eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
2.9هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
516 ویدیو
23 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔹علی(ع) بعد از آنکه کار غسل دادن را به انجام رساند، او را برداشت و در درون کفن هایش جای داد آن گاه وی را با پارچه ای که رسول خدا را با آن خشک نموده بود، خشک کرد، و سپس او را با حنوط بهشتی که پیامبر(ص) فرموده بود و از حنوط دنیا کاملاً متمایز بود، حنوط کرد، سپس وی را در کفن هایش پوشاند، و در هفت قطعه پارچه کفن نمود.[۱] ◾️گریزی به کربلا ▪️شهید اگر چه غسل ندارد ولی کفن دارد، و لباس وی کفن اوست.[۲] چنانکه وقتی شب عاشورا فرا رسید، امام حسین(ع) به یاران فرمود: فردا لباس تمیز در بر کنید تا کفن های شما باشد.[۳] اما وقتی عصر عاشورا فرا رسید، زینب پیکر برادر را پیدا کرد و با اندوه فراوان نگاه میکرد که حتی آن کهنه پیراهن را هم از بدن مطهر سیدالشهدا در آورده بودند و امام(ع) بی کفن روی بیابان و زیر آفتاب سوزان کربلا افتاده بود... 😭 منابع: [۱]- مستدرک الوسایل، باب تغسیل المیت. [۲]- وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۷۵۹ [۳]- امالی شیخ صدوق مجلسی سی ام. منبع: كتاب آتش در حرم https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤 🔸رعایت تناسب رعایت تناسب يكي از عوامل مؤثر در تأثير كلام بر مستمع مي باشد، که انواع و اقسامی دارد. برخی از این اقسام مربوط به سبک و روش بیان، و برخی مربوط به محتوا و عوامل جنبی مداحی است. 💠 اقسام تناسب الف)تناسب در اجزاي مجلس ب) تناسب در اجزاي سبك ج) تناسب سبك و محتوا د) تناسب بيان و محتوا ه) تناسب مطلب و زمان و) تناسب مطلب و ظرفيت مستمع الف)تناسب بين اجزاي مجلس بين جملات عربي ابتداي مجلس ، شعر ، مقدمه روضه ، روضه ، گريز ، سينه زني  و... بايد ارتباط سبكي و محتوايي لازم وجود داشته باشد و تمام اين اجزاء در يك گروه محتوايي و سبكي باشند و اگر قرار است گریزی در سبک و محتوا صورت بگیرد با حلقه ارتباطی قوی باشد. ✓مثال تناسب محتوایی: در شعر زیر برای اینکه وارد روضه پیراهن امام حسین(ع) شویم از حلقه ارتباطی موجود در شعر استفاده می کنیم و با اشاره به بخشی از داستان حضرت یوسف(ع) وارد روضه می شویم.   عشق سر در قدم ماست اگر بگذارند عاشقان را سرِ سوداست، اگر بگذارند طفل شش ماهه من زينت آغوش من است جاى اين غنچه همينجاست، اگر بگذارند يوسف مصر وجودم من و اين پيراهن جامه روز مباداست، اگر بگذارند   ▪️اشاره به داستان و روضه پیراهن امام حسین(ع) قرآن می فرماید: بعد از سال ها «... جاءَ الْبَشيرُ أَلْقاهُ عَلى‏ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصيراً...» بشارت دهنده ای آمد پیراهن یوسف را روی چشمان یعقوب قرار داد، بینا شد. ◾️یک روز هم مدینه، ديدن زينب(س)  آمد كنار قبر رسول الله، صدا زد: «يا جَدّا! برای شما از سفر سوغات آوردم.» همه منتظرند ببینند، حضرت زینب(س) چه سوغاتی برای پيغمبر آورده، ديدند يک بسته اي را بيرون آوردند، گره بسته را باز كردند يک پيراهن خون آلود...😭 چه پیراهنی که فرمودند: در پيراهن امام عليه السّلام صد و اندى اثر تير و نيزه و شمشير بود... 😭 🔹نکته: هر چه در این تناسب ها دقت و باریک بینی و ارتباط دقیق تر و نوآوری بیشتری باشد اثرگذاری کلام بیشتر خواهد بود، چراکه مفاهیم اصلی روضه که ثابت است، آنچه که به این بخش جذابیت و نوآوری می بخشد توجه و استفاده از این تناسب هاست. ادامه دارد... هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ صبح و شب راهی بازار شدن می ارزد یوسفِ فاطمه را یار شدن می ارزد با کلافی که شده بافته از خونِ جگر پیشِ تو جام خریدار شدن می ارزد ای طبیبی که علاجِ غم هجران هستی از غم هجرِ تو بیمار شدن می ارزد کاروان راه بی انداز که ما شاد شویم به خدا قافله سالار شدن می ارزد 🔹یابن الحسین .. عزیزِ فاطمه .. همه دارن میگن باید آماده بشیم .. همه دارن میگن اومدنت نزدیک شده .. کی میای آقاجان .. ترسم تو بیایی و من آن روز نباشم .. تا که یک لحظه ی کوتاه ببینیم تو را متوسل به علمدار شدن می ارزد 🔸شنیدم هر جایی نام عموت عباس برده بشه میای آقا .. امشبم هم شبِ عباسِ ، هم شبِ مادرِ عباسِ .. 🔹از همون اولم که ام البنین اومد تو خانۀ امیرالمومنین یه دو سه بار که مولا فاطمه صداش زد، اومد جلو سر پایین انداخت گفت ببخشید آقا میخوام یه چیزی بگم اجازه هست؟!.. میشه دیگه منو فاطمه صدا نکنید! ..😭 چرا؟! ( آخه همچین که میگید فاطمه این بچه ها یهو نگاه به در و دیوار میکنن .. مخصوصاً می بنم حسن میره یه گوشه زانوهاشُ بغل میکنه) تا که یک لحظۀ کوتاه ببینیم تو را متوسل به علمدار شدن می ارزد سقای دشتِ کربلا ، اباالفضل .. دستش شده از تن جدا ، اباالفضل .. اُم البنین در کربلا نبودی ، واویلا .. بر فرق عباست زدن عمودی ، واویلا .. هر کسی که شده مجذوب جمالت گفته محو خالِ لب دلدار شدن می ارزد دست و پا میزنم آقا که مرا هم بخری پس این نوکرِ دربار شدن می ارزد غافلم غرق گناهم چقدر بدبختم یارِ این عبد گنهکار شدن ، می ارزد غریبم، تو دنیایی که هستم آقا غریبم رفیقم تو تنهام نذاشتی قد یک دقیقه ام حسین جان .. بمونه، دو خط شعر نوشتم رقیه ات بخونه نوشتم، من هر وقت بهت فکر کنم تو بهشتم حسین جان .. این همه سینه زن داری، رفیق نه حدودی با توییم ولی دقیق نه .. پسرِ فاطمه این دفعه ، شبیه قبلاً وا نکن دیده که ستار شدن ، می ارزد دل من را به همان پنجره فولاد ببند گاهی اوقات گرفتار شدن ، می ارزد هرکه دارد هوس کربُبَلا بسم الله راهی کعبۀ دلدار شدن ، می ارزد هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
از تو چشمام میخونی.mp3
3.64M
شماره 943 ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ از تو چشمام میخونی همه دردای منو یه تنه تو کردی پر کلِ دنیای منو توی روزای بدم بودی همه جوره حسین بیا که تو زندگیم باز گره ها کوره حسین ▪️سالار زینب سالار زینب وقتی دیدی بارونی ام دست رو دلم گذاشتی هر جا رسیدم به ته تلخی هوامو داشتی غم عالم تو دلم باشه باز خیالی نیست تا تو رو دارم حسین دیگه هیچ ملالی نیست ▪️سالار زینب سالار زینب شنیدم وقتی بخندی دستای ما پُر میشه بدترین آدم دنیا با نگاه تو حُر میشه بی خیال هر چی غمه تا که دمِ عشقت هست چه حالیه روی سرم عطر و نمِ عشقت هست وقتی دیدی بارونی ام دست رو دلم گذاشتی هر جا رسیدم به تهِ تلخی هوامو داشتی ▪️سالار زینب سالار زینب شاعر: امیرحسین‌ روستائی هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
چه نمایشی میده.mp3
2.32M
شماره 944 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 چه نمایشی میده شاه علقمه چه دلی میبره از همه چه ابر مردی شدی شیر فاطمه چه صولتی داره به به اُبهتی داره به به نفس مخدرات عباس عشقه چشات عباس پهلوون علی صفات عباس شیر قوی دل یا ابوفاضل عالمی تعظیم میکنه رو به شمایل علی چکیده سپر نداره خودش نخواد تیغ به تنش اثر نداره ▪️یا ابوفاضل یا ابو فاضل به چه دلبری شده گیسوت دست باد چقدر علم بهت میاد میبینت هر کسی تو روز ماه و میخواد دلبر دلهایی به به چه قد و بالایی به به قمر هاشمیان عباس حضرت جان عباس وارث شاه نهروان عباس یا قمر الله قابض الارواح صاحب قلب اکلاب رقیه ای ماه شیخ جماعت ای پدر بذل حسین جونم فدات بهت گفته ابالفضل ▪️یا ابوفاضل یا ابو فاضل شاعر: امیرحسین‌ روستائی https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1341546544.mp3
3.81M
🔸ترتیل صفحه پانزدهم قرآن کریم
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ 🔹دنبال یه بهانه می گشت، بره میدان از امامش دفاع کنه، چندبار آمد اجازه گرفت عرض کرد: یا سیدی و مولای لقد ضاق صدری، سینم دیگه سنگینی می کنه یه جوری میگی واغربتا، یادته تو تشییع جنازه امام حسن؛ همه رو به یه امیدی نگه داشتم این جا تلافی کنم، تو مدینه هم که نبودم از مادرت دفاع کنم..  شب آخر عمر بابامون علی هم که یادته خود بابا به همه ی ما سفارشاتی کرد اما وقتی خواهرم آمد گفت: بابا دلم میخواد یه دونه از برادرا رو کفیل من قرار بدی تو هی خیره خیره نگاه کردی اما من دلم می خواست زینب منو انتخاب کنه بابامون صدا زد منو عباسم بیام،زینبم اومد فرمود:دخترم دلت میخواد عباس رو کفیلت کنم؟ آره بابا ▪️این همه سال دلم می خواست تلافی کنم اجازه نداد. ▪️ ابی عبدالله بغلش کرد،فرمود: انت صاحب لوائی؛ تو پرچمدار منی، اگه پرچمدار زمین بخوره یعنی دیگه تمامه، تا تو هستی بچه ها دلشون خوشه ای دل خوشی حرم منو تنها نذار پا رو دلم نذار،زینبو تنها نذار 🔸یه وقت دید یه دختری خسته، خرامان خرامان داره راه میاد یه مشکی رو هم داره دنبال خودش رو زمین می کشه، نگاه کرد دید سکینه است.. اینجا دیگه حسین نتونست بهونه ای بیاره؛ صدا زد برادرم اگه می خوای بری،برو اما، فاطلب لهولاء الاطفال الماء؛ فقط برو آب بیار. خوشحال شد، مشکُ به دوش انداخت سوار شد. ▪️چهار هزار نفر محاصره ش کردن، فقط این جوری بگم اگر یک دهم این تیرها به عباس خورده باشه دیگه بسه،اگه فقط چهارصد نفر تیر بهش بزنند دیگه چیزی نمی مونه از این بدن.. وارد شریعه شد،همه دارن فرار می کنند. مشکشُ پر آب کرد، سوار شد مسیرشُ عوض کرد،گفت: از نخلستون میام زودتر برسم، راه امن تریه، کربلا رفته باشی بهت نشون میدم باب الفرات که وارد حرم عباس شدی اونجا همون جاییه که زمین گیرش کردند داره بر می گرده چه کردند؟ ▪️نمیگم، فقط همین قدر بگم دست در بدن نداشت.. 😭  مشکُ به دندان گرفت، تا تیر به مشک زدند سینه عباس هم نمایان شد، یه تیر به سینه ش زدند اما هنوز دوام داره، چه کردند؟ ▪️یا صاحب الزمان! اینجا نمی دونم حرمله بود یا نه؟ هر جا سپیدی می دید با تیر سه شعبه میز.. سپیدی چشم عباس رو اینجا نشونه گرفت.. 😭 سفیدی گلوی علی اصغر هم اونجا نشونه گرفت..😭 یه سپیدی هم عصر عاشورا نشانه گرفت.. همینکه ابی عبدالله قدری خواست استراحت کنه، تیری به پیشانی حسین زدن خون سر و صورتش رو گرفت؛ این لباساشُ بالا زد خون هارو پاک کنه سپیدی قلب حسین نمایان شد.. 😭 خدا لعنتت کنه، یه جوری تیر می زد دیگه نمی شد تیرُ از مقابل در آورد، تا تیرُ به چشم عباس زد، دست نداشت این تیرُ دربیاره، این سر رو گذاشت مقابل زانوهاش بلکه بتونه با نوک زانوها این تیرو دربیاره کلاه خود از سر عباس افتاد؛ اینجا دیگه با عمود آهن زدند.. 😭 یاحسین.. دیگه نتونست خودشُ رو اسب نگه داره، بابا اگه کسی بخواد از بالای بلندی به زمین بیفته اول دستاشُ سپر میکنه، اما این آقا دست در بدن نداشت تا عمود رو زدن با همون تیری که به چشمش رفته بود چنان با صورت به زمین افتاد... 😭 حسین... 😭 هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor