eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
2.9هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
510 ویدیو
23 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
35.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ شهید مهدی زین الدین فرمانده لشکر۱۷ علی ابن ابیطالب.. هر کس در شب جمعه شهدا را یاد کند. شهدا هم او را نزد حضرت اباعبدالله الحسین (ع) یاد می کنند. شهدا را یاد کنیم ولو با یک صلوات🌹 https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
شعله می کشه زبونه.mp3
4.54M
شماره 936 🏴🏴🏴🏴🏴🏴 شعله میکشه زبونه اینکه افتاده میون کوچه مادری جوونه پسرش داره اونو به سمت خونه میکشونه خاطرات بد همیشه یاد بچه ها می مونه نیمه جونه پاک نمیشه،خاطره ای،که میده هی عذابش تصویر تلخ ِ کوچه شد،کابوس بین خوابش کاشکی یکی ،کمک کنه، کم بشه اضطرابش رنگ روش چقد پریده سرو قامتش خمیده چیزایی که دیده هیشکی مثل ِشو ندیده ▪️ای وای از این غریبی اشک مظلومه رو دیده سن و سالی که نداره پس چرا موهاش سفیده بار ِ غصه های مادر و روی دوشش کشیده نعره ی مردک پست و سر مادرش شنیده غصه دیده سیلی زده ،یه بی حیا ،تو کوچه مادرش رو مادری که،شعله در،سوزونده بود،پرش رو ضربه لگد، ریخته بهم، تموم باورش رو راهشو تو کوچه بسته بغضی تو گلوش نشسته گریه میکنه برای بازوی شکسته ▪️ای وای از این غریبی شاعر: هاشم محمدی آرا هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔹حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ الْبَصْرِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَصَمِّ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: لَمَّا أُسْرِيَ‏ بِالنَّبِيِ‏ إِلَى السَّمَاءِ قِيلَ لَهُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَخْتَبِرُكَ فِي ثَلَاثٍ لِيَنْظُرَ كَيْفَ صَبْرُكَ قَالَ أُسَلِّمُ لِأَمْرِكَ يَا رَبِّ وَ لَا قُوَّةَ لِي عَلَى الصَّبْرِ إِلَّا بِكَ فَمَا هُنَّ ؟ 🔸... وَ أَمَّا الثَّالِثَةُ فَمَا يَلْقَى أَهْلُ بَيْتِكَ مِنْ بَعْدِكَ مِنَ الْقَتْلِ أَمَّا أَخُوكَ عَلِيٌّ فَيَلْقَى مِنْ أُمَّتِكَ الشَّتْمَ وَ التَّعْنِيفَ وَ التَّوْبِيخَ وَ الْحِرْمَانَ وَ الْجَحْدَ [وَ الْجُهْدَ] وَ الظُّلْمَ وَ آخِرُ ذَلِكَ الْقَتْلُ فَقَالَ يَا رَبِّ قَبِلْتُ وَ رَضِيتُ وَ مِنْكَ التَّوْفِيقُ وَ الصَّبْرُ وَ أَمَّا ابْنَتُكَ فَتُظْلَمُ وَ تُحْرَمُ وَ يُؤْخَذُ حَقُّهَا غَصْباً الَّذِي تَجْعَلُهُ لَهَا وَ تُضْرَبُ وَ هِيَ حَامِلٌ وَ يُدْخَلُ عَلَيْهَا وَ عَلَى حَرِيمِهَا وَ مَنْزِلِهَا بِغَيْرِ إِذْنٍ ثُمَّ يَمَسُّهَا هَوَانٌ وَ ذُلٌّ ثُمَّ لَا تَجِدُ مَانِعاً وَ تَطْرَحُ مَا فِي بَطْنِهَامِنَ الضَّرْبِ وَ تَمُوتُ مِنْ ذَلِكَ الضَّرْبِ قُلْتُ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ- قَبِلْتُ يَا رَبِّ وَ سَلَّمْتُ وَ مِنْكَ التَّوْفِيقُ وَ الصَّبْرُ [لِلصَّبْرِ] ▪️...وَ أَمَّا ابْنَتُكَ فَإِنِّي أُوْقِفُهَا عِنْدَ عَرْشِي فَيُقَالُ لَهَا إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَكَّمَكِ فِي خَلْقِهِ فَمَنْ ظَلَمَكِ وَ ظَلَمَ وُلْدَكِ فَاحْكُمِي فِيهِ بِمَا أَحْبَبْتِ فَإِنِّي أُجِيزُ حُكُومَتَكِ فِيهِمْ فَتَشْهَدُ الْعَرْصَةُ فَإِذَا وَقَفَ مَنْ ظَلَمَهَا أَمَرْتُ بِهِ إِلَى النَّار. 🔹جعفر حمیری به استنادش از حماد بن عثمان از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند که حضرت فرمودند:  زمانی که پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله به معراج برده شدند، به ایشان گفته شد که خدای تبارک و تعالی صبر تو را در سه جا امتحان می‌کند. پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله به درگاه الهی عرضه داشت: بار پروردگارا تسلیم امر تو می شوم و هیچ نیرویی برای من بر صبر کردن نیست مگر از جانب تو. آن سه چیز چیستند؟ (بعد از بیان اولین و دومین سختی ها جواب آمد که سومین آن‌ها، این است که ... تا رسید به اینجا) اما سومین مصیبت کشته شدن فرزندانت بعد از تو می باشد . اما برادرت علی از جانب امت تو مورد شماتت و بی توجهی و توبیخ و محروم شدن از حقش و مخالفت واقع می شود و در آخر کشته می شود. پیامبر عرضه داشت: بار پروردگارا قبول می کنم و راضی می شوم در حالی که توفیق و صبر از جانب توست. اما دخترت مورد ستم واقع گشته و محروم شده و حقش غاصبانه گرفته می‌شود؛ همان حقی که تو برایش قرار می دهی و در حالی که باردار است، او را می زنند و به حریم و خانه اش بدون اجازه وارد می‌شوند. سپس به او خواری و ذلت می رسد و هیچ باز دارنده ای نمی یابد و فرزندی را که در شکم دارد از آن ضربه سقط می‌کند و به سبب آن ضربه از دنیا می‌رود. پیامبر عرضه داشت: همه از خداییم و به سوی او باز می‌گردیم. پروردگارا پذیرفتم و تسلیم شدم و از تو توفیق و صبر می طلبم.  ▪️اما من دختر تو را در قیامت نزد عرشم نگه می دارم. پس به او گفته می‌شود: خداوند تو را درباره آفریدگانش داور ساخته. پس هر کس به تو و فرزندانت ظلم کرده درباره اش آنگونه که دوست داری داوری کن که داوری تو را در میان آن‌ها روا می‌دانم. منابع: كامل الزيارات، ص ۳۲۲ تاويل الايات، ص ۸۳۸ الجواهر السنيه، ص ۲۹۱ برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ همیشه اول هر ماه افضل الاعمال سلام بر سر بالای نیزه ها دادم قسم به زلف پریشان تو روی نیزه هلال دیدم و یاد هلال افتادم ز تشنگی، ترک افتاده بود بر لب تو کنار رأس تو با خنده آب می خوردند به روی صندوق حمل سر تو هر شهری به پیش دیده ی زینب ....😭 میخوردند شاعر: قاسم نعمتى کانال نوحوا علی الحسین https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
سلام علیکم 🌹 اگه میخواین روضه خون های آقا سیدالشهدا و خانم حضرت زهرا که فداشون بشم، بیشتر بشه ✅ با ارسال لینک، این کانال رو به علاقمندان نوکری و کنیزی حضرت معرفی کنید خدا خیرتون بده🙏 👇👇 @noaheh_khajehpoor_09173426998
30.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَة 🔺حکم آتش 🎤 حجت ‌الاسلام استاد میرزامحمدی به کانال نوحوا علی الحسین بپیوندید 👇 @noaheh_khajehpoor_09173426998
با عرض سلام و تسلیت فرا رسیدن ایام فاطمیه محضر شما ذاکرین عزیز 🏴 جهت دسترسی سریع و آسان به مطالب مرتبط با لمس هشتک👇 به متن روضه، سینه زنی، کرامات حضرت زهرا سلام الله علیها، مدح خانم، متن سخنرانی و... ویژه این ایام دست پیدا کنید. التماس دعا خادم شما خواجه پور 🙏
🔹🔹🔹🔹🔹🔹 «ایثار به معنی برتر داشتن و مقدم داشتن دیگران نسبت به خود و کرم کردن به آنها است. این اصطلاح در مقابل خودخواهی قرار دارد. به جای لفظ ایثار، غیر خواهی نیز به کار می رود، که ناشی از خودفراموشی و دوستی و احترام به دیگران و صفای طبع است.» در روایتی از حضرت علی علیه السلام می خوانیم: «خَیْرُ الْمَکارِمِ الاِْیثار؛ بهترین مکارم [اخلاق]، ایثار است.» و باز از آن حضرت است که: «الاِْیثارُ اَعْلی مَراتِبِ الْکَرَمِ وَاَفْضَلُ الشِّیَمِ؛ ایثار، والاترین درجه کرامت و برترین خصلتهاست.» در کتاب «عوارف المعارف» آمده است: یکی از عرفا گفت: هیچ کس بر من چنان غلبه نکرد که جوانی از بلخ. از حج می آمد، مرا گفت: حدّ زهد نزد شما چیست؟ من گفتم: چون بیابیم، بخوریم و چون نیابیم، صبر کنیم. گفت: سگان بلخ همین صفت دارند. پس من او را گفتم: حدّ زهد نزد شما چیست؟ گفت: ما چون نیابیم، صبر کنیم و چون بیابیم، ایثار کنیم.» در حکایت است که عرب تازه مسلمان نیازمندی در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله اظهار نیاز کرد. سلمان فارسی که خود هیچ نداشت، او را به در خانه سرچشمه نیکیها، فاطمه زهرا علیهاالسلام برد. حضرت فرمود: «ای سلمان! به خدا سوگند سه روز است غذا نخورده ایم و فرزندانم گرسنه اند؛ ولی نیکی و نیکوکاری را که درِ خانه مرا کوبیده است، رد نمی کنم.» آن گاه پیراهن خود را به سلمان داد تا در مغازه شمعون یهودی گرو بگذارد و مقداری خرما و جو قرض بگیرد. وقتی سلمان این کار را کرد، مقداری از همان خرما و جو را به منزل فاطمه علیهاالسلام برد؛ ولی آن حضرت فرمود: ای سلمان! این کار را فقط برای خدای بزرگ انجام داده ام و هرگز چیزی از این غذاها برنمی دارم.» همچنین درباره ایثار آن حضرت چنین نقل می کنند که مرد گرسنه ای در مسجد مدینه بپا خاست و گفت: ای مسلمانان! از گرسنگی به تنگ آمده ام، مرا مهمان کنید! پیامبر اسلام علیهاالسلام فرمود: چه کسی این مرد را امشب مهمان می کند؟ حضرت علی علیه السلام فرمود: من یا رسول اللّه! حضرت، اندکی بعد وارد منزل شد و از فاطمه زهرا علیهاالسلام پرسید: آیا غذایی در منزل داریم؟ مهمان گرسنه آورده ام. حضرت زهرا علیهاالسلام ایثارگرانه فرمود: «ما عِنْدَنا اِلاَّ قُوت الصَّبِیَّةِ وَلکِنّا نُؤْثِرُ بِهِ ضَیْفَنا؛ در خانه ما غذایی نیست مگر به اندازه خوراک دختر بچه؛ اما [امشب ایثار می نماییم و گرسنگی را تحمل می کنیم، و] همین مقدار غذا را به مهمان می بخشیم.» به خلق آسایش آرد، خویش را رنجکه جوید در خراب خویشتن گنج همه راحت بوَد بر خلق، بی رنجوجودش خلق را شادیست چون گنج بکوش ای جان که بر بیگانه و خویشوجودت نوش شاید بود بی نیش چو بتوان شد دوای دردمنداننشاید گشت درد مستمندان هشتک کانال حذف نشود ❌ @noaheh_khajehpoor_09173426998
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 به هجده ساله بانويي به ناله دعا مي كرد طفلي چهار ساله دو دست كوچكش سوي سما بود كه سرگرم نيايش با خدا بود در آن حالت كه در از ديده مي سفت چنين با ايزد دادار مي گفت: الهي، اي اميد نا اميدان ترحم كن به ما از لطف و احسان الهي مادرم زهرا جوان است چرا پس قامتش همچون كمان است؟ چرا از زندگاني سير گشته؟ چرا در نوجواني پير گشته چرا يك دست بر پهلو گرفته؟ چرا از كودكانش رو گرفته؟ چرا آه و فغانش كار باشد؟ چرا شب تا سحر بيدار باشد؟ چرا از ديدگان گوهر فشاند؟ نمازش را چرا بنشسته خواند؟ نمي دانم براي چيست يارب؟ كه صورت مي كند پنهان ز زينب؟ نمي دانم چه رخ داده خدايا كه مي گيرد به پهلو دست خود را غرض از مرحمت اي حي دادار تو مادر را براي ما نگه دار اگر سر آمده عمرش خدايا ز عمر ما به عمر او بيفزا دل ما خوش بود بر مادر ما مكن كم سايه اش را از سر ما هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 نگاه مبهمی امشب به آسمان داری زینب داره می گه خدا به خیر كند،نیتی نهان داری چه دیده ای كه شدی سیر از من و بابا كه قصد شعله كشیدن به باغ مان داری حسین این طرف و آن طرف حسن انگار خدا نكرده سر ترك این و آن داری ▪️همه بچه ها فهمیدند فردا یه خبریه،آخه مادری كه قریب به هفتاد و پنج روز(نود و پنج روز) تو بستره،یه دفعه بلند شد،شروع كرد ،خونه رو جارو زدن،بخدا بچه ها من نمی دونم چرا امشب این جوری شدم،ولی شاید برا شماهم اتفاق افتاده باشه،من مادرم روز آخراصلاً انگار جون گرفت،نمی دونم،انگار خدا یه جون دیگه ای می ده،می خواد لحظه آخر،كاراشو انجام بده،همه خوشحال بودند تو خونه می گفتند دیگه خوب شده،دیگه سرحاله معلومه دیگه داره خوب میشه،امروز زهرام تو خونش خودش نون پخت،خودش بچه هاشو حمام برد،لباس پوشوند،بگم یه چیزی ناله بزنی، زینب می گه دیدم برا اولین بار،بعد این چند شب مادرم ایستاده داره نمازشو میخونه،مادرم داره خوب میشه،اما اینها همه علامت رفتنه،مادر مادر بس است،دسته ی دستاسمان پر از خون شد گرسنه دیدی ام و عزم پخت نان داری نوازشم مكن هر دختر ی آرزو داره مادر نوازش كنه ، اما زینب می گه نوازشم نكن نوازشم مكن از درد شانه ات پیدا ست كنایه فهما زود بگیرند نوازشم مكن از درد شانه ات پیدا ست میان سینه خود درد بی امان داری كسی كه این مجلسُ می بینه،كسی كه صدای این مجلسُ میشنوه،مدیونه اگه این دو بیت آخرُ غیر شب شهادت جایی خرج كنه،این دو بیت مال امشبه،اگه ناله داری باید حقشُ ادا كنی،زینب داره روضه می خونه،آخ مادر،بذار بایستم شاید امام زمان داره گریه می كنه ،به احترام گریه مولا،سادات منو كمك كنند، شكست دست تو را قنفذ و چنین می گفت وای وای وای برا حضرت زهرا باید داد بزنی امام صادق علیه السلام گفت:خدا رحمت كنه اون شیعه ای كه برا مادر ما بلند بلند گریه می كنه، شكست دست تو را قنفذ و چنین می گفت هنوز نام علی را تو بر زبان داری گوش بده، روضه ی من همینه،علماء،بزرگان ،سادات بچه هیئتی ها،اون بی حیای حرومزاده دومی،لعنت الله علیه، تو تاریخ نوشته وقتی نامه نوشت،نوشت من تو همه ی عمرم،میذاری من روضه بخونم یا نه،بعضی ها یه جوری گریه می كنند،ان شاءالله مدینه ببینمت، 🔹 نوشت من تو همه ی عمرم،سه جا به علی حسودیم شد،با منی یا نه،سه جا به علی حسادت كردم،این حسادت تو دلم كینه شد،عقده شد،خدا عذابتُ زیاد كنه، 🔸بگم برات،دونه دونه بگم اصلاً روضه ام همینه،میگه اولین باری كه به علی حسودیم شد،اون موقعی بود كه پیغمبر دست زهرا رو گذاشت تو دست علی،آی حرومزاده نامرد،یه حرفی بزنم زود رد شم سادات منو ببخشند،آخه این بی حیام خواستگار زهرا بود،ای اُف به تو دنیا،زهرایی كه یه كُفو(هم شأن) داره اونم علیه زهرایی كه یك همسر داره اونم علیه،پیغمبر فرمود اگه علی همسر تو نمی شد،احدی تو این عالم برابر تو وجود نداشت،هم كفو تو وجود نداشت، قربون تو آقا برم،یه جا حسودی كرد،وقتی دست زهرا رو تو دست علی گذاشت، 🔹می گه بار دومی كه حسادت كرد،اون موقعی بود كه پیغمبر دست علی رو بلند كرد،گفت:من كنت مولا فهذا علی ٌمولا 🔹بار سومی كه حسادت كرد،اون زمانی بود كه پیغمبر دستور داد همه درها رو به مسجد ببندند،و سدالابواب إلا بابه پیغمبر گفت:فقط در خونه علی باز باشه،این حسادتا تو دل نحسش جمع شد،این كینه ها تو دل نامردش جمع شد، ▪️می دونی كی تلافی كرد،با من بیا،بدون ناله نری ها،امشب رفتی خونه،صدات بگیره ها،می گه،وقتی صدای زهرا رو پشت در شنیدم، دلم به حال زهرا یه لحظه سوخت،دو سه قدم برگشتم،دیدم من با زهرا كاری ندارم، وای وای،یه دفعه یاد علی اُفتادم، ▪️خداكمكم كن این ناله ها برسه مدینه،می گه برگشتم،چنان لگدی به در زدم صدای شكستن استخونهاشُ شنیدم... 😭 بگو یازهرا،ان شاءالله شب شهادتی مدینه باشیم،هر كی كارش داره، اگه بچه های علی ،امشب همه آستین تو دهن گرفتن،اگه بچه های فاطمه امشب نتونستن داد بزنند،تو به جاشون داد بزن بگو یا زهرا.... بگو من نمكُ بپاشم،هنوز یه عده ناله نزدند،آره این جا یاد علی افتاد لگد زد، ▪️كربلا هم حسینش تو گودال، یكی سنگ می زنه،یكی شمشیر میزنه،حسین... 😭 هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
توو روضه ها می سوزیم.mp3
3.58M
شماره 937 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 تو روضه ها می سوزیم با نوحـه های زهـرا ایشالا که بمیریم همه برای زهـرا برای عصمت خدا جا داره که بمیریم به یاد دود و شعله ها جا داره که بمیریم سینه زَنا ، من و شما جا داره که بمیریم ذکر فرشته ها همه یا فـاطـمه یا فـاطـمه ▪️یا فاطمه یا فاطمه بگو چرا قدّت خمه یا فـاطـمه یا فـاطـمه با ناله های زهـرا چه محشری به پا بود میون دود و آتیش به فکر مرتضی بود همش می گفت پسر عمو هستیِ من فدایت به ناله یا علی می گفت ، با درد بی نهایت با پهلوی شکسته شد فدایی ولایت ای کشته راه ولا یا فـاطـمه یا فـاطـمه ▪️یا فاطمه یا فاطمه سوخته برات همه دلا یا فـاطـمه یا فـاطـمه ذکر فرشته ها همه یا فاطمه یا فاطمه ▪️یا فاطمه یا فاطمه هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
AudioCutter_۱ساقی کوثر خداحافظ.mp3
1.12M
شماره 938 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ساقی کوثر خداحافظ فاتح خیبر خداحافظ می‌رود فـاطـمه از دنیا ▪️واویلا واویلا واویلا من که رفتم بر تو از امشب خانه‌داری می‌کند زینب او بود نایبه الزهـرا ▪️واویلا واویلا واویلا من یگانه همسرت بودم یاور بی‌یاورت بودم تو پس از من می‌شوی تنها ▪️واویلا واویلا واویلا یا علی گریه برایم کن در قنوت شب دعایم کن چون دعایت می‌رود بالا ▪️واویلا واویلا واویلا تو امیرالمؤمنین استی پس چرا در خانه بنشستی زور بازویت چه شد مولا ▪️واویلا واویلا واویلا نیمه‌شب دفنم نهانی کن با حسینم مهربانی کن تشنه خوابش نبرد شب‌ها ▪️واویلا واویلا واویلا بر سر قبرم بمان مولا بهر من قرآن بخوان مولا در دل شب مخفی از اعدا ▪️واویلا واویلا واویلا هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
31.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◾️اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَة 🔺سیلی 🎤 حجت ‌الاسلام استاد میرزامحمدی کانال نوحوا علی الحسین https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔹پاسی از شب گذشته و سر و صداها خوابیده بود و دیدگان به خواب رفته بودند که علی(ع) از جا برخواست تا وصیت های فاطمه زهرا(ع) را عملی سازد. آری؛ آن بدن نحیف را که مصائب فراوان، چونان هلال ماه ذوبش ساخته بود؛ آری آن بدن پاک را روی دست خویش حمل کرد تا مراسم اسلامی را در موردش جاری فرماید. آن بدن پاک را روی محل غسل قرار داد. و همان گونه که حضرت صدیقه خواسته بود لباس فاطمه از تن بیرون نیاورد، زیرا که نیازی نبود جامه را از آن بدنی که خدای متعال پاکش قرار داده بیرون کند (و شاید فاطمه(ع) از فرط حیا و شرم نمی خواست شوهر بزرگوارش اثر صدمه در و تازیانه و غلاف شمشیر را به پشت و پهلو و بازوی همسرش ببیند.. 😭 چنان که تا آن روز هم که علی فاطمه را غسل می داد، زهرا کیفیت حال خود را به او نگفته بود.) 🔸به ریختن آب بر روی بدن از روی جامه اکتفا فرمود؛ همان گونه که رسول گرامی اسلام(ص) را غسل داده بود. در این مراسم اسما یعنی آن بانوی با وفای پاک که در ابراز علاقه و محبت حسنه اش نسبت به اهل بیت رسول خدا(ص) وفادار و با استقامت مانده بود نیز شرکت داشت، یعنی آب به دست علی(ع) می ریخت تا حضرت فاطمه را بشوید.[۱] 🔹علی(ع) هنگام غسل فاطمه(ع) می گفت: «خدایا! فاطمه(ع) کنیز تو و دختر رسول و برگزیده تو است. خدایا! حجتش را به او تلقین کن، و برهانش را بزرگ بدار، و درجه اش را عالی کن، و او را با پدرش محمد(ص) همنشین گردان.» و سپس با همان پرده ای که بدن رسول خدا(ص) را خشک کرد، بدن زهرا(ع) را خشک نمود.[۲] ▪️آری، به واقع این مراسم تغسیل زهرا نیست، مرور مصیبت و درد، و تداعی محنت است! با مراسم غسل، همه آنچه فاطمه(ع) از علی(ع) مخفی کرده بود، آشکار شد و داغ مصیبت زهرا خانه دل همسرش را شعله ور نمود. 🔹یعقوبی در تاریخ خود گوید: «بعضی از زن های پیامبراکرم(ص) در حال بیماری فاطمه(ع) آمدند، و گفتند: ای دختر پیغمبر! در غسل دادن خود برای ما نصیبی قرار بدهد! فرمود: می خواهید درباره من حرف هایی بگویید که در حق مادرم خدیجه گفتید! من احتیاجی به شما ندارم. ▪️الان از دنیای شما بدم می آید، و از فراق شما شادم؛ خدا و رسول را ملاقات خواهم کرد با حسرت هایی که در دل دارم. حق مرا حفظ و احترام مرا رعایت، و وصیت پدرم را درباره من قبول نکردند. »[۳].. 😭 ◾️گریزی به کربلا در این جا علی(ع) با غسل زهرا(ع) مصیبت های او را مرور می کند، اما چه کشید زینب(ع) آن وقتی که بدن کوچک رقیه را آن زن غساله غسل می داد و جای تازیانه های دشمن را شستشو می داد! هنگامی که زن غساله، بدن رقیه را غسل می داد ناگاه دست از غسل کشید و گفت: «سرپرست این اسیران کیست؟» حضرت زینبت(ع) فرمود: «چه می خواهی؟» غساله گفت: «این دخترک به چه بیماری مبتلا بوده که بدنش کبود است»! حضرت فرمود: «زن! او بیمار نبود و این کبودی ها آثار تازیانه ها و ضربه های دشمن است.»... 😭 و به روایتی: آن زن دست از غسل کشید و دست هایش را بر سرش زد و گریست. گفتند: چرا بر سر می زنی؟ گفت: مارد این دختر کجا ست تا به من بگوید چرا قسمت هایی از بدن این دخترک سیاه شده است؟ گفتند: این سیاهی ها اثر تازیانه های دشمنان است. [۴].. 😭 [۱]- فاطمه زهرا(س)، از ولادت تا شهادت، ص ۵۹۸. [۲]- بیت الاحزان، ص ۲۵۱. [۳]- شیعه علامه طباطبایی، ص ۲۶۳. [۴]- الوقایع و الحوادث، محمدباقر ملبویی، ج ۲، مرقاه الایقان، گنجوی، ص ۵۲، به نقل از «سرگذشت جانسوط حضرت رقیه» محمد اشتهاردی، ص ۴۷. منبع: كتاب آتش در حرم هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا