eitaa logo
سیاسی شهید مطهری(ره)
434 دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
8.2هزار ویدیو
844 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
4.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
(س) 📹 خرید آزادی به بهای فروش عفت 💄 ✅ کپی از این مطلب بلامانع است. ❇️ (نشر حداکثری)
علامه مصباحچادر مادر.mp3
زمان: حجم: 1.98M
🏴 🔈 علامه مصباح یزدی(ره) : شاید عده ای مسخره کنند اما بنده باور دارم که چادر حضرت (س)... فرارسیدن سالروز شهادت ام ابیها علیها سلام تسلیت باد
✳ ظهور حقیقت حضرت زهرا در روز ظهور 🔻 بر اساس روایات، سلام الله علیها هستند و همه‌ی حقایق در لیلة مختفی و مخفی می‌شود. بروز و ظهور این حقیقت در است و علیهم‌السلام ایام هستند و بالاترین یوم، است که در ، حقیقت لیلة که همه‌ی حقایق در آن مختفی شده بود، آشکار می‌شود. لذا آن‌چه که در دنیا امکان‌پذیر است از حقیقت و جلوه‌ی تام حضرت زهرا به‌واسطه‌ی وجود (عج) در روز ظهور آشکار می‌شود اما مرتبه‌ی اعظم حقیقت حضرت در آشکار خواهد شد و هرچقدر ما خودمان را با و به این حقیقت عظیم پیوند بدهیم، یقین بدانیم آن روزی که نمی‌دانیم و نمی‌شناسیم - چه در روز ظهور و چه در روز قیامت- تازه می‌فهمیم این انتساب چقدر عظمت دارد. 👤 📝 📺 ۹۹/۱۰/۲۷ 🙏 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم)
با تهرانی👆 دلاور مرد دفاع مقدس ، مسؤول تسلیحات در منطقه مهران که در آذر سال ۱۳۶۴ به درجه رفیع شهادت نائل آمد. بخشی از خاطرات برادران و همرزمان این شهید را در مطالب زیر تجمیع کردم که تقدیم می کنم👇 امیر ارادت عجیبی به سلام الله علیها داشت و از خداوند خواسته بود تا در این دنیا فقط ذره‌ای از مصایب و سختی‌های بانوی دوعالم را درک کند. در عملیات «بدر» یک ترکش مثل یک سیلی به صورت امیر خورد و از کنار سرش رد شد که جای این جراحت مانند جای دست یک نامرد برروی صورتش ماند. یاد امیر تهرانی بخیر اوایل هیئت گردان که کسی هیئت داری بلد نبود امیر جلوی در می ایستاد وخیر مقدم میگفت همزمان گریه میکرد وفریاد میکشید وحال خوشی داشت توو هئیت بغض و گریه امیر تهرانی و مصطفی درخشان زبانزد بود امیر میگفت جلسه نباید اروم باشه صحبت سیلی زدن به مادر امام زمانه. بعد از شهادت مصطفی درخشان امیر خیلی بی تابی می کرد. شبی که فرداش قرار بود گردان عمار برای پدافندی مهران عازم شود ان شب مصادف بود با شب هیئت گردان ان شب شهید امیر تهرانی حال عجیبی داشت بسیار منقلب بود بچه ها عجیب ناله میکردند فکر کنم مداحی میکرد همه بچه ها از فراق دوستان شهید شان و روضه خانم فاطمه زهرا س گریه میکردند فردا عازم مهران شدیم که اولین شهید امیر تهرانی بود یکی از پیرمردهای تدارک که فردی باتقوا بود فکر کنم اسمش حاج عباس بود بعد از شهادت امیر تعریف میکرد فردا صبح قبل از عزیمت برای پدافندی مهران شهید امیر تهرانی پیش من امد گفت حاجی یه چیزی بهت میگم تا شهید نشدم راضی نیستم برای کسی تعریف کنی گفت دیشب تو هیئت داشتم گریه میکردم دلم خیلی برای مصطفی درخشان تنگ شده بود چراغها خاموش بود همه گریه میکردن یک دفعه متوجه شدم صدای گریه شهید درخشان میاید نگاه کردم دیدم مصطفی کنار نشسته داره گریه میکنه گفت امیر تو فردا شهید میشی و به ما ملحق میشی خدا هم برات امیر تهرانی رو خیلی زود بهش داد.. در سرکشی که از خط پدافندی مهران داشت جیپ میول امیر چپ کرد وبه دیدار معشوقش شتافت نثار روح این شهید والامقام یک حمد و سه توحید احسان بفرمایید. صلوات مدافع حرم شیخ علی عزلتی مقدم @nmotahari7