تفکر تشکیلاتی
جبهه انقلاب در این انتخابات ، در دوگانه جلیلی - قالیباف قرار گرفتند و میبایستی بین این دو عزیز انتخابی سخت را رقم میزدند
در اینکه هر کدام از این دو نقاط مثبت بسیار زیاد و نقاط ضعف نیز دارند شکی نیست و به نظر بنده هر فردی به هرکدام برسد و رای بدهد قطعا عندالله مأجور خواهد بود
اما آنچه این نوشتار بدنبال آن است بحث تفکر تشکیلاتی است فارغ از هرگونه انتخابی به نظر نگارنده چالش اصلی جبهه مقاومت در داخل ، عدم تفکر تشکیلاتی است.
جبهه مقاومت به مثابه یک مجموعه در هم تنیده و یک کل منسجم میباشد که اگر فردی کنش خود را در این جبهه تعریف نمود بایستی خود را در تشکیلات حل شده بداند و از گفتمان فرد محور به گفتمان جمع محور و تشکیلاتی برساند
کار تشکیلاتی یعنی حل شدن در جمع
کار تشکیلاتی یعنی فدا کردن منیت های نفس
کار تشکیلاتی یعنی جبهه و گروه مهمتر از فرد بودن
کار تشکیلاتی یعنی حرکت به سمت قله بدون توقف برفرد
کار تشکیلاتی یعنی حرکت از گفتمان فردی به گفتمان جمعی
میدان سیاست ، تشکیلات میخواهد البته نه تشکیلات فرد محور بلکه تشکیلات بایستی بر اساس گفتمان شکل بگیرد، بعنوان نمونه میتوان از گفتمان مقاومت در سیاست خارجی نام برد گروه های مقاومت با همه اختلاف نظرهایی که ممکن است وجود داشته باشد در مسائل اصلی یک زبان و یک ید واحد را تشکیل میدهند و این موجب افزایش قدرت مقاومت در جهان میگردد
جبهه مقابل را تماشا بفرمائید فردی به نام پزشکیان که اساسا کارنامه و حتی برنامه خاصی ندارد وقتی به میدان میآید همه افراد حول و محور او جمع میگردند و با وجود اختلاف نظرهای مختلف از گفتمان های فردی به گفتمان تشکیلاتی روی میآورند
در این سوی ماجرا ، افراد خود را در جبهه انقلاب میدانند ، اما دریغ از یک کار تشکیلاتی منسجم
این که در اتفاق بسیار نادر فرماندهی مانند سردار قاآنی برای ائتلاف این جریان به میدان میآید اما باز ائتلاف صورت نمیگیرد این معنا را دارد که اساسا جبهه انقلاب درکی از کار تشکیلاتی ندارد
به گمان بنده در این نوع نگاه هم آقای جلیلی شکست خورد و هم آقای قالیباف ، چرا که با اندک نرمش قهرمانانه ای میتوانستند علاوه بر بالا بردن محبوبیت خود انقلاب را از به قدرت رسیدن دولت لیبرال محفوظ بدارد
مطلب زاده
#جبهه_انقلاب
#کار_تشکیلاتی
https://eitaa.com/no_negah