eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
605 ویدیو
27 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
شماره 49 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 نیمه شب بود و هوای فاطمیه که دلم دست به سینه پر زنان رفت مدینه که سلامی بدهد عرض ارادت به همان مادر مظلومه که زخمیست ز کینه، که سرت باد سلامت تویی اسوه ایثار و شهامت و منم خاک کف پای غلامت و دلم سخت به دنبال مزارت که نشیند به کنارت و سراپاش نثارت و سر خویش بریزیم غبارت و نبینیم که پرپر شده گلهای بهارت... پشت دیوار نشستم و از این غصه شکستم به سرم ناله مولا، به دلم نغمه زهرا، که دلم دید دو گلدسته والا و من غرق تماشا که عجب صحن و سرایی و چه ایوان طلایی و عجب قبله نمایی، چه خوش حال و هوایی، که یکی گفت: "که این قبه مگر خلد برین است که خاک در آن سرمه جبریل امین است و هر شاه و ملک در حرمش گوشه نشین است؟ " ندا داد منادی: "که این بارگه خسرو دین است و این مرقد مولای زمان است و زمین است، و این خاک، مطهر ز تن پاک امیر مومنین است"... دلم باز پی نغمه سرایی، و این بار به سر شور و نوایی، که اجابت بشود ذکر و دعایی و شوم کرب و بلایی که صدا گفت: "که این کشته، همان زاده ی فتاح حنین است، و این شمس چراغ مغربین است و ضیاء مشرقین است و این جاده که بین الحرمین است، همان منزل عشاق اباالفضل و حسین است"... باز کبوتر شدم و پر زدم از صحن و سرایش و رسیدم به حریمی که در آن مرقد آقای کریمی، که ندا گفت: "که این خانه همان باب نزول برکات است و همین جاست که آغازگر جاده بزم عتبات است و گدای در این خانه در اوج درجات است و این صحن همان ساحل کشتی نجات است، و اینجاست همان دایره معرفت بخشش و احسان که رسد سایه او بر سر انسان، که نه، حتی نفس آهوی وحشی رمیده، از این جلوه عیسایی ارباب دمیده و این گنبد زردی که شده جلوه گر صبح سپیده بود مطلع نورانی هر شعر و قصیده... " دلم خسته از این غربت و گمنامی و دنبال سلامی که رسد از طرف یار همان دلبر و دلدار همان مونس و غمخوار که دلم در طلب دیدن رویش و دعا در وسط مسجد نورانی کویش شده پرپر، که بگویم دل من خسته از غربت مادر، و تو ای منتقم حادثه در، نفسی پیش دلم باش دو خط روضه بخوانیم و بنالیم از این درد و از این غم واز این سیل دمادم و بگیریم همان شور محرم https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
کانال نوحوا علی الحسین بحر طویل حضرت عباس -220-کانال نوحوا علی الحسین.mp3
زمان: حجم: 1.87M
شماره 220 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 شتابان دل زارم همه شب جانب کویش چنان برگ خزانیست روان در دل جویش ندارم بخدا جز هوس دیدن رویش مرا کشته به والله علی واری خویش اباالفضل اميرم، امير بي نظيرم صفا بخش ضمیرم كه به جز عشق رخش در دل خسته نپذيرم چه خوش باشد اگر باز زند با دو سه تيرم كه صيدش شوم و زير قدم هاش بميرم ز غيرش همه سيرم ‌دل از مهر خدايي اباالفضل نگيرم ‌علمدار اباالفضل، سپه دار اباالفضل ‌جهانگير و جهاندار اباالفضل ‌بود دلبر و دلدار اباالفضل مرا يار و مددكار اباالفضل ‌طپش هاي دل حيدر كرار ‌شده در حرم فاطمه پرگار زنم جار بود عشق شرر بار ‌بگويد سر ديوانه سرِ دار سرم پر ز هوايش ‌دلم جاي ولايش غلامم به سرايش همه هستي و دينم به فدايش ربوده ز سر ‌روح الامين عقل صدايش ‌بود محور عرش ازلي دست جدايش ‌حسين بن علي سوره توحيد بخواند ز برايش كسي نيست به پايش به قربان نوايش به قربان دعايش دلم گشته خريدار بلايش ‌به قربان گره بند قبايش لقب باب الحوائج نسب باب الحوائج ‌خداوند نجابت و ادب باب الحوائج ‌دلم غرق كمالش، پريشان وصالش دو ابروي هلالش ، جمالش و كمالش بود زينب كبري همه جا محو جمالش دلم بنده نامش ، گرفتار مرامش كه افتاده به دامش ‌نه حاتم نه سليمان و نه لقمان كه موسي است غلامش ‌حسين است كلامش ‌ببين حسن ختامش به زهراست سلامش قيامت متجلي شود از وقت قيامش ‌تمامي بهشت است بنامش ‌زور بازوي علي باب الحوائج ‌ناصر دين نبي باب الحوائج ‌بچه شير مرتضي باب الحوائج اي شهيد علقمه باب الحوائج ‌اي عزيز فاطمه https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
شماره 222 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 حسین جان فدایت، زنم شاه صدایت، بمیرم از برایت، نه تنها دل من هست به زیر قدمت گرد و غبارت، همه عالم هستی به فدایت، از آن روز که عشق ت به دلم کرده سرایت، ندارم هوسی جز هوس کرببلایت، مکن شاه رهایم، ببین دست دعایم، اگر بی سر و پایم، نظر کن که من غم زده مجنون رضایم، و گفت است نکارم، همه دار و ندارم، که ای نوکر من دست به دامان خدا باش، که تا عمر تو را هست، فقط گریه کن کرببلا باش، اگر عهد شکستم، اگر از تو جدا گشته و با غیر نشستم، مرانم ز درِ خویش ببین دل به ضریحِ حرمِ حضرت عباس تو بستم چو هوا گشت پریشان، و عطش از همه سو ریخت به جان همه طفلان مه تابان بنی هاشمیان، رفت به پیش شه خوبان که مرا فرصت میدان بده آقا که رسید است به لب های همه اهل حرم جان، همه طفلان شده گریان شده نالان شده بی تاب و پریشان، شکم خویش گذارند به نم های بیابان، همه گویند عمو آب ندارد جگرم تاب ندارد که علی اصغر شش ماهه تو خواب ندارد ، چو شه کون و مکان دید که چشمان برادر شده لبریز غم و اشک، یکی مشک به او داد و به لب هاش دعایی که خدا پشت و پناهت دل من چشم به راهت به فدای رخ ماهت ، روی اسب ش شد وی زد طرف علقمه در لشکریان همهمه افتاد و جهان زمزمه می کرد امید همه برگرد مرو علقمه ، به کف باد رها طره گیسو بکشد عالمیان را ز دم تیغ دو ابرو نفس ش صبح دمادم نفس ش آه نسیم همه عالم همه ذرات جهان محو کمال ش ببرد دل ز همه عالمیان ماه جمالش دل من گم شده در زلف کمندش همه گفتند که شیر آمد و ساقی دلیر آمد و فرزند امیر آمد و از ترس نماندند و به قد قامت آن قامت موزون همه خواندند تبارک و تعالی، چنین چهره زیبا چنین قامت والا ، ساقی تشنه لبان مشک به بازو همه عالمیان روی دو زانو هدف آخرشان زیر دو ابرو که به ناگاه کسی دست علمدار خدا را به زمین زد نه اول ش مشک نیفتاد و به دست چپ خود داد جهان را هدف تیر زنان را کسی دست دگر زد و بازوی قمر را زد و با مشک به دندان طرف خیمه شاهنشه خوبان شد و ناگاه زمین شد پر از زلزله  و حرمله با تیر، دو تا چشم به هم دوخت عمو سوخت که ناگاه عمود آمد و بشکافت سرش را به هم دوخت پرش را دو تا چشم ترش را چو تیر آمد و بر مشک عمو خورد همه آرزویش مُرد، صدا زد طرف خیمه ارباب که دریاب برادر که دگر تاب ندارد حرم آب ندارد علی خواب ندارد گوشوراه: ⏪ اباالفضل باوفا علمدار لشکرم ⏪ مه هاشمی نسب امیر دلاورم https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
کانال نوحوا علی الحسین بحـر طویل کربـلا.mp3
زمان: حجم: 1.18M
شماره 267 شبی ساکت و دلگیرخودم بودم و قلبی که ز غم بسته به زنجیر و نزدیک اذان بودکه پیچید در آفاق همه نغمه تکبیر نوشتند که هنگام اذان دست به دامان خدا باش و مشغول دعا باش که آن لحظه بود لحظه شیرین اجابت و باز است به درگاه الهی در رحمت شدم گرم عبادت دو چشمم پر از اشک شد و روی لبانم همه سوگند که یا رب تورهایم کن ازین بند و گفتم به خدا بین دعایم که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم همانجا که دل از سوز فراقش شده بی تاب همانجا که زده دست به دامان زمین خوشه ی مهتاب همان وادی سوز و عطش و درد همان وادی شرمندگی آب همان وادی پاک حرم حضرت ارباب همانجا که زمینش همه نور است،حضور است حماسه ست، غرور است پر از شور و شعور است شرف مندتر از وادی طور است و فرض حرمش از پر حور است و بر مهدی زهرا همه شب راه عبور است همانجا که حرم خانه دلهاست و عشقش همه در آب و گل ماست عبادتگه موسی ست دخیل حرمش حضرت عیسی ست زیارتگه زهراست و زیباست خدا محو تماشاست که یک سو حرم شاه و یک سو حرم حضرت سقاست مکانی که قدم رنجه نموده ست گل یاس طوافش کند از عشق و احساس به لبهاش بود ذکر ابوالفضل و دریای دو چشمش پر الماس همان کعبه کوچک کف العباس مکانی که در آن عشق زند موج لبالب همانجا که زند پر دل من هر دم و هر شب همانجا که به خاکش همه جا هست نشان از قدم محترم حضرت زینب همان خاک که بدر و احد خندق و احزاب و حنین است همانجا که زمین معرکه ی عشق حسین است خیابان بهشتی که معروف به بین الحرمین است دوباره به سما رفت شررهای دعایم و گفتم به خدایم که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم @noaheh_khajehpoor
کانال نوحوا علی الحسین ماشاءالله خطبه خوان.mp3
زمان: حجم: 1.38M
شماره 964 ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ماشاءالله ، خطبه خوان حرم امن خدا ماشاءالله ، کاشف الکرب امام نینوا ماشاءالله ، ساقه ی طاق فَلک بازوی تو ماشاءالله ، ای علمدار رشید کربلا بنازم به تو ای شیر دلاور که علی صولت و زهرا صفت آئینه حلم حسن و دیده بیدار حسینی منم بنده عشقت که تو خود بنده کردار حسینی پسر شیر خدایی تو ابوفاضلی و غرق در انوار حسینی ▪️شه با وفا اباالفضل ▪️معدن سخا اباالفضل ماشاءالله، خلف صالح تیغ مرتضی ماشاءالله، ای دل آرام تمام خیمه ها ماشاءالله، حضرت حمزه کربلایی تویی ماشاءالله، ای علمدار رشید کربلا تو همان ماه بنی هاشم و سردار و سپهدار و امیری و دلیری  و علمداری و فرمانده کل شهدایی به خدا مظهر ایثار و  و وفا و کرم و جود و سخایی تو همان میر سپاهی که فراتر زه تمام شهدا روز جزایی ▪️شه با وفا اباالفضل ▪️معدن سخا اباالفضل @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 جان بقربان تو ای جان همه عالم و آدم/ پسر حضرت خاتم/ صاحب هر نَفَس و دم/ که ظهورت شده جانمایه ی ذکر و صلواتم/ تو به ایام محرم/ سر دوشت بنهی شال عزاداری و ماتم/ و بود حزن دمادم/ و کشی آه!: "نبودم/ که کنم یاری جدم" به همان لحظه کنی یاد/ ز او و حرم و جمله ی اوتاد/ ز اولاد/ و از حرّ و حبیب و وهب و هر که که سرداد/ و جان داد/ بهشتش بسزا باد/ کتاب اللـّـَه و هم احمد مختار خبرداد/ در این راه قدم هر که که بنهاد/ و اِستاد/ و هم دل به بلا داد/ ندارد محنی روز جزاداد/ که آورد بهمراه خودش زاد الا صاحب اعصار/ تو ای ثانی کرّار/ تو ای حجت دادار/ که هم دلبری و دل بری و هم شده دلدار/ مددکار/ بریزی تو ز آن چشم گهربار/ همان سوده ی اسرار/ ز یادآوری شور علمدار/ به پیکار/ همان ساقی لب تشنه، فداکار/ که گردیده جدا دست سپهدار/ کف اَیمَن و اَیسار/ و تیری است به چشمی که ببوسید علی سید ابرار/ و مشکش به دهان بار/ شرربار/ نه یکبار و که صدبار/ کشیده است تمنا ز همه کوفی غدّار/ که ای قوم خطاکار/ بزن تیر و عمود و نی خود بر تن تبدار/ ولی مشک رسانید به طفلان حسین بن علی سید احرار کنی یاد ز اصغر/ ز ششماهه دلاور/ که تیری بنشسته است به حنجر/ و هم گریه کنی در بر صدپاره ی اکبر/ همان شبه پیمبر/ همان ثانی حیدر/ همان لاله ی احمر/ همان ماه که بس قطعه و مثله شده ، دیگر شده اختر الا حضرت قائم/ که گریان شده ای در بر قاسم/ جگر سوزد از این داغ سهیل عرب و اختر هاشم/ که غلطید بخون چون به حسین است ملازم/ عزیز است که هیهات دهد تن به مظالم تو ای قبله ی حاجات/ تو ای رشته ی وصل کره ی خاک و سماوات/ بگریم ز همه هق هق تو بهر مناجات/ و یادآوری عمه ی سادات/ که آمد به بلندای تل و دید چه حالات/ حسین است به خاک و بدنش غرق جراحات/ همان قاری آیات/ و بیند که شده صحنه ی میقات/ نشسته است به صدر پسر ختم رسالات/ پلیدی که بود زاده ی آثام و خبیثات/ خدایا نتوانم که بگویم چه شد آن لحظه و آنات... @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
کانال نوحوا علی الحسین شیر سرخ عربستان و وزیر.mp3
زمان: حجم: 1.7M
شماره 1338 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 شير سرخ عربستان و وزير شه خوبان، پسر مظهر يزدان، كه بُدى صاحب طبل و علم و بيرق و سَيف و حَشم و با رقم و با رمق اندر لقب او ماه بنى هاشم و عباس علمدار و سپه دار و جهانگير و جهانبخش و دگر نايب و سقا ▪️شه با وفا اباالفضل ▪️صاحب لوا اباالفضل ▪️معدن سخا اباالفضل ▪️نور هل أتی اباالفضل ديد كاندر حرم خسرو خوبان شده بس ناله و افغان و پر از شيون طفلان همه شان سينه زنان نوحه كنان موى پريشان دل بريان سوى عباس شتابان كه عموجان چه شود جرعه آبى برسانى به لب سوختگان كز عطش آتش بگرفته گلوى ما ▪️شه با وفا... پس بياويخت به دوش دگر خويش يكى مشك چو مشكى كه بدى خشكتر از لعل لب ماه مدينه، گل گلزار سكينه به فغان گفت كه يا بنت اخا ناله مكن، ضجه مزن زان كه عموى تو نمرده روح الحال كنم بهر تو من آب مهيا ▪️شه با وفا... پس به تكبير بزد نعره، همان شير به جولان شد و در صحنه ميدان شد و پاشيد ز هم لشكر كفار، يكى گفت كه اى قوم گريزيد كه اين است، ابو الغزه، تهمتن، لقبش ماه بنى هاشم و باشد پسر حيدر صفدر، شده منسوب به سقا ▪️شه با وفا غضب آلوده ز غیرت شد و عباس ز جا خواست بشد موی تنش راست به خود گفت که عباس عجب آسوده نشستی بنما آب مهیا اى آب عجب مى ‏رود، اما خبرت نيست سكينه، گل گلزار مدينه، رخ ماهش بفسرده، اما ز عطش غش بنموده، آخر اى آب تويى مهريه فاطمه اما پسرش شد ز تو محروم، همان سيد مظلوم، الهى كه گل آلوده شوى تا به ابد شوقى غمديده از اين غم شده ديوانه و شيدا @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
کانال نوحوا علی الحسین باز هر کوچه و بازار شده.mp3
زمان: حجم: 1.68M
شماره 1380 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 باز هر کوچه و بازار شده وادی ماتمشده غرق تب و اشک پر از گریه نم نم رسیده است دوباره همه جا عطر محرم بساط غم و اندوه شده باز فراهم بیائید همه سینه زنان گریه کنان نوحه بخوانید همه شور بگیرید همه اشک بریزید بخوانید از آن عشق مجسم از آن روح مکرم که غرق غم و اندوه شده غصه عالم چه شوری است چه حالی است چه احساس زلالی است بیائید که از سفره ارباب از این سفره پر برکت و پر خیر همه رزق بگیریم که دست همه خالیست و این اشک شبیه پر و بالیست که تا یک دل و یک رنگ همه بال بگیرید و بمیریم چرا که به خدا حضرت ارباب تجلی صفات است و هم جلوه ذات است در اوج درجات است شفیع ارصات است قتیل العبرات است اسیر الکربات است و کشتی نجات است و اشک غم او آب حیات است و لب تشنه لبهاش در آن ظهر عطش نوش لب خشک فرات است شهیدی که کفن پوش ز روز عرفات است و اما خود ارباب گواه است دلم منتظر برگ برات است که دلتنگ غبار حرمین و عتبات است همان جا که شب جمعه پر از عطر دل انگیز بهشت است همان مرقد حضرت که فرش حرمش بال فرشته است عجب کرب و بلائی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
31.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 من ضعیفه چه کنم... پیشنهاد دانلود و نشر✅ با ما بهترین ها را دریافت کنید 👇 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 شب است و غم و درد و الم و تابش مهتاب، در آن شهر پر از ظلم، به جز مردم یک خانه، همه خواب، همه خواب، و جز هِق هِق آهسته‏ ی یک مرد، و یا ناله‏ ی آرام دو سه کودک بی‏ تاب، اگر گوش کنی می‏ شنوی زمزمه‏ ی ریختن آب. ▪️مولا علی بچه‏ ها رو فرستاده دنبال سلمان، خودش داره فاطم شو غسل می‏ده. اگر چه همه خوابند، ولی در دل آن خانه پر از ماتم و غوغاست، که این شب، شب بی‏ مادری زینب کبراست، شب اصلی ضربت زدن حضرت مولاست، شب غسل گل یاس علی حضرت زهراست. علی بود وَ یک زانوی لرزان، علی بودُ غم تازه یتیمان، علی بود وَ آن اشک روان، سینه‏ ی محزون پر از درد، وَ آن گریه‏ ی پنهان، علی بود، وَ یک یاس شهیده، همان شیر خدا، حیدر کرار وَ رنگی که زِ رخسار پریده، همان فاتح خیبر، که قدش سخت خمیده، علی بود، همان همسر زهرا، که چندی است به جز فاطمه از مردم آن شهر سلامی نشنیده. ▪️مولا علی یادش می‏ یاد که بی‏ بی فاطمه اومد بهش عرض کرد: علي جان خبري بهم دادن پريشونم كردن. چي بهت گفتن؟ شنيدم مردم ديگه بهت سلام نمي‌كنن، فرمود زهرا جان بزار بهترشو برات بگم، سلام كه بهم نمی‌كنن هيچ، منم كه سلام مي‌كنم جوابمو نمي‌دن. علی بود وَ رخساره ‏ی زهرا که سه ماه است ندیده. علی بودُ دلی خسته در آن بارش غم ها، علی بود وَ اسماء، کنار بدن خسته‏ ی زهرا، در آن نیمه شب ساکت و خلوت، همان نیمه شب غصه و غربت، شب هجر، شب اوج مصیبت، شب مرگ علی، مرگ گل یاس، علی کرد نگاهی سوی اسماء، که بریز آب روان بر روی گلبرگ گل یاس. وَ با اشک نگاهی به تن فاطمه ‏اش کرد و چنین گفت: عزیز دل حیدر، مددی کن که دهم غسل، تنت را، کمکم کن که بشویم بدنت را، وَ با نام خدا غسلِ گل یاس شد آغاز، خدا داند از آن لحظه که شد چشم علی سوی گلش باز. ▪️از اون ور هم بچه‏ ها رفتن در خونه‏ ی سلمان. سلمان می‏گه تو خونه خوابيده بودم، دیدم در مي‌زنن، تا رفتم درو وا كردم، ديدم این دو تا بچه‌هاي فاطمه سياه پوشيدن، سراشونو زير انداختن، دارن گريه مي‌كنن. تا نگاهم به بچه‌ها افتاد فهميدم چيه، ولي گفتم بچه‌ها چه خبره؟ گفتن: عمو سلمان، بابامون علي فرستاده بياين جنازه‌ي مادرمونو بردارين، سلمان به خدا مادرمونو كشتن. علی بود وَ قلبی که به اندازه‏ ی یک فاطمه غم داشت، علی بود وَ بازوی کبودی که ورم داشت. وَ دستان علی بر گل زخم بدن فاطمه‏ اش خورد، علی زنده شد و مرد، نفس در دل او حبس شد و سوخت، علی چشم به چشمان گلش دوخت، وَ آن بغض که در سینه نهان داشت رها شد، دوباره قد او خم شد و تا شد، وَ روح از بدنش رفت و جدا شد، سرش را به روی شانه‏ ی دیوار زد و زار زد و گفت: نگفتی به علی فاطمه یک بار، از این زخم وَ از قصه‏ ی دیوار، از این اذیت، آزار، از این سینه و از لطمه‏ ی مسمار، خدایا چه کند حیدر کرار؟! همه عالم هستی، فغان گشت و ز آه دل آن رهبر مظلوم، وَ از اشک یتیمیّ حسین و حسن و زینب و کلثوم، به جز زمزمه‏ ی ریختن آب، از آن خانه صدائی به سما رفت، که تا عرش خدا رفت، صدای طپش یک دل خسته، که بندش شده پاره وَ از ریشه گسسته، صدای کمرِ کوه، که از غصه شکسته. فقط آه کشید آه، علی با مدد فاطمه اِستاد روی پا، وَ چنین گفت به اسما، بریز آب به روی گل حیدر، ولی سعی کن آرام بریزی که یاسم شده پرپر، بریز آب ولی سعی کن آرام بریزی که گلم خسته‏ ی خسته است، بریز آب ولی سعی کن آرام بریزی، که پهلوش شکسته است. علی شست تنش را، و َبا گریه چنین گفت به زهرا: شدی پرپر و این شهر نفهمید، که گل طاقت این اذیت و این همه آزار ندارد، تو رفتی و علی یار ندارد، وَ که در مردم این شهر طرفدار ندارد، گذشت از من و تو قصه ولی کاش به گلبرگ شقایق بنویسند، که گل تاب فشار در و دیوار ندارد ... ▪️سلمان اومد تو خونه‌ي علي، ديدين اگه يه غريبي يه آشنا رو ببينه چه مي‌كنه؟ همچي كه چشم علي به سلمان افتاد، يه دفه ديدن سلمانو بغل كرد، داره گريه مي‌كنه. فرمود سلمان يادته اون شب عروسي، مهار ناقه رو گرفته بودي، زهرا رو خونه‌ي من آوردي، حالا بيا بريم مي‌خوام فاطمه رو بقيع ببرم.. 😭 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 صبح زود است و رها از همه غم ها شده زهرا و آماده ی رفتن شده است ام ابیها بنشینید ، ببینید که این آخر روزی ، نشسته است کمی نان ، بپزد بهر یتیمان شده است دست به زانو ، به این سو و به آن سو ، زده جارو همه ی خانه ی خود را و عوض کرده لباس های حسین و حسنش را ، گل پر محنش را ،  و می داد به زینب کفنش را ، همان پیروهنش را ، که با زحمت بسیار به اتمام رسانده صدا کرده کنون دختر خود را ، همان زینب کبری ، همان زینت بابا ، همان ثانی زهرا ، خدا ختم به خیرش کند این قصه ی اورا عزیزم ، امیدم ، ببین دختر من ، دلبر من مادر تو بار سفر بسته و حالا اگر اینجا بنشسته ، بدان امر مهمی است بدان مادر تو ، مادر غمزده ی خونجگر پرپر تو آخر راه است ، بدان مارد تو رفتنی است لیک تو می مانی و بابا ، تو می مانی و غم های علی شیر خدا ، حضرت مولا تو می مانی و حیدر ، تو ای مونس مادر ، تو ای دختر مضظر ، حواست به علی باشد هرگز نکنی گریه کنارش ، که بس باشد و بابای تو را آن دل زارش که از دست بداده همه دارو ندارش ، همه باغ و بهارش ، و سعی کن که نیفتد گذارش ،به آن کوچه ای که ماردت افتاد.. تو می مانی بغض حسن و چشم پر از اشک و ستاره ، همان چشم که بسیار ، شده خیره به دیوار ، به دیوار و در و کوچه و مسمار عزیز دل من آه تو می مانی و آن تشنه لب خانه ی ما ، پسر کوچک کاشانه ی ما ، آه تو می مانی و غم های حسینم برسان هر شب بی مادریش آب به لبهای حسینم مادری کن پسرم را و اگر رفت حسین کرببلا همره او باش در آن وادی غم بار ، در آن عرصه ی خون بار ، در آنجا که حسین بی کس و بی یار ، گرفتار گرفتار ، میان همه اغیار ، همه کافر و اشرار تویی تو فقط ای زینب من یار و مددکار تو هم مادر و هم خواهر و هم دلبر و هم لشگر اویی در آن موقع که شد عازم میدان اگر آب نداری ، به اشک پشت سرش آب ، به بالای سرش آیه ی قرآن ، به زیر گلویش بوسه بکاری ، نگذاری نگذاری برود تا به تن او کنی این پیرهن بافته ام را تو در بالای آن تل ، حسینت هم به مقتل ، نگه کن به گودال ، شده بی پر و بی بال ، به زیر چکمه ی پست ترینی ، تنش آه  چه پامال ، تنش آه  شده چال ، تنش پخش به صحرا ... سرش بر روی نی ها .... خدا یا خدایا و آنگاه صدا می رسد از عرش،  زنی ناله کان ، مویه کنان  ، موی کنان ، دل نگران ، ناله زد ای وای   بنی قتلوک ، بنی قتلوک بنی قتلوک ..... شاعر: یاسر مسافر @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
کانال نوحوا علی الحسین شب هفت محرم شده.mp3
زمان: حجم: 1.44M
شماره 1876 شب هفت محرم شده و یار نیامد که دلدار نیامد و غمخوار نیامد کجایی که کنم هستی خود را فدایت به قربان تو و لطف و صفایت الهی نکنم در همه ی عمر رهایت بیا یوسف زهرا بیا قبله ی دلها بیا کار و کس ما شب هفت محرم دل شیعه پر از غم شب باب حوائج علی اصغر ارباب همان گوهر نایاب ▪️وای علی اصغرم نور دو دیده ی ترم لبش خشک چو صحرای کویر است و لب تشنه ی یک جرعه ی شیر است عمو رفته که از نهر فرات آب بیارد از آن جاری نایاب بیارد عمو آب نیاورد علی تاب نیاورد و یاران حسینی همگی از دم شمشیر گذشتند حسین ماند تک و تنها حسین یار ندارد علمدار ندارد سپهدار ندارد مدد کار ندارد سوی خیمه گه آمد که کند باز وداعی که دید تشنه لبش تشنه ی آب است دگر در تب و تاب است روی دست رباب است گرفتش که برد درد ورا چاره نماید حسین آمده میدان پریشان پریشان اگر گبر و مسلمان یهودی ونصاری به هر دین و به مذهب بر این کودک شیرخواره کمی آب رسانید که یک تیر سه شعبه همه ی مشکل او چاره نمود و ز سه سو حنجر او پاره نمود و دگر ارباب خجالت کشید اینگونه سوی خیمه بیاید همه اهل حرم منتظر دیدن اصغر همان غنچه ی پرپر امان از دل ارباب چه خون شد دل ارباب به پشت در خیمه حسین جسم علی اصغر خود را به زیر خاک نهان کرد که یک لحظه عدو پشت در خیمه رسیدند به آتش چو کشیدند نگویم که چها شد زبان قاصر و الکن از این واقعه گفتن به دنبال سر اکبر و قاسم حبیب و وهب و حر فداکار اباالفضل علمدار سری بود که بسیار از او بوسه گرفتند اباالفضل و رقیه علی اکبر ارباب علی اصغر ارباب @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌