تاریخ ۲۹ مرداد ۶۷ آتش بس شکننده ای برقرار شد . 🔺️دو سال مذاکره تیم مذاکره کننده ایران به سرپرستی آقای دکتر ولایتی با تیم مذاکره کننده عراق به سرپرستی طارق عزیز با نظارت خاویر پرز دکوئیار، بر سر یک میز مثلثی در سازمان ملل ، هیچ نتیجه ای نداشت ، فقط در این مدت ارتش صدام به سرعت توسط حامیانش بازسازی شد و اماده حمله مجدد به ایران گردید و ما هم با تجهیزات فرسوده دوران جنگ ، آنهم در اوج تحریم و مشکلات شدید اقتصادی، آماده مقابله بودیم که ناگهان لطف خدا شامل حالمان شد و صدام در باتلاق کویت گرفتار شد. 🕯 با تدبیر حضرت آقا ، این مطلب به صدام اعلام شد که ، ما برای تحقق خواسته هایمان هر موقع شرایط آماده باشد اقدام می کنیم. ☄ در چنین اوضاعی بود که صدام دچار رعب و وحشت شد و در نامه پنجم خود در تاریخ ۲۴ مرداد ۶۹ ، به رئیس جمهور وقت ، آقای هاشمی رفسنجانی، اعلام کرد که قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را پذیرفته و نوشت با این پذیزش شما ایرانی ها به تمام خواسته هایتان رسیدید و رسما به پیروزی ایران اقرار و اعتراف کرده و دو روز بعد، اولین گروه از آزادگان وارد کشور شدند و جنگ عملاً تمام شد . 👈 در واقع جنگ فاصله بین ملغی کردن قرارداد ۱۹۷۵ الحزایر و پذیرش مجدد آن توسط صدام بود. 👈 لذا باز تاکید می شود ، مگر بعد فتح خرمشهر در جبهه مقابله چه اتفاقی رخ داده بود که باید جنگ تمام می شد. 🔥این یک دروغ و یک تحریف بزرگ تاریخی است که بعد از روی کار آمدن اصلاح طلبان در سال ۷۶ در روزنامه های زنجیره بصورت گسترده و با انواع دروغ مطرح گردید و متاسفانه ما را هم بخود مشغول کرده است. ☀️ البته ناگفته نماند ، همانگونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ ۶ فروردین ۱۳۹۳ در یادمان شرق کارون اشاره فرمودند، بعد از عملیات های پیروزمند ثامن الائمه ، طریق القدس و همچنین فتح المبین و بیت المقدس در سال ۱۳۶۱ و فتح خرمشهر، با توجه به آنکه صدام روحیه خود را از دست داده بود و از پیروزی در این جنگ نا امید شده بود ، بهترین شرایط برای خاتمه جنگ بود ، اما حامیان منطقه ای و بین المللی صدام با تقویت و امیدوار ساختن و ترغیب او به ادامه جنگ با عث طولانی شدن جنگ شدند ، چراکه آنان نمی خواستند این جنگ در اوج پیروزی ملت ایران خاتمه یابد . ✍ رزمنده و پژوهشگر دفاع مقدس ، غلامعلی کریمی. 🌷هفته دفاع مقدس گرامی باد 👈 مطالب معارفی و بصیرتی در کانال " بَيِّنَات" به آدرس : 👇 🆔 @gh_karimi
هدایت شده از حقیقت
شگفتی های دفاع مقدس!👌😮 دو تن از خلبانانی که تقریبا تمام اطلاعات آنها با هم یکی است، سه روز قبل سالروز شهادتشان بود. شادی روحشان فاتحه مع الصلوات @hagigei
هدایت شده از در امتداد انقلاب
🇮🇷 🔆 زنگ عبرت ❤️😍 سپاه سیدیمانی"آماده قیام امام'عصر(عج) 📆 ۲۰۲۳/۰۹/۲۷ (عج) (ص) @deeh1kh
هدایت شده از باخبرباش
یک روز تعطیل با رییس جمهور جهادی و انقلابی روز جمعه است و همه کشور تعطیل است. اغلب افراد به خصوص مسئولان این روز را در اختیار خانواده خود هستند چون اگر مدیری انقلابی و جهادی باشند بالاخره در طول هفته تمام توان خود را برای خدمت به مردم گذاشته‌اند. جمعه هفتم مهرماه سال ۱۴۰۲ است. نماز صبح را می‌خوانند و حدود ساعت ۶:۳۰ صبح به سمت فرودگاه مهرآباد حرکت می‌کنند. ساعت ۷:۲۰ دقیقه هواپیما به مقصد اصفهان پروازش را شروع می‌کند. حدود ساعت ۸:۳۰ به فرودگاه شهید بهشتی(ره) اصفهان می‌رسند. تعدادی از مقامات ارشد استان به انتظارش ایستاده‌اند. پس از خوش‌آمدگویی سریعاً با بالگرد به سمت کمشچه دولت‌آباد رفتند و بهدصورت هوایی کل پروژه انتقال آب دریای عمان به اصفهان را بازدید نمودند. سپس بالگرد به زمین نشست و با مدیران، پیمانکاران و کارگران این پروژه مفصل صحبت کردند. حالا ساعت نزدیک ۱۰:۳۰ صبح است. مجددا با بالگرد به سمت شرکت فولاد مبارکه حرکت می‌کنند و حدود ساعت ۱۱ بازدید از این شرکت را آغاز می‌کنند. تعداد برنامه‌های بسیار زیاد در شرکت فولاد مبارکه بسیار فشرده پشت سر هم برگزار می‌گردد. ساعت حدود ۱۳:۳۰ شده است. پس از اقامه نماز ظهر و عصر و صرف نهار مجدداً ساعت ۱۵ با بالگرد به منطقه‌ پالایشگاه اصفهان اعزام می‌شوند. بدون لحظه‌ایی استراحت!!! استاندار اصفهان هم همراه آن‌هاست. تیم همراه ایشان اصلا خستگی ندارد انگار آبدیده شده و عادت دارند!!! از ساعت حدود ۱۵:۳۰ تا ۱۷:۳۰ دوباره بازدید، پیگیری و برنامه‌ریزی.... افتتاح و دستور دوباره کار کار کار..... ساعت ۱۸ شده خورشید در حال غردب و نزدیک اذان مغرب است. دستور می‌دهند که به منزل آیت الله حاج حسین مظاهری برویم هم ایشان را ملاقات کنیم و هم نماز مغرب و عشا را پشت سر ایشان اقامه کنیم. اوف..... هنوز خسته نشده‌اند با استقبال گرم آیت الله روبه‌رو می‌شوند پس از صحبت‌ها و اقامه نماز به سرعت به سمت سالن اجلاس امام خامنه‌ای(حفظه الله) باید بروند. مراسم بسیار مهمی قرار است آنجا برگزار شود: مراسم افتتاحیه جایزه مصطفی(ص).... به آنجا می‌رسند ساعت حدود ۱۹:۴۵ است‌. این برنامه هم با فشردگی هر چه تمام تا ساعت۲۳:۳۰ طول می‌کشد!!! حضرت آیت الله رییسی بسیار صبورانه جواب مهمانانی که با ایشان صحبت می‌کنند را می‌دهند. حدود ساعت ۲۴ است که آقای رییس جمهور به سمت فرودگاه شهید بهشتی(ره) حرکت می‌کنند. بله انگار برنامه حداقل در اصفهان تمام شده است!!! اما نه .... هموز آقای رییس جمهور کاری بسیار مهم دارند دیدار با خانواده شهدا ساعت ۰۰:۳۰ بامداد اون هم در فرودگاه شهید بهشتی(ره) اصفهان!!!! الله اکبر چرا این مرد خسته نمی‌شود؟! ساعت ۲ بامداد است که پرواز آیت الله رییسی رییس جمهور جهادی و انقلابی ایران اسلامی به سمت فرودگاه مهرآباد تهران انجام می‌شود اگر برنامه‌ایی دیگری نداشته باشند ساعت ۴ صبح به منزل خود خواهند رسید!!!! ✍️این چند خط نوشته اینجانب اکبر پاکزاد سفر یک روز تعطیل رییس جمهور مردمی، انقلابی و جهادی کشور عزیزمان ایران اسلامی به شهر زیبای اصفهان است. درود و سلام خدا بر مردان خدا🌹 🌹
هدایت شده از لونی
🌷 سالگرد ازدواجمان بود. فکر نمی‌کردم که یادش باشد. داشت توی زیرزمین خانه کار می‌کرد. مغرب شد. با همان لباس خاکی و گچی رفت بیرون و با دسته گل و شیرینی برگشت. گفتم: تو این‌طوری با این سر و وضع رفتی شیرینی‌فروشی؟ گفت: آره مگه چه اشکالی داره؟ سالگرد ازدواجمونه؛ نباید شیرینی و گل می‌گرفتم؟ گفتم: وقتای دیگه اگه خط اتوی لباست می‌شکست، حاضر نبودی بری بیرون! گفت: آره، اما اگه می‌خواستم لباس عوض کنم، شیرینی‌فروشی تعطیل می‌شد. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا گروه خاطرات رزمندگان دفاع مقدس
هدایت شده از کمیل
❣چند بار وضو می گرفت و نقشه ها را به دقت وارسی میکرد . یک وقت می دیدی همان جا روی نقشه ها خوابش برده. میگفت: من کیلومتری می خوابم. واقعا همین طور بود. فقط وقتی راحت می خوابید که باماشین می رفتیم. عملیات خیبر، وقتی کار ضروری داشتند، رو دست نگهش می داشتند. تا رهاش می کردند، بی هوش می شد. این قدر بی خوابی کشیده بود.
هدایت شده از اصغر قضاوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برگرفته از خاطره همسر شهید غلامرضا نوروزی‌نژاد ای‌ کاش این کلیپ آنقدر دست به دست شود تا همه‌ی مردم و مسئولین ببینند. واقعاً که این سهم تمومی ندار
هدایت شده از اصغر قضاوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اونی که تو جبهه دلاور ش غوِ غا کرده!!!! حال بیاید ببینید کلکسیون درده،،،😭😭
هدایت شده از اصغر قضاوی
امنیت و آرامش من, امنیت و آرامش تو, و حتی پرنده های سینه سرخ, که در آرام ترین جاها لانه می کنند, بهای گزافی داشت بهایش"جان عزیز" و"سینه سرخ"تو بود "ای شهید" همیشه_دوستت_دارم
هدایت شده از اصغر قضاوی
معبری به سوی بهشت خاطره ای از عملیات کربلای۴ راوی احمد رضا کریمیان رزمنده گردان (غواص) حضرت یونس لشگر مقدس ۱۴ امام حسین ع هرشب درگروه خاطرات رزمندگان دفاع مقدس ایتا لینگ عضویت👇👇http://eitaa.com/joinchat/3107389451C74ed8aa0a8
هدایت شده از اصغر قضاوی
بنام خدا معبری به سوی بهشت خاطره عملیات کربلای چهار قسمت اول در گردان امیرالمومنین علیه السلام مسوول دسته 3 گروهان عبدا... بودم احساس ناخوشایندی داشتم فکر می کردم این مسئولیت تحملش برایم سخت شده است هر چه به حاج محمد سلمانی می گفتم مرا از این سمت معاف کن موافقت نمی کرد از پدافندی هزار قله به جنوب برگشتیم ، تازه گردان را در اردوگاه عرب مستقر کردند و هنوز کامل جاگیر نشده بودیم که برای گردان حضرت یونس علیه السلام اعلام نیاز کردند 30 نفر نیرو به اندازه یک دسته نام نویسی کردند و من هم نام خودم را نوشتم ولی تعداد زیادی از نیروها و حتی کادر گردان در سمت های مختلف هم به گردان یونس آمدند ... وقتی به گردان یونس رسیدیم حاج مهدی مظاهری معاون گردان یونس تشکر خاصی از گردان امیر و فرمانده آن حاج آقا سلمانی کرد ودرخواست کرد که تمامی افرادی که در گردان مسئولیت داشتند برگردند به گردان که چهارچوب گردان امیر به عنوان یکی از گردان های خط شکن آسیب نبیند ... بالاجبار من هم که جزء کادر گردان بودم بایستی برمی گشتم شهید غلامحسین نقنه ای وقتی دید من دارم بر می گردم بواسطه دوستی دیرینه ای که بیش از سه سال بود با هم داشتیم پکر شد و نگاهی غریب به ما انداخت من برگشتم و به او گفتم ناراحت نباش من برمی گردم او لبخند زد و آرام شد ...
هدایت شده از اصغر قضاوی
قسمت دوم در گردان شب با حاج محمد سلمانی صحبت کردم و ایشان گفتند در گردان امیر المؤمنین علیه السلام بمان ، به ایشان عرض کردم چانچه نیروی عادی باشم می مانم و مسئولیت قبول نمی کنم حاج محمد گفتند : نه من نمیتوانم شما را به عنوان نیروی عادی در گردان داشته باشم و اگر قرار بر این است برو ... البته دلیل دیگری هم داشت که از ذکر آن معذورم به ایشان گفتم : من در گردان یونس علیه السلام هم قبول مسئولیت نمی کنم . گفتند : اختیار با خود شما است من به آنجا کاری ندارم ... فردا صبح من بودم و بچه های گردان امیر در گردان یونس هیچ‌ وقت چهره غلامحسین را وقتی مرا دید و لبخندی که به لب داشت از یادم نمی رود همدیگر را بغل کردیم و فصلی نو در رفاقت ما آغاز شد .... بچه های مشتاق شهادت به گردان یونس آمده بودند که با توجه به عملیات والفجر 8 و تعداد زیادی از بچه های گردان امیر که در این گردان به فیض شهادت رسیده بودند بتوانند در اینجا به آرزوی دیرینه خود برسند ... تازه به گردان رفته بودیم و هنوز کارهای زیادی بایستی برای سامان دهی بچه ها انجام می شد و این فرصتی بود که غنیمت شمرده و بیشتر با هم بودیم . زیرا با شروع آموزش ها این فرصت کمتر پیش می آمد ، شور و شوق بچه ها قابل وصف نیست ، در پوست خود نمی گنجیدند همچون پروانه ای که از پیله می خواهد رها شود و به آسمان پر بکشد ذوق دوران شکفتن داشتند . امکان دیگری که فراهم شده بود فرصتی بود که در کنار دیگر دوستانی که به خاطر مسئولیت فرمانده دسته در گردان امیر کمتر داشتم از آنها دور شده بودم به دست آمده بود و همچنین آشنایی پیدا کردن با مردان مخلص و نابی چون شهید مصطفی اسماعیلی ، آقای مهدی مظاهری و دیگران که خود نعمتی بود والا...ادامه دارد
هدایت شده از اصغر قضاوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تفحص شهــدا در جزیره مجنون.. 🌴 کجایید ای شهیدان خدایی بلاجویان دشت کربلا ید🌴 خاطرات هشت فصل عاشقی درگروه خاطرات رزمندگان دفاع مقدس ایتا لینگ عضویت👇☘http://eitaa.com/joinchat/3107389451C74ed8aa0a8
هدایت شده از اصغر قضاوی
فرزند رهبر انقلاب آیت‌الله مجتبی_خامنه‌ای در ۱۷ سالگی به جبهه رفت؛ عضو گردان حبیب ابن مظاهر شد و در عملیاتهای متعدد از جمله بیت‌المقدس ۲ ، ۳ و ۴ ، والفجر ۱۰ و مرصاد حضور داشت،
هدایت شده از rooh