دختر فرانسوی: من هم همین طور...
اینجا ایرانی هایی که در ایران مقید به آرایش مفصل بوده اند، روزهای اول با آرایشی با همان غلظت همیشگی☺️... در اجتماع و دانشگاه دیده می شوند... اما چیزی از حضورشان نمی گذرد که کم کم از این غلظت کم می شود...
و حتی به اینجا می رسد که کلا بدون آرایش و بعضا بدون رسیدگی جدی به حتی صورت یا ابرو...
چرا؟
چون اینجا آرایش کردن و چهره با آرایش برای مردم بی اهمیت است. من از کشورها و شهرهای دیگر بی خبرم اما اینجا در فرانسه در این شهرش و البته دو سه شهر دیگر هم که دیدن کرده ام: مردم عادی تا استاد و دانشجو همه با چهره های خودشان در جامعه حاضر می شوند و اکثریت، به دلیل نقص های اندام و صورتشان احساس کمبود اعتماد به نفس نمی کنند.
در آشنایی هایم با دخترخانم های ایرانی، بارها شنیده ام که همین باعث شده است که دست از این کار وقت گیر و پر هزینه بردارند... چون پیرامونشان خریداری نمی یابند.
نه مردش نه زنش
به همین سادگی...
کافیست در کشور ما هم این سبک از زندگی به همت خود دختران باب شود.
چهره های بدون آرایش...
و بی توجهی و بی اهمیتی به چهره های دارای آرایش
بی نیازی به واسطه گری ارایش برای افزایش اعتماد به نفس
و ساختن اعتماد به نفس با دلایل منطقی تر
آخ اگر بشود... چه برکاتی به دنبال خواهد داشت...
بانوانی که بخاطر داشته هایی مورد توجه و بخصوص احترام قرار دارند که با دست های خود، با تلاش توام با رنج به آن رسیده اند نه بخاطر داشته ای که پایه اش را که در ساختنش نقشی نداشته اند و مابقی اش را هم با مصنوعات بر خود سوار کرده اند و باز ارزش مستقلی ندارد...
بعد دختران جامعه بشوند فرزانگان جامعه که ملاک نشاط و شادی و جذابیت و خوشحالی را در این چیزها نبینند و افقی بلندتر برای این چند صباح زندگی در این دنیا برگزینند...
البته اینجا یک مشکل جدی تر وجود دارد.
متاسفانه چون اندیشه ی هدایت گر ندارند و پوشش به معنای حجاب ما را ندارند، نمایششان از چهره به کیفیت پوشش تغییر جهت داده است. از لباس های نامناسب یک دخترخانم تا کیفیت روابط با مردان...
و طبیعتا برقرار ماندن آسیب هایی که متوجه شان می شود توسط نگاه های هرز یا دست درازی های ناگوار
و پیدا نکردن علت آن! و افزایش دمادم قانون های پیچیده تر و جریمه های سنگین تر برای کمک به امنیت دختران...
اما نیافتن علت اصلی، حالا یا تعامدا یا غفلتا و آسیب هایی که هر روز پررنگ تر از دیروز به گوش می رسد و به چشم می آید.
آمار زیر، نتیجه نظرسنجی فراگیر سال 2017 است که سایتی فرانسوی به گزارش وزارت کشور وضعیت زنان و خانواده در فرانسه را گزارش می دهد.
تیتر سایت ضمیمه شده: " تعداد قربانیان خشونت جنسی ( در خارج از خانه) در سال 2017 به نسبت سال قبل 53% افزایش یافته است. به عبارت دقیق تر از 173000 نفر قربانی سوء استفاده جنسی در سال 2016 به 265000 نفر در سال 2017 رسیده است.
به دنبال جنبش #MeToo در اواخر نوامبر این سال، وزارت کشور یک بستر گزارش آنلاین برای دختران و زنان جهت اظهار شکایات جنسی راه اندازی کرده است...
حتما درباره مسئله غم انگیز #MeToo در جهان شنیده اید. زنانی که بلاخره جرأت کرده اند و لب به سخن گشوده اند که در جامعه خود بیرون از خانه امنیت ندارند و آن ها هم تجربه ی تجاوز و تعدی جنسی داشته اند. این هشتک به همین شکل و به شکل زبان فرانسوی اش #MoiAussi به معنای من هم همین طور، از زبان دختران فرانسوی در همه جا منتشر شده است. کافیست همین هشتک را در یوتیوپ جستجو کنید و فیلم هایی که به دست خود دختران فرانسوی از شرح حالشون گرفته شده یا تظاهرات هایی که با این شعارها برپا شده که تعدادش بسیار زیاد است، بیابید...
این وضعیت کشورهایی است که پیشگام در آزاد کردن دختر از قید پوشش و حیا و خویشتن داری هستند. هیچ آزادی یواشکی هم ندارند، آزادی هایشان کاملا علنی است. اما دستاوردش برایشان چه بوده است؟
این راه رفته غرب است، آن وقت زنی ایرانی، در رسانه ها دختران مطهر #کشورم_ایران را دعوت به پاگذاشتن در این مسیر بد عاقبت می کند... با یک شعار مخملی به نام آزادی... آزادی از چی به چی؟ درباره ی این حرفی نمی زند...
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشت های یک دانشجوی ایرانی🇮🇷 در فرانسه
@ninfrance
https://www.ouest-france.fr/faits-divers/agression/selon-une-etude-le-nombre-de-victimes-de-violences-sexuelles-augmente-de-53-en-2017-6113340
نتیجه نظرسنجی فراگیر سال 2017 که سایتی فرانسوی به گزارش وزارت کشور وضعیت زنان و خانواده در فرانسه را گزارش می دهد.
تیتر سایت ضمیمه شده: " تعداد قربانیان خشونت جنسی ( در خارج از خانه) در سال 2017 به نسبت سال قبل 53% افزایش یافته است. به عبارت دقیق تر از 173000 نفر قربانی سوء استفاده جنسی در سال 2016 به 265000 نفر در سال 2017 رسیده است.
به دنبال جنبش #MeToo در اواخر نوامبر این سال، وزارت کشور یک بستر گزارش آنلاین برای دختران و زنان جهت اظهار شکایات جنسی راه اندازی کرده است...
@ninfrance
«روز جهانی زن»
قسمت اول
باید بهش فکر کنیم...
دیروز روز جهانی زن بود و از دیروز در حال فکر کردن و نوشتن هستم…
«روز زن»
این روز چه روزیه یعنی؟ و به چه مناسبت بنام «زن» نام گذاری شده؟ آن هم با عنوان «جهانی». کدام زن؟
طبق شرحی که از تاریخچه این نام گذاری با عنوان جهانی آمده گفته شده: در سال ۱۹۰۸میلادی در آمریکا زنان کارخانه ای که کار تولید پوشاک را به عهده داشتند، برای احقاق حقوق خود، اعتصاب می کنند. این مهم است که اینجا توقف و تفکر کنیم. «زنانی» که در «کارخانه» کار می کردند «اعتصاب» می کنند. برای چی؟ برای احقاق حقوقشان که می دانستند باید داشته باشند اما نداشتند.
خب ادامه بدیم...
یکسال بعد حزب سوسیالیست آمریکا برای یادبود این اعتصاب مراسمی برگزار می کند و معروف می شود به نخستین مراسم روز زن در جهان.
سال بعدش با الهام از سوسیالیست های آمریکایی در دانمارک کنفرانس زنان برگزار می گردد و سوسیالیست های آلمانی پیشنهاد می دهند که این روز به عنوان روز جهانی زن معرفی شود. در این کنفرانس ظاهرا ۱۰۰ زن از ۱۷ کشور حضور داشتند و با این ایده اعلام موافقت می کنند و هدف را ترویج حقوق زنان شامل حق رأی به زنان اعلام می کنند...
سال بعدش در اتریش، آلمان، سوییس و دانمارک این روز جای خود را باز کرده بوده و گفته شده فقط در اتریش مجارستان ۳۰۰ تظاهرات! برگزار می شود. این تظاهرات به رهبری و شرکت زنان انجام می شود.
اما خواسته های کلیدی این زنان چه بوده است؟
آنها خواستار حق رای، به دست آوردن مناصب عمومی و اعتراض به تبعیض جنسیتی برای استخدام بودند.
۱۹۱۳ زنان روسی هم به تظاهرات در این روز می پیوندند و سال بعد زنان آلمانی برای به دست آوردن حقوق فوق به کف خیابان ها می آیند. و البته تا سال ۱۹۱۸ نمی توانند حقی مثل حق رای را از آن خود کنند.
سال ۱۹۱۵ زنان از ۱۲ کشور در هلند برای اعتراض به جنگ جهانی اول دور هم جمع شدند و در سال ۱۹۱۷ در ارمنستان هم تظاهراتی به همین اعتراض با شعار نان و صلح انجام می شود.
در همین سال در لندن هم تظاهراتی شکل می گیرد که البته سخنران این تجمع دستگیر میشود.
سال ۱۹۵۸ یعنی ۵۰ سال بعد به یاد آن کارخانه پوشاک در آمریکا، که اولین حرکت اعتراضی زنان در جهان کار محسوب می شده، زنان آن کارخانه تجمع ها و تظاهراتی برگزار می کنند. وقتی این تظاهرات که بخاطر شرایط کاری سخت و غیرانسانی با دستمزد کم کارگران زن بوده شکل می گیرد و در حال تبدیل شدن به یک همبستگی بزرگ بوده است، رئیس و ماموران کارخانه، زنان آن کارخانه را در محل کارشان محبوس می کنند و بعد از مدتی هم به علت نامشخصی کارخانه آتش می گیرد و فقط تعداد کمی از زنان نجات پیدا می کنند و بقیه در این آتش می سوزند.
خلاصه که روز مبارزه زنان این کشورها علیه «بی عدالتی و فشار» در خاطره ها باقی می ماند و تمام این تظاهرات ها که با شعار «حقوق برابر در اجتماع» شکل می گرفته، به اشکال مختلف ادامه پیدا می کند. به طور مثال در آلمان این حقوق شامل: کم شدن ساعات کار در روز به ۸ ساعت و تعطیلات ویژه در ایام زایمان بوده است.
البته در سال ۱۹۴۵ یعنی حدود ۷۰ سال پیش، نخستین توافق نامه «اصل برابری زن و مرد» در سازمان ملل توسط مردان به تصویب می رسد. یعنی فقط ۷۰ سال است که توافق می شود که زن با مرد در انسان بودن برابر است و شامل اشیا و سایر موجودات که مایملک مرد باشد، نمی شود…
عموم این تظاهرات ها از سمت احزاب سوسیالیست در این کشورها برگزار می شد تا اینکه سالها بعد یعنی سال ۱۹۷۷ سازمان ملل رسما این روز را به عنوان «روز جهانی زن» اعلام می کند.
و در برخی کشور ها خروجی اش هم این شده که در این روز مثلا در چین زنان می توانند نصف روز را مرخصی بگیرند یا در ایتالیا به زنان شاخه گل هدیه دهند.
تمام این تظاهرات ها با عباراتی مثل «صف آرایی و اعتراض زنان در جهت دست یابی به حقوقشان» تعریف می شده که تا امروز ادامه دارد و سوال های زیادی در ذهن ایجاد می کند.
به طور مثال:
چند سال هست این تظاهرات های سالیانه در حال برگزاری است؟
چند حزب و مکتب و جنبش در سراسر جهان برای احقاق حقوق انسانی زنان در حال فعالیت هستند؟
این همه سال تلاش زنان آیا منطقی است که ایشان را به این نقطه برساند که در سال ۲۰۱۷ با هشتک منم همینطور (#MeToo) پرده از تجربه های آزار و اذیت جنسی آنان توسط مردان و رواج گسترده آن بردارند و تک به تک مجبور شوند که با تصاویر محزونشان، آن را افشا و محکوم کنند.؟
یعنی این همه سال قانون نویسی و حمایت از حقوق زنان چرا محصول نداده است و چرا زنان این بخش از جهان که نزدیک صد سال است در تلاش هستند، هنوز در رنجاند؟! حتی بیشتر...
ادامه دارد.
🌱 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه و هلند
@ninfrance
قانون سوم نیوتون
قسمت اول
از زمانی که معلم و مربی بودم در مدارس تا امروز، بارها برایم پیش آمده که یک دانش آموز یا دانشجوی دختر پیام بده و درخواست کمک کنه بخاطر ابتلائاتی که به دلیل عاقبت اندیش نبودن، بخاطر روابط آزاد با جنس مخالف برایش ایجاد شده.
با یک حال زار و جسم آسیب دیده و با بند بند وجود حس پشیمانی.
یعنی لحظات لذت موقت رفته و زمان ندامت و پشیمانی ماندگار رسیده...
همیشه تمام سعی ام را کرده ام که با یاری خدا کمک کننده باشم برای بازیابی شخصیت این بچه ها و الحمدلله موارد زیادی مسیر زندگی را تغییر داده اند و امروز به آرامش رسیده اند. اما خب واقعیت این است که کار بسیار سختی است بخصوص که برخی خسارت ها جبران ندارد.
این خروجی دیدن فیلم های فانتزی خارجی، خواندن رمان های عشقی، دروغ های رسانه های فارسی زبان خارجی و نبود آموزش به وقت در سیستم آموزش و پرورش کشوری است که دست معلمانش می تواند از معارف دقیق دینی برای تربیت هوشمندانه افراد در مدیریت و کنترل نفس خود و عاقبت اندیش بودن پر باشد.
این داستان اما در غرب به شکل دیگری است. غربی که سند ۲۰۳۰# را برای کل مردم جهان نوشته، تصور می شود که خودش در امر تربیت افراد جامعه خود برای مراقبت از نفس خود، موفق بوده است. این در حالی است که با هر روز یک مورد به موارد دیگر قانون اضافه کردن و در نظر گرفتن جریمه های مالی سنگین سعی بر کنترل شرایط دارد.
سالیان بلند در ایران این جمله را می شنیدم که در غرب همه چی آزاد است و از این رو همه چشم و دل سیر هستند و کسی به کسی کاری ندارد...
ولی امروز با لطف خدا با یاد گرفتن زبان خارجی و مستقیم و بی واسطه با رصد رسانه هایشان و دنبال کردن اخباری که روزانه در جریان است متوجه شدم که فاصله ی از زمین تا آسمانی وجود دارد بین حقیقت زندگی مردم جهان و آنچه ما در تصوراتمان ساخته شده است.
کافی است فقط کمی هشتک #MeToo را دنبال کنیم... حوادثی که در غرب در خصوص دختران و زنان روزانه در حال وقوع هست، خیلی غم انگیز و اعصاب خورد کن است. اما برای فارسی زبانان این بخش ها که در خود رسانه های غربی منتشر می شود، به زبان قابل فهم نوجوانان ما بازنشر داده نمی شود...
ادامه دارد...
نمونه:
https://www.youtube.com/watch?v=h-_jtSbL_jE
💡مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه و هلند
@ninfrance