eitaa logo
سیستانی ها
1.1هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
3.1هزار ویدیو
33 فایل
جهت اطلاع از برنامه ها و جلسات وهمچنین مرگ وزند و آشنایی با فرهنگ و آداب ورسوم نیاکانمان؛هم افزایی و وحدت و همدلی
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سیستانی ها
⭕️سیستان، مهد فرهنگ و هنر؛ نمایشی از اصالت در ,امشب۹شب شب فرهنگ و هویت در شبکه گلستان رقم خواهد خورد! ⭕️ساعت ۲۱ تا ۲۲ امشب، اعضای پرتلاش – نمایندگی روستای هاشم‌آباد گرگان مهمان خانه‌های شما خواهند بود تا از اصالت و زیبایی‌های فرهنگ کهن سیستانی بگویند. صدای دلنشین دهل و ساز، شور و هیجان چوب‌بازی و روایت‌هایی از آیین‌های کهن، همگی یادآور شکوه مردمانی است که میراث‌دار فرهنگ غنی و ریشه‌دار هستند. محمد آذری، بنیان‌گذار و مدیر بنیاد نیمروز، باور دارد که برای زنده نگه داشتن سنت‌های نیاکان و آشنایی نسل‌های جدید با این میراث گران‌بها، باید رسانه‌ها بستری پویا، متنوع و گسترده فراهم کنند تا تمام همشهریان عزیز، از شهرها و روستاها، در این حرکت فرهنگی سهیم باشند. در این مسیر، آقای ارباب، مسئول امور استان‌ها، به همراه سایر مدیران و نمایندگان بنیاد در استان‌ها، شهرستان‌ها و روستاها، نقشی بی‌بدیل ایفا می‌کنند. 🟩اگر هم به حفظ و گسترش این فرهنگ پرشکوه ، کافی است "همکاری" را به شماره‌های اعلام‌شده ارسال کنید و به جمع یاران این حرکت ارزشمند بپیوندید. 09113721921 09360876222 ⭕️سیستان زنده است، چون فرهنگش جاری‌ست! 🔹قرارگاه رسانه و فضای مجازی @nimroozonline1 عضویت در کانال ارتباط با "محمدآذری" بنیان‌گذار و مدیر 👇 🆔 @nimroozonline
هدایت شده از سیستانی ها
⭕️سیستان، مهد فرهنگ و هنر؛ نمایشی از اصالت در ,امشب۹شب شب فرهنگ و هویت در شبکه گلستان رقم خواهد خورد! ⭕️ساعت ۲۱ تا ۲۲ امشب، اعضای پرتلاش – نمایندگی روستای هاشم‌آباد گرگان مهمان خانه‌های شما خواهند بود تا از اصالت و زیبایی‌های فرهنگ کهن سیستانی بگویند. صدای دلنشین دهل و ساز، شور و هیجان چوب‌بازی و روایت‌هایی از آیین‌های کهن، همگی یادآور شکوه مردمانی است که میراث‌دار فرهنگ غنی و ریشه‌دار هستند. محمد آذری، بنیان‌گذار و مدیر بنیاد نیمروز، باور دارد که برای زنده نگه داشتن سنت‌های نیاکان و آشنایی نسل‌های جدید با این میراث گران‌بها، باید رسانه‌ها بستری پویا، متنوع و گسترده فراهم کنند تا تمام همشهریان عزیز، از شهرها و روستاها، در این حرکت فرهنگی سهیم باشند. در این مسیر، آقای ارباب، مسئول امور استان‌ها، به همراه سایر مدیران و نمایندگان بنیاد در استان‌ها، شهرستان‌ها و روستاها، نقشی بی‌بدیل ایفا می‌کنند. 🟩اگر هم به حفظ و گسترش این فرهنگ پرشکوه ، کافی است "همکاری" را به شماره‌های اعلام‌شده ارسال کنید و به جمع یاران این حرکت ارزشمند بپیوندید. 09113721921 09360876222 ⭕️سیستان زنده است، چون فرهنگش جاری‌ست! 🔹قرارگاه رسانه و فضای مجازی @nimroozonline1 عضویت در کانال ارتباط با "محمدآذری" بنیان‌گذار و مدیر 👇 🆔 @nimroozonline
🆘💯«شب فرمان دادید، صبح اطاعت کنیم؟»‼️ ♻️اعتراض شدید به تغییر خلق‌الساعه ساعات مدارس ابتدایی @nimroozonline1 🔺توهینی به شعور جمعی فرهنگیان و خانواده‌ها آیا شما شعور ما را این‌چنین سبک می‌شمارید که در شامگاهان، فرمانی صادر می‌کنید و انتظار دارید سحرگاهان، بی‌چون‌وچرا به آن گردن نهیم؟ مگر ما رعیتِ بی‌حقوقیم که شب‌نامه‌هایتان را بی‌چک و چانه، امضا کنیم؟ این سرزمین، خانه‌شان را با تدبیر اداره می‌کنند، نه با . تصمیم امشب شما، خانه‌های هزاران خانواده را به هم ریخت. 🔺 شأن معلم را با بخشنامه نمی‌توان شکست معلم، تنها آموزگار کلاس نیست؛ ستونِ جامعه است. باور کنید کارفرمایی حق ندارد بدون ، ساعت کار را چنان تغییر دهد که معلم نتواند فرزندش را به مدرسه برساند، یا نانِ شرافتمندانه‌ای که با کار دوم به دست می‌آورد را نیمه‌کاره رها کند. این بی‌تدبیری است، نه تدبیر. 🔻 سلب حق برنامه‌ریزی از خانواده‌ها برنامه روزانه خانواده‌ها، محصول تعادل میان مدرسه، کار، تغذیه، خواب، و آرامش است. چگونه خود را محق می‌دانید که بی‌هیچ هشدار، این نظم را واژگون کنید؟ آیا خانواده شهروند نیستند؟ آیا فرزندان ابتدایی، ربات‌هایی هستند که ساعت ۵ صبح بیدار شوند و با شوق درس بخوانند؟ نگوئید که چند روزی بیشتر نیست! ولو برای یک روز !! چرا چنین شتاب‌زده تصمیم می گیرید؟ 🔺 ناقض حقوق کودک، مغایر با سلامت روانی این تصمیم، فراتر از یک تغییر زمانی است؛ آغاز یک خستگیِ مزمن، بی‌حوصلگی، افسردگی، تغذیه نامناسب و افت تحصیلی در میان کودکانی‌ست که هنوز زبان تقویم را نمی‌فهمند. کودک، طلوع خورشید را باید با آرامش ببیند، نه در تاریکی سحرگاه، با اضطراب دیر رسیدن(دانش آموز در کلان شهرها چه ساعتی بلند شود که ساعت ۶ کلاس باشد؟سرویس که آن ساعت تعیینی شما جایی دگر دنبال رزق و تلاشی دگر است اوچه کند ؟) 🔺 از جنس وجدان و قانون در قانون آمده که برنامه زندگی مردم را یک‌شبه می‌توان تغییر داد؟ شما بر کدام اصل اخلاقی تکیه کرده‌اید که ، هزاران نفر را دچار تنش و سردرگمی می‌کنید؟ آیا کودک و معلم، کارگرانی‌اند که بدون حق اعتراض، باید در برابر دستور ایستاده باشند؟ 🔺بیداری در سحرگاه، ولی نه برای آموختن بیداریِ سحر، نشانه معرفت است؛ اما با خشم و سردرگمی، نه علم می‌ماند و نه ادب. درسی که کودک باید بیاموزد، احترام به نظم و آرامش است، نه اطاعت بی‌چون‌وچرا از تصمیم‌های شتاب‌زده.‼️ 🔺 آموزش و پرورش یا آزمون و خطا؟ آموزش و پرورش، محل تجربه‌اندوزی نیست؛ این نهاد، خانه‌ آتیه‌سازان است، نه زمینِ آزمون‌های . مسئولیتِ تصمیمات، وقتی با خواب و خوراک و روان کودک گره می‌خورد، دیگر ساده نیست؛ خطاست اگر ساده بینگارید. 🔺ما شهروندیم، رعیت دوران مدیریت شما مدیران موقتی‌است، و ما ملت چون نظام اسلامی، پایدار. این میز ثمره ی خون هزاران شهید است نه وسیله ای برای تصمیمات این چنینی‼️ قانون و خرد، چراغ راه جامعه است؛ نه سلیقه و شتاب. ما نه برای نافرمانی، بلکه برای گفت‌وگوی شرافتمندانه و تصمیمات عقلانی، لب به اعتراض گشودیم‼️ 🔻آیا نوکر را هم چنین می‌رانند؟ حتی برای نوکر، ساعتی مقرر می‌کنند، و اگر اخراجش کنند، حقوقی دارد و فرصتی. پس چگونه است که با ما، چنین می‌کنید؟ آیا ما کم از نوکریم در نگاهتان؟ یادتان نرفته که هزاران جان شیرین تقدیم کردیم که ارباب و رعیتی نباشد ‼️ 🔴پایان سخن: ، نشانه خرد است نه ضعف از این تصمیم. فرصتی دهید برای گفت‌وگو. ما همدل و هم‌سفر این نظامیم، اما در قبال فرزندان‌مان، مسئولیم. مبادا کودکی در تاریکی سحر، قربانی بی‌تدبیری شبانه گردد. ♦️ معلم بازنشسته نیمروزی‼️🌹 🆔 @nimroozonline دردودل هایتان را در ایتا و واتساپ و..با آیدی فوق بفرستید
🆘💯«شب فرمان دادید، صبح اطاعت کنیم؟»‼️ ♻️اعتراض شدید به تغییر خلق‌الساعه ساعات مدارس ابتدایی @nimroozonline1 🔺توهینی به شعور جمعی فرهنگیان و خانواده‌ها آیا شما شعور ما را این‌چنین سبک می‌شمارید که در شامگاهان، فرمانی صادر می‌کنید و انتظار دارید سحرگاهان، بی‌چون‌وچرا به آن گردن نهیم؟ مگر ما رعیتِ بی‌حقوقیم که شب‌نامه‌هایتان را بی‌چک و چانه، امضا کنیم؟ این سرزمین، خانه‌شان را با تدبیر اداره می‌کنند، نه با . تصمیم امشب شما، خانه‌های هزاران خانواده را به هم ریخت. 🔺 شأن معلم را با بخشنامه نمی‌توان شکست معلم، تنها آموزگار کلاس نیست؛ ستونِ جامعه است. باور کنید کارفرمایی حق ندارد بدون ، ساعت کار را چنان تغییر دهد که معلم نتواند فرزندش را به مدرسه برساند، یا نانِ شرافتمندانه‌ای که با کار دوم به دست می‌آورد را نیمه‌کاره رها کند. این بی‌تدبیری است، نه تدبیر. 🔻 سلب حق برنامه‌ریزی از خانواده‌ها برنامه روزانه خانواده‌ها، محصول تعادل میان مدرسه، کار، تغذیه، خواب، و آرامش است. چگونه خود را محق می‌دانید که بی‌هیچ هشدار، این نظم را واژگون کنید؟ آیا خانواده شهروند نیستند؟ آیا فرزندان ابتدایی، ربات‌هایی هستند که ساعت ۵ صبح بیدار شوند و با شوق درس بخوانند؟ نگوئید که چند روزی بیشتر نیست! ولو برای یک روز !! چرا چنین شتاب‌زده تصمیم می گیرید؟ 🔺 ناقض حقوق کودک، مغایر با سلامت روانی این تصمیم، فراتر از یک تغییر زمانی است؛ آغاز یک خستگیِ مزمن، بی‌حوصلگی، افسردگی، تغذیه نامناسب و افت تحصیلی در میان کودکانی‌ست که هنوز زبان تقویم را نمی‌فهمند. کودک، طلوع خورشید را باید با آرامش ببیند، نه در تاریکی سحرگاه، با اضطراب دیر رسیدن(دانش آموز در کلان شهرها چه ساعتی بلند شود که ساعت ۶ کلاس باشد؟سرویس که آن ساعت تعیینی شما جایی دگر دنبال رزق و تلاشی دگر است اوچه کند ؟) 🔺 از جنس وجدان و قانون در قانون آمده که برنامه زندگی مردم را یک‌شبه می‌توان تغییر داد؟ شما بر کدام اصل اخلاقی تکیه کرده‌اید که ، هزاران نفر را دچار تنش و سردرگمی می‌کنید؟ آیا کودک و معلم، کارگرانی‌اند که بدون حق اعتراض، باید در برابر دستور ایستاده باشند؟ 🔺بیداری در سحرگاه، ولی نه برای آموختن بیداریِ سحر، نشانه معرفت است؛ اما با خشم و سردرگمی، نه علم می‌ماند و نه ادب. درسی که کودک باید بیاموزد، احترام به نظم و آرامش است، نه اطاعت بی‌چون‌وچرا از تصمیم‌های شتاب‌زده.‼️ 🔺 آموزش و پرورش یا آزمون و خطا؟ آموزش و پرورش، محل تجربه‌اندوزی نیست؛ این نهاد، خانه‌ آتیه‌سازان است، نه زمینِ آزمون‌های . مسئولیتِ تصمیمات، وقتی با خواب و خوراک و روان کودک گره می‌خورد، دیگر ساده نیست؛ خطاست اگر ساده بینگارید. 🔺ما شهروندیم، رعیت دوران مدیریت شما مدیران موقتی‌است، و ما ملت چون نظام اسلامی، پایدار. این میز ثمره ی خون هزاران شهید است نه وسیله ای برای تصمیمات این چنینی‼️ قانون و خرد، چراغ راه جامعه است؛ نه سلیقه و شتاب. ما نه برای نافرمانی، بلکه برای گفت‌وگوی شرافتمندانه و تصمیمات عقلانی، لب به اعتراض گشودیم‼️ 🔻آیا نوکر را هم چنین می‌رانند؟ حتی برای نوکر، ساعتی مقرر می‌کنند، و اگر اخراجش کنند، حقوقی دارد و فرصتی. پس چگونه است که با ما، چنین می‌کنید؟ آیا ما کم از نوکریم در نگاهتان؟ یادتان نرفته که هزاران جان شیرین تقدیم کردیم که ارباب و رعیتی نباشد ‼️ 🔴پایان سخن: ، نشانه خرد است نه ضعف از این تصمیم. فرصتی دهید برای گفت‌وگو. ما همدل و هم‌سفر این نظامیم، اما در قبال فرزندان‌مان، مسئولیم. مبادا کودکی در تاریکی سحر، قربانی بی‌تدبیری شبانه گردد. ♦️ معلم بازنشسته نیمروزی‼️🌹 🆔 @nimroozonline دردودل هایتان را در ایتا و واتساپ و..با آیدی فوق بفرستید
🆘💯«شب فرمان دادید، صبح اطاعت کنیم؟»‼️ ♻️اعتراض شدید به تغییر خلق‌الساعه ساعات مدارس ابتدایی @nimroozonline1 🔺توهینی به شعور جمعی فرهنگیان و خانواده‌ها آیا شما شعور ما را این‌چنین سبک می‌شمارید که در شامگاهان، فرمانی صادر می‌کنید و انتظار دارید سحرگاهان، بی‌چون‌وچرا به آن گردن نهیم؟ مگر ما رعیتِ بی‌حقوقیم که شب‌نامه‌هایتان را بی‌چک و چانه، امضا کنیم؟ این سرزمین، خانه‌شان را با تدبیر اداره می‌کنند، نه با . تصمیم امشب شما، خانه‌های هزاران خانواده را به هم ریخت. 🔺 شأن معلم را با بخشنامه نمی‌توان شکست معلم، تنها آموزگار کلاس نیست؛ ستونِ جامعه است. باور کنید کارفرمایی حق ندارد بدون ، ساعت کار را چنان تغییر دهد که معلم نتواند فرزندش را به مدرسه برساند، یا نانِ شرافتمندانه‌ای که با کار دوم به دست می‌آورد را نیمه‌کاره رها کند. این بی‌تدبیری است، نه تدبیر. 🔻 سلب حق برنامه‌ریزی از خانواده‌ها برنامه روزانه خانواده‌ها، محصول تعادل میان مدرسه، کار، تغذیه، خواب، و آرامش است. چگونه خود را محق می‌دانید که بی‌هیچ هشدار، این نظم را واژگون کنید؟ آیا خانواده شهروند نیستند؟ آیا فرزندان ابتدایی، ربات‌هایی هستند که ساعت ۵ صبح بیدار شوند و با شوق درس بخوانند؟ نگوئید که چند روزی بیشتر نیست! ولو برای یک روز !! چرا چنین شتاب‌زده تصمیم می گیرید؟ 🔺 ناقض حقوق کودک، مغایر با سلامت روانی این تصمیم، فراتر از یک تغییر زمانی است؛ آغاز یک خستگیِ مزمن، بی‌حوصلگی، افسردگی، تغذیه نامناسب و افت تحصیلی در میان کودکانی‌ست که هنوز زبان تقویم را نمی‌فهمند. کودک، طلوع خورشید را باید با آرامش ببیند، نه در تاریکی سحرگاه، با اضطراب دیر رسیدن(دانش آموز در کلان شهرها چه ساعتی بلند شود که ساعت ۶ کلاس باشد؟سرویس که آن ساعت تعیینی شما جایی دگر دنبال رزق و تلاشی دگر است اوچه کند ؟) 🔺 از جنس وجدان و قانون در قانون آمده که برنامه زندگی مردم را یک‌شبه می‌توان تغییر داد؟ شما بر کدام اصل اخلاقی تکیه کرده‌اید که ، هزاران نفر را دچار تنش و سردرگمی می‌کنید؟ آیا کودک و معلم، کارگرانی‌اند که بدون حق اعتراض، باید در برابر دستور ایستاده باشند؟ 🔺بیداری در سحرگاه، ولی نه برای آموختن بیداریِ سحر، نشانه معرفت است؛ اما با خشم و سردرگمی، نه علم می‌ماند و نه ادب. درسی که کودک باید بیاموزد، احترام به نظم و آرامش است، نه اطاعت بی‌چون‌وچرا از تصمیم‌های شتاب‌زده.‼️ 🔺 آموزش و پرورش یا آزمون و خطا؟ آموزش و پرورش، محل تجربه‌اندوزی نیست؛ این نهاد، خانه‌ آتیه‌سازان است، نه زمینِ آزمون‌های . مسئولیتِ تصمیمات، وقتی با خواب و خوراک و روان کودک گره می‌خورد، دیگر ساده نیست؛ خطاست اگر ساده بینگارید. 🔺ما شهروندیم، رعیت دوران مدیریت شما مدیران موقتی‌است، و ما ملت چون نظام اسلامی، پایدار. این میز ثمره ی خون هزاران شهید است نه وسیله ای برای تصمیمات این چنینی‼️ قانون و خرد، چراغ راه جامعه است؛ نه سلیقه و شتاب. ما نه برای نافرمانی، بلکه برای گفت‌وگوی شرافتمندانه و تصمیمات عقلانی، لب به اعتراض گشودیم‼️ 🔻آیا نوکر را هم چنین می‌رانند؟ حتی برای نوکر، ساعتی مقرر می‌کنند، و اگر اخراجش کنند، حقوقی دارد و فرصتی. پس چگونه است که با ما، چنین می‌کنید؟ آیا ما کم از نوکریم در نگاهتان؟ یادتان نرفته که هزاران جان شیرین تقدیم کردیم که ارباب و رعیتی نباشد ‼️ 🔴پایان سخن: ، نشانه خرد است نه ضعف از این تصمیم. فرصتی دهید برای گفت‌وگو. ما همدل و هم‌سفر این نظامیم، اما در قبال فرزندان‌مان، مسئولیم. مبادا کودکی در تاریکی سحر، قربانی بی‌تدبیری شبانه گردد. ♦️ معلم بازنشسته نیمروزی‼️🌹 🆔 @nimroozonline دردودل هایتان را در ایتا و واتساپ و..با آیدی فوق بفرستید
🟧🟩« صادقانِ خاموش؛ علی‌رغم همه بی‌مهری‌ها به » در تقویم پرهیاهوی جهان، روزهایی هست که نه برای و شادباش، که برای و تأمل است. ♦️هفدهم مرداد، یادآور سطری از تاریخ است که با خون شهید محمود صارمی نگاشته شد؛ مردی که نه در میدان نبرد، بلکه در میدان قلم و آگاهی، جانش را در مسیر بیان حقیقت در برابر تحجر و جهالت فدا کرد. ♦️یادآور تمام آن‌هایی است که دوربین و قلم‌شان را سپری در برابر دروغ ؛ ظلم،بی عدالتی؛ بی تدبیری کردند و خون‌شان را جوهره‌ی صداقت ساختند. نام‌های‌شان شاید در تیتراژها نیاید، در قاب تلویزیون‌ها جا نگیرد، اما در حافظه‌ی مردم و تاریخ، چون فانوسی فروزان بر تاریکی‌ها می‌تابد.‼️ ♦️برای آنان که صدای حق را فریاد زدند و دیگر به خانه بازنگشتند، برای و اهالی رسانه‌ای که در گوشه‌گوشه‌ی جهان، را هزینه‌ی روشنگری و دفاع از مظلومان کردند،از غزه و فلسطین تا قلب پایتخت ؛ برای آنان که از سفره‌ی خالی، شرف برداشتند نه نان، آنان که به نظام سلطه و تبلیغات اغواکننده ی آن نیشخند زدند؛ از سر برمی‌داریم و دل بر سینه می‌فشاریم. ⭕️«وقتی قلم مکرر شکست ، تبریک ...» ‼️آقایان و مسئولانِ عزیز، دوستان و همکاران گرامی! این بار قلمم نمی‌خواهد بنویسد، بلکه می‌خواهد کند! نه از سر ناتوانی، که از سر ! شرمندگی از اینکه بعد از روزنامه‌نگاری، هنوز هم باید از برخی از شما تقاضا کنیم که خبرنگار را ببینید، نه ابزار را!‼️ ؛ نه بازاریاب، نه رپورتاژ‌نویس سفارشی، نه چهره‌ی اجاره‌ای برای بعضی رسانه‌ای! اما چه سود؟ وقتی امروز، برخی ها با گوشی در دست و اپلیکیشنی نصب‌شده، روزنامه‌نگار خوانده می‌شوند! ♦️من سی سال نوشتم، سوختم، جنگیدم، گریستم، اگر اثرگذار بودم، هنوز در خانه‌هامان برق نیست و در میزهایتان امضا هست؟چرا کوخ نشینان نالانند؟چرا حتی رهبر ی هم از نداشتن گوش شنوای برخی ها دردمند است؟ اگر ما رسانه بودیم،‼️ چرا ، طایفه‌گرایی، ، پارتی‌بازی و باندبازی هنوز در بسیاری از جاهای این خاک جاری‌ست؟ ‼️ما فقط راوی نبودیم؛ ما "وجدان عمومی" بودیم؛ ولی گاه ؛ را با نرخ آگهی سنجیدید! قلم را با برگه‌ی ورود به برخی نشست های خبری خریدید! و کردید گاه؛ تریبون حقیقت را! 🔴چرا باید خبرنگار، در گرفتن بعضی از هزینه‌ی آگهی‌اش، مجیز روابط عمومی را بگوید؟ باید برای حضور در تعدادی از نشست های خبری، از فیلتر سلیقه و جناح عبور کند؟ چرا باید گاه؛ در برابر ، سکوت کند تا حذف نشود؟ چرا باید شغلی، جای خود را به لبخندهای فرمایشی بدهد؟ 🔸برخی از از خبرنگار انتظار دارید حق‌گویی کند، اما امنیت شغلی‌اش کو؟ کو؟ مسکنش؟ کلاس‌های تخصصی‌اش؟ آرامش روانی‌اش؟ معیشتش؟ نیست... جز یک قاب عکس از شهید صارمی و چند لوح سپاسِ مصرف‌نمایشی!‼️ ⭕️امروز، من به عنوان معلمی که خبرنگار هم بوده، به عنوان عضوی از خانواده‌ای که سال‌ها در این راه جان و عمر و سرمایه گذاشت، دیگر برای گفتن . 🟩به احترام خون شهید صارمی، به احترام بغض خاموش همکاران رنج کشیده و صبور و نجیب و متخصص رسانه‌ای‌ام، به احترام هزاران "چرا" که سال‌هاست مانده، من امسال صادر نمی‌کنم. نه پیام تبریک، نه گرامی‌داشت، نه حضور در مراسمات فرمایشی ‼️ ♦️این، اعتراض صادقانه‌ی من است. نه به حرمت خبرنگاری، بلکه به خفتی که گاه؛ بر جایگاهش تحمیل شده است. 🔸به بازی‌هایی که ما را ابزار دیده‌اند، نه یار. به آن دسته از که پاسخ نمی‌دهند، فقط دعوت‌نامه می‌فرستند. به شرایطی که قلم و دوربین را به قرارداد بسته‌اند.‼️ در برابر رواج این ریاکاری مزمن، من سکوت می‌کنم؛ و این ، از هزار فریاد رساتر است. می خواهم در کنار آن‌هایی باشم که بر سر پیمان با شهدا و نظام و آرمان های امامین انقلاب؛ آتش به اختیار انجام وظیفه می کنند‼️ ⭕️ در پایان، اگر این دردنامه، جگر سنگی را سوزاند، شاید هنوز امیدی هست که آتشی در دل‌ها افتد، بیدار شوند و روزی بیاید که مرداد، نه روز تکرارِ درد، بلکه روز باشد.‼️🌹 ♻️⭕️ معلم بازنشسته مدیر مسول پایگاه خبری تحلیلی @nimroozonline1 ♻️قرارگاه رسانه و فضای مجازی
هدایت شده از سیستانی ها
🟧🟩« صادقانِ خاموش؛ علی‌رغم همه بی‌مهری‌ها به » در تقویم پرهیاهوی جهان، روزهایی هست که نه برای و شادباش، که برای و تأمل است. ♦️هفدهم مرداد، یادآور سطری از تاریخ است که با خون شهید محمود صارمی نگاشته شد؛ مردی که نه در میدان نبرد، بلکه در میدان قلم و آگاهی، جانش را در مسیر بیان حقیقت در برابر تحجر و جهالت فدا کرد. ♦️یادآور تمام آن‌هایی است که دوربین و قلم‌شان را سپری در برابر دروغ ؛ ظلم،بی عدالتی؛ بی تدبیری کردند و خون‌شان را جوهره‌ی صداقت ساختند. نام‌های‌شان شاید در تیتراژها نیاید، در قاب تلویزیون‌ها جا نگیرد، اما در حافظه‌ی مردم و تاریخ، چون فانوسی فروزان بر تاریکی‌ها می‌تابد.‼️ ♦️برای آنان که صدای حق را فریاد زدند و دیگر به خانه بازنگشتند، برای و اهالی رسانه‌ای که در گوشه‌گوشه‌ی جهان، را هزینه‌ی روشنگری و دفاع از مظلومان کردند،از غزه و فلسطین تا قلب پایتخت ؛ برای آنان که از سفره‌ی خالی، شرف برداشتند نه نان، آنان که به نظام سلطه و تبلیغات اغواکننده ی آن نیشخند زدند؛ از سر برمی‌داریم و دل بر سینه می‌فشاریم. ⭕️«وقتی قلم مکرر شکست ، تبریک ...» ‼️آقایان و مسئولانِ عزیز، دوستان و همکاران گرامی! این بار قلمم نمی‌خواهد بنویسد، بلکه می‌خواهد کند! نه از سر ناتوانی، که از سر ! شرمندگی از اینکه بعد از روزنامه‌نگاری، هنوز هم باید از برخی از شما تقاضا کنیم که خبرنگار را ببینید، نه ابزار را!‼️ ؛ نه بازاریاب، نه رپورتاژ‌نویس سفارشی، نه چهره‌ی اجاره‌ای برای بعضی رسانه‌ای! اما چه سود؟ وقتی امروز، برخی ها با گوشی در دست و اپلیکیشنی نصب‌شده، روزنامه‌نگار خوانده می‌شوند! ♦️من سی سال نوشتم، سوختم، جنگیدم، گریستم، اگر اثرگذار بودم، هنوز در خانه‌هامان برق نیست و در میزهایتان امضا هست؟چرا کوخ نشینان نالانند؟چرا حتی رهبر ی هم از نداشتن گوش شنوای برخی ها دردمند است؟ اگر ما رسانه بودیم،‼️ چرا ، طایفه‌گرایی، ، پارتی‌بازی و باندبازی هنوز در بسیاری از جاهای این خاک جاری‌ست؟ ‼️ما فقط راوی نبودیم؛ ما "وجدان عمومی" بودیم؛ ولی گاه ؛ را با نرخ آگهی سنجیدید! قلم را با برگه‌ی ورود به برخی نشست های خبری خریدید! و کردید گاه؛ تریبون حقیقت را! 🔴چرا باید خبرنگار، در گرفتن بعضی از هزینه‌ی آگهی‌اش، مجیز روابط عمومی را بگوید؟ باید برای حضور در تعدادی از نشست های خبری، از فیلتر سلیقه و جناح عبور کند؟ چرا باید گاه؛ در برابر ، سکوت کند تا حذف نشود؟ چرا باید شغلی، جای خود را به لبخندهای فرمایشی بدهد؟ 🔸برخی از از خبرنگار انتظار دارید حق‌گویی کند، اما امنیت شغلی‌اش کو؟ کو؟ مسکنش؟ کلاس‌های تخصصی‌اش؟ آرامش روانی‌اش؟ معیشتش؟ نیست... جز یک قاب عکس از شهید صارمی و چند لوح سپاسِ مصرف‌نمایشی!‼️ ⭕️امروز، من به عنوان معلمی که خبرنگار هم بوده، به عنوان عضوی از خانواده‌ای که سال‌ها در این راه جان و عمر و سرمایه گذاشت، دیگر برای گفتن . 🟩به احترام خون شهید صارمی، به احترام بغض خاموش همکاران رنج کشیده و صبور و نجیب و متخصص رسانه‌ای‌ام، به احترام هزاران "چرا" که سال‌هاست مانده، من امسال صادر نمی‌کنم. نه پیام تبریک، نه گرامی‌داشت، نه حضور در مراسمات فرمایشی ‼️ ♦️این، اعتراض صادقانه‌ی من است. نه به حرمت خبرنگاری، بلکه به خفتی که گاه؛ بر جایگاهش تحمیل شده است. 🔸به بازی‌هایی که ما را ابزار دیده‌اند، نه یار. به آن دسته از که پاسخ نمی‌دهند، فقط دعوت‌نامه می‌فرستند. به شرایطی که قلم و دوربین را به قرارداد بسته‌اند.‼️ در برابر رواج این ریاکاری مزمن، من سکوت می‌کنم؛ و این ، از هزار فریاد رساتر است. می خواهم در کنار آن‌هایی باشم که بر سر پیمان با شهدا و نظام و آرمان های امامین انقلاب؛ آتش به اختیار انجام وظیفه می کنند‼️ ⭕️ در پایان، اگر این دردنامه، جگر سنگی را سوزاند، شاید هنوز امیدی هست که آتشی در دل‌ها افتد، بیدار شوند و روزی بیاید که مرداد، نه روز تکرارِ درد، بلکه روز باشد.‼️🌹 ♻️⭕️ معلم بازنشسته مدیر مسول پایگاه خبری تحلیلی @nimroozonline1 ♻️قرارگاه رسانه و فضای مجازی
🟧🟩« صادقانِ خاموش؛ علی‌رغم همه بی‌مهری‌ها به » در تقویم پرهیاهوی جهان، روزهایی هست که نه برای و شادباش، که برای و تأمل است. ♦️هفدهم مرداد، یادآور سطری از تاریخ است که با خون شهید محمود صارمی نگاشته شد؛ مردی که نه در میدان نبرد، بلکه در میدان قلم و آگاهی، جانش را در مسیر بیان حقیقت در برابر تحجر و جهالت فدا کرد. ♦️یادآور تمام آن‌هایی است که دوربین و قلم‌شان را سپری در برابر دروغ ؛ ظلم،بی عدالتی؛ بی تدبیری کردند و خون‌شان را جوهره‌ی صداقت ساختند. نام‌های‌شان شاید در تیتراژها نیاید، در قاب تلویزیون‌ها جا نگیرد، اما در حافظه‌ی مردم و تاریخ، چون فانوسی فروزان بر تاریکی‌ها می‌تابد.‼️ ♦️برای آنان که صدای حق را فریاد زدند و دیگر به خانه بازنگشتند، برای و اهالی رسانه‌ای که در گوشه‌گوشه‌ی جهان، را هزینه‌ی روشنگری و دفاع از مظلومان کردند،از غزه و فلسطین تا قلب پایتخت ؛ برای آنان که از سفره‌ی خالی، شرف برداشتند نه نان، آنان که به نظام سلطه و تبلیغات اغواکننده ی آن نیشخند زدند؛ از سر برمی‌داریم و دل بر سینه می‌فشاریم. ⭕️«وقتی قلم مکرر شکست ، تبریک ...» ‼️آقایان و مسئولانِ عزیز، دوستان و همکاران گرامی! این بار قلمم نمی‌خواهد بنویسد، بلکه می‌خواهد کند! نه از سر ناتوانی، که از سر ! شرمندگی از اینکه بعد از روزنامه‌نگاری، هنوز هم باید از برخی از شما تقاضا کنیم که خبرنگار را ببینید، نه ابزار را!‼️ ؛ نه بازاریاب، نه رپورتاژ‌نویس سفارشی، نه چهره‌ی اجاره‌ای برای بعضی رسانه‌ای! اما چه سود؟ وقتی امروز، برخی ها با گوشی در دست و اپلیکیشنی نصب‌شده، روزنامه‌نگار خوانده می‌شوند! ♦️من سی سال نوشتم، سوختم، جنگیدم، گریستم، اگر اثرگذار بودم، هنوز در خانه‌هامان برق نیست و در میزهایتان امضا هست؟چرا کوخ نشینان نالانند؟چرا حتی رهبر ی هم از نداشتن گوش شنوای برخی ها دردمند است؟ اگر ما رسانه بودیم،‼️ چرا ، طایفه‌گرایی، ، پارتی‌بازی و باندبازی هنوز در بسیاری از جاهای این خاک جاری‌ست؟ ‼️ما فقط راوی نبودیم؛ ما "وجدان عمومی" بودیم؛ ولی گاه ؛ را با نرخ آگهی سنجیدید! قلم را با برگه‌ی ورود به برخی نشست های خبری خریدید! و کردید گاه؛ تریبون حقیقت را! 🔴چرا باید خبرنگار، در گرفتن بعضی از هزینه‌ی آگهی‌اش، مجیز روابط عمومی را بگوید؟ باید برای حضور در تعدادی از نشست های خبری، از فیلتر سلیقه و جناح عبور کند؟ چرا باید گاه؛ در برابر ، سکوت کند تا حذف نشود؟ چرا باید شغلی، جای خود را به لبخندهای فرمایشی بدهد؟ 🔸برخی از از خبرنگار انتظار دارید حق‌گویی کند، اما امنیت شغلی‌اش کو؟ کو؟ مسکنش؟ کلاس‌های تخصصی‌اش؟ آرامش روانی‌اش؟ معیشتش؟ نیست... جز یک قاب عکس از شهید صارمی و چند لوح سپاسِ مصرف‌نمایشی!‼️ ⭕️امروز، من به عنوان معلمی که خبرنگار هم بوده، به عنوان عضوی از خانواده‌ای که سال‌ها در این راه جان و عمر و سرمایه گذاشت، دیگر برای گفتن . 🟩به احترام خون شهید صارمی، به احترام بغض خاموش همکاران رنج کشیده و صبور و نجیب و متخصص رسانه‌ای‌ام، به احترام هزاران "چرا" که سال‌هاست مانده، من امسال صادر نمی‌کنم. نه پیام تبریک، نه گرامی‌داشت، نه حضور در مراسمات فرمایشی ‼️ ♦️این، اعتراض صادقانه‌ی من است. نه به حرمت خبرنگاری، بلکه به خفتی که گاه؛ بر جایگاهش تحمیل شده است. 🔸به بازی‌هایی که ما را ابزار دیده‌اند، نه یار. به آن دسته از که پاسخ نمی‌دهند، فقط دعوت‌نامه می‌فرستند. به شرایطی که قلم و دوربین را به قرارداد بسته‌اند.‼️ در برابر رواج این ریاکاری مزمن، من سکوت می‌کنم؛ و این ، از هزار فریاد رساتر است. می خواهم در کنار آن‌هایی باشم که بر سر پیمان با شهدا و نظام و آرمان های امامین انقلاب؛ آتش به اختیار انجام وظیفه می کنند‼️ ⭕️ در پایان، اگر این دردنامه، جگر سنگی را سوزاند، شاید هنوز امیدی هست که آتشی در دل‌ها افتد، بیدار شوند و روزی بیاید که مرداد، نه روز تکرارِ درد، بلکه روز باشد.‼️🌹 ♻️⭕️ معلم بازنشسته مدیر مسول پایگاه خبری تحلیلی @nimroozonline1 ♻️قرارگاه رسانه و فضای مجازی
هدایت شده از سیستانی ها
🟧🟩« صادقانِ خاموش؛ علی‌رغم همه بی‌مهری‌ها به » در تقویم پرهیاهوی جهان، روزهایی هست که نه برای و شادباش، که برای و تأمل است. ♦️هفدهم مرداد، یادآور سطری از تاریخ است که با خون شهید محمود صارمی نگاشته شد؛ مردی که نه در میدان نبرد، بلکه در میدان قلم و آگاهی، جانش را در مسیر بیان حقیقت در برابر تحجر و جهالت فدا کرد. ♦️یادآور تمام آن‌هایی است که دوربین و قلم‌شان را سپری در برابر دروغ ؛ ظلم،بی عدالتی؛ بی تدبیری کردند و خون‌شان را جوهره‌ی صداقت ساختند. نام‌های‌شان شاید در تیتراژها نیاید، در قاب تلویزیون‌ها جا نگیرد، اما در حافظه‌ی مردم و تاریخ، چون فانوسی فروزان بر تاریکی‌ها می‌تابد.‼️ ♦️برای آنان که صدای حق را فریاد زدند و دیگر به خانه بازنگشتند، برای و اهالی رسانه‌ای که در گوشه‌گوشه‌ی جهان، را هزینه‌ی روشنگری و دفاع از مظلومان کردند،از غزه و فلسطین تا قلب پایتخت ؛ برای آنان که از سفره‌ی خالی، شرف برداشتند نه نان، آنان که به نظام سلطه و تبلیغات اغواکننده ی آن نیشخند زدند؛ از سر برمی‌داریم و دل بر سینه می‌فشاریم. ⭕️«وقتی قلم مکرر شکست ، تبریک ...» ‼️آقایان و مسئولانِ عزیز، دوستان و همکاران گرامی! این بار قلمم نمی‌خواهد بنویسد، بلکه می‌خواهد کند! نه از سر ناتوانی، که از سر ! شرمندگی از اینکه بعد از روزنامه‌نگاری، هنوز هم باید از برخی از شما تقاضا کنیم که خبرنگار را ببینید، نه ابزار را!‼️ ؛ نه بازاریاب، نه رپورتاژ‌نویس سفارشی، نه چهره‌ی اجاره‌ای برای بعضی رسانه‌ای! اما چه سود؟ وقتی امروز، برخی ها با گوشی در دست و اپلیکیشنی نصب‌شده، روزنامه‌نگار خوانده می‌شوند! ♦️من سی سال نوشتم، سوختم، جنگیدم، گریستم، اگر اثرگذار بودم، هنوز در خانه‌هامان برق نیست و در میزهایتان امضا هست؟چرا کوخ نشینان نالانند؟چرا حتی رهبر ی هم از نداشتن گوش شنوای برخی ها دردمند است؟ اگر ما رسانه بودیم،‼️ چرا ، طایفه‌گرایی، ، پارتی‌بازی و باندبازی هنوز در بسیاری از جاهای این خاک جاری‌ست؟ ‼️ما فقط راوی نبودیم؛ ما "وجدان عمومی" بودیم؛ ولی گاه ؛ را با نرخ آگهی سنجیدید! قلم را با برگه‌ی ورود به برخی نشست های خبری خریدید! و کردید گاه؛ تریبون حقیقت را! 🔴چرا باید خبرنگار، در گرفتن بعضی از هزینه‌ی آگهی‌اش، مجیز روابط عمومی را بگوید؟ باید برای حضور در تعدادی از نشست های خبری، از فیلتر سلیقه و جناح عبور کند؟ چرا باید گاه؛ در برابر ، سکوت کند تا حذف نشود؟ چرا باید شغلی، جای خود را به لبخندهای فرمایشی بدهد؟ 🔸برخی از از خبرنگار انتظار دارید حق‌گویی کند، اما امنیت شغلی‌اش کو؟ کو؟ مسکنش؟ کلاس‌های تخصصی‌اش؟ آرامش روانی‌اش؟ معیشتش؟ نیست... جز یک قاب عکس از شهید صارمی و چند لوح سپاسِ مصرف‌نمایشی!‼️ ⭕️امروز، من به عنوان معلمی که خبرنگار هم بوده، به عنوان عضوی از خانواده‌ای که سال‌ها در این راه جان و عمر و سرمایه گذاشت، دیگر برای گفتن . 🟩به احترام خون شهید صارمی، به احترام بغض خاموش همکاران رنج کشیده و صبور و نجیب و متخصص رسانه‌ای‌ام، به احترام هزاران "چرا" که سال‌هاست مانده، من امسال صادر نمی‌کنم. نه پیام تبریک، نه گرامی‌داشت، نه حضور در مراسمات فرمایشی ‼️ ♦️این، اعتراض صادقانه‌ی من است. نه به حرمت خبرنگاری، بلکه به خفتی که گاه؛ بر جایگاهش تحمیل شده است. 🔸به بازی‌هایی که ما را ابزار دیده‌اند، نه یار. به آن دسته از که پاسخ نمی‌دهند، فقط دعوت‌نامه می‌فرستند. به شرایطی که قلم و دوربین را به قرارداد بسته‌اند.‼️ در برابر رواج این ریاکاری مزمن، من سکوت می‌کنم؛ و این ، از هزار فریاد رساتر است. می خواهم در کنار آن‌هایی باشم که بر سر پیمان با شهدا و نظام و آرمان های امامین انقلاب؛ آتش به اختیار انجام وظیفه می کنند‼️ ⭕️ در پایان، اگر این دردنامه، جگر سنگی را سوزاند، شاید هنوز امیدی هست که آتشی در دل‌ها افتد، بیدار شوند و روزی بیاید که مرداد، نه روز تکرارِ درد، بلکه روز باشد.‼️🌹 ♻️⭕️ معلم بازنشسته مدیر مسول پایگاه خبری تحلیلی @nimroozonline1 ♻️قرارگاه رسانه و فضای مجازی
هدایت شده از سیستانی ها
🟧🟩« صادقانِ خاموش؛ علی‌رغم همه بی‌مهری‌ها به » در تقویم پرهیاهوی جهان، روزهایی هست که نه برای و شادباش، که برای و تأمل است. ♦️هفدهم مرداد، یادآور سطری از تاریخ است که با خون شهید محمود صارمی نگاشته شد؛ مردی که نه در میدان نبرد، بلکه در میدان قلم و آگاهی، جانش را در مسیر بیان حقیقت در برابر تحجر و جهالت فدا کرد. ♦️یادآور تمام آن‌هایی است که دوربین و قلم‌شان را سپری در برابر دروغ ؛ ظلم،بی عدالتی؛ بی تدبیری کردند و خون‌شان را جوهره‌ی صداقت ساختند. نام‌های‌شان شاید در تیتراژها نیاید، در قاب تلویزیون‌ها جا نگیرد، اما در حافظه‌ی مردم و تاریخ، چون فانوسی فروزان بر تاریکی‌ها می‌تابد.‼️ ♦️برای آنان که صدای حق را فریاد زدند و دیگر به خانه بازنگشتند، برای و اهالی رسانه‌ای که در گوشه‌گوشه‌ی جهان، را هزینه‌ی روشنگری و دفاع از مظلومان کردند،از غزه و فلسطین تا قلب پایتخت ؛ برای آنان که از سفره‌ی خالی، شرف برداشتند نه نان، آنان که به نظام سلطه و تبلیغات اغواکننده ی آن نیشخند زدند؛ از سر برمی‌داریم و دل بر سینه می‌فشاریم. ⭕️«وقتی قلم مکرر شکست ، تبریک ...» ‼️آقایان و مسئولانِ عزیز، دوستان و همکاران گرامی! این بار قلمم نمی‌خواهد بنویسد، بلکه می‌خواهد کند! نه از سر ناتوانی، که از سر ! شرمندگی از اینکه بعد از روزنامه‌نگاری، هنوز هم باید از برخی از شما تقاضا کنیم که خبرنگار را ببینید، نه ابزار را!‼️ ؛ نه بازاریاب، نه رپورتاژ‌نویس سفارشی، نه چهره‌ی اجاره‌ای برای بعضی رسانه‌ای! اما چه سود؟ وقتی امروز، برخی ها با گوشی در دست و اپلیکیشنی نصب‌شده، روزنامه‌نگار خوانده می‌شوند! ♦️من سی سال نوشتم، سوختم، جنگیدم، گریستم، اگر اثرگذار بودم، هنوز در خانه‌هامان برق نیست و در میزهایتان امضا هست؟چرا کوخ نشینان نالانند؟چرا حتی رهبر ی هم از نداشتن گوش شنوای برخی ها دردمند است؟ اگر ما رسانه بودیم،‼️ چرا ، طایفه‌گرایی، ، پارتی‌بازی و باندبازی هنوز در بسیاری از جاهای این خاک جاری‌ست؟ ‼️ما فقط راوی نبودیم؛ ما "وجدان عمومی" بودیم؛ ولی گاه ؛ را با نرخ آگهی سنجیدید! قلم را با برگه‌ی ورود به برخی نشست های خبری خریدید! و کردید گاه؛ تریبون حقیقت را! 🔴چرا باید خبرنگار، در گرفتن بعضی از هزینه‌ی آگهی‌اش، مجیز روابط عمومی را بگوید؟ باید برای حضور در تعدادی از نشست های خبری، از فیلتر سلیقه و جناح عبور کند؟ چرا باید گاه؛ در برابر ، سکوت کند تا حذف نشود؟ چرا باید شغلی، جای خود را به لبخندهای فرمایشی بدهد؟ 🔸برخی از از خبرنگار انتظار دارید حق‌گویی کند، اما امنیت شغلی‌اش کو؟ کو؟ مسکنش؟ کلاس‌های تخصصی‌اش؟ آرامش روانی‌اش؟ معیشتش؟ نیست... جز یک قاب عکس از شهید صارمی و چند لوح سپاسِ مصرف‌نمایشی!‼️ ⭕️امروز، من به عنوان معلمی که خبرنگار هم بوده، به عنوان عضوی از خانواده‌ای که سال‌ها در این راه جان و عمر و سرمایه گذاشت، دیگر برای گفتن . 🟩به احترام خون شهید صارمی، به احترام بغض خاموش همکاران رنج کشیده و صبور و نجیب و متخصص رسانه‌ای‌ام، به احترام هزاران "چرا" که سال‌هاست مانده، من امسال صادر نمی‌کنم. نه پیام تبریک، نه گرامی‌داشت، نه حضور در مراسمات فرمایشی ‼️ ♦️این، اعتراض صادقانه‌ی من است. نه به حرمت خبرنگاری، بلکه به خفتی که گاه؛ بر جایگاهش تحمیل شده است. 🔸به بازی‌هایی که ما را ابزار دیده‌اند، نه یار. به آن دسته از که پاسخ نمی‌دهند، فقط دعوت‌نامه می‌فرستند. به شرایطی که قلم و دوربین را به قرارداد بسته‌اند.‼️ در برابر رواج این ریاکاری مزمن، من سکوت می‌کنم؛ و این ، از هزار فریاد رساتر است. می خواهم در کنار آن‌هایی باشم که بر سر پیمان با شهدا و نظام و آرمان های امامین انقلاب؛ آتش به اختیار انجام وظیفه می کنند‼️ ⭕️ در پایان، اگر این دردنامه، جگر سنگی را سوزاند، شاید هنوز امیدی هست که آتشی در دل‌ها افتد، بیدار شوند و روزی بیاید که مرداد، نه روز تکرارِ درد، بلکه روز باشد.‼️🌹 ♻️⭕️ معلم بازنشسته مدیر مسول پایگاه خبری تحلیلی @nimroozonline1 ♻️قرارگاه رسانه و فضای مجازی
هدایت شده از سیستانی ها
🟧🟩« صادقانِ خاموش؛ علی‌رغم همه بی‌مهری‌ها به » در تقویم پرهیاهوی جهان، روزهایی هست که نه برای و شادباش، که برای و تأمل است. ♦️هفدهم مرداد، یادآور سطری از تاریخ است که با خون شهید محمود صارمی نگاشته شد؛ مردی که نه در میدان نبرد، بلکه در میدان قلم و آگاهی، جانش را در مسیر بیان حقیقت در برابر تحجر و جهالت فدا کرد. ♦️یادآور تمام آن‌هایی است که دوربین و قلم‌شان را سپری در برابر دروغ ؛ ظلم،بی عدالتی؛ بی تدبیری کردند و خون‌شان را جوهره‌ی صداقت ساختند. نام‌های‌شان شاید در تیتراژها نیاید، در قاب تلویزیون‌ها جا نگیرد، اما در حافظه‌ی مردم و تاریخ، چون فانوسی فروزان بر تاریکی‌ها می‌تابد.‼️ ♦️برای آنان که صدای حق را فریاد زدند و دیگر به خانه بازنگشتند، برای و اهالی رسانه‌ای که در گوشه‌گوشه‌ی جهان، را هزینه‌ی روشنگری و دفاع از مظلومان کردند،از غزه و فلسطین تا قلب پایتخت ؛ برای آنان که از سفره‌ی خالی، شرف برداشتند نه نان، آنان که به نظام سلطه و تبلیغات اغواکننده ی آن نیشخند زدند؛ از سر برمی‌داریم و دل بر سینه می‌فشاریم. ⭕️«وقتی قلم مکرر شکست ، تبریک ...» ‼️آقایان و مسئولانِ عزیز، دوستان و همکاران گرامی! این بار قلمم نمی‌خواهد بنویسد، بلکه می‌خواهد کند! نه از سر ناتوانی، که از سر ! شرمندگی از اینکه بعد از روزنامه‌نگاری، هنوز هم باید از برخی از شما تقاضا کنیم که خبرنگار را ببینید، نه ابزار را!‼️ ؛ نه بازاریاب، نه رپورتاژ‌نویس سفارشی، نه چهره‌ی اجاره‌ای برای بعضی رسانه‌ای! اما چه سود؟ وقتی امروز، برخی ها با گوشی در دست و اپلیکیشنی نصب‌شده، روزنامه‌نگار خوانده می‌شوند! ♦️من سی سال نوشتم، سوختم، جنگیدم، گریستم، اگر اثرگذار بودم، هنوز در خانه‌هامان برق نیست و در میزهایتان امضا هست؟چرا کوخ نشینان نالانند؟چرا حتی رهبر ی هم از نداشتن گوش شنوای برخی ها دردمند است؟ اگر ما رسانه بودیم،‼️ چرا ، طایفه‌گرایی، ، پارتی‌بازی و باندبازی هنوز در بسیاری از جاهای این خاک جاری‌ست؟ ‼️ما فقط راوی نبودیم؛ ما "وجدان عمومی" بودیم؛ ولی گاه ؛ را با نرخ آگهی سنجیدید! قلم را با برگه‌ی ورود به برخی نشست های خبری خریدید! و کردید گاه؛ تریبون حقیقت را! 🔴چرا باید خبرنگار، در گرفتن بعضی از هزینه‌ی آگهی‌اش، مجیز روابط عمومی را بگوید؟ باید برای حضور در تعدادی از نشست های خبری، از فیلتر سلیقه و جناح عبور کند؟ چرا باید گاه؛ در برابر ، سکوت کند تا حذف نشود؟ چرا باید شغلی، جای خود را به لبخندهای فرمایشی بدهد؟ 🔸برخی از از خبرنگار انتظار دارید حق‌گویی کند، اما امنیت شغلی‌اش کو؟ کو؟ مسکنش؟ کلاس‌های تخصصی‌اش؟ آرامش روانی‌اش؟ معیشتش؟ نیست... جز یک قاب عکس از شهید صارمی و چند لوح سپاسِ مصرف‌نمایشی!‼️ ⭕️امروز، من به عنوان معلمی که خبرنگار هم بوده، به عنوان عضوی از خانواده‌ای که سال‌ها در این راه جان و عمر و سرمایه گذاشت، دیگر برای گفتن . 🟩به احترام خون شهید صارمی، به احترام بغض خاموش همکاران رنج کشیده و صبور و نجیب و متخصص رسانه‌ای‌ام، به احترام هزاران "چرا" که سال‌هاست مانده، من امسال صادر نمی‌کنم. نه پیام تبریک، نه گرامی‌داشت، نه حضور در مراسمات فرمایشی ‼️ ♦️این، اعتراض صادقانه‌ی من است. نه به حرمت خبرنگاری، بلکه به خفتی که گاه؛ بر جایگاهش تحمیل شده است. 🔸به بازی‌هایی که ما را ابزار دیده‌اند، نه یار. به آن دسته از که پاسخ نمی‌دهند، فقط دعوت‌نامه می‌فرستند. به شرایطی که قلم و دوربین را به قرارداد بسته‌اند.‼️ در برابر رواج این ریاکاری مزمن، من سکوت می‌کنم؛ و این ، از هزار فریاد رساتر است. می خواهم در کنار آن‌هایی باشم که بر سر پیمان با شهدا و نظام و آرمان های امامین انقلاب؛ آتش به اختیار انجام وظیفه می کنند‼️ ⭕️ در پایان، اگر این دردنامه، جگر سنگی را سوزاند، شاید هنوز امیدی هست که آتشی در دل‌ها افتد، بیدار شوند و روزی بیاید که مرداد، نه روز تکرارِ درد، بلکه روز باشد.‼️🌹 ♻️⭕️ معلم بازنشسته مدیر مسول پایگاه خبری تحلیلی @nimroozonline1 ♻️قرارگاه رسانه و فضای مجازی
🌹✔️ با سپاس از عزیزان و بزرگواران و فرهیختگان که روز خبرنگار را تبریک گفته و و خبرنگاران را مورد تکریم و تفقد قرار داده اند به تمام خوبان(چون شاید برخی از قلم بیفتند و امکان پاسخگویی تک به تک نباشد) بر سینه و در کمال تواضع گوییم:👇‼️🌹👇🌹🌹 ((سلام و عرض ادب از اینکه بیادم بودی بی نهایت سپاسگزارم دعا بفرمائید که قلم و قدم مان در مسیر رضایت خداوند و دردهای مردم و ارزش‌های جامعه باشد برای شما و خانواده محترم آرزوی بهترین ها را دارم. دعاگویتان:محمدآذری)) ‼️🌹🌹🌹🌹‼️