eitaa logo
نیم پلاک
431 دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
5.1هزار ویدیو
330 فایل
کانال #اختصاصی شهدا #سبک_زندگی و #خاطرات https://eitaa.com/nimpelak_m @abbasma
مشاهده در ایتا
دانلود
❣ 🌟زمان جنگ، بمباران هوایی امان مردم رو بریده بود. شب وقتِ خواب دیدم دخترم گلدسته رفت و حجابِ کامل پوشید. ازش پرسیدم: دخترم کاری پیش اومده؟ جایی می‌خواهی بری؟ گفت: نه پدرجان! اینجا هر لحظه بمباران هوایی میشه و ممکنه صبح زنده نباشیم؛ باید طوری باشم که اگه خواستند من رو از زیر آوار بیرون بیارن، حجابم کامل باشه... ❤️
هدایت شده از ثامن لنجان
۴٠ سال پیش مردم اصفهان فقط در روز ٢۵ آبان با حضورمیلیونی ٣٧٠ شهید رو تشییع کردن و بعد مراسم اتوبوس اتوبوس جوانان دسته گل به جبهه اعزام شدن. ملتی که اینطوری و آرمانش شهید داده با ۴ تا فراخوان و شلوغ بازی جا نمیزنه! خلاصه روز بدی رو برای فراخوان انتخاب کردین:) ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ فراخوان‌های تجمع‌ برعندازها در روزهای ۲۴، ۲۵ و ۲۶ آبان 💢 پروژه کشته سازی از قطعی ترین اهداف فراخوان سه روز آینده است به حجم عجیب سلاح های کشف شده در روز های اخیر توجه فرمایید
هدایت شده از یاران خرازی۱۴
6.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ببینید گوشه ای از توانایی های رزمی حزب الله لبنان در مناطق کوهستانی و برفی .... م ص: @yarankharazi14
🔴تصویر کمتر دیده شده از مقام معظم رهبری، سردار قاآنی و ادواردو انیلی 🌹۲۴ آبان ۱۴۰۱ بیست ودومین سالگرد شهادت مظلومانه دکتر "ادواردو (مهدی) آنیلی" به دست شبکه ترور صهیونیسم جهانی ♦️کسی که مالکیت کارخانجات بزرگ لامبورگینی، فراری، فیات ومالکیت باشگاه یوونتوس و.. را با محبت اهل بیت(ع) عوض کرد 🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا 🌍 sapp.ir/ebratha.org سروش
هدایت شده از سید خادمی
گرامی باد یاد و خاطره شهدای انقلاب اسلامی و علی الخصوص شهدای دفاع مقدس و عملیات محرم امشب شب ۲۵ابان ماه آبانماه سال۶۱ خاطره فراموش نشدنی مردم غیور روستای کیسار در تشیع پیکر ۵ شهید این عملیات روحشان شاد هدیه ارواح طیبه شهدا صلوات ﷽ 🌷 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🌷 🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹 🌷🌷 🌷🌷 https://t.me/shohada_kaysar
یادواره شهدای اقلید {دانش اموزان}.mp3
8.59M
🌴🌷🇮🇷🌹🌴 یادواره دانش آموزان و فرهنگیان شهید 💐 🌷 با حضور پدرشهید دانش آموز 🌹 + خاطرات شهدای دانش آموز (یکی بود یکی نبود) ( یه توپ دارم... ) 👌 + ۱۴٠۱ 📌 ═हई بچه های مسجد ईह═ {سروش} https://sapp.ir/joingroup/mfzpkFOt7C3eaEblWgPqwxu5 🌴 { ایتا } http://eitaa.com/joinchat/3036741652Cf72ad82739 🌴 ┄•❁ امضاء ❁•┄ abdolmahmoud_m14
هدایت شده از مسعود مسائلی
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
22.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با زبان هنر یاد و پیام شهیدان را بیان کنید رهبر انقلاب: 🔹در کلمه‌ «شهید»، مجموعه‌ای از ارزش‌های دینی و ملّی و انسانی نهفته است. 🔹وقتی شما میگویید «شهید»، در واقع این کلمه یک کتاب است؛ مجموعه‌ای از معارف دینی در این کلمه هست. 🔹شهید سلیمانی می‌گفت من دارم در بیابانها دنبال شهادت میدوم، دنبالش میگردم. تهدیدش کردند که تو را میکشیم، گفت من دارم در بیابانها دنبالش میگردم، بلندی و پستی‌ها را طی می‌کنم دنبال همین؛ من را تهدید میکنید؟ این کتاب را بعضی‌ها یک ورقی زده‌اند، همان آنها را مجذوب کرده، همان آنها را عاشق کرده است. 🔹فقط زبان هنر می‌تواند ریزه‌کاری‌های زندگی شهیدان را بیان کند؛ حالا یا نوشته‌ هنرمندانه یا شعر یا فیلم یا مستند یا امثال اینها که می‌شود کار کرد. 🔸بیانات ۸ آبان رهبر انقلاب در دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدای استان قم @TasnimNews
روایتی از عملیات «کربلای پنج» ✍️ به قلم شاهد عینی: حمید داودآبادی ☀️صبح دهم بهمن سال ۱۳۶۵ ، هوا روشن بود و دورتادور ما را تانک‌های عراقی گرفته بودند؛ لذا باید از میان آن‌ها عبور می‌کردیم تا به عقب برگردیم. من در عملیات‌ها هیچ‌وقت به پشت سر خود نگاه نمی‌کردم؛ اما آن‌روز وارد جاده شدم، خاکریز پشت‌سر خود را دیدم؛ یا حضرت عباس (ع)! وانت پر از نفرات، رفته بود در باتلاق و همه شهید شده بودند. بچه‌ها همین‌طور ریخته بودند و شهید شده بودند. رسیدم به جایی که حدود ۴۰ متر از جاده خاکریز نداشت و دیدم که بعثی‌ها دارند می‌آیند. همین‌طور سینه‌خیز داشتم می‌رفتم که به خودم گفتم پچه‌ها از این‌جا که خاکریز ندارد، چه‌طور رد می‌شوند؛ به‌یک‌باره دیدم که چقدر از بچه‌ها درحالی که می‌خواستند سینه‌خیز از آن‌جا رد شوند؛ تک‌تیرانداز و گرینف و... آن‌ها را زده بود و شهید شده بودند. فقط نگاه می‌کردم و می‌دیدم که بعثی لعنتی همین‌طور می‌زند و جاده را می‌تراشد! همین که چشمم به تانک‌های عراقی در سمت چپم افتاد، به یک‌باره دیدم که بدنم گرم شد! چون قبلاً تیر و ترکش خورده بودم، می‌دانستم که اولین حالتی که به انسان دست می‌دهد، این است که بدن او یک‌باره داغ می‌شود. با وجودی که بدنم گرم شد، اما دردی احساس نکردم، همین‌طور که به دست و پای خود نگاه کردم، دیدم پر از خون است. به سمت راستم نگاه کردم، دیدم یک پسربچه نوجوان مازندرانی که از رزمندگان لشکر ۲۵ مازندران بود، درازکش روی زمین افتاده و اسلحه «کلاشینکف» در یک دستش و سربند «یا زهرا (س)» روی پیشانی‌اش است. آن‌قدر تانک و نفربر از روی او رد شده بود که رد شنی تانک روی صورتش مانده بود و چهره‌اش را نمی‌توانستم تشخیص بدهم. من روی خون او خوابیده بودم. فقط گفتم که «ای وای! چطوری پیکر او را دست مادرش می‌رسانند؟! کی می‌خواهد پیکر این پسربچه را جمع کند و به مادرش بدهد و بگوید که این بچه تو است؟» ا🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱 اگه یا هم داره ، امثال این نوجوونا هستن💕 همونایی که نگذاشتند ذره ای از این خاک پاک به دست دشمن بیافته نه اونایی که در روز حادثه، دست در دست بیگانه، با ایجاد ناامنی، راه را برای گرگ ها باز می کنند. تانک دشمن وارد خاک ما شد، از روی پیکر نحیف نوجوونای ما رد شد، ولی نتوانست بماند ... و رفت این بار هم دلیرمردان این سرزمین، اجنبی را ناکام می گذارد آنها نخوهند گذاشت درندگان وحشی، ایران عزیز را تکه پاره کنند...