حاج محمود کریمی روضه گودال.mp3
5.61M
⚠️ لطفا بخوانید و انتشار دهید 👇
🔹 امام حسین، یک بار عاشورا بر او گذشت. گویند ظهور در روز عاشوراست.
🔸 یعنی ما بفهمیم در عاشورایی که امام زمان را درک نکنیم، کم کاری کردهایم و او مثل جدش طَرد شده، تنها، آواره و بییاور است.
🔺 امام زمان، ۱۱۸۳ سال با همان کیفیت عاشورا را درک میکند. عاشورا بر قلب ابراهیمیاش نازل میشود و خون گریه میکند و اَعمال ما سبب فاصله میان او و خودمان شده...
🔅 امام زمان در عاشورا داغ میبیند و همدرد میخواهد اما چه کنیم که او میان ماست و ما درک حضور نداریم تا قوّت قلبش باشیم و تسلّی خاطرش.
💠 اما انگار میشود کمی قلبش را آرام کنیم. او از مادر به ما مهربانتر است. گفتهاند با سردرد ما سردرد میگیرد. حال، یک روز ما نگران قلب مهربانش و سلامتی وجود بارانش باشیم.
📝 برای آرامی و سلامتیاش در #عاشورا هر چه میتوانیم صدقه برای سلامتیاش میدهیم تا مبادا صاحبمان، قلب رئوفش در فشار باشد.
🏴#ظهر_عاشورا
#امام_حسین
#گودال_قتلگاه
گفت بسم الله و ساقط گشت عرش از روی زین
راویان گفتند: افتاده است از سمت یمین
میزنندش آن کماندارن به تیر سهمناک
واین عربها دستهاشان پر ز سنگ سهمگین
امت پیغمبرند اینان که سنگش میزنند
این چنین از احمد مختار شد شرمنده دین
آنکه روزی جایگاهش سینهی محمود بود
حال بین مسلمین سر میگذارد بر زمین
عرشیان را نیست پروا از حوادث پس چرا
چشم های خویش را بستهست جبریل امین
فضه آنجا بود اما لحظهی ذبح حسین
مادرش فریاد میزد یا امیرالمومنین!
این حسین توست زیر نیزهی تیز سنان
این حسین توست زیر چکمهی شمر لعین
این حسین توست خلقی میکِشندش آنچنان
این حسین توست جمعی میکُشندش اینچنین
این حسین توست عریان روی خاک افتادهاست
این حسین توست؛ راسش را به روی نی ببین
از نجف برخیز و بنگر رشتههای گردنش
پاره شد در زیر تیغ خصم؛ یا حبل المتین!
تکه های پیکر او زیر سم اسبهاست
پارهی پیراهنش در دست های آن و این
جسم بی سر را که جانی نیست بین پیکرش
خود دلیلش چیست پس این ضربههای آخرین
در هجوم بی امان کوفیانِ دزد و هیز
دخترانش را پناهی نیست غیر از آستین
دخترت بر روی خاک افتاد و دورش دشمن است
یا علی! برخیز هنگام عبا آوردن است
.
✍شاعر:
#سید_محمد_حسین_حسینی
sticker_mazhabi(19).mp3
7.31M
🎧 صَــلّــى عَــلَــيــكَ مَــلـيـكُ الـسَّـمـاء
ای کــــشتهی حــــسادت دنــــیا 😭
🎙 کربلایی #نریمان_پناهی
❤️ #مداحی #عاشورا
❌با_حال_مناسب_گوش_کنید❌
💢 حجم: ۶.۹ مگابایت
⏰ زمان: ۷:۲۲
◾️امام صادق(علیه السلام):
اگر مردم می دانستند زیارت امام حسین(علیه السلام) چه ارزشی دارد، از شدت شوق و علاقه می مردند و حسرت رسیدن به آن پاداش ها، جسم و روح آنها را پاره پاره می کرد."
(بحارالانوار-ج۱۰۱ ص۱۸)
◾️برای کسانی که فرصت نمیکنند صد لعن و صد سلام زیارت عاشورا را کامل بگویند، میتوانند از روش امام هادی(ع) استفاده کنند تا در زمان کمتری زیارت عاشورا را کامل بخوانند.
◾️امام هادی(علیه اسلام) فرمودند که لعن را یک بار کامل بگویید : آن گاه ۹۹بار بخش آخر آن را بگویید (اللهم العَنهُم جمیعا)
در سلام هم یک بار آن را به طور کامل بگویید و بعد ۹۹بار بخش آخر آن را بگویید(السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین )
در بیان امام هادی(ع) اینکار مثل این است که تمام صد لعن و صد سلام را گفته باشد.
☑️ حداقل روزی یکبار، مداومت بر خواندن زیارت عاشورا داشته باشیم.
4_5992397607568149772.mp3
10.69M
🎧 #کتاب_صوتی «از مدینه تا نینوا»
◾️این کتاب به تاریخ و حوادث عزیمت امام حسین علیهالسلام از مدینه تا کربلا پرداخته است.
◾️ فصل دهم
🌸🍃🌸🍃
داستان امام حسین(ع) و شیخ رجبعلی خیاط
شیخ رجبعلی خیاط به همراه شیخ حسن تزودی در امامزاده صالح تهران نشسته بودند که جناب شیخ می گوید:
« یالَیتَنی کُنتُ مَعَکَ فَاَفوُزُ مَعَکَ فَوزاً عَظیما» ؛ حسین جان!ای کاش روز عاشورا در کربلا بودم و در رکاب شما به شهادت میرسیدم.
وقتی اینگونه آرزو می کند،می بینند هوا ابری شد و یک تکه ابر بالای سر آنها قرارگرفت و شروع کرد به باریدن تگرگ.
شیخ رجبعلی خیاط فرار می کند و به امامزاده پناه می برد.
وقتی بارش تگرگ تمام می شود، شیخ از امامزاده بیرون می آید و برایش مکاشفه زیبایی رخ میدهد....
او امام حسین علیه السلام را زیارت می کند و حضرت به او می فرمایند:
شیخ رجبعلی!
روز عاشورا مثل این تگرگ تیر به جانب من و یارانم می بارید؛ولی هیچ کدام جا خالی نکردند
و در برابر تیرها مقاوم و راست قامت ایستادند،دیدی که چگونه از دست این تگرگ ها فرار کردی.
مگر می شود هر کس ادعای عشق والا را داشته باشد؟
کتاب طوبای کربلا …صفحه141
هر گام به کوی عشق صد گونه خطر دارد
گو همرَه ما گردد رِندی که جگر دارد...
.┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅
روضه خانگی - مقتل خوانی.mp3
22.35M
◾️روضه امام حسین(ع)
👤استاد میرزامحمدی
(مقتل خوانی)
4_5832551667978996023.mp3
13.62M
🔊 سخنرانی استاد رائفیپور
📝«کدام اسلام؛ حسینی یا یزیدی!؟» (درک مصیبت روز عاشورا)
📅 ۲۸ مرداد ۱۴۰۰ - تهران-هیئت سید الشهدا
🎧 کیفیت 48kbps
🔴🔵 چرا به امام زمان لقب #قائم داده اند ؟
🔹 از حضرت امام باقر(ع) پرسیدند:
مگر همه شما قائم به حق نیستید؟ فرمود: آرى!
گفتند: پس چرا تنها دوازدهمین شما به این نام، نامیده شد؟
🔺 فرمود: آن هنگام که جدّمان حسین(ع)به شهادت رسید، فرشتگان با اشک و آه، ضجهزنان گفتند:
اى اله و اى سید ما! آیا نمىنگرى که با بنده برگزیده و فرزند برگزیده تو چه مىکنند؟ خداوند به آنان چنین وحى کرد:
اى فرشتگان من آرام باشید! به عزّت و جلالم سوگند! حتما از آنها انتقام خواهم گرفت، هر چند مدتها بگذرد،
آنگاه پرده را کنار زد و امامان پس از حسین(ع) را به فرشتگان نمایاند، در میان آنان یکى ایستاده بود و نماز مىخواند، پس خداوند به فرشتگان فرمود:
با این شخص ایستاده (قائم) از آنها انتقام مىگیرم.
📚 بحارالأنوار ج ۴۵ ص ۲۲۱
#امام_زمان
⭕️ اینستاگرام پیج میثم مطیعی را به خاطر این رجز حذف کرد:
♨️ شب چهارم محرم، رجزی با عنوان «الله اکبر، خامنهای رهبر» در هیئت آیین حسینی توسط حاجمیثم مطیعی خوانده شد.
🔻 این رجز که با محوریت تجدید بیعت محور مقاومت و نابودی رژیم صهیونیستی توسط دو شاعر انقلابی محمدمهدی سیار و نور املی از لبنان سروده شده بود، باز هم اینستاگرام را عصبانی کرد و صبح روز گذشته، اینستاگرام برای چندمین بار، صفحه میثم مطیعی را مسدود کرد.
🔴 متن رجزی که مطیعی خوانده است در ادامه میآید:
✅ الله اکبر، خامنهای رهبر
«الله اکبر، خامنهای رهبر»
میآید از هر سو، فریاد بیداران
نسل سلیمانی، شد راهی میدان
تا بگذرد از جان، در راه این پیمان
این نغمه آزادگان هر جای این دنیاست
آماده باش فاتحان مسجدالأقصاست
الله اکبر، خامنهای رهبر
فریاد ما طوفان، فریاد ما غوغاست
فریاد ما آتش بر کاخ آمریکاست
پیروز میدانیم، دست خدا با ماست
ما لشکر صبحیم و کی ترسی ز شب داریم؟
ما مژده "إن معی ربی" به لب داریم
الله اکبر، خامنهای رهبر
با شور یا حیدر، خونخواه یارانیم
ما سیلی غیرت، شمشیر برانیم
بر عمر اسرائیل، ما حکم پایانیم
تنها مقرّ دشمنان قبر است و تابوت است
تکبیر ما تیر خلاص ظلم و طاغوت است
الله اکبر، خامنهای رهبر
یا عزة الإسلام، یا ثورة الأحلام
ای عزت اسلام، ای خروش رؤیاها
یا طلعة المهدی، بالسیف ثأراً قام
ای ظهور مهدی (عج)، با شمشیری برای انتقام
یا کهفنا الحامی، من غربة الأیام
ای کهف و پناه ما، از غربت روزگار
قسما بروح الله والدمّ الذی یجری
قسم به روح الله و خونی که در رگ ماست
نفدی عیون حسیننا یا صاحب الأمر
فدای چشمان حسینمان میشویم... یا صاحب الزمان
الله اکبر خامنهای رهبر
الله اکبر خامنهای رهبر
« مقام والای حضرت اباالفضل »
◾️ امام سجاد علیه السلام:
خدا حضرت عباس را رحمت کند! حقاً که امام حسین را بر خویشتن مقدم داشت و جان خود را فدای آن حضرت نمود تا اینکه دستهای مبارکش قطع شد. خدای مهربان در عوض دستهای عباس (ع) دو بال به وی عطا کرد تا بوسیله آنها در بهشت با ملائکه پرواز نماید. کما اینکه این نعمت را نیز به جعفر بن ابی طالب عطا کرد.
عبّاس را نزد خداوند منزلتی است که در روز قیامت همه شهیدان بر آن رشک میبرند.
( امالی صدوق، ص ۴۶۲
بحارالانوار ، ج۲۲ ، ص۲۷۴)
◾️امام صادق عليه السلام:
عموى ما، عبّاس، داراى بينشى ژرف و ايمانى راسخ بود؛ همراه با امام حسين (ع) جهاد كرد و نيک آزمايش داد و به شهادت رسيد.
(عمدة الطّالب ، ص۳۵۶)
✨﷽✨
🌼روضه های که قبول نشدن
✍ مرحوم سید علی اکبر کوثری روضه خوان امام خمینی (ره )میگه بعد از اتمام جلسه اومدم از دربمسجد بیام بیرون یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت اقای کوثری برای ماهم روضه میخونی؟
گفتم: دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم. میگه هر چه اصرار کرده توجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت مگه ما دل نداریم!؟
چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟
میگه پیش خودم گفتم دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش باعجله رفتم تا رسیدیم. حسینیه ی کوچک و محقری بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند.
سر خم کردم و وارد حسینیه ی کوچک روی خاکهای محله نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند. سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم
السلام علیک یاابا عبدالله...
دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر از آب هم مضایقه کردند کوفیان...
دعایی کردم و اومدم بلند بشم باعجله برم که یکی از بچه ها گفت تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری ؛ رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گانشون برام چای ریخت، چایی سرد که رنگ خوبی هم نداشت ، با بی میلی و اکراه استکان رو آوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن بی سر و صدا از پشت سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم...
شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته اومدم منزل و از شدت خستگی فورا به خواب رفتم.
وجود نازنین حضرت زهرا، صدیقه ی کبری در عالم رویا بالای سرم آمدند طوری که متوجه حضور ایشان شدم
به من فرمود؛ آسید علی اکبر مجالس روضه ی امروز قبول نیست. گفتم چرا خانوم جان فرمود؛
نیتت خالص برای ما نبود. برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمون در اونجا حضور داشتیم، و اون روضه ای بود که برای اون چند تا بچه ی کوچک دور از ریا و خالص گوشه ی محله خواندی....
آسید علی اکبر ما از تو گله و خورده ای داریم!
گفتم جانم خانوم، بفرمایید چه خطایی ازم سر زده؟
خانوم حضرت زهرا با اشاره فرمودند اون چای من با دست خودم ریخته بودم چرا روی زمین ریختی!!؟
میگه از خواب بیدار شدم و از ان روز فهمیدم که توجه و عنایت اونها به مجالس بااخلاص و بی ریاست و بعد از اون هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از اونها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت و برای همه ی گرفتاری ها و مخارجم کافی بود.
بنازم به بزم محبت که در آن
گدایی و شاهی برابر نشیند...
📚منبع؛ برگرفته از خاطرات مرحوم کوثری