چرا شعار زن، زندگی، آزادی برای خانمهای مؤمن به خدا، جذاب نیست؟...
ببینید این خیلی نکته مهمی هست که خانمهایی که ایمان به خداوند دارند و طبق اوامر و دستورالعمل های خالق که باورش دارند سعی می کنند عمل کنند، خیلی مشکلات را اصلا تجربه نمی کنند... الحمدلله از روز تولد عزیزند برای پدر و مادر و خانواده و حلوا حلوا می شوند. پدر و مادر شکر می کنند دختر دار شدند و می گویند رسول رحمت فرمودند: خانوادهای که فرزند اولشان دختر باشد غرق رحمت هستند و خانوادهای که مثلا سه دختر داشته باشند که دیگه خوشبخت دنیا و آخرت هستند و مورد توجه و عنایت ویژه الهی...
بعد هم در فرایند رشد کاملا زندگی می کنند. هیچ مشکلی هم با پوشش ندارند. به راحتی امر خالقشون که محبوب دلشان هست را اطاعت می کنند و به همه فعالیت های به حق و مورد نیازشان هم در چهارچوب برنامه رشد و تعالی و دوری از آسیب ها می رسند.
بعد هم که ازدواج می کنند، باز به همین ترتیب محبوب همسر هستند، همچنان که محبوب خانواده هستند. زندگی می کنند و آزادی لازم هم برای رشد و موفقیت و تعالی دارند.
کمبودی ندارند واقعا با این نگاه...
حالا طبیعت این دنیا رنج و سختی و مشکلات و ضعف و نقص که هست. به امتحانات الهی هم که عمیقا اعتقاد داریم. بسیاری هم هستند که مومن به خدا هستند و از سوی پدر و مادر و یا همسر و فرزند امتحان می شوند در این دنیا... اما باز هیچ کدام باعث نمیشه که احساس کنند فرصت زن بودن و زندگی کردن و تجربه آزادی بر حق توسط دین یا حکومت دینی از آنها گرفته شده.
حتی همین قدرت تفکیک به نظر خیلی مهمه. چون پس از بررسی دقیق از زندگی خیلی از این بندگان خدا که معترض هستند مشخص شده که به جهت خانوادگی دچار سختی و محرومیت و غم و رنج هستند. یعنی مسائل شخصی و حس قربانی بودنشان، توسط هدایت رسانه های هدفمند، شده مسئله سیاسی برایشان
اینها نکات مهمی هست واقعا. باید روش فکر کرد. باید درباره اش صحبت کرد. هم میشه به خیلی ها کمک کرد که مشکلشون حل بشه و حالشون خوب بشه. هم میشه آموزش ها را ارتقا داد که دختران و زنان زیادی از آسیب های خود خواسته و دیگر خواسته خلاص شوند، هم بصیرت لازم را پیدا کنند که قدرت تفکیک داشته باشند و باورهای غلط را و نقص ها و ضعف های زندگی شخصی را به باورهای دینی و الهی گره نزنند و تصور نکنند دین و حکومت دینی مانع رشد و موفقیتشان شده.
این از اون جهت خیلی روشن هست که عموم کسانی که الان مقابل مثلا پوشش ایستادند یا مشکل اقتصادی ندارند، یا گرایش دینی نداشته اند که از فوایدش بهره مند بوده باشند که بدانند که واقعا اگر دین و ایمان به آن شکل که خداوند رحمان از آنان خواسته بود داشتند و به دستوراتی که داده عمل می کردند، الان، هم به معنای واقعی کلمه یک زن مخلوق خداوند از صفت جمالش بودند، هم با تمام وجود زندگی می کردند و هم آزادی واقعی داشتند. آزادی منطبق با تعریف خود خالق که آزادی از غل و زنجیرهای دست و پا گیر میل های دنیایی است که اتفاقا در نهایت برای خود زن اسارت و درگیری و آسیب ایجاد می کرده است.
این خیلی مهمه به نظر که بسیاری از زنان محروم از زندگی و آزادی واقعی بر مبنای معارف الهی، متاثر از این شعار شده اند. یعنی واقعا از صمیم قلب به دنبال زندگی و آزادی اند برای به دست آوردن آرامش، اما به ایشان آدرس غلط داده اند. و بقیه هم که گردانندگان این بازی هستند نقش بازی می کنند و هدفگیری سیاسی است و به صورت اثبات شده، نه زن برایشان مهم است، نه زندگی، نه آزادی.
🌱مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
موفقهای ناراضی
خب حالا باید فکر کنیم چرا چندین کشور از بودجه شخصی خود و مالیات مردم خود هزینه کردهاند و شبکههای ماهوارهای ساختهاند و ماموریتشان خوردن مغز فعال و دارای امید و انگیزه مردم ایران است. این جمله اغراق نیست. در عمل واقعیت دارد.
اگر یک روز کامل این شبکهها را دنبال کنید متوجه این نکته میشوید. تا به حال دیدهاید یک دستاورد یا موفقیت از دختران ایرانی را در مدارس و دانشگاههای ایران، در شبکههای خود مطرح کنند؟ در حالیکه در دنیای واقعی هر ساله موفقیتها و دستاوردهای فراوانی از سوی دختران و بانوان در ایران در حال وقوع هست. و ما جدا از رسانه پیرامون خودمان میبینیم و حتی شاید خودمان یکی از همان بانوان موفق ایران باشیم و میبینیم که چقدر زیادیم... یعنی هرچه هستیم، باز دختران و بانوانی را میبینیم که در برابرشان هیچیم...
این خیلی خیلی مهم است که به این مسائل فکر کنیم. خود مردم باید خودشان را از دست این شبکهها نجات دهند. چون به مرور مغزی که توضیح دادم برایشان نمیماند. و آگاهی بخشی به ایشان کمک میکند.
دختر خانمی دبیرستانی به بنده پیام داد که تحت فشار روحی است. با اینکه عقلا میفهمد درست چیست اما از فشار روحی روانی در امان نیست. چون در خانه ایشان صبح با شبکه « من و تو» بیدار میشود و شب با « اینترنشنال» به خواب میرود...
یا یکی از دانش آموزانم که سالها پیش با حال بد میگفت من اگر دختر ۱۶ ساله داشتم هرگز در خانه ماهواره قرار نمیدادم... خودش آن زمان ۱۶ ساله بود...
یا دانشآموز دیگرم که نزدیک من آمد و خواست خصوصی صحبت کند و گفت که در خانه ماهواره دارند و مادر و خواهرش چیزهایی میبینند که او خجالت میکشد و روی دیدنش را ندارد و وقتی به اتاق خود میرود، مورد سرزنش و تمسخر قرار میگیرد که چرا عقبمانده هستی و این کارها یعنی چه. وقتی اینها را به من میگفت همزمان قطرات اشک هم میچکید...
یا یکی از فراگیرهای نوجوانم که به من پیام داده است که ماهواره امید و انرژی و انگیزه اش را برای با جدیت درس خواندن از او گرفته و مدام فکر میکند چه فایده وقتی به جایی در این کشور نخواهد رسید... این در حالی است که همین الان در بهترین مدرسه درس میخواند و پدر و مادرش در همین کشور درس خواندهاند و شاغل شدهاند. هر دو درآمد عالی دارند و برنامههای تفریحی ایشان هم برقرار است اما تصور میکنند که خوشبخت و موفق نیستند...
فکر کنیم و با هم صحبت کنیم و تصمیم کبری بگیریم...
مقایسه بعدی، #تلویزیون ایران و خارج از ایران است. شبکههای اجتماعی هم به همین ترتیب.
شما در نهایت انتخاب کنید که کدام را دنبال کنید...
🌱مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
روز پادشاه در هلند. ۲۷ آوریل ۲۰۲۳
شما در رسانهها احتمالا اولین عکس از بالا سمت چپ را می بینید، ما در هلند بقیه تصاویر را.
متن توضیحی در ادامه می آید...
🌱مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
روز پادشاه در هلند
تصور کنید بگویم: در ایران روز تولد رهبری، روز ولی فقیه نام دارد و تعطیل رسمی است. همه مردم در این روز لباس ولی فقیه را به صورت نمادین به تن می کنند و کل روز را جشن میگیرند و شادی می کنند.
چند سرود معروف وجود دارد که همه حفظند و در این روز در سراسر کشور همه جا خوانده می شود که در آن از خوبی های ولی فقیه و خانواده ایشان می گویند و به او ابراز عشق و وفاداری و ارادت می کنند. اما خب چنین روزی وجود ندارد. حتی همین اواخر رهبر فرزانه ایران اظهار دلخوری کرد که چرا دانشجویان در دیدار با ایشان بحث روز تولد ایشان را مطرح کرده اند... یا خواسته اند که در هواپیماها به نام ایشان درود فرستاده نشود.
حالا باید بدانید که در هلند یک روز در سال روز پادشاه نام دارد. روز تولد شاه. مردم به شکل نمادین لباس و رنگ محبوب سلطنتی را می پوشند و در خیابان ها می آیند و جشن می گیرند و مشروبات الکلی می خورند و احتمالا بدانید چه ها به دنبال دارد... در یادداشتهای خبری شان می نویسند « نوشیدن آبجو و غش کردن یکی از بزرگترین جاذبه های روز پادشاه است» اما من از نزدیک شاهد بودم چه حال و روزی دارند کسانی که از خود بیخود می شوند و چه رفتارهایی از آن ها صادر می شود و چه حال بدی را تجربه می کنند...
یعنی به این مردم بیچاره هیچ نمی رسد جز هزینه کردن برای مشروبات الکلی و آسیب به خود که در یادداشت ذکر شده می نویسد که فردایش با چه حال بد و سردردی باید بیدار شوند و به سر کار روند و خرج های بیهوده و در نهایت نمایش فرهنگ واقعی اگر قانون و سخت گیری نباشد. جالب بود که در پیوندی که در ادامه می آید نوشته است که برای خرید مشروبات الکلی مخصوص این روز که در حد افراط استفاده می شود هلندی ها طی سال پس انداز انجام می دهند...
اگر میخواهید با این فرهنگ و شخصیت بهتر آشنا شوید در روز پادشاه به هلند سفر کنید. هرچند می دانم در رسانه هایشان فقط آن صحنه های خنده و شادی و بالا پایین پریدن و شیک و مجلسی بودن مردم و دشت های تمیز و منظم و یکدست لاله ها را نشان می دهند.
پنجشنبه ای که گذشت روز پادشاه بود... شاید باید فرهنگ پذیری هلندی ها را در روز پادشاه دید. رسما هرکس هر چیزی میخورد یا می نوشد آشغالش را همان لحظه جلوی پایش می اندازد. کل سطح خیابانهای مرکز شهر با زباله پوشیده می شود تا حالا بعدا شهرداری بیاید و تمیز کند...
شایان ذکر است که هلند جزء با فرهنگ ترین های باغ اروپا محسوب میشود... در سایتی که پیوندش را می گذارم چیزهایی از این روز نوشته که نمی توانم از آن ذکر کنم. از بازی های ناجور تا ادعای نوشیدن تا حد زمین افتادن و از هوش رفتن و به آن افتخار کردن... اینکه اگر میخواهید چیزی در این روز بفروشید سراغ افراد مست بروید که فرصت خوبی است...
البته نباید این را تعمیم داد به همه مردم هلند. قطعا افراد بافرهنگ هم در هلند کم نیستند. ولی به هرحال هلندی ها در روز پادشاه چنین بلایی سر خیابانهای شهر در می آورند وقتی قانون و جریمه و برخورد نباشد...
یک عادتی هم دارند پلیس های هلندی که برای کنترل شهر با اسب وسط خیابان می آیند. خبری از بنز و پژو نیست... خب طبیعتا این اسب های بی نوا نیاز به تخلیه دارند و وسط شهر همین طور خرابکاری می کنند که در تصویر اول از سمت راست ردیف پایین می بینید. حالا چقدر ناخواسته کفش و دوچرخه و ماشین از روی آن رد می شود تا فردا پس فردا کسی بیاید و اینها را جمع و تمیز کند...
نمیدانم چرا برای پلیس هلند بنز و یا هر نوع ماشین در خور پلیس نمیخرند؟ که یا با دوچرخه بیایند یا با اسب! وقتی هلند یک کشور در رفاه هست. البته می دانم. کمک به محیط زیست می کنند... و البته واقعیت پشت پرده گرانی بنزین و برق است...
اینها را شاید هرگز در رسانه ها نبینید و هیچ خبرنگاری به آن نپردازد. اما ماهواره های فارسی زبان خارجی خوراکشان پرداختن به هر خبری از این دست است اگر کوچکترین مقیاسش در ایران یا در یک جامعه اسلامی اتفاق بیفتد...
https://dutchreview.com/culture/8-things-know-kings-day-in-netherlands/
🌱مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
مرکز نوآوری مانا
فضای کار اشتراکی؛ ویژه بانوان
در هلند فضاهای کاری اشتراکی خوبی وجود دارد و بارها یک روز کامل در این فضاها بوده ام و کارهایم با کیفیت متفاوت جلو برده ام. قابل مقایسه نیست وقتی آدم از خانه بیرون می زند و در یک فضایی که همه با جدیت مشغول کار و درس هستند، کار و تلاش می کند با مثلا در خانه ماندن وقتی از سر تنبلی مانده ای و احساس کسالت و بی حوصلگی کردن و یا مشغول گوشی شدن یا مشغول تلویزیون شدن یا مشغول انجام هر کاری در خانه جز برنامه ای که آن روز برایش برنامه ریزی کرده است.
همانجا بود که آرزو کردم کاش بتوانم چنین بستری را در ایران هم راه اندازی کنم یا راه اندازی کنند. بعد که با دوستان ایران مطرح کردم با تعجب گفتند از این مراکز در ایران هم وجود دارد! وقتی چندین مرکز را بهم معرفی کردند، برایم بسیار جالب آمد که طراحی و چینش و ساختارش بعضا حتی از مراکزی که در هلند دیده بودم بهتر بود. و گاهی هم بسیار مشابه. اما معرفی یکی از این مراکز بیش از هر مرکزی توجهم را به خود جلب کرد. مرکزی که راه اندازش یک خانم است. وقتی جستجو کردم با یکی از صحبت های ایشان مواجه شدم که توضیح می دهد وقتی پس از فراغت از تحصیل وارد فضای کاری شد از حواشی محیط کار معذب بود و گاهی تمرکز هم برای با جدیت انجام دادن کار از بین می رفت. این شد که تصمیم بگیرد فضای کارش را خودش بسازد! فضایی که هم برای خودش باشد، هم بانوان زیادی را که مشتاق چنین فضایی هستند در خود جای دهد.
این خیلی خیلی موضوع مهم و بزرگی است. هم نمایش دهنده عزت نفس و اعتماد به نفس یک خانم ایرانی است و هم این نکته را یادآور می شود که اگر هدفی ارزشمند و دوست داشتنی در زندگی تعیین شود و همه توجه بر آن متمرکز شود، حتی کاری به این بزرگی شدنی خواهد بود. حال تصور کنید اگر این خانم با خود می گفت: نمی شود... نمی گذارند... نمی توانم... من کجا، چنین هدف و کار پر زحمت و پر هزینه کجا...
اما وقتی به قاعده از تو حرکت از من برکت ایمان داشته باشد، تمام است. حرکت... تو حرکت را آغاز کن، کمک ها از راه می رسد... هرچند وقتی اول ایده ات را مطرح کنی خیلی ها بگویند دیوانه شدی؟ نمی شود!
کار، سختی ندارد؟ اذیت ندارد؟ فشار ندارد؟ دارد... اما این فرصت و مجال عمر است و اینکه مشخص شود هر یک از ما به چه شکل از این فرصت و امکان استفاده می کنیم.
این را می گذارم در مقابل آن دختری که با هیجان بهم گفت دارم از کشور می روم... و وقتی گفتم چرا می روی؟ گفت چرا نروم؟ اینجا جای ماندن نیست. من اینجا آینده ای برای خودم متصور نیستم... ایشان دختری بود که در همین کشور در بهترین مدارس و بهترین دانشگاههای ایران تحصیل کرده بود. با امکانات همین کشور به این دانش و تخصص رسیده بود و حالا فقط به این می اندیشید که برود به دنبال آینده شخصی خودش... یعنی تا امروز کشور به من خدمت کرده... حالا احساس می کنم نمی تواند بیش از این به من خدمت کند و من می روم که کشوری دیگر به من خدمت کند...
بازدید از مانا، همین مرکز نوآوری مخصوص بانوان که با طراحی خاصش بسیار روح بخش و زنده بود، خیلی شیرین بود. میز کاری، محیط استراحت، مبلمان راحت، حیاط خلوت و حوض آب و فضای آزاد. اتاق ارائه، اتاق جلسات، کافه و آشپزخانه و ...
همه خانم بودند و از همه زیباتر فضایی برای مادران طراحی شده بود که از صبح تا عصر که مادر در حال کار است کودکانش هم نزدیکش در حال بازی و آموزش باشند و هر زمان نیاز باشد به راحتی به فرزندانش سر بزند و یا حتی ناهار را کنار فرزندانش بخورد... وای که چقدر شیرین و نشاط بخش بود و چه حس افتخار و تحسینی برایم داشت.
پیشنهاد می کنم اگر در تهران هستید. و خانم هستید. به این مرکز سری بزنید و البته بنا دارم فصل هایی از کار مشارکتی را به میزبانی این مرکز رقم بزنیم و امیدوارم هر روز پر برکت تر از دیروز به کار ارزشمند خود ادامه دهند.
جالب است که بدانید این مرکز بخشی را هم برای کارهای اشتراکی با آقایان جدا از مجموعه در نظر گرفته است. حتی اتاق های مجزای اجاره ای. یعنی حتی این امکان که همسری در همان مرکز کنار خانواده اش فعال شود فراهم است. اما بخش اصلی فقط مخصوص بانوان است. که با پوشش آزاد و در آرامش روان و تمرکز به کار خود بپردازند.
امید که این مراکز در کل کشور تکثیر شود و بانوان و جامعه از برکاتش بهره مند شوند. تبریک می گویم به بانوی راه انداز این مجموعه و همه دست اندرکاران جوان آن. در پناه خداوند موفق باشید.
می توانید از طریق پیوند زیر به سایت این مجموعه دسترسی پیدا کنید و با ثبت نوبت حضوری از مرکز بازدید کنید:
https://mana.center/
🌱مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
این صحنه ای از یک فیلم هالیوودی است که دیدم و بر اساس واقعیت ساخته شده.
داستان زنی است که با شوهر خود تصمیم می گیرند برای شاد سازی فضای مذهبی کلیسا به ترانه خوانی و سرود و نمایش عروسکی روی بیاورند. و از این طریق مردم بخصوص کودکان را، جذب دین خدا کنند. اما وقتی مشهور می شوند، به مرور هدفشون کسب پول و شهرت میشه تا هدایت انسانها.
کار به جایی میرسه که دست به هر عملی می زنن برای پول و ثروت و حتی خود خانم و همسرش به فساد مالی و اعتیاد و آلودگی اخلاقی و ... کشیده می شوند. آخر هم کارشون به رسوایی و دادگاه و زندان کشیده می شه و ثروت و قدرت و محبوبیت را هم از دست می دهند.
این دیالوگ اوایل فیلم هست وقتی کم کم در حال انحراف از مسیر هستند... در جلسه ای که دست اندر کاران برنامه تلویزیونی گذاشته اند مطرح می شود که کتاب مقدس به صراحت همجنس گرایی را ممنوع می کند اما اینها شروع به توجیه می کنند و می شود آنچه نباید بشود.
اینکه مردم غرب هم اول از مخالفت با کتاب مقدس خود شروع کردند. بخصوص سلبریتی هایشان، قابل توجه است. یعنی به صراحت امر خالق را با توجیهات و اهداف پشت پرده، کنار گذاشتند.
درس های بزرگی داشت این فیلم.
@ninfrance
برای دوستانی که پیگیری متن فوق را کردند.
The Eyes of Tammy Faye (2021)
چشمان تامی فای
زنی که با دغدغه معرفی دین با زبان هنر وارد میدان شد، اما غرق رسیدگی به آرایشش شد، برای همیشه شاد بودن و کار بیشتر برای پول بیشتر و زندگی در رفاه، اعتیاد به دارو پیدا کرد و در نهایت درگیر فساد مالی و اخلاقی با همسرش در جامعه شد...
توجه شود که فیلم مناسب کودک و نوجوان نیست.
@ninfrance
نشستهام بنویسم که خوش به حال خودم...
هرچی میگذرد اعتقادم، علاقه ام و ارادتم به دین عزیزم اسلام و آموزشهای ناب امامانم بیشتر میشود...
شنیدم پسر بازیگری در آمریکا برای اینکه خود را شبیه پسر خوانندهای در کره بکند، ۲۲ عمل جراحی بر صورتش انجام داده و آخر هم کم آورده بدنش و مرده...
و من فکر میکنم... فکر میکنم که چرا بازیگران و خوانندگان به شکلی ابراز وجود میکنند که مغز و فکر و روح جوانان زیادی را تسخیر و اسیر خود کنند؟
این در حالی هست که به ما یاد میدادند که در آداب اجتماعی دین اسلام این است که نه باید چهرهای نامرتب و لباسی پاره و بهم ریخته بپوشی که جلب توجه کنی و نه، لباسی چنان خاص، متفاوت و پرهزینه بپوشی که باز از این طریق حسرت و اسارت دیگران را به خود جذب کنی...
نوجوانی را با این داستانها سپری کردیم که پسر زیبای جوانی در مسیر دختری بود که داشت با همسر جوانش از مقابل او عبور میکرد و در این حین حواسش به زیبایی این مرد جوان افتاد! مرد جوان ترسید و سریع موی خود را بهم ریخت، روی خود را برگرداند و وقتی مورد سوال دوستش قرار گرفت، گفت: نکند آن دختر مهرش به همسرش کم شود و متوجه من گردد..
یا آن مرد جوانی که ایام جنگ، وقتی دچار دردسر شده بود از تک لباسی که داشت که وقتی میشست لباس دیگری نداشت. با دوستش به خرید رفت و دقیقا همان لباس با همان رنگ را مجدد خرید و وقتی با اعتراض دوستش مواجه شد. گفت: اینطوری هر کدام را بپوشم در و همسایه تصور می کنند همان یک لباس است. ولی اگر دو رنگ و شکل متفاوت بپوشم شاید کسی نداشته باشد و غصه بخورد...
تا این حد دغدغه دیگران را داشتن...
این فرهنگ برگرفته از معارف دین ماست که در هر حال حق نداری حواس دیگران را به خودت پرت کنی. دلی را اسیر خودت کنی با نوع پوشش و آراستن خودت. جانب اعتدال را رعایت کن. افراط و تفریط نکن. جلب توجه نکن. بگذار همه آزاد باشند در اجتماع و کسی درگیر کس دیگر نباشد و ذهن و دلش متوقف نشود بر تو...
اما عرصه بازیگری و خوانندگی کارش همین جلب و جذب و سحر مخاطب است برای کسب شهرت و ثروت بیشتر...
خود این افراد از همه اسیرتر هستند که باید باب میل کارفرما و جذب مشتری بیشتر، هرچه به آنان دیکته میشود را عمل کنند تا بر سر کار بمانند.
روزی گروه گروه موج موج، گرایش به آدابی پیدا خواهند کرد که ایشان را از باتلاقی که تمدن غربی برایشان به ارمغان آورد نجات بخشند... باتلاقی که عمل کنندگان به دستورات و توصیههای دین اسلام، اصلا تجربهاش نمیکنند که فکر نجات از آن باشند.
به امید بیداری و تحول عمیق همه...
خوش به حال ما که دین نورانی و همه چی تمام اسلام محمدی به ما رسید...
🌱مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
خیلی این تصویر توجهم را جلب کرد. برگشتم و عکس گرفتم. شاید باورش سخت باشه اما کم کم برخی مانکنها هم با پوشش روسری دارن ارائه میشن در هلند 😊
چرا؟
چون مشتری و متقاضی حجاب اسلامی و روسری هر روز داره بیشتر میشه...
فروشگاه H&M در هلند
🌱مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
بعد از بیش از ۷ سال زندگی در خارج از ایران...
بعد از صحبت خصوصی و درددلی با بچههای داخل و خارج ایران و باخبر شدن از شرایط زندگیشان، دیگر کامل برایم ثابت شده است که کسی که حالش خوب نباشد هیچ جای دنیا حالش خوب نیست. داخل و خارج ایران ندارد. به تظاهر کردن هم نیست. کسی که هدف و برنامه و همت و پشتکار نداشته باشد، نبود بستر مناسب فقط یک بهانه است.
تا این چند سال در مقام مقایسه، دوستانی را در ایران دیدم که هم با جان و دل کار می کردند و هم به لحاظ مالی در همین دوران چند سال اخیر درآمدهای ویژه هم نصیبشان شده. بر مبنای داشتن هدف و برنامه و همت و تلاش. دوستانی را هم دیدم که در خارج از کشور به بسترهای خوب موفقیت هم دست پیدا کردند اما همچنان حال و خروجی خوبی از زندگی ندارند. این دسته افراد وجه مشترکی داشتند: هدف و برنامه و همت و تلاش مستمر نداشتند. عوامل بیرون از شخصیت خود را مقصر میدانستند و همیشه یک روحیه طلبکاری از پیرامون خود در آنها موج میزد.
آنهایی هم که خارج از ایران به موفقیت دست پیدا میکنند می بینید که بیش از ایران مجبور به تلاش شدند و به این نتیجه رسیدند که جز تلاش دمادم شخصی راهی برای دستیابی به اهداف و آرزوها و موفقیت در این دنیا ندارند. فرصتها برای همه هست اما همه به اندازه مفید از آن استفاده نمیکنند.
🌱مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
گاهی برخی پیامهایی میدهند...
ما پیرو آن پیشوا و مقتدایی هستیم که در توصیههایش فرمود:
اگر کسی به تو بگوید: اگر یک کلمه بگویی ده تا میشنوی، به او بگو: اگر ده کلمه بگویی، یکی هم نمیشنوی!
و کسی که تو را ناسزا گوید، به وی بگو: اگر در آنچه میگویی راست میگویی، من از خدا میخواهم تا از من درگذرد؛ و اگر در آنچه میگویی دروغ میگویی، پس من از خدا میخواهم تا از تو درگذرد.
و اگر کسی تو را بیم دهد که به تو فحش خواهم داد و ناسزا خواهم گفت، تو او را مژده بده که من دربارهٔ تو خیرخواه میباشم و مراعات تو را مینمایم...
سلام بر شما و پدران و فرزندان شما امام صادق عزیزم، که یکپارچه نور و علم و عمل و اخلاق بودید. کاش بتوانیم به سیره شما عمل کنیم. دعایمان کنید.
🌱مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
شاید باورنکردنی باشه ولی مقابل یک طلافروشی در #هلند با این پلاکهای طلا مواجه شدم!
«الله» و «موسی بن جعفر»...
🌱مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
دعوت به حضور در یک کانال جدید
از دوران نوجوانی توجهم به پوششم جلب شد و شروع به تفکر و مطالعه در این خصوص کردم و از تجاربی که از اطرافیان مانند رفقایم و داستان هر یک در زندگی شان به دست آوردم، مرا به این نقطه رساند که پوشش برای یک دختر و یک خانم، هم یک مهارت فردی است و در دایره رشد شخصیت می گنجد و هم یک دستاورد است که باید با تحقیق و تفکر و تجزیه و تحلیل عقلانی به دست آورد.
من از یک زمان احساس کردم این مهارت فردی را کسب کرده ام و تمایل و اشتیاق عمیقی دارم که به دیگران هم آموزش بدهم؛ چون برکات و نتایج آن را در زندگی خودم و بسیاری افراد دیده بودم.
اینگونه شد که در تمام سالهایی که در ایران بودم در جمع های صمیمانه یا سر کلاس درس مدارس و یا در مجالس و محافل مختلف در خصوص بانوان و و به شکل مجزا و مشخص درباره پوشش دختران و زنان، سخنرانی و تدریس داشته ام.
درباره چرایی پوشش، آثار و نتایج پوشش و تنوعی از بحث ها که به عنوان نقد و مخالفت به موضوع پوشش بود.
این سالها گذشت تا اینکه دست تقدیر مرا راهی غرب و تجربه زندگی در اروپا کرد، مشاهدات و تجارب بی واسطه ام در دنیای غرب و ورود به تحقیق بیشتر در خصوص راه رفته غرب درباره بی تفاوتی نسبت به این مهارت مهم و دستاورد تاثیرگذار در سرنوشت و آینده یک انسان از جنس زن، دست و فکر مرا پُرتر کرد و تصمیم مرا برای این آموزش و انتقال این تجربه بیشتر.
دست من به فیلم هایی از دخترهایی رسید که تجارب خود از بی پوششی و دست و دلبازی در روابط آزاد خود را می گفتند و خروجی آن را. دخترانی در سراسر جهان بعد از محجبه شدن و استدلال هایی که می آوردند و مشاهداتم از سرعت محجبه شدن دخترانی که در سطح شهر می دیدم که آمار آن نسبت به گذشته بسیار چشم گیر بود.
این مساله و دغدغه و علاقه و اشتیاق باعث شده تا امروز در این خصوص فعال باشم و به تدریس و آموزش و پاسخ به سوالات و نقدهای افراد مختلف مشغول. اما نوع نگاهم و سبک استدلالم قوی تر باشد و نمونه و مصداق و مثالم زنده تر و بیشتر.
جمع این همه سال تحقیق و مطالعه و فعالیت، حجمی از مطالب خوب و مفید و کاربردی شده که به نظرم رسید همه را در قالب یک کانال مستقل در اختیار عموم افراد قرار دهم که مانند یک منبع و مرجع، محل رجوع علاقه مندان به این موضوع باشد که بتوانند به شکل نظام مند از محتوای آن بهره ببرند و در هر جا که مورد نیاز است مورد استفاده قرار دهند.
همچنین برای افرادی که خودشان در مرحله تحقیق در خصوص پوشش و حجاب زن در ایران و جهان هستند بستری مناسب باشد که بدون دخالت و نظر شخصی دیگران، فرصت مطالعه و تحقیق و تفکر داشته باشند و در صورتی که نقد و سوال و شبهه ای دارند بستری برای طرح پرسش و بیان مساله و ان شا الله دریافت پاسخ آن داشته باشند.
امید که این حرکت که از صمیم قلب آغاز شده است و هدفش رساندن مطالب منطبق با واقع و فرصت تفکر آزاد به افراد جهت انتخاب بهترین سبک زندگی است مورد توجه خداوند قرار بگیرد و از این راه به این حرکت برکت و نور ببخشد که در دل های آماده به این پذیرش قرار بگیرد. آرزویم باخبر شدن از حال هر یک نفری است که این مهارت را آموخته و این دستاورد را از آن خود کرده است.
🌱مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
پیوند پیوستن به کانال جدیدم با نام «حجاب جهانی»
@hejabjahani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این معمول هست در هلند؟
بله :)
روز به روز تعداد محجبه ها بیشتر میشه، چون دختران و زنان در غرب کم کم در حال فهمیدن هستند که دست و دلبازی مایه طعن و تحقیرشون میشه در بلند مدت...
ظاهرا یه جمع رفقا بودن. جشن گرفته بودن☺️
🌱مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
تا انتهای افق
این معمول هست در هلند؟ بله :) روز به روز تعداد محجبه ها بیشتر میشه، چون دختران و زنان در غرب کم کم د
علت گرایش به اسلام و سرعت گرایش به اسلامخواهی، وجود مهاجران مومن در غرب هست. حوادث و عوامل مختلفی که باعث مهاجرت ترکها، عربها، افغانها، هندی ها، پاکستانیها و ایرانیهای مومن، به این کشورها شده، هر چند در ابتدای امر به نظر به نفع این کشورها شده که نیروی نخبه و زبده این کشورها را جذب خود کنند اما در دل این نیروها کسانی هستند که فرهنگ و ایمان و اعتقادشان از آنها تفکیک ناپذیر بوده و هر روز موثرتر اثرگذاری خود را به نمایش میگذارند.
حتی تاثیر شیعه بر سنی، نزدیک تر شدن شیعه و اهل سنت به هم در این کشورها هم دیدنی است.
دوست پاکستانی با خنده میگفت در خانواده ما شیعه خیلی آدم بدی است... اما به نظر اینگونه نیست. هیچ از اربعین و امام حسین نه شنیده بود نه دیده بود. و شناختی نزدیک به صفر و فقط کینهای که نمیدانست از کجا و چرا شکل گرفته اما هر روز با این دوستیها و رفت و آمدها در حال رنگ باختن است...
و در این میان هرچند تنوع گرایش به گروههای مختلف اسلام بالاست اما نکته جالب و مشترک برای بانوان انتخاب پوشش است. شیعه و سنی و... ندارد.
از نزدیک آشنا شدن با زندگی این افراد و مقایسه با زندگی پوچ و تو خالی دنیای امروز و شکستهای متنوع روحی، اخلاقی و شخصیتی خودشان، خروجیاش پذیرش و گرایش به اسلام و معارف و احکامش هست. شاید این قابل درک نباشد که مگر فاصله چقدر است. اما بیشتر توضیح خواهم داد که دنیای منهای خداوند چه شکل و شمایلی پیدا میکند و چه خلاءهای عمیقی میسازد. و عموم غربیها خبر ندارند دنیایی غیر این هم هست تا اینکه با اسلام و کشورهای اسلامی و انسانهای خوب و متفاوتش آشنا میشوند. آن گروه مسلمان حقیقی.
فیلمهای مستند زیادی در این خصوص از این افراد که به اسلام و قوانینش گرایش پیدا میکنند موجود است. بخصوص وقتی دلایلش را ذکر میکنند که ان شاء الله به مرور در این کانال و بخصوص کانال «حجاب جهانی» قرار خواهم داد.
توجه شود که خیلی فرق نمیکند افراد در غرب یا شرق یا حتی داخل خود ایران باشند. اگر با زندگی مومنانه از نزدیک آشنا نباشند، تصویرهای غلط رسانهای یا رفتار برخی دیندارنماها، ایجاد فاصله عمیق، دوری و حتی کینه ایجاد میکند که محصول عدم دوستی و رفاقت و باز بودن باب گفتگو و رفت و آمد خداپسندانه است.
🌱مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
دبیرستانی بودم که با حاج احمد متوسلیان آشنا شدم، در میان خاطرات ایشان با شهید محمود شهبازی آشنا شدم... دوست صمیمی هم بودند. با هر کدام آشنا میشوی با جهانی ملکوتی آشنا شدهای... واقعا چه کسانی بودند ایشان...
حاج احمد لقب «مهاجر» را به او داده بود
و اینگونه شد که من هم نام «مهاجر» را به امانت گرفتم...
تا چه قبول افتد و چه در نظر آید...
پیشنهاد میکنم کتاب «راز نگین سرخ» و همین کتاب مهاجر را بخوانید.
هرجا از شهید محمود میپرسیدند سمت و مقامت چیست؟ میگفت: چه فرقی میکند؟ مهم این است که بنده خوبی برای خدا باشیم...
وقتی شهید شد، تازه خانوادهاش فهمیدند که بوده و چه سمتی در جبهه داشته! تصور می کردند در سپاه کارگری میکرده...
امروز ۲ خرداد، مصادف بود با سالگشت روزی که مقدمات فتح و پیروزی خرمشهر با مجاهدتش فراهم شد و با دلی آرام و قلبی مطمئن «عند ربهم یرزقون» شد...
🌱مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
همیشه فکر کردهام که امیرکبیر در چه زمان و دورهای امیرِ کبیر شد!
در دورانی به غایت سخت...
در دورانی که دخالت کشورهای خارجی و بیکفایتی مسئولین زیادی در داخل ایران موج میزد.
بینظمی و بیبرنامگی و ضعف امنیت داخلی و نبود برنامههای علمی فرهنگی و...
در دورانی که تک و تنها بود... نشانش هم همان شد که اجماع کردند برای حذفش از سیاستمداری و اداره کشور و حتی به این هم اکتفا نکردند و در سرزمین خودش ترورش کردند...
اما جالب است که نگفت این مملکت دیگر درست بشو نیست. یا من یک نفری چه کاری از دستم مگه بر میآید؟! یا اینها لیاقت وجود مرا ندارند و من بروم خارج جایی که قدر من را بدانند...
بجای فرو رفتن در نقش قربانی، تلاشها کرد برای ارتقا شخصیت و تخصص خودش. بدون وجود امکانات مالی و اعتباری خانوادگی و اجتماعی.
امیر کبیر برای همهٔ غرزنهای ناله کنِ بیهدف و انگیزه با بهانه همیشگی شرایط بیرونی، میتواند الگو و اسوهٔ بزرگی بشود.
امیر کبیر این مرد بزرگ تاریخ ایران، که برای همه قابل قدردانی و احترام است، راه هر بهانهای را برای نداشتن هدف و برنامه، تلاش جدی نکردن و اثرگذاری نداشتن بر همه بسته است.
امروز که شرایط از هر نظر هزار برابر بهتر از گذشته تاریخ ایران است. کارها میشود کرد...
زمان نسبی است. همه ۲۴ ساعت زمان داریم اما یکی میشود امیرکبیر که در سه سال چه کارهای بنیادینی میکند.
جالب است که دغدغه رشد جوانان ایرانی را داشته و استدلال و ایده جالبی داشته. می گفته بجای اینکه ۲۰ نفر از جوانانمان را هزینه کنیم و بفرستیم خارج، ۲۰ متخصص خارجی بیاوریم و استخدام کنیم که ۲۰۰ جوان ما را در داخل کشور آموزش دهد!
چقدر انسان با برخی انسانهای دیگر در خصوص طرز فکر میتواند متفاوت باشد!
یعنی هم جوانان را در کشور حفظ کند. هم وقتی تو استادی را استخدام میکنی عزت با دانشجوی تو در وطن خودش است. اما وقتی دانشجوی تو به خارج میرود عزت و اعتبار برای آن کشور و آن استادان است... اعتماد به نفس کدام جوانان بیشتر میشود؟
تک تک ما هم میتوانیم برای ثبتِ ناممان در تاریخ ایران و جهان، کاری کنیم و البته که نیت، ثبتِ نام نیست. یعنی فرصت داریم کارهای بزرگ و ارزشمندی برای آب و خاک خود کنیم که ارزش بخاطر سپاری ما را داشته باشد.
برای عزت و تعالی و سربلندی کشوری که نان و نمکش را خوردیم تا رشد و نمو کنیم، خط و نشان نکشیم، دائما معترض نباشیم، با ادای روشنفکری، نقدها و بررسیها نکنیم اما عملا هیچ خروجی و دستاورد ارزشمندی برای میهن خود نداشته باشیم. طلبکار نباشیم. وظیفه شناسی کنیم. بگوییم من هم جنسی از جنس امیرکبیرِ زمان خود خواهم شد...
خواهش میکنم زمان بگذارید و کل صفحات پیوند زیر را بخوانید. فهرست کردن کارهای بزرگی که این مرد با عظمت در ایران کرده، قابلیت حتی فهرست سازی در این فضا را ندارد.
امیرکبیر - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/امیرکبیر
🌱مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
امیرکبیرهای کوچک
حالا گوشه کنار این سرزمین پر شده از امیرهایی که با جدیت برای رفع مشکلات کشورشان در حال تلاش هستند. و صف خود را از کسانی که در ژست قربانی مدام نق می زنند و غر می زنند و ناله می کنند جدا کرده اند.
این مدتی که ایران بودم برایم بسیار جای شگفتی، هیجان و تحیر داشت که جوانانی با چه شاخص هایی با جدیت هرکدام در مرکزی در حال فعالیت هستند...
خب می دانیم که غالبا اینها رسانه ای نمی شوند. عموم هیجان اخبار ذکر نکات منفی است. اما خبرهایی در راه آینده ایران است که به دست امیرکبیرهای زیادی در حال تحقق است.
حتی با چندین مرکز و سایت و مجموعه آشنا شدم که در حال جذب افراد متخصص برای فعالیت مشترک بین ایران و سایر کشورها هستند. بی حاشیه های سیاسی و طمع های اقتصادی. فقط و فقط برای کشور. یا افرادی که همین الان در حال انجام پروژه های متعدد بین المللی هستند بدون اینکه از سن و سال زیادی برخوردار باشند و این جای شگفتی دارد.
به نظرم همچنان کانال خوش خبر و کانال های مشابه که فقط دستاوردها را رسانه ای می کند دنبال کنید و البته بدانید خیلی اخبار الان رسانه ای نخواهد شد و در آینده یک به یک شما در جریان آن قرار خواهید گرفت.
https://eitaa.com/joinchat/3193438243C5161aeab75
می دانم بسیاری از شما که در حال خواندن این متن هستید جزء همین گروه ها هستید. با قوت و قدرت و بی توجه به تلاش عجیب افراد برای اعلام ناتوانی و ضعف، کار خود را پیش ببرید که خداوند در کتاب آسمانی اش به ما وعده داده است هرکس در مسیر حق و درست، جهد و کوشش کند، این من هستم که راهبری آنها را به دست می گیرم. و من بهترین هدایت کننده هستم و بهترین یاری کننده. نعم المولی و نعم النصیر...
🌾مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه و هلند
@ninfrance
من، یک خانم مسلمان ایرانی هستم که مینویسم...
🌾مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
شناختش با یک نوجوان و جوان چه میکند؟
من نوجوان بودم که کم کم با #امام_خمینی آشنا شدم. به معنی اینکه بیشتر به ایشان فکر کنم که چه کسی بودند و چه کردند. دنبال بازیهای کودکانه بودم که بزرگواری در خانواده، ما را کنار هم نشاند و از امام گفت... از افکار و اهداف ملی و فراملیاش و از نسلی که به واسطه فقط شناخت او کوبیده شدند و از اول ساخته شدند... داخلی و خارجی.
هر قدمی که در شناخت ایشان برداشتیم برایمان شخصیت ساز شد. هر کتابی در معرفی شخصیت ایشان و سیر و سبک زندگی ایشان شنیدیم، برایمان شخصیت ساز شد. هر کتابی از آثار و نوشتههای ایشان خواندیم، برایمان شخصیت ساز شد. هر متنی از سخنرانیها و نامههای ایشان خواندیم، برایمان شخصیت ساز شد.
من فکر میکنم بعد از خواندن و شنیدن و فهمیدن امام خمینی، چیز دیگری شدم. مثلا به خاطر دارم از کودکی -بزرگانه- تصمیم گرفتم گناه نکنم که ارادهام سست نشود. (تا چه حد موفق بودم بحث دیگری است)، موسیقی گوش ندهم که از جدیت نیفتم. آموختم که باید عزت نفس داشته باشم و خودباور باشم و هرگز دلسرد نشوم چون برای مومن به خدا و شاهد و ناظر بودنش دلسردی معنا ندارد. آموختم اخلاق الهی خیلی عمیق است و اگر خودسازی کنم می توانم زندگی خود و دیگران را بسازم. آموختم انسان قدرتی الهی دارد که می تواند تمام قدرت های غیر الهی را شکست دهد.
من فکر میکنم، بعد از شناخت امام خمینی و آموزه هایش، انسان شدم. پر از انرژیِ «ما می توانیم». پر از احساس مسئولیت؛ فردی و اجتماعی. دینی و سیاسی. آموختم باید کمک کنیم دیگران هم بیدار شوند و بدانند که می توانند. پر از حس غرور و درسگیری و نشاطِ «الحمدلله که به خداوند ایمان داریم و شخصیتهای الگو در زندگی ما کسانی مثل امامان معصوم شیعه هستند».
من بعد از شناخت امام خمینی و گذراندن آموزههای ایشان، اعتماد به نفس پیدا کردم که ظرفیت یک زن تا چه حد می تواند بالا و والا باشد، که در زندگی خود و دیگران تأثیرگذار باشد. اصلا یک بانو بودن یعنی چه و چه قدرتی دارد، اگر عمرش و زمانش صرف مسائل پیش پا افتاده دنیایی زنانه نشود.
خب اینها و هزاران مورد دیگر که این فضا گنجایش بیان آن را ندارد از منِ نوعی، چنین چیزی میتواند بسازد. یا جهت میدهد که تلاش کنم از خود بسازم. چون افق و آرمان و ظرفیت را نشان میدهد. و باور میبخشد که بخواهی میتوانی...
معلوم شد چرا نباید نوجوانان و جوانان یک سرزمین و سایر سرزمینهای جهان، امام خمینی را بشناسند و از او الگو بگیرند؟
بشتابید به شناخت ایشان. نوجوانان و جوانان؛ خانم ها و آقایان؛ مراجعه کنید به متن های سخنرانی و نامههای ایشان که در کتبی با عنوان «صحیفه نور» به چاپ رسیده و مراجعه کنید به کتبی که آثار ایشان است. مثل کتاب «شرح چهل حدیث» ایشان که ما کانالی برای یادگیریاش به راه انداختیم @Chelhadisemam، «شرح جنود عقل و جهل»، «آداب الصلوه» و «اسرار الصلوه»، کتاب «ولایت فقیه» ایشان و «شرح دعای سحر» ایشان «دیوان اشعار» ایشان و ...
بعد از یک سال که طبق یک برنامه منظم این مطالب را خواندیم و آموختیم بیایید با هم به بحث بنشینیم که چه بودیم و چه شدیم؟
متنها و محتواها سنگین است؟ اشکالی ندارد. به خود و فهم خود فشار بیاوریم و ادامه دهیم؛ هر آنچه بفهمیم عالی است برای ساخته شدن بخشی دیگر از شخصیتمان.
ما نباید معطل کسانی بمانیم که حوصله یا ظرفیت درک چنین شخصیت بزرگ و تأثیرگذاری را ندارند. ما مگر چندبار فرصت استفاده از عمر و حیات در این دنیا را داریم که بر اساس نظر آدمهایی که اگر به زندگی خودشان سری بزنیم چیز درسآموزی پیدا نمیکنیم اعتماد کنیم و خود را از شناخت چنین الگوی بزرگ و جامعی محروم کنیم؟
کارهای مهمی از دست ما بر می آید اگر شبیه «او» فکر کنیم و عمل کنیم. مثلا کافی است شبیه او به خدا «ایمان» داشته باشیم و شبیه او «امیدِ» تغییر و تحول بنیادین خود، جامعه و جهان را داشته باشیم. عملکرد ما اینگونه زمین تا آسمان تغییر خواهد کرد و اینچنین کارآیی و اثربخشی ما در ارتفاع و قطر و عمق، زیر و رو خواهد شد...
🌾مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
باید کتاب خواند. زحمت کشید. مطالعه کرد...
در کانال «منِ بابرنامه» ام، @manebabarname آموزش دادهام چگونه با برنامه میشود حجم بالایی مطالعه داشت. به راحتی.
خب دوستانی پیگیری کردند چه کتبی بخوانیم. کتبی که الان دم دستم بود را ارسال کردم. باید با حوصله وارد عرصه #خمینی_شناسی شویم. با کتاب «سه دیدار» شروع کنید. سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما میآمد...
این کتاب که داستانوار به معرفی امام پرداخته بینظیر است...
ابتدای کتاب به نقل از امام آمده که:
«ایران موجودیست الهی که بر بال فرشتگان نشسته است»...
وقتی با دوست ایرانی در بلژیک نشست و برخاستمان زیاد شد، بعدها فهمیدم به محض آمدن به ایران این کتاب را تهیه کرده... دست نوشتهاش را که در ابتدای کتاب اتفاقی دیدم، خیلی حس خوبی داشت. ان شاء الله در پست بعدی ارسال میکنم.
🌾مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
دست نوشته دوست ایرانی بعد از بازگشت از بلژیک...
« خدا کند در این کتاب چیزی پیدا کنم تا مرا... روح خسته مرا انگیزه بدهد... برای سرباز خدا شدن... برای سرباز روح الله شدن...
حالا برایم پیام فرستاده از دوست بلژیکیاش که تصویری از امام فرستاده و نوشته: ما مرده بودیم امام ما را زنده کرد...
بعد هم گفته: پدرم با خواندن آثار و سخنان امام سالها پیش شیعه شد...
🌾مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
گفت: استاد ما سر کلاس گفته است که زمان شاه هم اعتراض و حضور در خیابانها بود اما کسی را نمی کشتند...
متحیرم از بیخبری دانشجوی جوان کشورم که از تاریخ شصت ساله کشور خودش هم خبر ندارد. و خشم غریبی از استادی که چنین به راحتی تحریف تاریخ می کند و با حرف هایش ممکن است سرنوشت انسانهایی را تغییر دهد که هر بلایی سرشان بیاید به گردن او هم تا همیشه خواهند نوشت. یقین دارم در همین دنیا خداوند جواب این دروغ ها و تحریف های ناجوانمردانه را میدهد. دنیایی بعدی که بماند.
در ایام ۱۵ خرداد هستیم. سالی که مردم قم و تهران و ورامین و... در اعتراض به زندانی کردن امام خمینی در سال ۴۲ حرکت کردند و صرف اعتراض به رگبار بسته شدند...
به آن جوان دانشجو گفتم: واقعا تصور می کنی حرف استادت درست است؟ به مزار شهدای شهرها که می توانی سر بزنی؟ برو و تاریخ شهادت و علت شهادتشان را یک به یک بررسی کن. ببین به چه شکل از دنیا رفته اند. کتاب تنها گریه کن را خوانده ای؟ بخوان... این کتاب و کتب زیادی که داستان انقلاب را مردمی مستند روایت می کند. از زبان پاک ترین انسانها که در ایمان به روز حساب و صداقت و راستگویی و حفظ امانت شهره هستند. نه از زبان کسانی که ظاهر و باطنشان و فلسفه کارشان فریاد می زند که شغلشان دروغ سازی و تخریب و تضعیف است. شغلشان خیانت به کشور و ملت و سرزمینشان برای امرار معاش خصوصی شان یا برای ثروت اندوزی فردیشان است.
آرزو دارم روزی مدیریت محتوایی مدارس، معلمان و اساتید سرزمینم در دستانم باشد. لازم و ضروری است که تاریخ واقعی و آنچه حقیقتا رخ داده به دست همه برسد...
چند پیوند زیر شرح واقعه ۱۵ خرداد به عنوان نمونه جهت مطالعه اجمالی معرفی شده است:
https://fa.wikishia.net/view/%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%85_%DB%B1%DB%B5_%D8%AE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF
https://fa.wikifeqh.ir/%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%85_%DB%B1%DB%B5_%D8%AE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF
http://www.imam-khomeini.ir/fa/c504_2692/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C_%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87/%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%A7%D8%AA/%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%D9%87_15_%D8%AE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF1342
🌾مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
فیلم «چشم عقاب»،
Eagle eye
از خاصترین فیلمهایی بود که دیدم و بسیار پر تفسیر...
این فیلم سال 2008 ساخته شده! به نظر دیدن آن لازم و جالب باشد برایتان.
داستان یک هوش مصنوعی که به دست آمریکاییها ساخته شده ولی از کنترل خارج میشود و به تشخیص خود، انسانها را برای اهدافی که درست تشخیص میدهد کنترل و هدایت میکند.
این هوش مصنوعی که برای دولت آمریکا و منافع آن طراحی شده، پس از خارج شدن از کنترل، با همه دادهها، به این نتیجه میرسد که عامل اصلی تمام مشکلات کشورشان و جهان، دولت آمریکا و مسئولین رده اول حکومت هستند و با هدایت کامپیوتری تصمیم به از بین بردن تک تک آنها میگیرد...
هرچند طبیعتا گرایش فیلم به نفع آمریکاست (نابودی این هوش مصنوعی)، اما اصل داستان بسیار جالب است و خبر از آینده واقعی جهان به نظر میدهد.
از همه بخشها جالبتر نام این هوش مصنوعی است... حتما فیلم را ببینید و از شنیدن نامش تعجب کنید ☺️
خلاصه که در بسیاری از فیلمها و انیمیشنها نشان میدهند که در نهایت هوش مصنوعی ( شاید آن موجودیتی در جهان که عاقل مانده و مقابل زیادهخواهی های آنها ایستاده و خام تظاهر و دوروییهایش نشده و از حقیقت و باطن آنها با خبر است) عامل نابودیشان میتواند بشود و به شکلی خواهد شد...
🌾مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
برسد به دست آقای خامنهای...
ایرانیتر از همه ایرانیها در طول تاریخ پیدایش حکومت و مرز جغرافیایی در سرزمین پارس...
به بهانهی سالگشت انتخاب شما به رهبری ایران مینویسم...
قسمت اول
من، تاریخ خوانده هستم. و به اندازهی کوچک خودم، دنیا دیده.
من، تاریخ ایران را خواندهام. از زمان سرزمین مادها، پارسها و پارتها...
من، جز تاریخ جهان، تاریخ پادشاهان ایران را خواندهام؛ از کوروش و داریوش و انوشیروان و خسروپرویز تا نادرشاه و شاه عباس و کریم خان زند با لقب وکیل الرعایا!...
من، تاریخ دویست ساله اخیر ایران را خواندهام...
و آن سالهای پایانی نظام پادشاهی ایران...
من، آنچه در ایران در دوره رضاخان و پسرش گذشته خواندهام. در کتب مختلف به زبانهای مختلف...
و پس از آن...
من، زندگی امام خمینی را خواندهام و شیوه رهبری و حکومتداریاش و شأن و شخصیت و هویتش.
و بعد شما... من تاریخ زندگی شما را خواندهام. با تنوعی بالا...
من، بیست و چند سال سخنرانیهای شما پس از رهبری را گوش دادهام. با دقت و فکر خواندهام...
با جرأت و اعتماد به نفس و اتکا به اعتقاداتم میگویم: بعد از امام خمینی، ایرانیتر از همهی ایرانی ها شما هستید. پادشاه تر از همه پادشاهان ایران، شما هستید. خدماتی که شما به ایران کردهاید مثل و مثال دیگری جز امام خمینی ندارد.
آقای خامنهای، رهبر فرزانه ایران؛
فقط شما هستید که از قدرت خود سوء استفاده نکردهاید. فقط شما هستید که چون تمام پادشاهان ایران، برای قدرت و ثروت نجنگیدید. برای شهرت و محبوبیت دست به رفتارهای رایج، جهت عوام فریبی نزدید. فقط شما هستید که سفرهای تفریحی ندارید. فقط شما هستید که از همسر و دخترانتان استفاده ابزاری نکردید. فقط شما هستید که نگذاشتید فرزندانتان دیده شوند و صاحبان مقام و منصب و شهرت و قدرت. فقط شما هستید که دغدغه دین و دنیای مردم را با هم در عالی ترین درجات دارید. فقط شما هستید که به نحو احسن وظیفهای که به گردن دارید را هزاران بار بیش از حد انتظار به انجام رساندهاید. فقط شما هستید که مردم را تحقیر و تضعیف نکردید و هرگز از ایشان بدگویی ننمودید.
در این تمدن ۲۵۰۰ ساله تشکیل حکومت در ایران، بین تمام پادشاهان این سرزمین، فقط شما هستید که نظام طبقاتی را بی اعتقادید، حرم سرا ندارید و بدون کاخ و برج و مراکز تفریحی اختصاصی هستید. فقط شما هستید که بجای سر زدن و چشم درآوردن و زبان از حلقوم بیرون کشیدن که عرف تنبیهات و جنایات پادشاهان سرزمینم بوده، سالانه و بارها، آسیب زنندگان به حیثیت و آبروی فرهنگ و اقتصاد و سیاست یک کشور را شامل عفو عمومی کردید. فقط شما هستید که جنگهای متجاوزانه به سرزمینهای مجاور نداشتهاید که هیچ، برای استقلال آنها و افتادن حکومت دست مردم آن سرزمینها تلاش کردهاید. فقط شما هستید که در سرزمینهای مختلف همسایه و غیر آن، علاقهمند و معتقد و فدایی دارید...
در میان تمامی پادشاهان ایران، فقط شما هستید که در حوزههای مختلف علمی و معرفتی سرآمد علما و دانشمندان زیادی هستید. فقط شما هستید که آنقدر کتاب خواندهاید که از شماره خارج است.
فقط شما هستید که تحمل شکنجه و تبعید داشتید و خم به ابرو نیاوردید و هرجا رفتید منشا خیر برای ایران و ایرانی شدید. فقط شما هستید که اهل انتقام نبوده و نیستید. فقط شما هستید که خودتان را خرج ایران کردید نه ایران را خرج خودتان...
فقط شما هستید که هرگز از ما مردم ناامید نشدهاید. فقط شما هستید که معنای مقاومت را در کلام و عمل به ما ثابت کردید. فقط شما هستید که جانانه از زبان فارسی حمایت کردید. فقط شما هستید که دغدغه دارید و آرزو دارید که با همت همین جوانان ایرانی، روزی زبان علم دنیا، زبان فارسی باشد!...
ادامه دارد...
مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
برسد به دست آقای خامنهای
ایرانیتر از همه ایرانیها در طول تاریخ پیدایش حکومت و مرز جغرافیایی در سرزمین پارس...
به بهانهی سالگشت انتخاب شما به رهبری ایران مینویسم...
قسمت دوم
فقط شما هستید که اگر مسئولین کشور خطایی عمدی و سهوی کردند عذرخواهی کردید و دل سوزاندید. فقط شما هستید که بعد از امام، بی تظاهر، به شکل جدی و سختگیرانه، ساده زیست هستید و جانانه اهل تهجد و عبادت و ارتباط عمیق با خداوند و اهل بیت و معنویت هستید. فقط شما هستید که از مسلمان و مسیحی و کلیمی در کشور تقدیر می کنید و متواضعانه و خاکسار پا به منزل خانوادههای شهید داده در راه ایران میگذارید.
فقط شما هستید که از زمان انقلاب تا امروز اجازه ندادید یک وجب از خاک ایران به یغما رود. فقط شما هستید که با هدایت و راهنمایی و انگیزه بخشی جوانان همین مرز و جغرافیا، قدرت بازدارنده بومی برای ایران ساختید. فقط شما هستید که با تمام وجود به ما اعتماد کردید، به ما روحیه بخشیدید، به ما امید دادید، انگیزه دادید و گفتید که ما میتوانیم.
بعد از امام فقط شما هستید که شعار وحدت دادید، اعتقاد به جذب حداکثری دارید، به دو قطبی شدن جامعه علاقهای ندارید و آرزو دارید مردم این سرزمین کلمه واحده شوند. فقط شما هستید، فقط شما هستید که با صبر راهبردی، قدرتها مادی جهان را سر میز کشاندید که مودبانه برای مذاکره بنشینند. روسای جهان باشند و افتاده و دست به سینه به دیدار شما بیایند.
بعد از امام فقط شما هستید که به زنان و دختران سرزمینمان عزت و احترام بخشیدید. گفتید اگر نقش بزرگ زنان نبود این ایران راه به جایی در این همه دستاورد نمی برد. شان و مقام ایشان را بالا بردید و در هر زمینه و به هر بهانه از آنان تعریف و تمجید و تقدیر کردید. در جایگاه علمی، دینی، هنری و ورزشی، ملی و تمدنی و در هر جایگاه ارزشمندی، که به آنان ثابت کنید دختر ایرانی مسلمان قدرت متفاوتی دارد در افتخار آفرینی و تاثیرگذاری. ملی و بین المللی. بی تظاهر و نگاه شعاری و ابزاری. فقط شما هستید که به دنبال الگوی سوم زن (یعنی نه زن شرقی و نه زن غربی) هستید. زنی که بدون وابستگی و تقلید می¬تواند کسی باشد که به حد کمال وجودی خود برای خود، خانواده و جامعه برسد – دینی و دنیایی - و محتاج دنیاگرایی و ابراز وجود نمایشی امروز زنان برای دیده شدن نباشد.
شما ایران را به اینجایی رسانید که ۲۵۰۰ سال حکومت پادشاهان ایران نتوانست چنین کند. یعنی ایران مستقل و قدرتمند با تاثیرگذاری جهانی، بدون جنگ و خونریزی و تجاوز و تعدی و چپاول و رشوه و نوکری و وابستگی و ایران فروشی.
میدانم قدرتتان بیش از اینهاست. میدانم اگر بجنبیم و سرعت بگیریم، دست از انتقاد و اعتراض و لجبازی و سستی برداریم، متاثر از دشمنان وجودی ایران، درگیر دروغها و حواشی و سنگاندازیها نشویم، همه اهداف برحقتان در خصوص عزت و عظمت ایران، سریع تر، محقق خواهد شد. میدانم و با بند بند وجود در تلاشم که شاید من هم یکی از این سربازان شوم. سرباز ایران اسلامی...
ما را حلال کنید که سربازان خوبی برای همچون شمایی نبوده و نیستیم. هرچند تلاش می کنیم و افق بلندمان این است که شما را راضی کنیم.
تقاضا دارم در لحظه مناجات با خدای باعظمت و بخشنده و پیروز خود، ما را به دعا یاد کنید. همان خدایی که بارها و بارها با اعتماد کامل به ما متذکر شدید که به «او» ایمان کامل دارید. به او و نصرتش. هرچند شنیدم در یکی از صحبت هایتان که فرمودید: من برای تک تک مردم ایران دعا می کنم...
فرمود: تشکر کنید که نعمت از شما گرفته نشود. تشکر کنید که نعمت شما افزون شود. تشکر کنید که نعمت برای شما دوام پیدا کند...
آقای خامنه ای؛
ایمان و امید و استقامت؛ شجاعت و غیرت و عزت را، به معنی واقعی کلمه از شما آموختیم.
عاقبتتان ختم به بهترین خیر؛
دوستتان داریم؛ از آخرین احساس قلب و از شما تشکر می کنیم؛ قلبی، زبانی و ان شا الله عملی.
خرداد ۱۴۰۲
مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
رفته بودیم #آلمان.
ریشه شیرین بیان را مثل طلا و جواهر در محفظه شیشهای گذاشته بودند و به چندین زبان نامش را و توضیحات جانبی را قرار داده بودند.
مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تیرهای غیب...
دنیای با حساب کتابی است...
چیزی از بلایی که با شبکه های اجتماعی و بازی های کامپیوتری بر سر نوجوان و جوان ما آوردند نگذشته... حالا که این بلا بر سر خودشان نازل شده و دردش را حس کرده اند به فکر افتاده اند...
و اما یک نکته جالب...
کانال ها و گروههای ایرانی که در ایام اغتشاشات در فرانسه مدام و متصل اخبار راست و دروغ ایران را مخابره می کردند سکوت کرده اند... تا این لحظه حتی یک پیام در خصوص حوادث فرانسه نگذاشته اند. چرا؟ چون می ترسند. چون به راحتی میان سراغشون و کمترین حالت این هست که ویزایشان باطل شود و از کشور فرانسه اخراج شوند.
سرعت درس و عبرت گرفتن و شناخت انسان ها بسیار بالا رفته و حقیقتا آخرالزمان و صف بندی حق و باطل است؛ وقتی همه چیز اینقدر روشن و با این سرعت در حال وقوع است...
مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
آزادی؟
اوایل ایام کرونا در حال خواندن مستر ۲ در دانشگاه فرانسه بودم. کلاس ها مجازی شده بود و از طریق نت درس ها را دنبال می کردیم. سر یکی از کلاس ها یکی از همکلاسی های فرانسوی مرتبط با موضوع درس گفت به طور مثال من نمی دانم این چه قاعده ای است و چگونه می شود توجیه شود که به ما می گویند برخی را از اولویت درمان کنار بگذاریم... این همکلاسی ما پرستار بود. خیلی داشت ابراز ناراحتی می کرد که دستش بسته است و وجدانش اجازه نمی دهد کاری را کند که به او دستور داده شده... ظاهرا مثلا از یک سنی به بالا را گفته بودند در اولویت درمان نیست. پاسخگو نباشند و رها کنند...
بعد از کلاس، خصوصی به او پیام دادم و جویای حالش شدم. با هم دوست شده بودیم و خوب مرا می شناخت. بهش خسته نباشید گفتم که در این بحران شبانه روز در حال فعالیت است و گریزی زدم به موضوعی که سر کلاس مطرح کرده بود. اول خیلی عادی با من سلام و احوالپرسی کرد. اما به محض پرسشم ناگهان سکوت محض و دیگر هرگز به من پیامی نداد و پاسخی به سوالی که پرسیده بودم هم نداد...
من فهمیدم که ترسیده. ترسیده که این حرفهایش نشر اخبار شغلش باشد یا مثلا اعتراضی که نباید علنی شود... هرچه بود پر واضح از ترس هرگز پیام های مرا پاسخ نداد و به همین شکل برای همیشه ارتباط ما قطع شد!
این برای من جلوه دیگری از درک معنای آزادی در غرب بود. در موارد بسیار و در برخوردهای متعدد تجربه کردم که اتفاقا هرگز مردم غرب و هرکس در این سرزمین ها زندگی کند آزاد نیست. به هیچ شکل آزاد نیست. حجم سنگین قوانین و جدیت در اجرای آن حتی تا شکل بی رحمانه، ترسی در دل مردم ایجاد کرده که کاملا در مسیر خط کشی شده حرکت کنند. چون بی هیاهو و بدون درز اخبار و اطلاعات به سخت ترین شکل دچار محرومیت های جدی که برای مردم غرب مهم ترین شکلش اقتصادی است می شوند. حیات غرب به پول وابسته است. حیات مردم غرب به پول وابسته است. اگر پول نباشد به راحتی خانه خراب می شوند. چون شکلی از دوستی و رفاقت و خویشاوندی که افراد به هم قرض دهند و رفاقتی برای هم هزینه کند تقریبا وجود ندارد. از این روست که بهترین حربه حکومت داری در غرب برای مدیریت اوضاع جریمه است. بستن حساب بانکی است. یا حذف فرد از محیط کار با ظاهر تعدیل نیروست.
در هلند دوستی ایرانی داشتم که می گفت من و همسرم شغلی قراردادی داشتیم و نوع شغلمان به شکلی بود که در ایام کرونا بخاطر تعطیلی ها خانه نشین شده بودیم. در این آشفتگی محتاج یک سنت و دو سنت بودیم برای تهیه خورد و خوراک چون حتی پس اندازی که قابل توجه باشد نداشتیم و اینجا هم به شکلی نیست که در بحران ها بشود بی حساب از کسی قرض گرفت و به کسی رو زد...
به نظر باید بیشتر در خصوص کیفیت آزادی در غرب نوشت. باید یکبار دیگر آزادی معنا شود. باید یکبار دیگر مصادیق آزادی مورد بررسی قرار بگیرد. تا معلوم شود چه بسیار مردمی که به آن ها تلقین شده آزادید اما در دنیای واقعی پر از محرومیت و کنترل هستند و مردمی که به آن ها تلقین می شود آزاد نیستید در حالی که به معنی واقعی کلمه آزادند و در دنیای واقعی هزاران شاهد و نشانه وجود دارد.
ان شا الله به زودی به مقایسه زندگی و فرهنگ غربی و اسلامی ایرانی مان ادامه خواهم داد. منتظر پست بعدی با عنوان « غرق نعمت، اوج لذت» باشید.
✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
🎉✨غرق نعمت، اوج لذت
فقط وقتی زندگی در خارج از ایران را تجربه کرده باشید، آنچه می نویسم را از اعماق وجود درک خواهید کرد.
کلا دیدن سبک زندگی مردمی که اعتقاد دارند تجربه خاصی است که البته برای ما بسیار عادی است ولی خلاء آن را در کشورهایی مثل اروپا خیلی حس می کنید. فقط باید مدتی زندگی کنید تا این خلاء درک شود و حتی به مرحله آزاردهنده برسد.
مردمی که مناسبتی ندارند که برایش هزینه کنند. گردهمایی خاص مردمی داشته باشند. همدیگر را به شربت و شیرینی و شام و ناهار دعوت کنند. صلواتی! یعنی به رایگان! با عشق ببخشند حتی قرض کنند که به عشق یک باور و اعتقاد خرجش کنند و اینطور شود که همه برای یک سوم شخص مشترکی بر مبنای یک اعتقادی جشن برپا کنند.
اما در کشورهایی مثل غرب... کل دین و دینداری محدود و محصور شده به کلیسا در یک روز خاص. که آن هم چیزی از آن نمانده جز کمی آوا و شعر و سرود... چه در فرانسه چه هلند به کلیساهای زیادی رفتم تا از نزدیک شاهد برنامه ها و دعا و مناجاتشان باشم. غالبا یک مراسم مشخص و کوتاه و غالبا با حضور سن و سال دارها....
و البته خیلی از این کلیساها هم غالبا تعطیل شده و از همه جانسوزتر اینکه برخی تغییر کاربری داده. برخی کتابفروشی و کافه و برخی حتی به محل خوردن مشروبات الکلی تبدیل شده... چیزی که باید از جمله موارد دیگر غرب به عنوان راه رفته مایه عبرت شود...
اما حالا وقتی می آیی ایران... به هر مناسبت مذهبی جشن و سرور برپا می شود. مردم وسط میدان می آیند. از کوچک و جوان و بزرگسال با عشق خاصی هزینه می کنند... گردهمایی های خاص، شادی ها و کف زدن ها و سرودهای خاص و پر معنا. همه این شادی هم خالص است. چون در غرب حتی برای شادی نیاز به مشروبات الکلی هست... غالب افراد آن اندازه از شادی که دارند هم واقعی نیست و بیشتر خنده هایی است که مصنوعی بودن آن فریاد می زند... این را خودشان می گویند...
گفته می شود تا نعمت از دست نرود قدرش دانسته نمی شود. مثل نعمت سلامتی یا امنیت... خدا نکند که این نعمت از مردم ایران گرفته شود. ما که زندگی در غرب را تجربه کردیم به نوعی آن را چشیدیم و جای خالی اش را در زندگی و تاثیرش را بر روح و روانمان تجربه کردیم...
خداوند به برکت و لطف و تلاش و فداکاری و ایثار مومنین حقیقی، رفع بلا کند از سر جمیع مردم ایران. حتی آنان که قدر این نعمات را نمی دانند و زبانشان از کفر نعمت ساکت نمی شود...
به معنی واقعی کلمه غرق نعمات الهی هستید مردم ایران و نمی دانید! از هر نعمتی سراغی بگیرید با اصالت ترینش پیش شماست. و به معنی واقعی کلمه اوج لذت را تجربه می کنید. لذت شادی، لذت دورهم بودن، لذت خندیدنهای ساده اما از صمیم قلب، لذت جشن های حلال، شادی های حلال، لذت اطعام و عیدی دادن و گرفتن... چیزی که در بسیاری از بخش های دنیا معنایی ندارد...
چه زیبا در کتاب آسمانی اش گفت شما مولا دارید. آنها ندارند... و چه مولایی... نعم المولا و نعم النصیر...
شما مولا دارید... از خود خداوند که میخوانیم انت المولی و انا العبد... و چه مولای متقیان، علی عالی اعلی تنها امیرمومنان علی که سلام و دورد خداوند بر ایشان و بر نسل او که حضرت رسول در خطبه غدیرش فرمود: من پیامبر خدایم و نسل من از علی ادامه یافت... خود خداوند به من ابلاغ کرد که با اعلام ولایت علی بر شما، دین کامل می شود، وقتی با رسالت من دین تمام شد...
چه می توان گفت جز: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ... که همه این تعادلها و سلامتی های روحی و روانی، همه این گردهمایی ها، همه این لذت های بی گناه، همه این شادی های طبیعی و از صمیم قلب، به برکت وجود این خاندان طیب و طاهر است که نور وجودشان به زندگی ما معنا بخشیده، وقتی در جهان بحران معنای زندگی بیداد می کند و تمام روانشناسان و جامعه شناسان راه حلی برای آن نمی یابند...
✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance