هالووین 2020
با مطالعاتی که داشتم به این رسیدم که هالوین خاستگاه و ریشههای متعددی داشته و در فرهنگهای مختلف دلایل مختلف و برخی نزدیک به هم داشته. اما امروز بیشتر یک تفریح و بازی و سرگرمی سازی برای مردم است که برای گرداندگانش نفع و سود اقتصادی دارد.
مسیحیان معتقد به خداوند و روز معاد در آخرین شب ماه اکتبر برای مردگان قدیس و کشته شدگان در راه خدا بزرگداشت می گرفتند با نام هالووین به معنای عصر قدیسان. یا برای مردگانی که به تازگی از دنیا رفتند و نیاز به دعا و همراهی دارند شبش نماز می خواندند و روزش سر مزارشان می رفتند و با نثار گل و خیرات هدیه ای برای رفتگانشان می فرستادند. به احترام آن ها در این روز گوشت نمی خوردند و به دعا و خیرات مشغول بودند.
از طرفی دیگر به شکلی این روز مصادف است با سنتی باستانی در اروپای غربی که معتقد بودند مردگان یک روز از سال به خانههای خود برای آرامش گرفتن رجوع میکنند و به همین خاطر در این شب مقداری غذا بیرون خانهها میگذاشتند و برای هدیه به روح این رفتگان خیرات میکردند. همچنین مقابل درب خانه را اشکالی شبیه ارواح درست میکردند یا لباس هایی عجیب میپوشیدند با این اعتقاد که محافظت کنند از نفوذ ارواح خبیث یا شیاطین به خانه هایشان.
از طرف دیگر برخی ریشهاش را فصل برداشت محصول میدانند که کدو را به عنوان نمادی از برداشت کشاورزی در این روز تزئین می کردند و به عنوان شکرگزاری جشن میگرفتند.
اما به مرور زمان، از آنجا که ذهن های پول ساز از هر ایده ای برای جذب انسانها و سرگرم کردنشان و از قبال آن پول درآوردن و ثروت جمع کردن بهره می برند. از این سنت های بی هزینه وجه دینی و سنتی اش را گرفته اند و با مخلوط کردن آن با هم جشنی ترسناک طراحی کرده اند که هیچ مفهوم و بهره و درس و نکته تربیتی ندارد جز شبی دیگر را هم به سرگرمی و بازی گذراندن.
ارزش مراقبت از اصالت عقاید دینی، سنت ها و شعائرش توسط مجموعه دینی و فرهنگی هر جامعه در این داستان فکرم را مشغول می کند که اگر از آن حراست و حفاظت نشود یک چیز تحریف شده ی بی ارزش در بهترین حالت و یک چیز مخرب و فسادانگیز در حالت بدش به نسل های بعدی می رسد.
از هالوین با یک پشتوانه سنتی رسیده اند به درست کردن خود به شکل ارواح خبیث، چهره های خود را شبیه زامبیها کردن، دیدن فیلم های ترسناک، خریدن اعضای بدن مصنوعی بریده شده خون آلود توسط کودکان و جشن دانشجویی با این عنوان برای هیچ... از سنتی که مخصوص برخی کشورها و شهرها و روستاها بوده رسیده اند به یک تفریح فراگیر در همه جهان که هیچ پشتوانه فکری و فرهنگی و ارزشی برایشان ندارد. نه فایده ای برای زنده ها و نه خیری برای رفتگان...
پیش از سفر از فرانسه در فروشگاه هایش مجسمه های ترسناک و اعضای مصنوعی بریده شده بدن انسان به شکل خون آلود را دیدم که واقعا آزاردهنده بود اما برای اینها کالاهای فروشی برای تفریح و سرگرمی کودکان و نوجوانان و جوانان شده است...
همچنان در حال خواندن کتاب « زندگی در عیش مردن در خوشی» اثر #نیل_پستمن هستم که واقعا عالی است و در حال طرح درس نویسی برای تدریس آن. که البته خوشحالم که تدریس بخش کوچکی از آن را به صورت مجازی برای دانش آموزان یک مدرسه در ایران شروع کرده ام.
در ادامه تصاویر و فیلمهایی که دو هفته پیش در فرانسه گرفتم را به اشتراک میگذارم.
🌸مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از هلند و فرانسه
@ninfrance
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فیلم
وسایل ترسناک مثل اعضای بدن بریده شدهی خون آلود برای شب هالووین
و عروسکهایی که غیر از ترسناکی چهره صداهای آزاردهنده هم دارند.
چه منطقی پشت این فرهنگ است؟
در مرور کتاب #تکنوپولی #نیل_پستمن عرض خواهم کرد.
#فرانسه
@ninfrance
#خلاصه_نویسی_هایم
بخش اول
گرچه پیشگوییهای جرج اُروِل و آلدوس هاکسلی، آیندهای هراسناک و نامطلوب را از جهان به تصویر خیال کشیدهاند ولی غالب انسانهای اندیشمند بر این عقیدهاند که نگرش و تخیلات این دو - در مورد آینده ی جهان و نیز بشریت - با هم تفاوتهای اساسی دارند.
اُروِل به پیدایش قدرت استیلاگر مستبدی - نظام دیکتاتوری - معتقد است و بدان هشدار میدهد، اما هاکسلی بر این باور است که برای از دست دادن و تاراجِ استقلال، خودمختاری، حق حاکمیت بر سرنوشت خویش، حقِّ داشتنِ رأی و عقیدهی آزاد و بلاخره تاریخ و فرهنگ، نیازی به ظهور و حضور «برادر بزرگ»= فرد خودکامه، نیست. او اعتقاد دارد که انسانها - رفته رفته - به آنجا میرسند که از اسارت خویش لذّت میبرند و به پرستش تکنولوژیهایی میپردازند که زمام اندیشه را از آنان میرباید و قدرت تفکرشان را نابود می سازد.
اُروِل نگران زمامدارانی است که به تحریم کتاب - و کتابخوانی- می پردازند؛ اما هاکسلی هراس از روز و روزگاری دارد که دیگر دلیلی برای تحریم کتاب - و سانسور و ممانعت از کتابخوانی- وجود ندارد؛ زیرا دیگر کسی را نمیتوان یافت که خواهان مطالعه و قرائت کتاب باشد...
#نیل_پستمن
#زندگیدرعیش
#مردندرخوشی
🌸مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه و هلند
@ninfrance
گفت: من نیازی به دین ندارم... عقل خودم می رسه.
گفتم: عقل لازمه اما کافی نیست. دین، دستورالعمل بهتر زندگی کردنه. تو همهی بخش های زندگی.
قبول نکرد و رفت...
سال ها بعد دیدمش. آسیب دیده از روابط آزاد. شکست خورده خانوادگی. از دست دادن همون نیمه اعتقاد و افسرده و همیشه عصبانی.
خب دین اسلام من، برای همهی اینها آموزش داشت. آموزشهایی که با سلامت جسم و روح، با تجربهی زندگی برتر، با آرامش و نشاط، این دنیا رو سپری کنه...
چی باعث میشه آدم تصور کنه عقل خودش می رسه؟
دلایلش را دارم در کتاب #تکنوپولی میخوانم...
یک روز این کتاب را تدریس خواهم کرد...
همه باید این کتاب را بخوانند. تا بتوانند سریعتر نوجوانها را نجات دهند که مسیر اشتباه خیلیها را نروند....
📚معرفی:
کتاب «تکنوپولی»
نویسنده: #نیل_پستمن
مترجم: صادق طباطبایی
🌱 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه و هلند
@ninfrance
زندگی در عیش، مردن در خوشی
قبلا از کتاب #نیل_پستمن جامعهشناس آمریکایی گفته بودم. دو کتابی که در حال مطالعه عمیقشان هستم و بنا دارم به فضل خدا از آن یک طرح درس خوب برای نوجوانان و بزرگسالان بنویسم و ان شا الله تدریس کنم.
متن زیر بخشی دیگر از این کتاب است که بارها باید با تأمل خوانده شود:
«گرچه پیشگوییهای جرج ارول و آلدوس هاکسلی، آینده ای هراسناک و نامطلوب را از جهان به تصویر خیال کشیدهاند ولی غالب انسانهای اندیشمند بر این عقیده اند که نگرش و تخیلات این دو - در مورد آینده ی جهان و نیز بشریت - با هم تفاوت های اساسی دارند.
اُروِل به پیدایش قدرت استیلاگر مستبدی - نظام دیکتاتوری - معتقد است و بدان هشدار می دهد، اما هاکسلی بر این باور است که برای از دست دادن و تاراجِ استقلال، خودمختاری، حق حاکمیت بر سرنوشت خویش، حقِّ داشتنِ رأی و عقیدهی آزاد و بلاخره تاریخ و فرهنگ، نیازی به ظهور و حضور «برادر بزرگ»= فرد خودکامه، نیست. او اعتقاد دارد که انسانها - رفته رفته - به آنجا میرسند که از اسارت خویش لذت میبرند و به پرستش تکنولوژیهایی میپردازند که زمام اندیشه را از آنان میرباید و قدرت تفکرشان را نابود میسازد.
ارول نگران زمامدارانی است که به تحریم کتاب - و کتابخوانی- می پردازند؛ اما هاکسلی هراس از روز و روزگاری دارد که دیگر دلیلی برای تحریم کتاب - و سانسور و ممانعت از کتابخوانی- وجود ندارد؛ زیرا دیگر کسی را نمیتوان یافت که خواهان مطالعه و قرائت کتاب باشد...»
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک ایرانی 🇮🇷 در هلند و فرانسه
@ninfrance
#تکنوپولی
قسمت دوم
#زندگی_در_عیش_مردن_در_خوشی
#نیل_پستمن
وقتی استاد از اهمیت و ضرورت خواندن این دو کتاب برایم گفت؛ سریع نامشان را کنار کاغذی که نکات صحبتهای ایشان را مینوشتم برای خود یادداشت کردم. تکنوپولی از قدرت تأثیر رسانه با گردانندگان آن، بر ذهن و فکر و روان مردم میگوید، که کار را به تسلیم فرهنگ و دین در آمریکا رسانده است. و البته این یک فرایند مشخصی بوده است که مهد آن به دلیل ظهور تکنولوژی رسانه در این کشور بوده است.
روزها گذشت و این جلسه فراموشم شده بود تا با بازخوانی آن یادداشت، باز با نام این کتب مواجه شدم. اینبار بلافاصله در نت جستجو کردم. تصور میکردم بعد این همه سال فایل پیدیاف این کتاب در نت باشد، اما نبود. جز چند صفحه و چند مطلب بسیار محدود چیزی نیافتم. و البته خوشبختانه سایت سفارش اینترنتی خرید این کتاب به شکل چاپی موجود بود. بلافاصله با دوستم در ایران تماس گرفتم و درخواست کردم که این کتاب را برای من تهیه کند تا در سفر بعدی از او تحویل بگیرم. لطف او این کتب را به دست من رساند.
و مطالعه آغاز گشت...
توصیف حال و هیجانم کار سختی است. بیش از حد انتظارم کتاب عالی، سنگین و غنی بود. انقدر که تقریبا تمام خطوط کتاب را رنگی کردهام و در بخشهای زیادی از کتاب حاشیه نوشتهام. روزها به کتابخانه میرفتم، ولی بیش از چند صفحه نمیتوانستم بخوانم. مابقی وقت به تفکر میگذشت و نوشتن نکاتی که به ذهن میآید...
هرچند بسیار حسرت میخورم از دیر پیدا کردن این کتاب. هرچند بسیار افسوس میخورم از سطح اساتیدی که در برنامهریزی درسی خود یا حداقل در حد پیشنهاد هم که شده، حتی یک نفر این کتاب را به ما معرفی نکرد. اما عمیقا و با بندبند وجودم خوشحالم که در هر حال امروز و شاید فی احسن تقویم من و این کتابها به هم رسیدیم و امیدوارم عنایت ویژه خداوند شامل حالم شود تا بتوانم در معرفی این کتاب بکوشم و تدریس و ساده سازی محتوای این کتاب را برای نوجوان، جوان و بزرگسال برای هر پدر و مادر دغدغهمندی، هر معلم و مربی و برای هر مدیر و سیاستگذاری ارائه کنم. تا انشاالله راه رفته به سمت سقوط و فروپاشی دینی فرهنگی اولین قربانی این جهان یعنی آمریکا - به نقل از خود نویسنده این کتاب - شامل حال ما نشود.
و البته به فقط این راضی نیستم و دغدغه دارم که با آموزش، نقاط ضعف جوامع امروزی را کاملا متوجه شویم و با همه وجود مانع ایجاد این ضعف به شکل کشنده برای نسل امروز کشور خود شویم. چرا که ما در حال تربیت و کادرسازی هستیم و این آینده سازان عصر آخرالزمان باید از بیماری همهگیر این عصر، در امان بمانند.
پس ما در این دورهٔ آموزشی صرفا آسیب شناسی نمیکنیم که پرهیز کنیم. ما یاد میگیریم که چگونه خود را بیمه کنیم. چگونه خود را قوی کنیم و چگونه خود را در همین میدان آلوده شده، سلامت نگه داریم. به پیش ببریم و حتی ورق را برگردانیم.
عصر ما عصر ظهور مردان و زنان سالم و سلامتی است که از دل دنیای بیمار شده جهانی قیام میکنند و نفر به نفر به نجات مردم این جهان اقدام میکنند.
عصر ما عصر خروج انسانها از ظلمات ساخته و پرداخته شده با تکنولوژی رسانهها به سمت نور معنویت و تعالی و استفاده صحیح از یک تکنیک است.
عصر ما عصر بیدار کردن مردم از هیپنوتیزمی است که در آن مات و متحیر شدهاند و رباتوار از یک فرایند دیکته شده، پیروی میکنند.
خروجی این مطالعات و تحقیقات یکساله، به علاوه تجربه زندگی در غرب و مشاهداتم، بازخوانی این کتاب با ارائه مصادیق مرتبط با کشور خودمان است. به زودی پوستر این دوره آموزشی را در کانال قرار خواهم داد. انشاءالله
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند و ایران
@ninfrance
@manebabarname