eitaa logo
نیروی قدس (جبهه مقاومت)
44.1هزار دنبال‌کننده
29.6هزار عکس
16.8هزار ویدیو
924 فایل
﷽ 🔰وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَالْحَمْدُ لِلّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ در خدمتم 👇
مشاهده در ایتا
دانلود
آقا فرض کنید اصلا نبوده که پیامبر جلوی هزاران نفر امیرالمؤمنین رو به جانشینی منصوب کنه یکی از احادیثی که در فضیلت امیرالمؤمنین هست و شیعه وسنی اونو نقل کردن، است. معاویه‌ای که دستور به دشنام و لعن امیرالمؤمنین داده بود، این حدیث رو نقل کرده، نمیتونست انکار کنه. چون اکثر مردم بارها از زبان پیامبر در جاهای مختلف شنیده بودن. متن حدیث اینه . (یاعلی) أنتَ مِنّی بِمَنزلةِ هارونَ مِنْ مُوسی، اِلّاأنـّه لانَبیّ بَعدی. (ای علی) تو نسبت به من به‌منزله هارون نسبت به موسى هستی جز این‌که بعد از من پیامبری نخواهد بود چندتا آیه‌ای که درباره حضرت موسی(ع) و هارون(ع) در قرآن هست رو بیاریم، و به‌جای هارون، نام امیرالمؤمنین رو جایگزین کنیم، ببینیم معنی چطور میشه (موسی از خدا خواست) از اهل بیت من وزیر و معاونی برایم قرار بده، هارون برادرم را، پشتم را به او گرم کن و اورا شریک امر من کن(طه، 29) تو همین آیه به‌جای موس و هارون(ع) ، پیامبر(ص) وعلی (ع) رو قرار بدیم: پیامبر از خدا خداست، از اهل بیت من وزیر و معاونی برایم قرار بده، علی برادرم را، پشتم را به اون گرم کن و اوراشریک امر من کن ای موسی به زودى بازویت را به [وسیله‏] برادرت هارون نیرومند خواهیم کرد(قصص28) ای محمد به زودی بازویت را به (وسیله) برادرت علی نیرومند خواهیم کرد و از لطف و مرحمتی که داشتیم برادرش هارون را نیز به او(موسی) عطا کردیم (مریم53) و از لطف و مرحمتی که داشتیم برادرش علی را نیز به او(محمد) عطا کردیم رو دقت کنید و موسی به برادرش هارون گفت: تو اکنون جانشین من در قوم من باش(اعراف142) و محمد(ص) به برادرش علی گفت: تو اکنون جانشین من در قوم باش خیلی جالبه، وقتی حضرت موسی به ملاقات خدا در کوه طور رفت و هارون رو جانشین قرار داد، مردم از هارون فاصله گرفتن و جانشینیش رو نادیده گرفتن و رفتن سراغ سامری و بعد از کلی معجزه، گوساله‌پرست شدن. وقتی موسی برگشت، از هارون پرسید چرا جلوشونو نگرفتی؟ هارون گفت من تلاشمو کردم ولی اینا نزدیک بود منو بکشن(اعراف150) و ترسیدم که تفرقنم بین امت بنی اسراییل بوجود بیاد(طه 94) چقدر این اتفاق آشناس، وقتی پیامبر به ملاقات خدا میرفت، قبلش علی(ع) رو بعنوان جانشین معرفی کرد، مردم از علی فاصله گرفتن و به سمت شخص دیگری رفتن. و علی(ع) برای اینکه تفرقه در امت بوجود نیاد و اسلام از بین نره صبر کرد درقرآن 20آیه‌ درباره هارون داریم که اکثرا جانشینی و معاونت موسی مدنظره هارونِ موسی کجا، علیِ محمد کجا
🔰پاسخ امیرالمؤمنین سلام الله علیه به شبهه‌ای مشهور ✳️ابن مسعود، مى‏گويد: مردم در مسجد كوفه با هم مباحثه و محاجّه كرده و مى‏گفتند: چرا امير المؤمنين عليه السلام با آن سه نفر (سه خلیفه غاصب) مقاتله و منازعه نكرد همان طورى كه با طلحه و زبير و عايشه و معاويه مخاصمه فرمود؟ اين خبر به سمع مبارك امير المؤمنين عليه السلام رسيد امر فرمود منادى نداء كرده و بگويد: الصلاة جامعه (يعنى در مسجد گرد هم آييد) وقتى مردم اجتماع نمودند، حضرت بالاى منبر رفته و حمد خدا و ثناء الهى را بجا آورده سپس فرمودند: اى مردم از شما خبر به من رسيده كه چنين و چنان گفته ‏ايد؟ مردم گفتند: يا امير المؤمنين بلى ما چنين گفته‏ ايم. حضرت فرمودند: من در آنچه بجا آورده‏ام از سنت انبياء پيروى كرده ‏ام، خداى عز و جل در قرآن مى‏فرمايد: بر شما است كه از رسول خدا نيك تبعيت كنيد. مردم گفتند: يا امير المؤمنين، آن انبيايى كه شما از ايشان در كردارتان تبعيت نموده‏ايد كيانند؟ حضرت فرمودند: 1⃣اول ايشان جناب ابراهيم عليه السلام است كه به قوم خود فرمود: من از شما و بت‏هايى كه به جاى خدا مى‏پرستيد دورى مى‏جويم. سپس حضرت فرمودند: اگر بگوييد جناب ابراهيم عليه السلام بدون اين كه مكروهى از قومش به او برسد از ايشان دورى گزيد كافر شده ‏ايد و اگر بگوييد به خاطر مكروهى كه از ناحيه آنها به حضرتش رسيد از آنها دورى جست مى‏گويم وصى پيغمبر سزاوارتر است به اين كه به خاطر مكروهى كه از ناحيه ديگران به وى رسيده از آنها دورى گزيند! 2⃣و نيز از پسرخاله ابراهيم يعنى جناب لوط عليه السلام تبعيت نموده‏ ام چه آن كه وى به قوم خويش فرمود: اى كاش مرا بر منع شما اقتدارى بود يا آن كه چون قدرت ندارم از شر شما به ركن محكمى پناه خواهم برد. اگر بگوييد: لوط بر منع آنها قدرت داشت چون تكذيب گفته او را كرده ‏ايد كافر مى‏شويد و اگر بگوييد او اقتدار بر منع آنها را نداشت مى‏گويم وقتى پيامبر قدرت بر منع دشمن نداشته باشد وصى به واسطه نداشتن قدرت در منع نكردن اولى به عذر مى‏ باشد. 3⃣و از يوسف عليه السلام نيز تبعيت كرده ‏ام چه آن كه وى فرمود: پروردگارا، زندان نزد من محبوب‏تر است از آنچه مرا به آن مى‏ خوانند. اگر بگوييد جناب يوسف زندان را به خاطر آن از خدا خواست كه پروردگارش او را مورد سخط و غضب خود قرار داده بود اين كلام شما را كافر مى‏كند و اگر بگوييد مراد يوسف از اين دعاء آن بود كه پروردگارش به او غضب نكند پس زندان را اختيار كرد، مى‏گويم، وصى به انزوا و عدم تعرض سزاوارتر مى‏باشد. 4⃣و از جناب موسى عليه السلام نيز تبعيت كرده‏ ام زيرا وى فرمود: از ترس شما گريختم. اگر بگوييد: موسى بدون ترس از قومش گريخت چون تكذيب قول او را كرده ‏ايد كافر مى‏شويد و اگر بگوييد موسى از ايشان ترسيد، مى‏گويم وقتى پيغمبر از دشمن خود بترسد وصى اولى به آن مى‏باشد. 5⃣و از جناب هارون نيز تبعيت كرده ‏ام زيرا وى به برادرش موسى عليه السلام گفت: اى فرزند مادرم بر من خشمگين مباش، آنها مرا خوار و زبون داشتند تا آنجا كه نزديك بود مرا به قتل رسانند. اگر بگوييد: مردم هارون را خوار نكرده و مشرِف به قتلش نشدند چون كلام پيامبر را تكذيب كرده‏ ايد كافر مى‏شويد و اگر بگوييد آنها او را ضعيف و خوار نموده و مشرف به قتلش شدند لذا او ساكت شد و متعرض آنها نگرديد، مى‏گويم پيامبر كه چنين باشد وصى اولى به آن مى‏باشد. 6⃣و از حضرت محمد صلى الله عليه و آله نيز تبعيت كرده ‏ام چه آن كه آن حضرت از خوف دشمنانش گريخت و پناه به غار برد و من در بستر آن جناب خوابيدم. اگر بگوييد: بدون هيچ خوفى از دشمنان حضرت گريخت، كافر مى‏شويد و اگر بگوييد از خوف گريخت و من در بسترش خوابيده و آن جناب از ترس آنها به غار پناه برد من كه وصى او هستم سزاوارتر هستم به خوف. 📚علل الشرائع، ج‏1، ص: 149
✅روایتی از شباهت حضرت امیرالمؤمنین سلام الله علیه با هارون عليه‌السلام حدثنا أحمد بن محمد عن علي بن الحكم عن ربيع بن محمد المسلي عن عبد الله بن سليمان عن أبي عبد الله عليه‌السلام قال: لَمَّا أُخْرِجَ بِعَلِیٍّ (علیه السلام) مُلَبَّباً وَقَفَ عِنْدَ قَبْرِ النَّبِیِّ (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) قَالَ یَا ابْنَ‌أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَ کادُوا یَقْتُلُونَنِی قَالَ فَخَرَجَتْ یَدٌ مِنْ قَبْرِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) یَعْرِفُونَ أَنَّهَا یَدُهُ وَ صَوْتٌ یَعْرِفُونَ أَنَّهُ صَوْتُهُ نَحْوَ أبی‌بَکْرٍ یَا هَذَا أَکَفَرْتَ بِالَّذِی خَلَقَکَ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَهًٍْ ثُمَّ سَوَّاکَ رَجُلًا. 🔰ترجمه امام صادق عليه‌السلام فرمود: زمانی‌ که حضرت علی (علیه السلام) را از منزل بیرون آوردند و کشان‌کشان [به مسجد] بردند، ایشان بالای قبر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم ایستاد و عرض کرد: «ای فرزند مادر همانا این مرا به استضعاف کشیدند و نزدیک بود مرا بکشند»{اعراف/۱۵۰} در همان زمان دستی از قبر رسول خدا خارج شد که همه فهمیدند که دست خود ایشان است، و صدایی [شنیده شد] که همه فهمیدند که صدای ایشان است؛ و رو به ابوبکر گفته شد: ای شخص! "آیا به خدایی که تو را از خاک، و سپس از نطفه آفرید، و پس از آن تو را مرد کاملی قرار داد، کافر شدی؟!."{کهف/۳۷} 📚بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، ج‏1، ص: 275