eitaa logo
نیروی قدس (جبهه مقاومت)
42.5هزار دنبال‌کننده
30.3هزار عکس
17.2هزار ویدیو
924 فایل
﷽ 🔰وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَالْحَمْدُ لِلّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ در خدمتم 👇
مشاهده در ایتا
دانلود
❣بسم الله الرحمن الرحیم❣ 🔹انشاءالله با یاری خدا و عنایت حضرت ولی عصر(عج) از امروز به یُمن و برکت ورود به ماه "ماه خدا" هر روز تفسیر یکی از آیات قرآن کریم، از اول قرآن، برگرفته از در کانال قرار میگیرد🔅 ⭐️🌟⭐️🌟⭐️🌟⭐️🌟⭐️🌟⭐️🌟 🔰پيشگفتار گزيدۀ تفسير نمونه! بزرگترين سرمايۀ ما مسلمانان قرآن مجيد است. معارف، احكام، برنامۀ زندگى، سياست اسلامى، راه به سوى قرب خدا، همه و همه را در اين كتاب بزرگ آسمانى مى‌يابيم. بنابر اين، وظيفۀ هر مسلمان اين است كه با اين كتاب بزرگ دينى خود روز به روز آشناتر شود. 💐💐💐💐💐 اگر خوب محاسبه کنیم بسیاری از لحظات عمر ما به پای فیلمهای بی سروتَه یا کارهای بی ارزش تلف میشود! بیایید کمی به فکر آینده و ابدیّت خود باشیم. کوچ نزدیک است، با دست خالی آمده ایم، با دست خالی نرویم. ما که نام مسلمانی را یدَک میکشیم خیلی باید در درگاه خداوند خِجِل و شرمنده باشیم که در دوران عمر خود، یکبار بصورت کامل معنی و تفسیر قرآن را نخوانده باشیم. 💐💐💐 انشالله که این کانال بتواند این مهمّ را پیاده کرده و از اوّل قرآن ، تفسیر آن را بصورت منظّم بیاورد، باشد که مورد استفادهء اعضای محترم قرار گرفته و ذخیرهء آخرت ما گردد. «التماس دعا»🤲 🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹 «تفسير نمونه» تفسيرى است سليس و روان و در عين حال پرمحتوا و ناظر به مسائل روز و نيازهاى زمان، دورۀ(٢٧) جلدى تفسير نمونه، اثر آیت الله مکارم شیرازی در پنج جلد توسّط فاضل محترم جناب آقای احمد ــ علی بابایی در مدّت دو سال خلاصه شده كه اثرى ارزنده و پربار به وجود آمده كه هم قرآن با ترجمۀ سليس و روان را در بر دارد و هم تفسير فشرده و گويايى، براى كسانى كه مى‌خواهند با يك مراجعۀ سريع از تفسير آيات آگاه شوند، مى‌باشد. 🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿 🍃🌼🍃🌼🍃 🌹آغاز جزء اوّل قرآن مجيد 🌹 🌷سورۀ فاتحة الكتاب (حمد)؛ اين سوره در «مكّه» نازل شده و داراى هفت آيه است» 🍃🌼🍃 🌹ويژگيهاى سورۀ حمد: ١-اين سوره اساساً با سوره‌هاى ديگر قرآن از نظر لحن و آهنگ فرق روشنى دارد، زيرا در اين سوره خداوند طرز مناجات و سخن گفتن با او را به بندگانش آموخته است. آغاز اين سوره با حمد و ستايش پروردگار شروع و با ابراز ايمان به مبدأ و معاد (خداشناسى و ايمان به رستاخيز) ادامه و با تقاضاها و نيازهاى بندگان پايان مى‌گيرد. 🍃🌼🍃 ٢-سورۀ حمد، اساس قرآن است، در حديثى از پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله مى‌خوانيم كه: «الحمد امّ القرآن» و اين به هنگامى بود كه «جابر بن عبد اللّه انصارى» خدمت پيامبر صلّى اللّه عليه و اله رسيد، پيامبر صلّى اللّه عليه و اله به او فرمود: «آيا برترين سوره‌اى را كه خدا در كتابش نازل كرده به تو تعليم كنم؟» جابر عرض كرد آرى پدر و مادرم به فدايت باد، به من تعليم كن، پيامبر صلّى اللّه عليه و اله سورۀ حمد كه امّ الكتاب است به او آموخت. سپس اضافه فرمود: «اين سوره شفاى هر دردى است مگر مرگ» . «امّ» به معنى اساس و ريشه است. شايد به همين دليل «ابن عباس» مفسّر معروف مى‌گويد: «هر چيزى اساس و شالوده‌اى دارد،و اساس و زير بناى قرآن، سورۀ حمد است» 🍃🌼🍃 ٣-در آيات قرآن سورۀ حمد به عنوان يك موهبت بزرگ به پيامبر صلّى اللّه عليه و اله معرّفى شده، و در برابر كلّ قرآن قرار گرفته است، آنجا كه مى‌فرمايد: «ما به تو سورۀ حمد كه هفت آيه است و دوبار نازل شده داديم همچنين قرآن بزرگ بخشيديم.» 🍃🌼🍃🌼🍃
💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐 ادامه 🌻محتواى سورۀ : از يك نظر اين سوره به دو بخش تقسيم مى‌شود، بخشى از حمد و ثناى خدا سخن مى‌گويد و بخشى از نيازهاى بنده. در حديثى از پيامبر صلّى اللّه عليه و اله مى‌خوانيم: خداوند متعال چنين فرموده: «من سورۀ حمد را ميان خود و بنده‌ام تقسيم كردم نيمى از آن براى من و نيمى از آن براى بندۀ من است. و بندۀ من حقّ دارد هر چه را مى‌خواهد از من بخواهد. 🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿 🌟در فضيلت اين سوره؛ از پيامبر صلّى اللّه عليه و اله نقل شده: «هر مسلمانى سورۀ حمد را بخواند پاداش او باندازۀ كسى است كه دو سوّم قرآن را خوانده (و طبق نقل ديگرى پاداش كسى است كه تمام قرآن را خوانده باشد) و گوئى به هر فردى از مردان و زنان مؤمن هديه‌اى فرستاده است» . همچنين در حديثى از امام صادق عليه السّلام مى‌خوانيم: «شيطان چهار بار فرياد كشيد و ناله سر داد نخستين بار روزى بود كه از درگاه خداوند رانده شد، سپس هنگامى بود كه از بهشت به زمين تنزّل يافت، سوّمين بار هنگام بعثت محمد صلّى اللّه عليه و اله بعد از فترت پيامبران بود و آخرين بار زمانى بود كه سورۀ «حمد» نازل شد. 🌻💫🌻💫🌻💫🌻💫🌻💫 🍁چرا نام اين سوره فاتحة الكتاب است؟ «فاتحة الكتاب» به معنى آغازگر كتاب (قرآن) است، و از روايات استفاده مى‌شود كه اين سوره در زمان خود پيامبر صلّى اللّه عليه و اله نيز به همين نام شناخته مى‌شده است. از اينجا دريچه‌اى به سوى مسألۀ مهمّى از مسائل اسلامى گشوده مى‌شود و آن اينكه بر خلاف آنچه در ميان گروهى مشهور است كه قرآن در عصر پيامبر صلّى اللّه عليه و اله به صورت پراكنده بود، بعد در زمان ابوبكر يا عمر يا عثمان جمع آورى شد، قرآن در زمان خود پيامبر صلّى اللّه عليه و اله به همين صورت امروز جمع آورى شده بود و سر آغازش همين سورۀ حمد بوده است، مدارك متعددى در دست است كه قرآن به صورت مجموعه‌اى كه در دست ماست در عصر پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و به فرمان او جمع آورى شده بود . 💫💫💫 «على بن ابراهيم» از امام صادق عليه السّلام نقل كرده كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله به على عليه السّلام فرمود: «قرآن در قطعات حرير و كاغذ و امثال آن پراكنده است آن را جمع آورى كنيد» . سپس اضافه مى‌كند: على عليه السّلام از آن مجلس برخاست و آن را در پارچۀ زرد رنگى جمع آورى نمود سپس بر آن مُهر زد. 💫💫💫 به علاوه حديث مشهور «ثقلين» كه شيعه و سنّى آن را نقل كرده‌اند كه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله فرمود من از ميان شما مى‌روم و دو چيز گرانبها را به يادگار مى‌گذارم «كتاب خدا» و «خاندانم» خود نشان مى‌دهد كه قرآن به صورت يك كتاب جمع آورى شده بود. و در پاسخ اين سؤال كه در ميان گروهى از دانشمندان معروف است كه قرآن پس از پيامبر جمع آورى شده (به وسيلۀ على عليه السّلام يا كسان ديگر) بايد گفت: قرآنى كه على عليه السّلام جمع‌آورى كرد تنها خود قرآن نبود بلكه مجموعه‌اى بود از قرآن و تفسير و شأن نزول آيات و مانند آن. 🌻💫🌻💫🌻💫🌻💫
ادامه سوره آیه ۱ 🌸 بِسمِ اللّه الرَّحمن الرَّحيم🌸 (آيه ١) -ميان همۀ مردم جهان رسم است كه هر كار مهمّ و پر ارزشى را به نام بزرگى از بزرگان آغاز مى‌كنند، يعنى آن كار را با آن شخصيت مورد نظر از آغاز ارتباط مى‌دهند. ولى آيا بهتر نيست كه براى پاينده بودن يك برنامه و جاويد ماندن يك تشكيلات، آن را به موجود پايدار و جاويدانى ارتباط دهيم كه فنا در ذات او راه ندارد؟ 🌱🌱🌱 از ميان تمام موجودات،آنكه ازلى و ابدى است تنها ذات پاك خداست و به همين دليل بايد همه چيز و هر كار را با نام او آغاز كرد و از او استمداد نمود لذا در نخستين آيۀ قرآن مى‌گوئيم: «بنام خداوند بخشندۀ بخشايشگر» (بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ) . 🌱🌱🌱 و در حديث معروفى از پيامبر صلّى اللّه عليه و اله مى‌خوانيم: «كلّ امر ذى بال لم يذكر فيه اسم اللّه فهو ابتر»: «هر كار مهمّى كه بدون نام خدا شروع شود بى فرجام است» . 🌱🌱🌱 و نيز امام باقر عليه السّلام مى‌فرمايد: «سزاوار است هنگامى كه كارى را شروع مى‌كنيم، چه بزرگ باشد چه كوچك، بسم اللّه بگوئيم تا پر بركت و ميمون باشد» . 🌱🌱🌱 كوتاه سخن اينكه: پايدارى و بقاء عمل بسته به ارتباطى است كه با خدا دارد به همين مناسبت خداوند به پيامبر دستور مى‌دهد كه در آغاز شروع تبليغ اسلام اين وظيفۀ خطير را با نام خدا شروع كند: اِقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ (سورۀ علق آيۀ ١) ، و مى‌بينيم حضرت نوح در آن طوفان سخت و عجيب هنگام سوار شدن بر كشتى براى پيروزى بر مشكلات به ياران خود دستور مى‌دهد كه در هنگام حركت و در موقع توقّف كشتى «بسم اللّه» بگويند (سورۀ هود آيۀ ٤١ و ٤٨) . و آنها نيز اين سفر را سر انجام با موفقيّت و پيروزى پشت سر گذاشتند. و نيز سليمان در نامه‌اى كه به ملكه سبا مى‌نويسد سر آغاز آن را «بِسْمِ اللّهِ» قرار مى‌دهد (سورۀ نحل آيۀ ٣٠) . 🌱🌱🌱 روى همين اصل، تمام سوره‌هاى قرآن-با بسم اللّه آغاز مى‌شود تا هدف اصلى از آغاز تا انجام با موفقيّت و پيروزى و بدون شكست انجام شود و تنها سورۀ توبه است كه بسم اللّه در آغاز آن نمى‌بينيم چرا كه سورۀ توبه با اعلان جنگ به جنايتكاران مكّه و پيمان شكنان آغاز شده، و اعلام جنگ با توصيف خداوند به «رحمان و رحيم» سازگار نيست. 🌷🍃🍃🌷🍃🍃🌷🍃 🌺نكته‌ها: ١-آيا بسم اللّه جزء سوره است؟ در ميان دانشمندان و علماء شيعه اختلافى نيست كه بسم اللّه جزء سورۀ حمد و همۀ سوره‌هاى قرآن است، اصولاً ثبت «بسم اللّه» در آغاز همۀ سوره‌ها، خود گواه زنده اين امر است، زيرا مى‌دانيم در متن قرآن چيزى اضافه نوشته نشده است، و ذكر «بسم اللّه» در آغاز سوره‌ها از زمان پيامبر صلّى اللّه عليه و اله تاكنون معمول بوده است. به علاوه سيرۀ مسلمين همواره بر اين بوده كه هنگام تلاوت قرآن بسم اللّه را در آغاز هر سوره‌اى مى‌خواندند، و متواتراً نيز ثابت شده كه پيامبر صلّى اللّه عليه و اله آن را تلاوت مى‌فرمود، چگونه ممكن است چيزى جزء قرآن نباشد و پيامبر و مسلمانان همواره آن را ضمن قرآن بخوانند و بر آن مداومت كنند. به هر حال مسأله آنقدر روشن است كه مى‌گويند: يك روز معاويه در دوران حكومتش در نماز جماعت بسم اللّه را نگفت، بعد از نماز جمعى از مهاجران و انصار فرياد زدند أَسرَقتَ أم نَسيتَ؟ ؛ آيا بسم اللّه را دزديدى يا فراموش كردى⁉️ 🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃 🌸٢-اللّه جامع ترين نام خداست: زيرا بررسى نامهاى خدا كه در قرآن مجيد و يا ساير منابع اسلامى آمده نشان مى‌دهد كه هر كدام از آن يك بخش خاصّ از صفات خدا را منعكس مى‌سازد، تنها نامى كه جامع صفات جلال و جمال است همان «اللّه» مى‌باشد. به همين دليل اسماء ديگر خداوند غالباً به عنوان صفت براى كلمه «اللّه» گفته مى‌شود به عنوان نمونه: «غفور» و «رحيم» كه به جنبۀ آمرزش خداوند اشاره مى‌كند (فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ) -سورۀ بقره آيۀ ٢٦٦. 🌸«سميع» اشاره به آگاهى او از مسموعات، و «عليم» اشاره به آگاهى او از همه چيز است (فَإِنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ) -بقره:٢٢٧. 🌸 و در يك آيه بسيارى از اين اسماء، وصف «اللّه» قرار مى‌گيرند. هُوَ اللّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبّارُ الْمُتَكَبِّرُ : «اوست اللّه كه معبودى جز وى نيست، اوست حاكم مطلق، منزّه از ناپاكيها، از هر گونه ظلم و بيدادگرى، ايمنى بخش، نگاهبان همه چيز، توانا و شكست ناپذير، قاهر بر همه موجودات، و با عظمت» . 🌸 يكى از شواهد جامعيّت اين نام آن است كه ابراز ايمان و توصيه تنها با جملۀ لا اله الاّ اللّه مى‌توان كرد. 👇👇👇
🌸سورهء آیهء ۲ «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ » ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است. 💐🌿💐🌿💐🌿💐🌿💐🌿💐🌿 بعد از «بسم اللّه» كه آغازگر سوره بود، نخستين وظيفۀ بندگان آن است كه به ياد مبدأ بزرگ عالم هستى و نعمتهاى بى‌پايانش بيفتند، همان نعمتهاى فراوانى كه راهنماى ما در شناخت پروردگار و انگيزۀ ما ، در راه عبوديّت است. اينكه مى‌گوئيم: انگيزه، به خاطر آن است كه هر انسانى به هنگامى كه نعمتى به او مى‌رسد فوراً مى‌خواهد، بخشندۀ نعمت را بشناسد، و طبق فرمان فطرت به سپاسگزارى برخيزد و حقّ شكر او را ادا كند به همين جهت علماى علم كلام (عقائد) در نخستين بحث اين علم «وجوب شكر منعم» را كه يك فرمان فطرى و عقلى است به عنوان انگيزۀ خداشناسى، يادآور مى‌شوند. و اينكه مى‌گوئيم: راهنماى ما در شناخت پروردگار نعمتهاى اوست، زيرا بهترين و جامعترين راه براى شناخت مبدأ، مطالعه در اسرار آفرينش و رازهاى خلقت و مخصوصاً وجود نعمتها در رابطه با زندگى انسانها است. به اين دو دليل سورۀ فاتحة الكتاب با اين جمله شروع مى‌شود «حمد و ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است» (الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ) . 🌸 «حمد» در لغت به معنى ستايش كردن در برابر كار يا صفت نيك اختيارى است. ١-هر انسانى كه سر چشمۀ خير و بركتى است و هر پيامبر و رهبر الهى كه نور هدايت در دلها مى‌پاشد، هر شخص سخاوتمندى كه بخشش مى‌كند، و هر طبيبى كه مرهمى بر زخم جانكاهى مى‌نهد، ستايش آنها از ستايش خدا سر چشمه مى‌گيرد، چرا كه همۀ اين مواهب در اصل از ناحيۀ ذات پاك او است، و نيز اگر خورشيد نورافشانى مى‌كند، ابرها باران مى‌بارند، و زمين بركاتش را به ما تحويل مى‌دهد، همه از ناحيۀ او است. 🌸٢-جالب اينكه «حمد» تنها در آغاز كار نيست، بلكه پايان كارها نيز چنانكه قرآن به ما تعليم مى‌دهد با حمد خواهد بود، در مورد بهشتيان مى‌خوانيم: «سخن آنها در بهشت نخست منزّه شمردن خداوند از هر عيب و نقص و تحيّت آنها سلام، و آخرين سخنشان اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ است» . (يونس:۱۰ ) 🌸۳ــ امّا كلمه «ربّ» در اصل به معنى مالك و صاحب چيزى است كه به تربيت و اصلاح آن مى‌پردازد. 🌲🌱🌲🌱🌲🌱🌲🌱🌲🌱 🌼كلمۀ «الْعالَمِينَ» جمع «عالَم» است و عالم به معنى مجموعه‌اى است از موجودات مختلف و هنگامى كه به صورت «عالمين» جمع بسته مى‌شود اشاره به تمام مجموعه‌هاى اين جهان است. 🌼در روايتى از على عليه السّلام چنين مى‌خوانيم كه در ضمن تفسير آيۀ «الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» فرمود: «رَبِّ الْعالَمِينَ اشاره به مجموع همۀ مخلوقات است اعم از موجودات بيجان و جاندار» . 🌲🌱🌲🌱🌲🌱🌲🌱🌲🌱 پایان آیه ۲🌷
🌸سوره مبارکهء فاتحه؛ آیه ۳ 🔅الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🔅 🔹 (خداوندی که) بخشنده و بخشایشگر است (و رحمت عامّ و خاصّش همگان را فرا گرفته). 🌻💫🌻💫🌻💫🌻💫🌻 (آيه ٣) - «خداوندى كه بخشنده و بخشايشگر است» و رحمت عامّ و خاصّش همه را رسيده. (الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ) . معنى «رحمن» و «رحيم» و همچنين تفاوت ميان اين دو كلمه را در تفسير «بسم اللّه» خوانديم. نكته‌اى كه بايد اضافه كنيم اين است كه اين دو صفت در نمازهاى روزانۀ ما حدّاقل ٣٠ بار تكرار مى‌شوند (در هر يك از دو ركعت اول نماز دوازده بار) و به اين ترتيب ٦٠ مرتبه خدا را به صفت رحمتش مى‌ستائيم. و اين درسى است براى همه انسانها كه خود را در زندگى بيش از هر چيز به اين اخلاق الهى متخلّق كنند. به علاوه اشاره‌اى است به اين واقعيّت كه اگر ما خود را عبد و بندۀ خدا مى‌دانيم مبادا رفتار مالكان بى‌رحم نسبت به بردگانشان در نظرها تداعى شود. نكتۀ ديگر اينكه «رحمان و رحيم» بعد از «رَبِّ الْعالَمِينَ» اشاره به اين است كه ما« خداوند»در عين قدرت نسبت به بندگان خويش، با مهربانى و لطف رفتار مى‌كنيم. 🌻💫🌻💫🌻💫🌻💫 👇👇👇
🌸سوره مبارکه: آیه شماره: ۵ 🔅إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ🔅 (پروردگارا!) تنها تو را می‌پرستیم؛ و تنها از تو یاری می‌جوییم. 🌼🍃🌸🍃🌹🍃🌷🍃 🌸(آيه ٥) -انسان در پيشگاه خدا: از اينجا گوئى «بنده» پروردگار خود را مخاطب ساخته نخست از عبوديّت خويش در برابر او، و سپس از امدادها و كمكهاى او سخن مى‌گويد: «تنها تو را مى‌پرستم و تنها از تو يارى مى‌جويم» (إِيّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيّاكَ نَسْتَعِينُ) . در واقع آيات گذشته سخن از توحيد ذات و صفات مى‌گفت و در اينجا سخن از توحيد عبادت، و توحيد افعال است. توحيد عبادت آن است كه هيچ كس و هيچ چيز را شايستۀ پرستش جز ذات خدا ندانيم تنها به فرمان او گردن نهيم، و از بندگى و تسليم در برابر غير ذات او بپرهيزيم، توحيد افعال آن است كه تنها مؤثّر حقيقى را در عالم او بدانيم، نه اينكه دنبال سبب نرويم بلكه معتقد باشيم هر سببى هر تأثيرى دارد به فرمان خداست. اين تفكّر و اعتقاد انسان را از همه كس و همۀ موجودات بريده و تنها به خدا پيوند مى‌دهد. 🍃🍂🍃🍂🌹🍃🍂🍃🍂 👇👇👇
🌸سوره مبارکه: آیه شماره: ۷ « صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ» راه کسانی که آنان را مشمول نعمت خود ساختی؛ نه کسانی که بر آنان غضب کرده‌ای؛ و نه گمراهان. 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿 دو خط انحرافى! «مرا به راه كسانى هدايت فرما كه آنان را مشمول انواع نعمتهاى خود قرار دادى (نعمت هدايت، نعمت توفيق، نعمت رهبرى مردان حقّ و نعمت علم و عمل و جهاد و شهادت) نه آنها كه بر اثر اعمال زشت و انحراف عقيده، غضب تو دامنگيرشان شد و نه آنها كه جادّۀ حقّ را رها كرده و در بيراهه‌ها گمراه و سرگردان شده» (صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لاَ الضّالِّينَ) . در حقيقت خدا به ما دستور مى‌دهد طريق و خط پيامبران و نيكوكاران و آنها كه مشمول نعمت و الطاف او شده‌اند را بخواهيم و به ما هشدار مى‌دهد كه در برابر شما هميشه دو خط انحرافى قرار دارد، خطّ «الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ» و خطّ «الضّالِّينَ». 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸 ۱ ــ «الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» كيانند؟ سورۀ نساء آيۀ ٦٩ اين گروه را تفسير كرده است: «كسانى كه دستورات خدا و پيامبر را اطاعت كنند، خدا آنها را با كسانى قرار مى‌دهد كه مشمول نعمت خود ساخته، از پيامبران و رهبران صادق و راستين و جانبازان و شهيدان راه خدا و افراد صالح، و اينان رفيقان خوبى هستند». بنابراين ما در سورۀ حمد از خدا مى‌خواهيم كه در خطّ اين چهار گروه قرار گيريم كه در هر مقطع زمانى بايد در يكى از اين خطوط، انجام وظيفه كنيم و رسالت خويش را ادا نمائيم. 🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂 ۲ ــ «الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ» و «الضّالِّينَ» كيانند؟ 🌱از موارد استعمال اين دو كلمه در قرآن مجيد چنين استفاده مى‌شود كه «الضّالِّينَ» گمراهان عادّى هستند، و «الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ» گمراهان لجوج و منافق، به همين دليل در بسيارى از موارد، غضب و لعن خداوند در مورد آنها ذكر شده. 🌱 در آيۀ ٦ سورۀ فتح آمده است: «خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك و آنها را كه در بارۀ خدا گمان بد مى‌برند مورد غضب خويش قرار مى‌دهد، و آنها را لعن مى‌كند، و از رحمت خويش دور مى‌سازد، و جهنّم را براى آنان آماده ساخته است» . به هر حال «الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ» آنها هستند كه علاوه بر كفر، راه لجاجت و عناد و دشمنى با حقّ را مى‌پيمايند و حتّى از اذيّت و آزار رهبران الهى و پيامبران در صورت امكان فرو گذار نمى‌كنند. 🌟 پايان سورۀ 🌟 🌴🌳🌴🌳🌴🌳🌴🌳🌴
🌟سورۀ بقره ؛ اين سوره در «مدينه» نازل شده و ٢٨٦ آيه است. 🌟 محتوا و فضيلت: جامعيّت اين سوره از نظر اصول اعتقادى اسلام و بسيارى از مسائل عملى (عبادى، اجتماعى، سياسى و اقتصادى) قابل انكار نيست. چه اينكه در اين سوره: 🌟١-بحثهائى پيرامون توحيد و شناسائى خدا مخصوصاً از طريق مطالعۀ اسرار آفرينش آمده است. 🌟٢-بحثهائى در زمينۀ معاد و زندگى پس از مرگ، مخصوصاً مثالهاى حسّى آن مانند داستان ابراهيم و زنده شدن مرغها و داستان عزير 🌟 ٣-بحثهائى در زمينۀ اعجاز قرآن و اهميّت اين كتاب آسمانى. 🌟٤-بحثهائى بسيار مفصّل در بارۀ يهود و منافقان و موضع‌گيريهاى خاصّ آنها در برابر اسلام و قرآن، و انواع كارشكنيهاى آنان در اين رابطه. 🌟٥-بحثهائى در زمينۀ تاريخ پيامبران بزرگ مخصوصاً ابراهيم و موسى عليهما السّلام. 🌟٦-بحثهائى در زمينۀ احكام مختلف اسلامى از جمله نماز، روزه، جهاد، حجّ و تغيير قبله، ازدواج و طلاق، احكام تجارت، و قسمت مهمّى از احكام ربا و مخصوصا بحثهائى در زمينۀ انفاق در راه خدا، و همچنين مسألۀ قصاص و تحريم قسمتى از گوشتهاى حرام و قمار و شراب و بخشى از احكام وصيّت و مانند آن. 💐💐💐💐💐💐💐💐💐 🌸در فضيلت اين سوره؛ از پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله پرسيدند: «كداميك از سوره‌هاى قرآن برتر است؟ فرمود: سورۀ بقره، عرض كردند كدام آيه از آيات سورۀ بقره افضل است؟ فرمود: 🌟⭐️🌟⭐️🌟⭐️🌟⭐️🌟 : ١ تحقيق دربارۀ حروف مقطعۀ قرآن: 🌸 «الم» (الم) . در آغاز ٢٩ سوره از قرآن با حروف مقطّعه برخورد مى‌كنيم. و اين حروف هميشه جزء كلمات اسرار آميز قرآن محسوب مى‌شده، و با گذشت زمان و تحقيقات جديد دانشمندان، تفسيرهاى تازه‌اى براى آن پيدا مى‌شود. و جالب اينكه در هيچ يك از تواريخ نديده‌ايم كه عرب جاهلى و مشركان وجود حروف مقطّعه را در آغاز بسيارى از سوره‌هاى قرآن بر پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله خرده بگيرند، و آن را وسيله‌اى براى استهزاء و سخريّه قرار دهند و اين مى‌رساند كه گويا آنها نيز از اسرار وجود حروف مقطّعه كاملاً بى‌خبر نبوده‌اند. به هر حال چند تفسير كه هماهنگ با آخرين تحقيقاتى است كه در اين زمينه به عمل آمده، و ما آنها را به تدريج در آغاز اين سوره، و سوره‌هاى «آل عمران» و «اعراف» بيان خواهيم كرد، اكنون به مهمترين آنها مى‌پردازيم: 🌸اين حروف اشاره به اين است كه اين كتاب آسمانى با آن عظمت و اهميّتى كه تمام سخنوران عرب و غير عرب را متحيّر ساخته، و دانشمندان را از معارضه با آن عاجز نموده است، از نمونۀ همين حروفى است كه در اختيار همگان قرار دارد در عين اينكه قرآن از همان حروف «الف باء» و كلمات معمولى تركيب يافته به قدرى كلمات آن موزون است و معانى بزرگى دربردارد، كه در اعماق دل و جان انسان نفوذ مى‌كند، روح را مملوّ از اعجاب و تحسين مى‌سازد، و افكار و عقول را در برابر خود وادار به تعظيم مى‌نمايد. درست همانطور كه خداوند بزرگ از خاك، موجوداتى همچون انسان، با آن ساختمان شگفت انگيز، و انواع پرندگان زيبا، و جانداران متنوع، و گياهان و گلهاى رنگارنگ، مى‌آفريند و ما از آن كاسه و كوزه و مانند آن مى‌سازيم، همچنين خداوند از حروف الفبا و كلمات معمولى، مطالب و معانى بلند را در قالب الفاظ زيبا و كلمات موزون ريخته و اسلوب خاصّى در آن بكار برده، آرى همين حروف در اختيار انسانها نيز هست ولى توانائى ندارند كه تركيبها و جمله بنديهائى بسان قرآن ابداع كنند. 🌻🌿🌻🌿🌻🌿🌻🌿🌻🌿 🌀عصر طلائى ادبيات عرب: عصر جاهليّت يك عصر طلائى از نظر ادبيّات بود، همان اعراب باديه‌نشين، همان پا برهنه‌ها با تمام محروميّتهاى اقتصادى و اجتماعى دلهائى سرشار از ذوق ادبى و سخن سنجى داشتند، عربها در زمان جاهليّت يك بازار بزرگ سال به نام «بازار عكّاظ» داشتند كه در عين حال يك «مجمع مهمّ ادبى» و كنگرۀ سياسى و قضائى نيز محسوب مى‌شد. در اين بازار علاوه بر فعاليّتهاى اقتصادى عاليترين نمونه‌هاى نظم و نثر عربى از طرف شعراء و سخنسَرايان توانا در اين كنگره عرضه مى‌گرديد، و بهترين آنها به عنوان «شعر سال» انتخاب مى‌شد، و البتّه موفقيّت در اين مسابقه بزرگ ادبى افتخار بزرگى براى سرايندۀ آن شعر و قبيله‌اش بود. در چنين عصرى قرآن آنها را دعوت به مقابله به مثل كرد و همه از آوردن مانند آن اظهار عجز كردند، و در برابر آن زانو زدند، گواه زندۀ اين تفسير حديثى است كه از امام سجاد عليه السّلام رسيده آنجا كه مى‌فرمايد: «قريش و يهود به قرآن نسبت ناروا دادند گفتند: قرآن سحر است، آن را خودش ساخته و به خدا نسبت داده است، خداوند به آنها اعلام فرمود: «الم، ذلك الكتاب» يعنى: اى محمّد! كتابى كه بر تو فرو فرستاديم از همين حروف مقطّعه (الف-لام-ميم) و مانند آن است كه همان حروف الفباى شما است. پایان آیه ۱🌷 💠🔆💠🔆💠🔆💠🔆
📖سورهء مبارکهء آیهء شماره: ۲ 🔅ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ ۛ فِيهِ ۛ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ. آن کتاب با عظمتی است که شکّ در آن راه ندارد؛ و مایهء هدایت پرهیزکاران است. 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 (آيه ٢) -بعد از بيان حروف مقطّعه، قرآن اشاره به عظمت اين كتاب آسمانى كرده مى‌گويد: «اين همان كتاب با عظمت است كه هيچ گونه ترديد در آن وجود ندارد» (ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ) . 🌿 اينكه مى‌گويد هيچ گونه شكّ و ترديد در آن وجود ندارد اين يك ادّعا نيست بلكه آنچنان آثار صدق و عظمت و انسجام و استحكام و عمق معانى و شيرينى و فصاحت لغات و تعبيرات در آن نمايان است كه هر گونه وسوسه و شكّ را از خود دور مى‌كند. جالب اينكه گذشت زمان نه تنها طراوت آن را نمى‌كاهد، بلكه هر قدر علم به سوى تكامل پيش مى‌رود درخشش اين آيات بيشتر مى‌شود، سپس در ادامه مى‌افزايد: اين كتاب «مايۀ هدايت پرهيزكاران است» (هُدىً لِلْمُتَّقِينَ) . 💐🌿🌿💐🌿🌿💐🌿🌿 🌷هدايت چيست؟ كلمۀ «هدايت» در قرآن به دو معنى بازگشت مى‌كند: ١- «هدايت تكوينى» و منظور از آن رهبرى موجودات به وسيلۀ پروردگار زير پوشش نظام آفرينش و قانونمندى‌هاى حساب شده جهان هستى است. ٢- «هدايت تشريعى» كه به وسيلۀ پيامبران و كتابهاى آسمانى انجام مى‌گيرد و انسانها با تعليم و تربيت آنها در مسير تكامل پيش مى‌روند. 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🌸چرا هدايت قرآن ويژۀ پرهيزكاران است؟ مسلّماً قرآن براى هدايت همۀ جهانيان نازل شده، ولى چرا در آيۀ فوق هدايت قرآن مخصوص پرهيزكاران معرفى گرديده؟ 🌸 علّت آن اين است كه تا مرحله‌اى از تقوا در وجود انسان نباشد (مرحلۀ تسليم در مقابل حقّ و پذيرش آنچه هماهنگ با عقل و فطرت است) محال است انسان از هدايت كتابهاى آسمانى و دعوت انبياء بهره بگيرد. «زمين شوره‌زار هرگز سنبل برنيارد، اگر چه هزاران مرتبه باران بر آن ببارد» . سرزمين وجود انسانى نيز تا از لجاجت و عناد و تعصّب پاك نشود، بذر هدايت را نمى‌پذيرد، و لذا خداوند مى‌فرمايد: «قرآن هادى و راهنماى متّقيان است». 🌲🌴🌲🌴🌲🌴🌲🌴🌲🌴 پایان آیه۲🌷
🌹 سوره مبارکه: بقره آیه شماره: ۳ 🔅الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ🔅 (پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [=آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان می‌آورند؛ و نماز را برپا می‌دارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند. 🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷🌾 🌟 (آيه ٣) -آثار تقوا در روح و جسم انسان! قرآن در آغاز اين سوره، مردم را در ارتباط با برنامه و آئين اسلام به سه گروه متفاوت تقسيم مى‌كند: 🌟١- «متّقين» (پرهيزكاران) كه اسلام را در تمام ابعادش پذيرا گشته‌اند 🌟 ٢- «كافران» كه در نقطۀ مقابل گروه اوّل قرار گرفته و به كفر خود معترفند. 🌟٣- «منافقان» كه داراى دو چهره‌اند، با مسلمانان ظاهراً مسلمان و با گروه مخالف، مخالف اسلامند، البتّه چهرۀ اصلى آنها همان چهرۀ كفر است، بدون شكّ زيان اين گروه براى اسلام بيش از گروه دوّم است و به همين سبب قرآن با آنها برخورد شديدترى دارد. 🌟در اين آيه سخن از گروه اوّل است، ويژگيهاى آنها را از نظر ايمان و عمل در پنج عنوان مطرح مى‌كند؛ 🌟١-ايمان به غيب: نخست مى‌گويد: «آنها كسانى هستند كه ايمان به غيب دارند» (الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ) . «غيب و شهود» دو نقطۀ مقابل يكديگرند، عالم شهود عالم محسوسات است، و جهان غيب، ماوراء حسّ، زيرا «غيب» در لغت بمعنى چيزى است كه پوشيده و پنهان است و چون عالم ماوراء محسوسات از حسّ ما پوشيده است به آن غيب گفته مى‌شود، ايمان به غيب درست نخستين نقطه‌اى است كه مؤمنان را از غير آنها جدا مى‌سازد و پيروان اديان آسمانى را در برابر منكران خدا و وحى و قيامت قرار مى‌دهد و به همين دليل نخستين ويژگى پرهيزكاران ايمان به غيب ذكر شده است. «مؤمنان به غيب» عقيده دارند، سازندۀ اين عالم آفرينش، علم و قدرتى بى‌انتها، و عظمت و إدراكى بى‌نهايت دارد، او ازلى و ابدى است، و مرگ به معنى فنا و نابودى نيست بلكه دريچه‌اى است به جهان وسيعتر و پهناورتر، در حالى كه يك فرد مادّى معتقد است جهان هستى محدود است به آنچه ما مى‌بينيم و قوانين طبيعت بدون هيچ گونه نقشه و برنامه‌اى پديد آورندۀ اين جهان است، و پس از مرگ همه چيز پايان مى‌گيرد. آيا اين دو انسان با هم قابل مقايسه‌اند؟ ! 🌟 اوّلى نمى‌تواند از حقّ و عدالت و خير خواهى و كمك به ديگران صرف نظر كند، و دوّمى دليلى براى هيچ گونه از اين امور نمى‌بيند، به همين دليل در دنياى مؤمنان راستين برادرى است و تفاهم، پاكى است و تعاون، امّا در دنياى مادّيگرى استعمار است و استثمار، خونريزى است و غارت و چپاول و اين سير قهقهرائى را تمدّن و پيشرفت و ترقّى نام مى‌نهند! و اگر مى‌بينيم قرآن نقطۀ شروع تقوى را در آيۀ فوق، ايمان به غيب دانسته دليلش همين است. 🌟«غيب» در اين جا داراى مفهوم وسيع كلمه مى‌باشد و اگر در بعضى روايات غيب در آيۀ فوق تفسير به امام غائب حضرت مهدى (عج) شده در حقيقت مى‌خواهد وسعت معنى ايمان به غيب را حتّى نسبت به امام غائب (عج) مجسّم كند بى‌آنكه به آن مصداق محدود باشد. 🌻💫🌻💫🌻💫🌻💫🌻💫🌻 🌷٢-ارتباط با خدا: ويژگى ديگر پرهيزكاران آن است كه: «نماز را برپا مى‌دارند» (وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ) . «نماز» كه رمز ارتباط با خداست، مؤمنانى را كه به جهان ماوراء طبيعت راه يافته‌اند در يك رابطۀ دائمى و هميشگى با آن مبدء بزرگ آفرينش نگه مى‌دارد، آنها تنها در برابر خدا سر تعظيم خم مى‌كنند، چنين انسانى احساس مى‌كند از تمام مخلوقات ديگر فراتر رفته، و ارزش آن را پيدا كرده كه با خدا سخن بگويد، و اين بزرگترين عامل تربيت او است. 🌻💫🌻💫🌻💫🌻💫 ٣-ارتباط با انسانها: آنها علاوه بر ارتباط دائم با پروردگار رابطۀ نزديك و مستمرّى با خلق خدا دارند، و به همين دليل سوّمين ويژگى آنها را قرآن چنين بيان مى‌كند: «و از تمام مواهبى كه به آنها روزى داده‌ايم انفاق مى‌كنند» (وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ) . قابل توجه اينكه قرآن نمى‌گويد: من اموالهم ينفقون (از اموالشان انفاق مى‌كنند) بلكه مى‌گويد: «مِمّا رَزَقْناهُمْ» (از آنچه به آنها روزى داده‌ايم) و به اين ترتيب مسألۀ «انفاق» را آنچنان تعميم مى‌دهد كه تمام مواهب مادّى و معنوى را در بر مى‌گيرد. 🌸بنابراين مردم پرهيزگار آنها هستند كه نه تنها از اموال خود، بلكه از علم و عقل و دانش و نيروهاى جسمانى و مقام و موقعيّت اجتماعى خود، و خلاصه از تمام سرمايه‌هاى خويش به آنها كه نياز دارند مى‌بخشند، بى‌آنكه انتظار پاداشى داشته باشند. پایان آیه۳🌷
🌼سوره مبارکه: آیه شماره: ۴ 🔅وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ🔅 و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان می‌آورند؛ و به رستاخیز یقین دارند. 🌲🌴🌲🌴🌲🌴🌲🌴 🌹(آيه ٤) -ويژگى چهارم پرهيزكاران ايمان به تمام پيامبران و برنامه‌هاى الهى است؛ 🌹 قرآن مى‌گويد: «آنها كسانى هستند كه به آنچه بر تو نازل شده و آنچه پيش از تو نازل گرديده ايمان دارند» (وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ) . 🌹 ويژگى پنجم: ايمان به رستاخيز، صفتى است كه در اين سلسله از صفات براى پرهيزكاران بيان شده است «آنها به آخرت قطعا ايمان دارند» (وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ) . آنها يقين دارند كه انسان عبث و بى‌هدف آفريده نشده، آفرينش براى او خط سيرى تعيين كرده است كه با مرگ هرگز پايان نمى‌گيرد، او اعتراف دارد كه عدالت مطلق پروردگار در انتظار همگان است و چنان نيست كه اعمال ما در اين جهان، بى‌حساب و پاداش باشد. اين اعتقاد به او آرامش مى‌بخشد، از فشارهائى كه در طريق انجام مسئوليّتها بر او وارد مى‌شود نه تنها رنج نمى‌برد بلكه از آن استقبال مى‌كند و مطمئن است كوچكترين عمل نيك و بد پاداش و كيفر دارد، بعد از مرگ به جهانى وسيعتر كه خالى از هر گونه ظلم و ستم است انتقال مى‌يابد و از رحمت وسيع و الطاف پروردگار بزرگ بهره‌مند مى‌شود. ايمان به رستاخيز اثر عميقى در تربيت انسانها دارد، به آنها شهامت و شجاعت مى‌بخشد زيرا بر اساس آن، اوج افتخار در زندگى اين جهان، «شهادت» در راه يك هدف مقدّس الهى است كه آغازى است براى يك زندگى ابدى و جاودانى. و ايمان به قيامت انسان را در برابر گناه كنترل مى‌كند، و به هر نسبت كه ايمان قويتر باشد گناه كمتر است. 🍁🍂🍃🍁🍂🍃🍁🍂🍃 پایان آیه۴🌷
🌸سوره مبارکه: آیه شماره: ۵ 🔅أُولَٰئِكَ عَلَىٰ هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون🔅 َ آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند. 🍁🌻🍁🌻🍁🌻🍁🌻 🌸(آيه ٥) -اين آيه، اشاره‌اى است به نتيجه و پايان كار مؤمنانى كه صفات پنجگانۀ فوق را در خود جمع كرده‌اند، مى‌گويد: «اينها بر مسير هدايت پروردگارشان هستند» (أُولئِكَ عَلى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ) . «و اينها رستگارانند» (أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) . در حقيقت هدايت آنها و همچنين رستگاريشان از سوى خدا تضمين شده است. جالب اينكه مى‌گويد: «عَلى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ» اشاره به اينكه هدايت الهى همچون مَركب راهوارى است كه آنها بر آن سوارند، و به كمك اين مَركب به سوى رستگارى و سعادت پيش مى‌روند. 🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷 🌹حقيقت تقوا چيست؟ «تقوا» در اصل بمعنى نگهدارى يا خويشتن دارى است و به تعبير ديگر يك نيروى كنترل درونى است كه انسان را در برابر طغيان شهوات حفظ مى‌كند، و در واقع نقش ترمز نيرومندى را دارد كه ماشين وجود انسان را در پرتگاهها حفظ و از تندرويهاى خطرناك، باز مى‌دارد. و معيار فضيلت و افتخار انسان و مقياس سنجش شخصيت او در اسلام محسوب مى‌شود تا آنجا كه جملۀ «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاكُمْ» به صورت يك شعار جاودانى اسلام در آمده است. ضمنا بايد توجه داشت كه تقوا داراى شاخه‌ها و شعبى است، تقواى مالى و اقتصادى، تقواى جنسى، و اجتماعى، و تقواى سياسى و مانند اينها. 🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷🌾 پایان آیه۵🌷
🌸سوره مبارکه: آیه شماره: ۶ 🔅إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ🔅 کسانی که کافر شدند، برای آنان تفاوت نمی‌کند که آنان را (از عذاب الهی) بترسانی یا نترسانی؛ ایمان نخواهند آورد. 🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃 🌸(آيه ٦) -گروه دوّم، كافران لجوج و سرسخت! اين گروه درست در نقطۀ مقابل متّقين و پرهيزكاران قرار دارند و صفات آنها در اين آيه و آيۀ بعد بطور فشرده بيان شده است. در اين آيه مى‌گويد «آنها كه كافر شدند (و در كفر و بى‌ايمانى سخت و لجوجند) براى آنها تفاوت نمى‌كند كه آنان را از عذاب الهى بترسانى يا نترسانى ايمان نخواهند آورد» (إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ) . اين دسته چنان در گمراهى خود سرسختند كه هر چند حقّ بر آنان روشن شود حاضر به پذيرش نيستند و اصولاً آمادگى روحى براى پيروى از حقّ و تسليم شدن در برابر آن را ندارند. 🍂🍃🍂🍃🌹🍂🍃🍂🍃 پایان آیه۶🌷
🌸سوره مبارکه: آیه شماره: ۷ 🔅خَتَمَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَعَلَىٰ سَمْعِهِمْ ۖ وَعَلَىٰ أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ🔅 خدا بر دلها و گوشهای آنان مُهر نهاده؛ و بر چشمهایشان پرده‌ای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست. 🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱 🌸آيه ٧) -اين آيه اشاره به دليل اين تعصّب و لجاجت مى‌كند و مى‌گويد: آنها چنان در كفر و عناد فرو رفته‌اند كه حسّ تشخيص را از دست داده‌اند «خدا بر دلها و گوشهايشان مُهر نهاده و بر چشمهاشان پرده افكنده شده» (خَتَمَ اللّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سَمْعِهِمْ وَ عَلى أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ) به همين دليل نتيجۀ كارشان اين شده است كه «براى آنها عذاب بزرگى است» (وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ) . مسلّماً انسان تا به اين مرحله نرسيده باشد قابل هدايت است، هر چند گمراه باشد، امّا به هنگامى كه حسّ تشخيص را بر اثر اعمال زشت خود از دست داد، ديگر راه نجاتى براى او نيست، چرا كه ابزار شناخت ندارد و طبيعى است كه عذاب عظيم در انتظار او باشد. 🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘ 🌺نكته‌ها: ١-آيا سلب قدرت تشخيص، دليل بر جبر نيست؟ اگر طبق آيۀ فوق خداوند بر دلها و گوشهاى اين گروه مُهر نهاده، و بر چشمهايشان پرده افكنده، آنها مجبورند در كفر باقى بمانند، آيا اين جبر نيست؟ 🌺 پاسخ اين سؤال را خود قرآن در اينجا و آيات ديگر داده است و آن اينكه: اصرار و لجاجت آنها در برابر حقّ، تكبّر و ادامه به ظلم و ستم و بيدادگرى و كفر و پيروى از هوسهاى سركش سبب مى‌شود كه پرده‌اى بر حسّ تشخيص آنها بيفتد، كه در واقع اين حالت عكس العمل و بازتاب اعمال خود انسان است نه چيز ديگر. 🌺٢-مهر نهادن بر دلها! در آيات فوق و بسيارى ديگر از آيات قرآن براى بيان سلب حسّ تشخيص و درك واقعى از افراد، تعبير به «ختم» شده است، و احياناً تعبير به «طبع» و «رين» . اين معنى از آنجا گرفته شده است كه در ميان مردم رسم بر اين بوده هنگامى كه اشيائى را در كيسه‌ها يا ظرفهاى مخصوصى قرار مى‌دادند، و يا نامه‌هاى مهمّى را در پاكت مى‌گذاردند، براى آنكه كسى سر آن را نگشايد و دست به آن نزند آن را مى‌بستند و گره مى‌كردند و بر گره مُهر مى‌نهادند، امروز نيز معمول است كيسه‌هاى پُستى را لاك و مهر مى‌كنند. در لغت عرب براى اين معنى كلمۀ «ختم» به كار مى‌رود، البّته اين تعبير در بارۀ افراد بى‌ايمان و لجوجى است كه بر اثر گناهان بسيار در برابر عوامل هدايت نفوذ ناپذير شده‌اند، و لجاجت و عناد در برابر مردان حقّ در دل آنان چنان رسوخ كرده كه درست همانند همان بسته و كيسۀ سر به مُهر هستند كه ديگر هيچ گونه تصرّفى در آن نمى‌توان كرد، و به اصطلاح قلب آنها لاك و مُهر شده است. «طبع» نيز در لغت به همين معنى آمده است امّا «رين» به معنى زنگار يا غبار يا لايۀ كثيفى است كه بر اشياء گرانقيمت مى‌نشيند اين تعبير در قرآن نيز براى كسانى كه بر اثر خيره‌سرى و گناه زياد قلبشان نفوذ ناپذير شده بكار رفته است. و مهمّ آن است كه انسان مراقب باشد اگر خداى ناكرده گناهى از او سر مى‌زند در فاصلۀ نزديك آن را با آب توبه و عمل صالح بشويد، تا مبادا به صورت رنگ ثابتى براى قلب در آيد و بر آن مهر نهد. 🌺٣-مقصود از «قلب» در قرآن: «قلب» در قرآن به معانى گوناگونى آمده است. از جمله: ☘١-به معنى عقل و درك چنانكه در آيۀ ٣٧ سورۀ «ق» مى‌خوانيم: إِنَّ فِي ذلِكَ لَذِكْرى لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ : «در اين مطالب تذكّر و يادآورى است براى آنان كه نيروى عقل و درك داشته باشند» . ☘٢-به معنى روح و جان چنانكه در سورۀ احزاب آيۀ ١٠ آمده است: «هنگامى كه چشمها از وحشت فرو مانده و جانها به لب رسيده بود» ☘٣-به معنى مركز عواطف، آيۀ ١٢ سورۀ انفال شاهد اين معنى است: «بزودى در دل كافران ترس ايجاد مى‌كنم» . 🌺توضيح اينكه: در وجود انسان دو مركز نيرومند به چشم مى‌خورد: 🌺١-مركز ادراكات كه همان «مغز و دستگاه اعصاب است» 🌺٢-مركز عواطف كه عبارت است از همان قلب صنوبرى كه در بخش چپ سينه قرار دارد و مسائل عاطفى در مرحلۀ اوّل روى همين مركز اثر مى‌گذارد، ما بالوجدان هنگامى كه با مصيبتى رو برو مى‌شويم فشار آن را روى همين قلب صنوبرى احساس مى‌كنيم، و همچنان وقتى كه به مطلب سرورانگيزى بر مى‌خوريم فرح و انبساط را در همين مركز احساس مى‌كنيم. 🌟 نتيجه اينكه اگر در قرآن مسائل عاطفى به قلب (همين عضو مخصوص) و مسائل عقلى به قلب (به معنى عقل يا مغز) نسبت داده شده، دليل آن همان است كه گفته شد و سخنى به گزاف نرفته است. 🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘ پایان آیه۷🌷
🌸سوره مبارکه: آیه شماره: ۱۰ 🔅فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُون🔅 َ در دلهای آنان یک نوع بیماری است؛ خداوند بر بیماری آنان افزوده؛ و به خاطر دروغهایی که میگفتند، عذاب دردناکی در انتظار آنهاست. 🍁♦️🍁♦️🍁♦️🍁♦️🍁 🌸(آيه ١٠) -سپس قرآن به اين واقعيّت اشاره مى‌كند كه نفاق در واقع يك نوع بيمارى است مى‌گويد: «در دلهاى آنها بيمارى خاصّى است» (فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ) . امّا از آنجا كه در نظام آفرينش، هر كس در مسيرى قرار گرفت و وسائل آن را فراهم ساخت در همان مسير، رو به جلو مى‌رود قرآن اضافه مى‌كند: «خداوند هم بر بيمارى آنها مى‌افزايد» (فَزادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً) . و از آنجا كه سرمايۀ اصلى منافقان دروغ است، تا بتوانند تناقضها را كه در زندگيشان ديده مى‌شود با آن توجيه كنند، 🌸 در پايان آيه مى‌فرمايد: «براى آنها عذاب اليمى است بخاطر دروغهائى كه مى‌گفتند» (وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ) 🍁♦️🍁♦️🍁♦️🍁♦️🍁 🌸سوره مبارکه: بقره آیه شماره: ۱۱ 🔅وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُون🔅َ و هنگامی که به آنان گفته شود: «در زمین فساد نکنید» می‌گویند: «ما فقط اصلاح‌کننده‌ایم»! 🌻💫🌻💫🌻💫🌻💫🌻💫 🌸(آيه ١١) -سپس به ويژگيهاى آنها اشاره مى‌كند كه نخستين آنها داعيّۀ اصلاح طلبى است در حالى كه مفسد واقعى همانها هستند: «هنگامى كه به آنها گفته شود در روى زمين فساد نكنيد مى‌گويند: ما فقط اصلاح‌كننده‌ايم» ! (وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ) . ما برنامه‌اى جز اصلاح در تمام زندگى خود نداشته‌ايم و نداريم! 🌻💫🌻💫🌻💫🌻💫🌻 پایان آیه۱۱🌷
🌸 سوره مبارکه: آیه شماره: ۱۲ 🔅أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَٰكِنْ لَا يَشْعُرُونَ🔅 آگاه باشید! اینها همان مفسدانند؛ ولی نمی‌فهمند. -قرآن اضافه مى‌كند: «بدانيد اينها همان مفسدانند و برنامه‌اى جز فساد ندارند ولى خودشان هم نمى‌فهمند» ! (أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُونَ) . بلكه اصرار و پافشارى آنها در راه نفاق و خو گرفتن با اين برنامه‌هاى زشت و ننگين سبب شده كه تدريجاً گمان كنند اين برنامه‌ها مفيد و سازنده و اصلاح طلبانه است. 💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃 🌸سوره مبارکه: بقره آیه شماره: ۱۳ 🔅وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ ۗ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَٰكِنْ لَا يَعْلَمُونَ🔅 و هنگامی که به آنان گفته شود: «همانند (سایر) مردم ایمان بیاورید!» می‌گویند: «آیا همچون ابلهان ایمان بیاوریم؟!» بدانید اینها همان ابلهانند ولی نمی‌دانند! 🔹نشانۀ ديگر اينكه: آنها خود را عاقل و هوشيار و مؤمنان را سفيه و ساده‌لوح و خوش باور مى‌پندارند، آن چنانكه قرآن مى‌گويد: 🌸 «هنگامى كه به آنها گفته مى‌شود ايمان بياوريد آنگونه كه توده‌هاى مردم ايمان آورده‌اند، مى‌گويند: آيا ما همچون اين سفيهان ايمان بياوريم» ؟ ! (وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَما آمَنَ النّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ) . و به اين ترتيب افراد پاكدل و حقّ طلب و حقيقت جو را كه با مشاهده آثار حقانيّت در دعوت پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و محتواى تعليمات او، سر تعظيم فرو آورده‌اند به سفاهت متّهم مى‌كنند. لذا قرآن در پاسخ آنها مى‌گويد: «بدانيد سفيهان واقعى اينها هستند امّا نمى‌دانند» (أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لكِنْ لا يَعْلَمُونَ) . آيا اين سفاهت نيست كه انسان خطّ زندگى خود را مشخص نكند و در ميان هر گروهى به رنگ آن گروه درآيد، استعداد و نيروى خود را در طريق شيطنت و توطئه و تخريب به كار گيرد، و در عين حال خود را عاقل بشمرد؟! 💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐 پایان آیه۱۳🌷
🌸سوره مبارکه: آیه شماره: ۱۴ 🔅وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ🔅 و هنگامی که افراد باایمان را ملاقات می‌کنند، و می‌گویند: «ما ایمان آورده‌ایم!» (ولی) هنگامی که با شیطانهای خود خلوت می‌کنند، می‌گویند: «ما با شمائیم! ما فقط (آنها را) مسخره می‌کنیم. 🌻🌿🌻🌿🌻🌿🌻🌿🌻🌿 🌸(آيه ١٤) -سوّمين نشانۀ آنها آن است كه هر روز به رنگى در مى‌آيند و در ميان هر جمعيّتى با آنها هم صدا مى‌شوند، آنچنانكه قرآن مى‌گويد: «هنگامى كه افراد با ايمان را ملاقات كنند مى‌گويند ايمان آورديم» (وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنّا) . ما از شما هستيم و پيرو يك مكتبيم، از جان و دل اسلام را پذيرا گشتيم و با شما هيچ فرقى نداريم! «امّا هنگامى كه با دوستان شيطان صفت خود به خلوتگاه مى‌روند مى‌گويند ما با شمائيم» ! (وَ إِذا خَلَوْا إِلى شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنّا مَعَكُمْ) . «و اگر مى‌بينيد ما در برابر مؤمنان اظهار ايمان مى‌كنيم ما مسخره‌شان مى‌كنيم» ! (إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ) . 🌼🌟🌼🌟🌼🌟🌼🌟🌼🌟 🌸سوره مبارکه: بقره آیه شماره: ۱۵ 🔅اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ🔅 خداوند آنان را استهزا می‌کند؛ و آنها را در طغیانشان نگه می‌دارد، تا سرگردان شوند. 🌼🌟🌼🌟🌼🌟🌼🌟🌼🌟 🌸 (آيه ١٥) -سپس قرآن با يك لحن كوبنده و قاطع مى‌گويد: «خدا آنها را مسخره مى‌كند» (اللّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ) . «و خدا آنها را در طغيانشان نگه مى‌دارد تا به كلّى سرگردان شوند» (وَ يَمُدُّهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ) . 🌼🌟🌼🌟🌼🌟🌼🌟 پایان آیه ۱۵🌷
🌸سوره مبارکه: آیه شماره: ۱۶ 🔅أُولَٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَىٰ فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِين🔅َ آنان کسانی هستند که «هدایت» را به «گمراهی» فروخته‌اند؛ و (این) تجارت آنها سودی نداده؛ و هدایت نیافته‌اند. 🌹🌹🌹🌹🍃🌹🌹🌹🌹 🌸 (آيه ١٦) -اين آيه، سرنوشت نهائى آنها را كه سرنوشتى است بسيار غم انگيز و شوم و تاريك چنين بيان مى‌كند: «آنها كسانى هستند كه در تجارتخانۀ اين جهان، هدايت را با گمراهى معاوضه كرده‌اند» (أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدى) . و به همين دليل «تجارت آنها سودى نداشته» بلكه سرمايه را نيز از كف داده‌اند (فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ) . «و هرگز روى هدايت را نديده‌اند» (وَ ما كانُوا مُهْتَدِينَ) . خلاصه دوگانگى شخصيّت و تضادّ برون و درون كه صفت بارز منافقان است پديده‌هاى گوناگونى در عمل و گفتار و رفتار فردى و اجتماعى آنها دارد كه به خوبى مى‌توان آن را شناخت. 🌹🌹🌹🌹🍃🌹🌹🌹🌹 🌸 وسعت معنى ؛ گرچه نفاق به مفهوم خاصّش، صفت افراد بى‌ايمانى است كه ظاهراً در صف مسلمانانند، امّا باطناً دل در گرو كفر دارند، ولى نفاق معنى وسيعى دارد كه هر گونه دوگانگى ظاهر و باطن، گفتار و عمل را شامل مى‌شود هر چند در افراد مؤمن باشد كه ما از آن به عنوان «رگه‌هاى نفاق» نام مى‌بريم. 🌸 مثلاً در حديثى مى‌خوانيم: سه صفت است كه در هر كس باشد منافق است هر چند روزه بگيرد و نماز بخواند و خود را مسلمان بداند: 🌸 كسى كه در امانت خيانت مى‌كند، و كسى كه به هنگام سخن گفتن دروغ مى‌گويد، و كسى كه وعده مى‌دهد و خُلف وعده مى‌كند» . مسلّماً اين گونه افراد رگه‌هائى از نفاق در وجود آنها هست، مخصوصاً در بارۀ رياكاران از امام صادق عليه السّلام مى‌خوانيم كه فرمود: «ريا و ظاهر سازى، درخت (شوم و تلخى) است كه ميوه‌اى جز شرك خفىّ ندارد و اصل و ريشۀ آن نفاق است». 🌸 فريب دادن وجدان؛ آيۀ فوق، اشارۀ روشنى به مسألۀ فريب وجدان دارد و اينكه بسيار مى‌شود كه انسان منحرف و آلوده، براى رهائى از سرزنش و مجازات وجدان، كم كم براى خود اين باور را به وجود مى‌آورد كه اين عمل من نه تنها زشت و انحرافى نيست بلكه اصلاح است و مبارزۀ با فساد (إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ) . تا با فريب وجدان آسوده خاطر به اعمال خلاف خود ادامه دهد. 🌹🌹🌹🌹🍃🌹🌹🌹🌹 پایان آیه۱۶🌷
🌸 سوره مبارکه: آیه شماره: ۱۷ 🔅مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ🔅 آنان [= منافقان‌] همانند کسی هستند که آتشی افروخته (تا در بیابان تاریک، راه خود را پیدا کند)، ولی هنگامی که آتش اطراف او را روشن ساخت، خداوند (طوفانی می‌فرستد و) آن را خاموش می‌کند؛ و در تاریکیهای وحشتناکی که چشم کار نمی‌کند، آنها را رها میکند. 🌸🌿🌿🌸🌿🌿🌸🌿🌿 🌸(آيه ١٧) -دو مثال جالب براى ترسيم حال منافقان. 🌸١-در مثال اوّل مى‌گويد: «آنها مانند كسى هستند كه آتشى (در شب ظلمانى) افروخته» تا در پرتو نور آن راه را از بيراهه بشناسد و به منزل مقصود برسد» (مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ ناراً) «ولى همين كه اين شعلۀ آتش اطراف آنها را روشن ساخت، خداوند آن را خاموش مى‌سازد، و در ظلمات رهاشان مى‌كند، به گونه‌اى كه چيزى را نبينند» (فَلَمّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ فِي ظُلُماتٍ لا يُبْصِرُونَ) . آنها فكر مى‌كردند با اين آتش مختصر و نور آن مى‌توانند با ظلمتها به پيكار برخيزند، امّا ناگهان بادى سخت بر مى‌خيزد و يا باران درشتى فرو مى‌ريزد، و يا بر اثر پايان گرفتن موادّ آتش افروز، آتش به سردى و خاموشى مى‌گرايد و بار ديگر در تاريكى وحشتزا سرگردان مى‌شوند. اين نور مختصر، يا اشاره به فروغ وجدان و فطرت توحيدى است و يا اشاره به ايمان نخستين آنهاست كه بعداً بر اثر تقليدهاى كوركورانه و تعصّبهاى غلط و لجاجتها و عداوتها پرده‌هاى ظلمانى و تاريك بر آن مى‌افتد. سوره مبارکه: آیه شماره: ۱۸ 🔅صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُون🔅َ آنها کران، گنگها و کورانند؛ لذا (از راه خطا) بازنمی‌گردند! 🌸(آيه ١٨) -سپس اضافه مى‌كند: «آنها كر هستند و گُنگ و نابينا، و چون هيچ يك از وسائل اصلى درك حقايق را ندارند از راهشان باز نمى‌گردند» (صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَرْجِعُونَ) . به هر حال اين تشبيه در حقيقت، يك واقعيّت را در زمينۀ نفاق روشن مى‌سازد، و آن اينكه نفاق و دوروئى براى مدت طولانى نمى‌تواند مؤثّر واقع شود و اين امر همچون شعلۀ ضعيف و كم دوامى كه در يك بيابان تاريك و ظلمانى در معرض وزش طوفانهاست ديرى نمى‌پايد، و سر انجام چهرۀ واقعى آنها آشكار مى‌گردد. 🍁🍂🍂🍁🍂🍂🍁🍂🍂 پایان آیه۱۸🌷
🌸 سوره مبارکه: آیه شماره: ۱۹ 🔅أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّمَاءِ فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ مِنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ ۚ وَاللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكَافِرِينَ🔅 یا همچون بارانی از آسمان، که در شب تاریک همراه با رعد و برق و صاعقه (بر سر رهگذران) ببارد. آنها از ترس مرگ، انگشتانشان را در گوشهای خود می‌گذارند؛ تا صدای صاعقه را نشنوند. و خداوند به کافران احاطه دارد (و در قبضه قدرت او هستند). 💐💐💫💐💐💫💐💐💫💐💐💫 🌸(آيه ١٩) -در مثال دوّم قرآن صحنۀ زندگى آنها را به شكل ديگرى ترسيم مى‌نمايد: شبى است تاريك و ظلمانى پرخوف و خطر، باران به شدّت مى‌بارد، از كرانه‌هاى افق برق پر نورى مى‌جهد، صداى غرّش وحشتزا و مهيب رعد، نزديك است پرده‌هاى گوش را پاره كند، انسانى بى‌پناه در دل اين دشت وسيع و ظلمانى، حيران و سرگردان مانده است، باران پرپشت، بدن او را مرطوب ساخته، نه پناهگاه مورد اطمينانى وجود دارد كه به آن پناه برد و نه ظلمت اجازه مى‌دهد گامى به سوى مقصد بردارد. قرآن در يك عبارت كوتاه، حال چنين مسافر سرگردانى را بازگو مى‌كند: «يا همانند بارانى كه در شب تاريك، توأم با رعد و برق و صاعقه (بر سر رهگذرانى) ببارد» (أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّماءِ فِيهِ ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ) . سپس اضافه مى‌كند: «آنها از ترس مرگ انگشتها را در گوش خود مى‌گذارند تا صداى وحشت انگيز صاعقه‌ها را نشنوند» (يَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ مِنَ الصَّواعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ) . و در پايان آيه مى‌فرمايد: «و خداوند به كافران احاطه دارد» و آنها هر كجا بروند در قبضۀ قدرت او هستند (وَ اللّهُ مُحِيطٌ بِالْكافِرِينَ) . 🌷🍃🍃🌷🍃🍃🌷🍃🍃 🌸 سوره مبارکه: بقره آیه شماره: ۲۰ 🔅يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ ۖ كُلَّمَا أَضَاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُوا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ🔅 (روشنائی خیره کننده) برق، نزدیک است چشمانشان را برباید. هر زمان که (برق جستن می‌کند، و صفحه بیابان را) برای آنها روشن می‌سازد، (چند گامی) در پرتو آن راه می‌روند؛ و چون خاموش می‌شود، توقف می‌کنند. و اگر خدا بخواهد، گوش و چشم آنها را از بین می‌برد؛ چرا که خداوند بر همه چیز تواناست. 🌷🍃🍃🌷🍃🍃🌷🍃🍃 🌸(آيه ٢٠) -برقها پى‌درپى بر صفحۀ آسمان تاريك جستن مى‌كند: «نور برق آنچنان خيره كننده است كه نزديك است چشمهاى آنها را برُبايد» (يَكادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصارَهُمْ) . «هر زمان كه برق مى‌زند و صفحۀ بيابان تاريك، روشن مى‌شود، چند گامى در پرتو آن راه مى‌روند، ولى بلافاصله ظلمت بر آنها مسلّط مى‌شود و آنها در جاى خود متوقّف مى‌گردند» (كُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ وَ إِذا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قامُوا) . آنها هر لحظه خطر را در برابر خود احساس مى‌كنند، چرا كه در دل اين بيابان نه كوهى به چشم مى‌خورد، و نه درختى تا از خطر رعد و برق و صاعقه جلوگيرى كند، هر آن ممكن است هدف صاعقه‌اى قرار گيرند و در يك لحظه خاكستر شوند! حتّى اين خطر وجود دارد كه غرّش رعد، گوش آنها را پاره و نور خيره‌كنندۀ برق چشمشان را نابينا كند، آرى «اگر خدا بخواهد گوش و چشم آنها را از ميان مى‌برد چرا كه خدا به هر چيزى توانا است» (وَ لَوْ شاءَ اللّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ إِنَّ اللّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ) . افسوس كه به پناهگاه مطمئن ايمان پناه نبرده‌اند تا از شرّ صاعقه‌هاى مرگبار مجازات الهى و جهاد مسلحانۀ مسلمين نجات يابند. 🌷🍃🍃🌷🍃🍃🌷🍃🍃 🌸لزوم شناخت منافقين در هر جامعه: اگر چه شأن نزول اين آيات، منافقان عصر پيامبر صلّى اللّه عليه و اله است امّا با توجه به اينكه خط نفاق در هر عصر و زمانى، در برابر خطّ انقلابهاى راستين وجود داشته و دارد، به منافقان همۀ اعصار و قرون گسترش مى‌يابد، و ما با چشم خود تمام اين نشانه‌ها را يك به يك و مو به مو در مورد منافقان عصر خويش مى‌يابيم، سرگردانى آنها، وحشت و اضطرابشان و خلاصه بى‌پناهى و بدبختى و سيه روزى و رسوائى آنها را درست همانند همان مسافرى كه قرآن به روشنترين وجهى حال او را ترسيم كرده است مشاهده مى‌كنيم. 🌷🍃🍃🌷🍃🍃🌷🍃🍃 پایان آیه۲۰🌷
💐سوره مبارکه: آیه شماره: ۲۳ 🔅وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ🔅 و اگر در باره آنچه بر بنده خود [= پیامبر] نازل کرده‌ایم شک و تردید دارید ،( دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید؛ و گواهان خود را - غیر خدا - برای این کار، فرا خوانید اگر راست می‌گویید! 🌸🌱🌱🌸🌱🌱🌸🌱🌱🌸 💐(آيه ٢٣) -قرآن معجزۀ جاويدان: از آنجا كه نفاق و كفر گاهى از عدم درك محتواى نبوّت و اعجاز پيامبر «صلّى اللّه عليه و اله» سر چشمه مى‌گيرد، در اينجا انگشت روى معجزۀ جاويدان «قرآن» مى‌گذارد مى‌گويد: «اگر در بارۀ آنچه بر بندۀ خود نازل كرده‌ايم، شكّ و ترديد داريد لا اقل سوره‌اى همانند آن بياوريد» (وَ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ) . و به اين ترتيب قرآن همۀ منكران را دعوت به مبارزۀ با قرآن و همانند يك سوره مانند آن مى‌كند تا عجز آنها دليلى باشد، روشن بر اصالت اين وحى آسمانى در رسالت الهى آورندۀ آن، 💐سپس مى‌گويد: تنها خودتان به اين كار قيام نكنيد بلكه «تمام گواهان خود را جز خدا دعوت كنيد (تا شما را در اين كار يارى كنند) اگر در ادّعاى خود صادقيد كه اين قرآن از طرف خدا نيست» (وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ) . كلمۀ «شُهَداءَ» در اينجا اشاره به گواهانى است كه آنها را در نفى رسالت پيامبر صلّى اللّه عليه و اله كمك مى‌كردند، و جملۀ «مِنْ دُونِ اللّهِ» اشاره به اين است كه حتّى اگر همۀ انسانها جز «اللّهِ» دست به دست هم بدهند، براى اينكه يك سوره همانند سوره‌هاى قرآن بياورند قادر نخواهند بود. 🌲🍃🌲🍃🌲🍃🌲🍃🌲🍃 🍂(آيه ٢٤) -در اين آيه، مى‌گويد: «اگر شما اين كار را انجام نداديد-و هرگز انجام نخواهيد داد-از آتشى بترسيد كه هيزم آن بدنهاى مردم بى‌ايمان و همچنين سنگها است» ! (فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ) . «آتشى كه هم اكنون براى كافران آماده شده است» و جنبۀ نسيه ندارد! (أُعِدَّتْ لِلْكافِرِينَ) . «وَقُودُ» به معنى «آتشگيره» است يعنى مادّۀ قابل اشتعال مانند هيزم. و در اينكه منظور از «الْحِجارَةُ» چيست؟ آنچه با ظاهر آيات فوق، سازگارتر به نظر مى‌رسد اين است كه آتش دوزخ از درون خود انسانها، و سنگها، شعله‌ور مى‌شود، و با توجّه به اين حقيقت كه امروز ثابت شده همۀ اجسام جهان در درون خود، آتشى عظيم نهفته دارند، درك اين معنى مشكل نيست. 🍂 در آيۀ ٦ و ٧ سورۀ همزه مى‌خوانيم: «آتش سوزان پروردگار، كه از درون دلها سر چشمه مى‌گيرد و بر قلبها سايه مى‌افكند، و از درون به برون سرايت مى‌كند» (به عكس آتشهاى اين جهان كه از بيرون به درون مى‌رسد) ! 💐💐💫💐💐💫💐💐💫 🌼چرا پيامبران به معجزه نياز دارند؟ همانطور كه از لفظ «معجزه» پيداست، بايد پيامبر قدرت بر انجام اعمال خارق العاده‌اى داشته باشد كه ديگران از انجام آن «عاجز» باشند. پيامبرى كه داراى معجزه است لازم است مردم را به «مقابله به مثل» دعوت كند، او بايد علامت و نشانۀ درستى گفتار خود را معجزۀ خويش معرّفى نمايد تا اگر ديگران مى‌توانند همانند آن را بياورند، و اين كار را در اصطلاح «تحدّى» گويند. 🌷🌷🍃🌷🌷🍃🌷🌷🍃 🌸قرآن معجزۀ جاودانى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و اله: از ميان معجزات و خارق عاداتى كه از پيامبر اسلام «صلّى اللّه عليه و اله» صادر شده قرآن برترين سند زندۀ حقّانيّت او است. علّت آن اين است كه قرآن معجزه‌اى است «گويا» ، «جاودانى» ، «جهانى» و «روحانى»، 🌸 پيامبران پيشين مى‌بايست همراه معجزات خود باشند در حقيقت معجزات آنها خود زبان نداشت و گفتار پيامبران، آن را تكميل مى‌كرد ولى قرآن يك معجزۀ گوياست، نيازى به معرّفى ندارد خودش به سوى خود دعوت مى‌كند، مخالفانى را به مبارزه مى‌خواند محكوم مى‌سازد، و از ميدان مبارزه، پيروز بيرون مى‌آيد لذا پس از گذشت قرنها از وفات پيامبر« صلّى اللّه عليه و اله » همانند زمان حيات او، به دعوت خود ادامه مى‌دهد، هم دين است و هم معجزه، هم قانون است و هم سند قانون. 🌷🌷🍃🌷🌷🍃🌷🌷🍃 پایان آیه۲۴🌷
🌼سوره مبارکه: آیه شماره: ۲۷ الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، میشکنند؛ و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روی زمین فساد میکنند؛ اینها زیانکارانند. 🌟🌾🌟🌾🌟🌾🌟🌾🌟🌾🌟 🌼(آيه ٢٧) -زيانكاران واقعى! از آنجا كه در آيۀ قبل، سخن از اضلال فاسقان بود در اين آيه با ذكر سه صفت فاسقان را معرفى مى‌كند: 🌼١- «فاسقان كسانى هستند كه پيمان خدا را پس از آنكه محكم ساختند مى‌شكنند» (الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثاقِهِ) . انسانها در واقع پيمانهاى مختلفى با خدا بسته‌اند، پيمان توحيد و خداشناسى، پيمان عدم تبعيت از شيطان و هواى نفس، فاسقان همۀ اين پيمانها را شكسته، و از خواسته‌هاى دل و شيطان پيروى مى‌كنند. 🌟🌾🌟🌾🌟🌾🌟🌾🌟 🌼اين پيمان كجا و چگونه بسته شد؟ در واقع خداوند هر موهبتى به انسان ارزانى مى‌دارد، همراه آن عملاً پيمانى با زبان آفرينش از او مى‌گيرد، به او چشم مى‌دهد، يعنى با اين چشم حقايق را ببين، گوش مى‌دهد يعنى صداى حقّ را بشنو. . . و به اين ترتيب هرگاه انسان از آنچه در درون فطرت او است بهره نگيرد و يا از نيروهاى خداداد در مسير خطا استفاده كند، پيمان خدا را شكسته است. آرى فاسقان، همه يا قسمتى از اين پيمانهاى فطرى الهى را زير پا مى‌گذارند. 🌼٢-سپس به دوّمين نشانۀ آنها اشاره كرده مى‌گويد: «آنها پيوندهائى را كه خدا دستور داده برقرار سازند قطع مى‌كنند» (وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ) . اين پيوندها شامل پيوند خويشاوندى، پيوند دوستى، پيوندهاى اجتماعى، پيوند و ارتباط با رهبران الهى و پيوند و رابطۀ با خداست. 🌼 ٣-نشانۀ ديگر فاسقان، فساد در روى زمين است مى‌فرمايد: «آنها فساد در زمين مى‌كنند» (وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ) . و در پايان آيه مى‌گويد: «آنها همان زيانكارانند» (أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ) . چه زيانى از اين برتر كه انسان همۀ سرمايه‌هاى مادّى و معنوى خود را در طريق فنا و نيستى و بدبختى و سيه روزى خود به كار بندد. 🌟🌾🌟🌾🌟🌾🌟🌾🌟 🌼اهميّت صلۀ رحم در اسلام: گر چه آيۀ فوق از احترام به همۀ پيوندهاى الهى سخن مى‌گفت، ولى پيوند خويشاوندى يك مصداق روشن آن است. اسلام نسبت به صلۀ رحم و كمك و حمايت و محبّت نسبت به خويشاوندان اهميّت فوق العاده‌اى قائل شده است و قطع رحم و بريدن رابطه از خويشاوندان و بستگان را شديداً نهى كرده است، زشتى و گناه قطع رحم به حدّى است كه امام سجّاد« عليه السّلام» به فرزند خود نصيحت مى‌كند كه از مصاحبت با پنج طايفه بپرهيزد، يكى از آن پنج گروه كسانى هستند كه قطع رحم كرده‌اند: 🌼«بپرهيز از معاشرت با كسى كه قطع رحم كرده كه قرآن او را ملعون و دور از رحمت خدا شمرده است» . 🌟🌾🌟🌾🌟🌾🌟🌾🌟 پایان ایه۲۷🌷
💫سوره مبارکه: بقره آیه شماره: ۴۰ 🔅يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ🔅 ای فرزندان اسرائیل! نعمتهایی را که به شما ارزانی داشتم به یاد آورید! و به پیمانی که با من بسته‌اید وفا کنید، تا من نیز به پیمان شما وفا کنم.( و در راه انجام وظیفه، و عمل به پیمانها) تنها از من بترسید! 🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹 💫(آيه ٤٠) -ياد نعمتهاى خدا! از آنجا كه داستان نجات بنى اسرائيل از چنگال فرعونيان و خلافت آنها در زمين، سپس فراموش كردن پيمان الهى و گرفتار شدن آنها در چنگال رنج و بدبختى شباهت زيادى به داستان آدم دارد، خداوند در اين آيه روى سخن را به بنى اسرائيل كرده چنين مى‌گويد: «اى بنى اسرائيل! به خاطر بياوريد نعمتهاى مرا كه به شما بخشيدم، و به عهد من وفا كنيد تا من نيز به عهد شما وفا كنم، و تنها از من بترسيد» (يا بَنِي إِسْرائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَ إِيّايَ فَارْهَبُونِ) . در حقيقت اين سه دستور اساس تمام برنامه‌هاى الهى را تشكيل مى‌دهد. 🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹 💫چرا يهوديان را بنى اسرائيل مى‌گويند؟ «اسرائيل» يكى از نامهاى يعقوب، پدر يوسف مى‌باشد، در علّت نامگذارى يعقوب به اين نام مورّخان غير مسلمان مطالبى گفته‌اند كه با خرافات آميخته است. چنانكه «قاموس كتاب مقدّس» مى‌نويسد: 💫 «اسرائيل به معنى كسى است كه بر خدا مظفّر گشت» ! وى اضافه مى‌كند كه «اين كلمه لقب يعقوب بن اسحاق است كه در هنگام مصارعه (كُشتى گرفتن) با فرشتۀ خدا به آن ملقّب گرديد» ! ولى دانشمندان ما مانند مفسّر معروف، «طبرسى» در «مجمع البيان» در اين باره چنين مى‌نويسد: «اسرائيل همان يعقوب فرزند اسحاق پسر ابراهيم (ع) است» . . . او مى‌گويد، «اسر» به معنى (عبد) و «ئيل» به معنى (اللّه) است، و اين كلمه مجموعا معنى «عبد اللّه» را مى‌بخشد. بديهى است داستان كُشتى گرفتن اسرائيل با فرشتۀ خداوند و يا با خود خداوند كه در تورات تحريف يافتۀ كنونى ديده مى‌شود يك داستان ساختگى و كودكانه است كه از شأن يك كتاب آسمانى به كلّى دور است و اين خود يكى از مدارك تحريف تورات كنونى است. 🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱 پایان آیه۴۰🌷