eitaa logo
سیاسی شهید مطهری(ره)
483 دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
8.1هزار ویدیو
839 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیدروزعرفه سال ۱۳۹۵ فرمانده فاطمیون مدافع دلاور حرم بانام جهادی ــــــــــــــــــــــــــــــــ خاطره از رفیق همرزم شهید؛ و رفیق دوران دفاع مقدسم برادر سالروز شهادت مرتضی عطایی (ابوعلی) است قرار بود خانواده آقا مرتضی برن دمشق . چند روزی در شهریار منزل بودن تا هماهنگی صورت بگیره و با پرواز برن دمشق. ارتباط مصطفی و مرتضی یک ارتباط خاص و عاشقانه بود.. خانواده هاشون هم همینطور.. روز عرفه رفته بودم مرقد شاه عبدالعظیم حسنی تا در دعای عرفه شرکت کنم ‌ نیم ساعتی نگذشته بود که برادر مهدی قاسمی دانااز منطقه زنگ زد و گفت برو منزل آقا مصطفی و هر طور شده نگذار خانواده ابوعلی بیان دمشق 😭 گفتم چرا گفت ابوعلی مثبت داداش حسن شده (یعنی مرتضی شهید شده و رفته پیش ) من یک لحظه آسمان و زمین دور سرم چرخید و نمی‌دونستم چی بگم ‌ بغضم ترکید و آه و نالم به هوا رفت.. یک ربع تو همین وضعیت بودم مردم فکرمیکردن من بخاطر دعاست که دارم ضجه میزنم ولی نمیدونستن بخاطر شهادت بهترین عزیزم که مثل برادرم بود به این روز افتادم.. از صحن حیاط زدم بیرون.. نمی‌دونستم چکار باید بکنم.. هنگ هنگ بودم.. ناگاه دست بردم به گوشی همراه و شماره خانم آقا مصطفی رو گرفتم.. بدون اینکه فکرم کار کنه به ایشون گفتم خانم آقا مرتضی کجاست ؟! خانم آقا مصطفی گفت رفتن مرقد شاه عبدالعظیم برای دعای عرفه..چطور مگه! گفتم اومدن نزارید برن فرودگاه.. ایشون گفتن چرا؟! مگه پرواز کنسل شده !گفتم نه..آقا مرتضی الان در جوار آقا مصطفی هستن... روز عرفه پنج نفر از نیروهای فاطمیون و آقا مهدی میرن تا ی سنگر داعش که خیلی مزاحم بود رو خاموش کنن که تو تله اونا گیر میکنن و صدای بیسیم درخواست کمک شون به گوش آقا مرتضی میرسه... آقا مرتضی هم بدون توجه به اینکه خانواده قراره بیان دمشق با چند نفر راهی میشن تا محاصره رو بشکنن تا نیروها از محاصره بیرون بیان.. به نقطه یی میرسن که درگیری روی میده و آقا مرتضی از یک نقطه ۲شلیک آرپی جی شلیک میکنن.. سومی رو که میخواد بزنه تک تیر انداز دشمن ایشون رو هدف میگیره و از ناحیه گردن مورد اثابت تیر قناص قرار میگیره و به شهادت میرسه.. بوسه جانباز عزیز برادر که شدیدا از ناحیه کتف و شکم مجروح بود بر گونه در آلبوم عکسها.. @nmotahari7
شهیدروزعرفه سال ۱۳۹۵ فرمانده فاطمیون مدافع دلاور حرم بانام جهادی ــــــــــــــــــــــــــــــــ خاطره از رفیق همرزم شهید؛ و رفیق دوران دفاع مقدسم برادر سالروز شهادت مرتضی عطایی (ابوعلی) است قرار بود خانواده آقا مرتضی برن دمشق . چند روزی در شهریار منزل بودن تا هماهنگی صورت بگیره و با پرواز برن دمشق. ارتباط مصطفی و مرتضی یک ارتباط خاص و عاشقانه بود.. خانواده هاشون هم همینطور.. روز عرفه رفته بودم مرقد شاه عبدالعظیم حسنی تا در دعای عرفه شرکت کنم ‌ نیم ساعتی نگذشته بود که برادر مهدی قاسمی دانااز منطقه زنگ زد و گفت برو منزل آقا مصطفی و هر طور شده نگذار خانواده ابوعلی بیان دمشق 😭 گفتم چرا گفت ابوعلی مثبت داداش حسن شده (یعنی مرتضی شهید شده و رفته پیش ) من یک لحظه آسمان و زمین دور سرم چرخید و نمی‌دونستم چی بگم ‌ بغضم ترکید و آه و نالم به هوا رفت.. یک ربع تو همین وضعیت بودم مردم فکرمیکردن من بخاطر دعاست که دارم ضجه میزنم ولی نمیدونستن بخاطر شهادت بهترین عزیزم که مثل برادرم بود به این روز افتادم.. از صحن حیاط زدم بیرون.. نمی‌دونستم چکار باید بکنم.. هنگ هنگ بودم.. ناگاه دست بردم به گوشی همراه و شماره خانم آقا مصطفی رو گرفتم.. بدون اینکه فکرم کار کنه به ایشون گفتم خانم آقا مرتضی کجاست ؟! خانم آقا مصطفی گفت رفتن مرقد شاه عبدالعظیم برای دعای عرفه..چطور مگه! گفتم اومدن نزارید برن فرودگاه.. ایشون گفتن چرا؟! مگه پرواز کنسل شده !گفتم نه..آقا مرتضی الان در جوار آقا مصطفی هستن... روز عرفه پنج نفر از نیروهای فاطمیون و آقا مهدی میرن تا ی سنگر داعش که خیلی مزاحم بود رو خاموش کنن که تو تله اونا گیر میکنن و صدای بیسیم درخواست کمک شون به گوش آقا مرتضی میرسه... آقا مرتضی هم بدون توجه به اینکه خانواده قراره بیان دمشق با چند نفر راهی میشن تا محاصره رو بشکنن تا نیروها از محاصره بیرون بیان.. به نقطه یی میرسن که درگیری روی میده و آقا مرتضی از یک نقطه ۲شلیک آرپی جی شلیک میکنن.. سومی رو که میخواد بزنه تک تیر انداز دشمن ایشون رو هدف میگیره و از ناحیه گردن مورد اثابت تیر قناص قرار میگیره و به شهادت میرسه.. بوسه جانباز عزیز برادر که شدیدا از ناحیه کتف و شکم مجروح بود بر گونه در آلبوم عکسها.. @ba_rofaghaye_shahidam