#حضرت_مسلم
#شب_اول
#محرم
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
▪️روضه سر جناب حضرت مسلم علیهالسلام
امام از کسی که از کوفه میآمد، پرسید: از کجا میآیی؟
گفت: از کوفه. از آنجا بیرون نیامدم؛ جز آنکه مسلم بن عقیل و هانی بن عروه را کشته و به دار آویخته در بازار قصابان دیدم؛ در حالی که سرهایشان را برای یزید فرستاده بودند.
▪️ امام حسین گریست و فرمود: انا لله و انا الیه راجعون... 😭
همهجا جار زدم آبرویم را نبرید
سر به دیوار زدم آبرویم را نبرید
شرمگینِ غمِ تو اشک سرازیرِ من است
همهجا جار زدم آی که تقصیر من است
کاش میشد که بگویم که کجایی ایکاش
و از این فاصله نالم که نیایی ایکاش
دستم از پشت که بستند به من خندیدند
شانهام را که شکستند به من خندیدند
چشم صیاد به چشمان ترم بود که زد
پیش جلاد دلم یاد حرم بود که زد
از روی بام نگاهم به سوی شام اُفتاد
پیکرم بعد سرم از لبهی بام اُفتاد
پیکرم خورد زمین فاطمه نالید حسین
سرِ من رو به سوی قافله غلطید حسین
سوختم بسکه نمک بر جگری پاره زدند
بدنم را سر بازار به قناره زدند
بدنم ماند و غمی تازه... سرم را بردند
میخورد تاب به دروازه... سرم را بردند
دیدی آخر که به کارم گره اُفتاد ای داد
سرِ من را به سوی شام فرستاد ای داد
من تمامیِ مسیرِ اُسرا را دیدم
کربلا کوفه و شام و شهدا را دیدم
قبلِ تو آمدهام شام بگویم نزنید
سر هر کوچه و هر بام بگویم نزنید
نالهام در دلِ شامات امان از زینب
پشت دروازهی ساعات امان از زینب
آتش و خار و خس و سنگ و سنان را دیدم
معجر سوختهی دخترکان را دیدم
گیسویی را دو سه تا چنگ عوض کرد حسین
چهرات را اثر سنگ عوض کرد حسین
تیغ و تیر و غضب و قهر، خدا رحم کند
لشگری رفته از این شهر، خدا رحم کند
لشگری رفته که با پیرهنت برگردد
رفته همراهِ عقیقِ یمنت برگردد
آمدم شام بگویم که سرم مال شما
گیسویم پیشکش پنجهی اطفال شما
لب و دندان من اینجاست مرتب بزنید
خیزران را ولی ای قوم به زینب نزنید
شاعر: حسن لطفی
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
#شب_اول
#محرم
#اول_جلسهای
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
من را ابد حسین و مرا از ازل حسین
صَلّوا علی الحسین و سَلامٌ علیالحسین
باید هرآنچه هست فقط خرج او کنیم
حی علی الحسین که خیرالعمل حسین
حس میکنم همیشه کنار ضریح او
من را گرفته است میان بغل حسین
مسجد حسینیه و حسینیه مسجد است
جای دعا حسین و بجای غزل حسین
هنگام مرگ ای ملک الموت صبر کن
عمری صدا زدیم برای اجل حسین
مثل حسن حسین به نوکر رسیده است
بین کریمها شده ضربالمثل حسین
تنها تویی که دلخوشیِ ما فقط شدی
ما را نداد هیچ کس اینجا محل حسین
با گریههای فاطمه ماهم گریستیم
این ارث فاطمه است که نوحوا علیالحسین
شاعر: حسن لطفی
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
#دودمه
#شب_اول
#محرم
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
پیش مرگت میشوم شُکرِ خدا در کوفه من
ای شهیدِ بی کفن ای شهیدِ بی کفن
اولین تَن میشوم از بِینِ هفتاد و دو تَن
ای شهیدِ بی کفن ای شهیدِ بی کفن
▪️▪️▪️
گفته اربابم که با تو کوفه مرقد میشود
جان به قربان علی , جان به قربان علی
هرکه میآید مزارم از نجف رد میشود
جان به قربان علی , جان به قربان علی
شاعر: حسن لطفی
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
لباس مشکی ما را به دستمان بدهید ..🏴
به ما حسینیه گریه را نشان بدهید ..🏴
دوستان همراه، مداحان گرامی
ضمن عرض تسلیت فرا رسیدن ایام عزای حضرت سیدالشهدا و یاران با وفایش محضر شما
با لمس هشتک 👇
#شب_اول
یا
#حضرت_مسلم
به مطالب مرتبط دست پیدا کنید🏴
خادم شما خواجه پور
التماس دعا 🙏
#متن_روضه
#شب_اول
#محرم
#حضرت_مسلم
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🔸متوسل به آن عزیزی می شویم که هر چند امام نیست اما سالها قبل از شهادتش پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله برای مظلومیت او گریه کرده بلکه فرموده:
فَتَدمَعُ عَلَیهِ عُیونُ المُؤمِنینَ، وتُصَلّی عَلَیهِ المَلائِکةُ المُقَرَّبون؛[1]
یعنی اگر کسی ایمان در قلبش برای غریبی او گریه می کند پس اشک در مظلومیت او نشانه ایمان است.
وجود مبارک مسلم بن عقیل (علیه السلام) که بسیاری از آن بزرگوار حاجت ها گرفته اند، امام حسین علیه السلام هنگامی که او را به عنوان سفیر خود به کوفه فرستادند در نامه ای اینگونه نوشتند:
و ثِقتی مِنْ اَهْلِ بَیتی؛
یعنی از جانب من هر چه بگوید من گفته ام او مورد اعتماد و اطمینان و از خانواده من است.
▪️و هنگامی که عزیز زهرا سلام الله علیها در عصر عاشورا نگاهی به چپ و نگاهی به راست کرد دید همه یارانش به زمین افتاده اند و یاوری ندارد یک یک آنها را صدا زد ولی در صدر آنها فرمود:
یا مسلم بن عقیل یا هانی بن عروه[2]
بعد صدا زدند: یا مسلم بن عوسجه یا حبیب بن مظاهر
▪️چرا هر چه صدایتان می زنم جواب نمی دهید؟
و این مطلب نشان می دهد که مسلم چقدر برای امام حسین علیه السلام عزیز بوده است.
السلام علیک ایها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله و لامیرالمؤمنین و الحسن و الحسین(علیه السلام)[3]
اهل کوفه همه پیمان شکستند
خود نمک خوار و نمکدان شکستند
صبح با من همگی پیوستند
(اما) شب در خانه برویم بستند
فقط پیر زنی به نام طوعه به نماینده عزیز زهرا سلام الله علیها جا داد اما می گوید برای او غذا بردم دیدم مشغول مناجات است لب به غذا نزده عرض کرد آقا دیشب نخوابیدید فرمود:
اندکی خوابیدم در عالم خواب عمویم امیرالمؤمنین علیه السلام را دیدم به من فرمود:
الوحا الوحا العجل العجل« زود نزد ما بیا »( ما منتظر تو هستیم)[4]
🔸جهاد بی نظیری کرد و عده ای را به هلاکت رساند اما از بالای بام سنگ می زدند، تیر می زدند، بدن زخمی شده حضرت را گرفتند به طرف دارالاماره بردند.. 😭
تشنه است اما تا سه مرتبه هر چه خواست آب بنوشد آب خونی بود فرمود:
به این مضمون که گویا مقدر آن است که من تشنه باشم. دیدند آقا گریه می کند.
چرا می گریی؟
فرمود:
برای خودم گریه نمی کنم برای عزیز زهرا «حسین» گریه می کنم که همراه خانواده اش به سوی شما مردم پیمان شکن می آید..😭
▪️مردم بیرون دارالاماره منتظرند ببینند چه می شود؟
ناگهان دیدند، آه، سر بریده ای از بالای دارالاماره به زمین افتاد و بعد از آن بدن بی سر غرق به خون، وقتی نگاه کردند ای وای این بدن سفیر امام حسین، مسلم بن عقیله.. 😭
▪️دشمن به همین بسنده نکرد، دلها بسوزد، پای مسلم را به طنابی بستند در میان کوچه و بازار می کشاندند.. 😭
یا حسین چه کردند با سفیر شما؟
▪️اما وقتی خبر به اردوگاه ابی عبدالله رسید ناله هاشمیان و فاطمیات بلند شد، زینب سلام الله علیها گریه می کند و اشک از چشمان حسین علیه السلام می ریخت، قربان اشک چشمت آقا جان..😭
حضرت به خانواده مسلم تسلی می داد
اما...
لا یو کیومک یا ابا عبدالله..
▪️ کسی نبود به زینب به سکینه ات تسلی بدهد آن وقتی که بدن پاره پاره ات در گودی قتلگاه بر زمین افتاده بود..😭
آخ بمیرم، راوی می گوید دیدم: «فاجتمعت عدةٌ من الاعراب حتی جروّها عنه»
عده ای از اعراب آمدند و سکینه را کشان کشان از بدن پدر جدا کردند.[5]... 😭
همه صدا بزنید یا حسین..
📚 پی نوشت ها:
[1] امالی شیخ صدوق.
[2] نفس المهموم.
[3] قسمتی از زیارتامه حضرت.
[4] سوگنامه آل محمد(ص).
[5] همان
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
#متن_روضه
#شب_اول
#محرم
#حضرت_مسلم
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
سَلَامُ اللَّهِ وَ سَلَامُ مَلَائِکَتِهِ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَنْبِیَائِهِ الْمُرْسَلِینَ وَ أَئِمَّتِهِ الْمُنْتَجَبِینَ عَلَیْکَ یَا مُسْلِمَ بْنَ عَقِیلِ بْنِ أَبِی طَالِبٍ أَشْهَدُ أَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَنَّکَ قُتِلْتَ مَظْلُوماً لَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ أَمَرَ بِقَتْلِکَ
یابن الحسن نوا به دل بی نوا بده
با نور خود به دل محبان صفا بده
سر زد هلال ماه عزاداری حسین
اذن ورود ماه محرم به ما بده
🔸شب اول محرمه، به فرموده امام رضا علیه السلام از امشب تا عاشورا کسی خنده رو لبای بابام امام کاظم علیه السلام نمی دید..
▪️آخه همه ساله از اول محرم تا روز عاشورا پیراهن پاره پاره ی سیدالشهداء (علیه السلام را ازعرش خدا رو به زمین آویزون می کنند، حزن و غم و اندوه همه ی عالم را فرامی گیره.
یا صاحب الزمان، از همین امشب شما رو به حق غریبی مسلم قسم می دهم به ما عنایتی بفر مائید..
یابن الحسن..
ای یار که در راهی و زین جا خبرت نیست
در راهی و از کوفه و از ما خبرت نیست
در راهی و یک قافله گل پشت سر توست
می آیی و ناموس خدا هم سفر توست
بر باد صبا گفته ام ای دوست پیامم
شاید برساند به تو ای یار سلامم
گفتم به صبا حال من زار بگوید
از حال سفیرت به سر دار بگوید
گوید به تو در کوچه چه آمد به سر من
گوید چسان بسته عدو بال و پر من
در مورد پذیرش امان نامه از طرف مسلم دو قول است:
1- یک بار ابن اشعث او را امان داد ولی مسلم در جوابش گفت:
قول شما کوفیان را اعتماد نشاید و از منافقان بی دین وفا نمی آید.
اما وقتی بر اثر جراحات فراوان ضعف و ناتوانی بر او غالب گردید به ناچار تن در داد.
2- به روایت سید ابن طاووس هر چند به او امان دادند قبول نکرد تا آنکه جراحات زیادی بر داشت و نامردی از عقب نیزه بر پشت او زد و او را به روی انداخت آن کافران هجوم آوردند و او را دستگیر کردند.[1]
🔸نقل می کنند مسلم مانند شیر بوده و چنان نیرویی داشت که دست مردی را می گرفت و او را به پشت بام پرت می کرد.
▪️تا اینکه بکر ابن حمران ملعون ضربتی بر روی مسلم زد و لب بالا و دندان او را افکند اما باز،مسلم به هر طرف رو می کرد کسی در برابرش نمی ایستاد.
وقتی دیدند حریف مسلم نمی شوند رفتن بالای بام ها سنگ و چوب بر او می زدند. نی ها را آتش می زدند و بر سر مسلم می ریختند.[2].. 😭
باسنگ، سر راه و لب بام نشستند
آن سر که پر از عشق تو می بود شکستند
خفاش صفت، نیمه شب از جای پریدند
آن لب که ثنا گوی تو می بود دریدند
ننموده حیا طایفه سنگ دل از تو
من در عوض مردم کوفه خجل از تو
تقدیر من این است و ندارم گله ای دوست
اما تو میاور پی خود قافله ای دوست
▪️مسلم نبودی ببینی اون روزی که قافله به کوفه نزدیک شده بود، ابن زیاد دستور کرد سرهای شهدا را پیش روی اهل بیت سر نیزه ها نصب کنند و از جلو حمل دهند و به اتفاق اهل بیت به شهر در آورند و در کوچه و بازار بگردانند.(سرهای مطهر شهدا را قبل از اسرا به کوفه برده بودند).. 😭
چون بی کسانِ آل نبی در به در شدند
در شهر کوفه ناله کنان نوحه گر شدند
سرهای سروران همه بر نیزه و سنان
در پیش روی اهلِ حرم جلوه گر شدند
▪️راوی میگه ناگاه صیحه و هیاهوئی عظیم از طرف محلات کوفه شنیدم، وقتی رفتم ناگاه دیدم قریب به چهل محمل و هودج پیدا شد که بر چهل شتر حمل داده بودند و در میان آنها زنان و حَرَم حضرت سیّد الشهداء علیه السّلام و اولاد فاطمه بودند، و ناگاه دیدم که علی بن الحسین علیه السّلام را بر شتر برهنه سوار است و از اثر زنجیر خون از رگهای گردنش جاری است.. 😭
▪️مردم کوفه را دیدم که بر اطفال اهل بیت رقّت و ترحم می کردند و نان و خرما و گردو برای ایشان می آوردند آن اطفال گرسنه می گرفتند، امّ کلثوم آن نان پاره ها و گردو و خرما را از دست و دهان کودکان می ربود و می افکند، پس بانگ بر اهل کوفه زد و فرمود:
یا اَهْلَ الْکُوفَة! اِنَّ الصَّدَقَةَ عَلَیْنا حَرامٌ؛
دست از بذل این اشیاء باز گیرید که صدقه بر ما اهل بیت روا نیست.[3].. 😭
بی شرم امّتی که نترسید از خدا
بر عترت پیمبر خود پرده در شدند
دست از جفا نداشته بر زخم اهل بیت
هر دم نمک فشان به جفای دگر شدند[4]
📚 پی نوشت ها:
[1] منتهی الامال ج1 ص656.
[2] نفس المهموم ص145.
[3] منتهی الامال ج1 ص833.
[4] محتشم.
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
#متن_روضه
#شب_اول
#محرم
#حضرت_مسلم
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
سلام ای حسین ای فروغ محبت
ببین مسلم ت را به وادی غربت
سلام ای گل باغ زهرای اطهر
سلام ای عزیز دل و جان اطهر
🔸از بالای دارالاماره به اباعبدالله سلام کرد.
▪️ذکر کرده اند وقتی مسلم را بالای دارالاماره بردند، فصعد به، می دانید چه کرد؟
« و هو یسبح الله تعالی و یسغفره و یصّلی علی النبی صلی الله علیه وآله فضرب عنقه».
الله اکبر گفت استغفار کرد درود بر پیغمبر فرستاد.[1]
آن لحظه ی آخر هم که شمشیر را بر گردنش گذاشتند، گفت:
اَللّهُمَّ احْکمْ بَینَنا وَ بَینَ قَوْم دَعَوْنا؛[2]
خدایا بین من و این قوم حکم کن، چه بد کردند؟!
چطور با من برخورد کردند؟! از همان جا خدمت اباعبدالله سلام داد هر سلامی یک پاسخی دارد.. 😭
دم آخر چو مسلم یاد شه کرد
شه هم یادش میان قتلگه کرد
▪️اباعبدالله هم میان قتلگاه از او یاد کرد، صدا زد:
یا مسلم بن عقیل، یا هانی بن عروه، یا ابطال الصّفا!
کجا رفتند آن رعنا جوانان
کجا رفتند آن پاکیزه جانان
ای مسلم بن عقیل، ای هانی بن عروه، کجایید ببینید خیمه های اباعبدالله مورد حمله قرار گرفته؟..😭
فَقُومُوا مِنْ نَوْمَتِکُمْ، أَیُّهَا الْکِرامُ؛
ای انسان های کریم، اگر شما بودید دشمن جرأت نمی کرد به طرف خیمه ها حمله ور شود.بایستید، ببینید خاندان من تنها مانده اند؛
وَ ادْفَعُوا عَنْ حَرَمِ الرَّسُولِ الطُّغاةَ اللِّئامَ.[3]..
بلند شید از حرم پیغمبر دفاع کنید.. 😭
📚 پی نوشت ها:
[1] اللهوف، ص55.
[2] منتهی الآمال،ص437؛ در کربلا چه گذشت، ص110و111؛ سوگنامه آل محمد، ص177.
[3] بحارالانوار، ج44، ص228؛ امالی صدوق، ص129.
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
#متن_روضه
#شب_اول
#محرم
#حضرت_مسلم
#گریز
#حضرت_رقیه
#حضرت_زهرا
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
بسم الله
به إذن الله
به إذن فاطمه همان پهلو شکسته
همان که پایِ قتلگه محزون نشسته
سَر داده نوحه:
حسینِ من حسینِ من ، غریبِ مادر
بسم الله
به إذن الله
به إذن فاطمه همان بازو شکسته
بالا سر بازو بریده ای نشسته
سَر داده نوحه:
عباسِ من عباسِ من ، غریبِ مادر
حسینِ من حسینِ من، غریبِ مادر
حسینِ من حسینِ من، شهیدِ بی سر
🔸روضة الواعظین نوشته : “شب که شد مسلم نماز مغرب رو که خون..
ثُمَّ خَرَجَ مِنَ الْبَابِ فَإِذَا لَیْسَ مَعَهُ إِنْسَانٌ..
همچین که از درِ مسجد اومد بیرون کسی با مسلم نبود.
فَمَضَى عَلَى وَجْهِهِ مُتَلَدِّداً فِی أَزِقَّةِ الْکُوفَةِ..
دیگه مسلم تنها و غریب تو کوچه های کوفه می گشت، درِ تموم خونه ها به روش بسته بود..😭
یکی گفت یه سؤال دارم، اینکه مقاتل همه نوشتن فَمَضَى عَلَى وَجْهِهِ مُتَلَدِّداً فِی أَزِقَّةِ الْکُوفَةِ.
بعضی ها تعابیر دیگه نوشتن از تنهاییِ مسلم . گفت مگه همه نرفته بودن؟
کی این روایت و نقل کرده؟
مگه مسلم و تنها نگذاشته بودن؟
▪️ظاهراً همونایی که پشت سرش نماز خونده بودن، اومدن بیرون تنهایی شو نگاه میکردن، همونایی که باهاش بیعت کرده بودن همونا این خبرو نقل کردن ..
حتماً باید کسی باشه که مسلمُ بشناسه دیگه!
تعقیبش میکردن، تنهایی مسلمُ میدیدن..
نمیخوام اینجا متوقف بشم، قبلاً یادتون میاد گفتیم مسلم بن عقیل شبیه امام حسینه..
همینایی که نگاه کردن غریبی مسلمُ
همینا تنهایی حسین بن علی رو روایت کردن، همینا صدایِ استغاثه شو شنیدن..😭
همینجور که قدم میزد گریه میکرد، دور و برُ نگاه میکرد، کسی رو نمیدید با خودش اینطور زمزمه میکرد:
صدات هنوز تو گوشمه که گفتی خیلی بی پناهی
منو ببخش هنوز اگر که بی کسی، که بین راهی
سرگردونم امشب میونِ کوچه های غربت
دلخسته ام، خسته از زخم زبونِ این جماعت
این مردم روی من دَرای خونه شونو بستن
سنگای پشتِ بام منتظرِ شما نشستن
از غم تو مولا کاش بمیرم امشب
میکشم خجالت از رباب و زینب
سفیرِ تو شبیه تو، تو کوفه هم جایی نداره
خیره شدم به راهِ تو ، از بالای دارالعماره
میترسم میترسم از چشمای مردای این شهر
میفهمی داری چی میشنوی یا نه؟!
#گریز
بذار اینجارو از زبونِ رقیه بگم تا خوب بفهمی ..
یکی که درد کشیده ست اگه به آدم بگه آدم بهتر متوجه میشه
بابا بابا، راستی از سرِ بازار خبری داری که
هر کسی خواست به ما چشمِ تماشا انداخت.. 😭
می ترسم میترسم از چشمای مردای این شهر
می ترسم می ترسم از قصۀ فردای این شهر
حسینم، وایِ من، وایِ من، اگه حرم از تو جدا شه
وایِ من، وایِ من، اگه اسیرِ کوفیا شه
کوفیا ندارن ذره ای مروّت
گریه داره مولا، روضۀ جسارت
وایِ من، خدایا از مرامِ کوفه
شبه اوله هنوز یه جا باید بریم..
برا اینا غریبم با اینکه آشنا زیاده
سایۀ تو از سرِ این مردمِ بی وفا زیاده
حسینِ من،خطِ این نامه ها کوفیِ و به جز دروغ نیست
شرمنده، شرمنده سپاهِ تو دیگه شلوغ نیست
با دِرهم، با دینار همیشه دلخوشن حسین جان
این مردم، این مردم هنوز علی کُشَن حسین جان
بینِ این جماعت، یاوری نداری
دخترت سه ساله ست کاش اونو نیاری
▪️یه شیر زنی پیدا شد به نام طوعه به مسلم پناه داد، اما پسرِ ملعونش فردا برا اِبن زیاد خبر برد..
عبیدالله هفتاد مرد جنگی از قبیلۀ قیس رو فرستاد به خونه ای که مسلم داخلش بود حمله کنند ..
روایت میگه وقتی مسلم صدایِ اسب ها و مردهای جنگی رو شنید فهمید اومدن سراغش، از خونه خارج شد داخل خونه نجنگید با شمشیر رفت به طرفشون علی وار جنگید ..
همه را از داخل خونه بیرون کرد، آخه مسلم میدونه نباید به خونه ای که یک زن داخلشه حمله کرد.. 😭
#گریز
▪️مسلم میدونه اگه یه زن داخل خونه تنها باشه، نامحرم نباید وارد این خونه بشه …😭
ای جوونمرد .. ای باغیرت ..
ای کاش مدینه هم بودی!
مادر..مادر
شبه اوله آخه تو مدینه هم چهل تا مرد جنگی به یه خونه ای حمله کردن …
خبر داری یا نه؟
میگن داخل اون خونه سرورِ زنان عالم بود، ناموسِ خدا داخلِ خونه بود، زینب بود .. اُمّ کلثوم بود ..😭
🔸علامه مجلسی روایت کرده:
به خالدبن ولید گفتم تو با بقیه مردا برید هیزم بیارید ..
السلام علیکِ یا بنت رسول الله السلام علیکِ یا فاطمه الزهرا …
شعلههای دلِ آن کوچه پر از غم میشد
کوچه در آتش و خون داشت جهنم میشد
باید آتش بزنم باغ و بهار و گل را
روضه مکشوف تر از آنچه شنیدم میشد
بین دیوار و در انگار زنی جان میداد
جان به لب از غم او عالم و آدم میشد
لااقل کاش دلِ ابر برایش میسوخت
بلکه از آتشِ پیراهن او کم میشد
زِ جهل و کینۀ جمعی که دوزخی بودند
بهشت سوخت، گل افتاد غنچه پر پر شد.. 😭
همه ناله بزنید..
یا زهـــراااا....
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
#متن_روضه
#شب_اول
#محرم
#حضرت_مسلم
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
جان ختم المرسلین در کوفه جا دارد، ندارد
بهتر از روح الامین در کوفه جا دارد، ندارد
افسر جانباز حق در کوفه سر گردان و بی کس
نائب سلطان حق در کوفه جا دارد، ندارد
مسلم بی خانمان در کوچه می گردد امشب
یک جهان ایمان و دین در کوفه جا دارد، ندارد
آسمان کوفه امشب گریه کن بر حال مسلم
اختر قرآن ببین در کوفه جا دارد، ندارد
امتحان حق نگر از مسلمانان و مسلم
مسلم است ای مسلمی در کوفه جا دارد،ندارد
🔸طوعه صدا زد:
آقا جان من که نمرده ام زن هم باشم، اما بیا داخل خانه؛ اگر هیچ کسی سراغت نیامد من پناهت می دهم..
مسلمُ را به داخل خانه برد شبانه مسلم در خانه طوعه بود تا صبح شد..
پسر این زن رفت دارالإماره خبر داد؛ دنبال مسلم نگردید، مسلم میان خانه ماست..
عبیدالله، مصعب را با دویست سرباز فرستاد گفت:
برو مسلم را دستگیر کن.
یه وقت طوعه آمد خانه گفت:
آقا جان دور خانه را محاصره کردند، مثل اینکه فهمیدند شما در خانه ما هستید؛ مسلم فرمود:
مانعی ندارد، اسبم را بیار، شمشیر و سپرم را بیاور من از خانه ات بیرون می روم..
▪️مسلم بن عقیل از میان خانه بیرون آمد، هی شمشیر می زند و می کشد و روی زمین می ریزد..
مردمی که آمده بودند به او دست بیعت داده بودند، پشت سرش نماز خوانده بودند، این بی انصافا آمدند دسته های نی آتش می زدند و از پشت بامها روی سر مسلم می زدند.. 😭
یه وقت مصغب فرستاد پیش عبیدالله که کمک بفرست، دویست سرباز دیگر آمدند، باز هم فرستاد که کمک بفرست، دویست سرباز هم دوباره آمدند؛ یک وقت پیغام داد، مصعب یک نفر را فرستادم دستگیر کنی، ششصد سرباز فرستادم؛ یه وقت جواب داد، عبیدالله تو مگر منو به جنگ یک کوفی فرستادی آخر این مسلم بن عقیله شیر بیشه ی شجاعته، برادرزاده ی علی هست..
🔸آخرهم نتونستن از راه عادی دستگیرش کنند؛ روی چاله بزرگی یک مقدار حصیر و خاک ریختند، رویش را پوشاندند، مسلم در حال جنگ کردن یک دفعه داخل چاله افتاد، دور چاله را گرفتند دست مسلم را به پشت سر بستند.. 😭
▪️همین طور که می آوردنش طرف دارالاماره یک ظالمی یک شمشیر حواله مسلم کرد، لب بالای مسلم قطع شد مسلم را آوردند طرف دارالإماره..
تا وارد دارالإماره شد مسلم بنا کرد به گریه کردن..
عبیدالله گفت: چرا گریه می کنی؟
کسی که در این کار می افتد باید پی کشته شدن را به تنش بمالد.
صدا زد عبیدالله به خدا قسم اگر برای خودم و کشته شدنم گریه کنم!
گفت: پس برای کی گریه می کنی؟
فرمود: دلم می سوزد که کاغذ نوشتم آقام حسین علیه السلام بیاید، می ترسم امام حسین دست زن و بچه هایش را بگیرد و گیر شما مردم بی وفا بیافتد..
صدا زد مسلم دستور دادم تو را بکشند؛ صدا زد عبیدالله سه تا وصیت دارم گوش کن، اول وصیت من این است که وقتی من را کشتید بدنم را روی خاک ها نگذارید، منو دفنم کنید، وصیت دوم من این هست، هفتصد درهم در کوفه قرض دارم، دادم به فقراء، می خواهم این زره من را بفروشید و قرضم را ادا کنید، عبیدالله یک وصیت دیگر هم دارم آن هم این هست که دلم می خواهد یک نامه بنویسید که امام حسین نیاید..😭
آاای حسین...
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
#متن_روضه
#شب_اول
#محرم
#امام_زمان
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
اللهم صل علی محمد و عجل فرجهم
«لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ
أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمانُ الرَّحِيمُ ذوالجلال و الاکرام بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ.
اللّٰهُمَّ أَنْتَ الْإِلٰهُ الْقَدِيمُ ، وَهٰذِهِ سَنَةٌ جَدِيدَةٌ ، فَأَسْأَلُكَ فِيهَا الْعِصْمَةَ مِنَ الشَّيْطانِ وَالْقُوَّةَ عَلَىٰ هٰذِهِ النَّفْسِ الْأَمَّارَةِ بِالسُّوءِ وَ الاشْتِغالَ بِما يُقَرِّبُنِى إِلَيْكَ يَا كَرِيمُ ، يَا ذَا الْجَلالِ وَالْإِكْرامِ ، يَا عِمادَ مَنْ لا عِمادَ لَهُ ، يَا ذَخِيرَةَ مَنْ لا ذَخِيرَةَ لَهُ ، يَا حِرْزَ مَنْ لَاحِرْزَ لَهُ ، يَا غِياثَ مَنْ لَاغِياثَ لَهُ ، يَا سَنَدَ مَنْ لَاسَنَدَ لَهُ ، يَا كَنْزَ مَنْ لَاكَنْزَ لَهُ ، يَا حَسَنَ الْبَلاءِ ، يَا عَظِيمَ الرَّجاءِ ، يَا عِزَّ الضُّعَفاءِ ، يَا مُنْقِذَ الْغَرْقىٰ ، يَا مُنْجِىَ الْهَلْكَىٰ، يَا مُنْعِمُ يَا مُجْمِلُ يَا مُفْضِلُ يَا مُحْسِنُ ؛أَنْتَ الَّذِى سَجَدَ لَكَ سَوادُ اللَّيْلِ ، وَنُورُ النَّهارِ ، وَضَوْءُ الْقَمَرِ ، وَشُعاعُ الشَّمْسِ ، وَدَوِىُّ الْماءِ ، وَحَفِيفُ الشَّجَرِ ، يَا اللّٰهُ لَاشَرِيكَ لَكَ . اللّٰهُمَّ اجْعَلْنا خَيْراً مِمَّا يَظُنُّونَ ، وَاغْفِرْ لَنا مَا لَايَعْلَمُونَ ، وَلَا تُؤاخِذْنا بِما يَقُولُونَ ، حَسْبِىَ اللّٰهُ لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ ، وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ ، آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلّا أُولُوا الْأَلْبابِ ، رَبَّنا لاتُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
ای وارثِ حقیقی مشک و علم سلام
مولایِ هرچه آینه هرچه حرم سلام
امسال هم نیامدی و در فراقِتان
آمد دوباره ماهِ عزا ، ماه غم سلام
عرض ادب به محضرِ نورانی شما
عرض درود و تسلیتُ باز هم سلام
از راه دور از حرم زخم دارِ دل
دستی به رویِ سینه تورا می دهم سلام
ای سایه ی مبارک تو بر سرم زیاد
هرچند بی بضاعت و هرچند کم سلام
ماه محرم است پرم از غزل ، عطش
ای بیت های گمشده ی محتشم سلام
یا صاحب الزمانِ تکایایِ محترم
▪️آخه اول گفتیم صاحبِ حرم بدون هر کی بتونه تکیه بزنه یه پرچم در خونه ش بزنه صاحبش امام زمان میشه ..
ای صاحب الزمانِ تکایایِ محترم
از تو به هر چه هیئتیِ محترم سلام
از ما نثارِ مقدم تو هر قدم درود
از تو نثار سینه زنان هر قدم سلام
کی میشود کنارِ تو صحن عمویتان
هر شب حرم دوباره حرم در حرم سلام
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
#مناجات
#امام_حسین
#ورودیه
#محرم
#امام_زمان
#شب_اول
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
سلام من به تو و بر محرم جدت
سلام من به تو و روضهی غم جدت
فدای شال سیاهت که پرچم روضهست
دوباره آمدهام زیر پرچم جدت
به زیر چادر زهرا دوباره جمع شدیم
شدیم سینهزن داغ ماتم جدت
چقدر گریه نوشتیم پابهپای لهوف
چقدر روضه کنار مُقرَّم جدت
قسم به گریهی هر شام و اشک هر صبحت
که اشک گریهکنان است، مرهم جدت
خدا کند که بمیرم غروب عاشورا
میان ذکر مصیبات اعظم جدت
هزار بار نوشتیم روضه را، هر بار
رسیدهایم به آن جسمِ درهم جدت
رسیدهایم به دست بدون انگشتر
رسیدهایم به آن پیکر کم جدت
بیا به مجلس روضه به خاطر عباس
بیا به حق همان قامت خم جدت
شاعر: وحید محمدی
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
#معارف_حسینی
#حضرت_مسلم
#شب_اول
#محرم
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🩸اشک بر مصیبت حضرت مسلم عليهالسلام، مَحک ایمان هر مؤمن … | رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بر غریب کوفه چنان گریستند که اشکشان بر سینه مبارکشان جاری شد …
در روایت آمده است:
🥀 روزی امیرالمؤمنین علی علیهالسلام از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله پرسیدند: ای رسول الله! آیا شما برادرم عقیل را دوست دارید؟ فرمود: آری والله او را به دو جهت دوست میدارم. یکی به خاطر خودش و دیگر به خاطر اینکه ابوطالب او را دوست میداشت.
📋 وَ إِنَّ وَلَدَهُ لَمَقْتُولٌ فِی مَحَبَّةِ وَلَدِکَ فَتَدْمَعُ عَلَیْهِ عُیُونُ الْمُؤْمِنِینَ وَ تُصَلِّی عَلَیْهِ الْمَلَائِکَةُ الْمُقَرَّبُونَ
▪️به درستی که فرزند او (مسلم علیهالسلام) در راه محبت فرزند تو (حسین علیهالسلام) کشته خواهند شد. دیدههای مؤمنان بر او خواهد گریست و ملائکه مقرب درگاه حق بر او صلوات خواهند فرستاد.
📋 ثُمَّ بَکَی رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله حَتَّی جَرَتْ دُمُوعُهُ عَلَی صَدْرِهِ
▪️پس رسول خدا صلی الله علیه و آله آنقدر گریستند که اشک چشمانشان بر سینه مبارکش جاری شد.
🥀 سپس فرمود: به خدا شکایت میکنم از مصائبی که بر اهل بیتم بعد از من خواهد رسید.
📚الامالی،شیخصدوق؛ ص ۷۸
مسلم که از حسین سلام مکرّرش
باید که خواند حضرت عبّاس دیگرش
فرموده مدح و منقبتش را به افتخار
ثاراللّهی که بوده نبی مدح گسترش
ایثار و عزم و غیرت و آزادی و شرف
تعظیم می کنند همه در برابرش
حیرت برند اهل فضیلت به رتبهاش
زانو زنند اهل کرامت به محضرش
مبهوت گشته آدمیان و فرشتگان
از عزّتی که کرده عطا حیّ داورش
تعریف کرد و داد خبر از شهادتش
با دیدن عقیل همانا پیمبرش
این است آن شهید که در یاری حسین
تا روز حشر مسجد کوفه ست سنگرش
لبیک او حسین و طوافش به موج خون
تکبیرها بلند ز هر زخم پیکرش
پیوسته بوی عطر گل نینوا گرفت
زان دسته های نی که عدو ریخت بر سرش
سر داد و سر نکرد به جز بر حسین خم
ای جان فدای پیکر در خون شناورش
بالای دار رفت و همه سربه دارها
گل بوسه می زنند به قبر مطهّرش
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌