eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
605 ویدیو
27 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ◼️ آیا اصحاب کهف و رقیم از نشانه های ما، در عجب اند... حارث بن وكيده مى گويد: در کوفه نزدیک غروب آفتاب مشاهده نمودم عده ای با سنگ به طرف سر مطهر امام حسین علیه السلام که بر شاخه درخت آویزان بود به شتاب می‌رفتند تا بر آن سنگ بزنند و سر منور هم این آیه را تلاوت می‌کرد: «اَمْ حَسِبْتَ اَنَّ اَصْحابَ الْکَهْفِ وَالرَّقِیمِ کانُوا مِنْ ایاتِنا عَجَبا» چون قرائت سوره مبارک قرآن را از سر مطهر امام حسین علیه السلام شنيدم، سخت تعجب کردم و در شگفتى ماندم و در شك افتادم كه آيا اين بانگ ابى عبد اللّه است كه مى شنوم؟ حارث گوید: همین که در این فکر بودم و نگاهم را به سر مطهر سیدالشهدا علیه السلام دوخته بودم، لب های سر بریده باز به سخن آمد و فرمود: يا ابن وكيدة! أما علمت أنّا معشر الأئمّة أحياء عند ربّنا؟ ▪️«اى پسر وكيده! آيا نمى دانى كه ما ائمه هدى و فرزندان رسول خدا در نزد پروردگار هميشه زنده ايم و هرگز نخواهيم مرد؟ » چون اين كلمات را شنيدم، در خاطر نهادم كه فرصتى به دست آورم و آن سر مبارك را از دست اين كفار بربايم و پوشيده بدارم. فنادى: يا ابن وكيدة! ليس لك إلى ذلك سبيل.سفكهم دمي أعظم عند اللّه تعالى من تسييرهم إيّاي، فذرهم فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ.إِذِ الْأَغْلالُ فِي أَعْناقِهِمْ وَ السَّلاسِلُ يُسْحَبُونَ ▪️آن سر مبارك مجددا بانگ سر داد كه: «اى پسر وكيده! تو را به اين كار دسترسی نيست.ريختن خون من، در نزد خداوند بزرگتر از آن است كه سر مرا در كوى و بازار عبور دهند.دست بازدار از ايشان.زود باشد كه كيفر كردار خويش ببینند، ( ان گاه که غل و زنجیر دوزخ و سلاسل جهنم را بر دوش کشند) 📚 دلائل الإمامة، /ص ۷۸، 📚 نوادر المعجزات، / ص۱۱۰- ۱۱۱- 📚مدينة المعاجز، /ص ۲۳۹؛ 📚ناسخ التواريخ، سيد الشهدا عليه السّلام،ج ۳/ ص۷۳ @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ◼️ هر منزل و روستا که بردند پای سرِ تو شراب خوردند... راوی گوید: من مشغول طواف کعبه بودم. ناگاه شنیدم که مردی می‌گوید: بار خدایا! مرا بیامرز، گرچه می‌دانم نمی آمرزی. من به وی گفتم: ای بنده خدا! از خدا بترس و یک چنین مقاله ای را مگوی، زیرا اگر گناهان تو به شماره قطرات باران‌ها و برگ درختان باشد و از خدا طلب آمرزش کنی، گناهان تو را می‌آمرزد، زیرا خدا آمرزنده و مهربان است. وی در جوابم گفت: بیا تا داستان خود را برای تو بگویم. وقتی من نزد او رفتم گفت: بدان که ما تعداد پنجاه نفر بودیم که سر مبارک امام حسین علیه السّلام را به طرف شام می‌بردیم. وَ کُنَّا إِذَا أَمْسَیْنَا وَضَعْنَا الرَّأْسَ فِی التَّابُوتِ وَ شَرِبْنَا الْخَمْرَ حَوْلَ التَّابُوتِ ▪️هنگامی که شب می‌شد، سر مقدس آن حضرت را در میان صندوقی می‌نهادیم و در اطراف آن مشغول شرب خمر می‌شدیم. یک شب رفقای من شرب خمر کردند و مست شدند، ولی من از آشامیدن خمر خودداری نمودم. وقتی تاریکی شب جهان را فرا گرفت، ناگهان دیدم رعد و برقی بوجود آمد، درهای آسمان باز شد و حضرت آدم، نوح، ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، پیغمبر ما حضرت محمّد صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم، جبرئیل و گروهی از ملائکه نازل شدند. جبرئیل نزدیک صندوق آمد، آن سر مبارک را خارج کرد و به خود چسبانید و آن را بوسید. سپس کلیه پیغمبران همین عمل را انجام دادند. پیغمبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله بالای سر امام حسین گریه کرد و مابقی پیغمبران به آن حضرت تعزیت گفتند. جبرئیل گفت: یا محمّد! خدای توانا مرا مأمور کرده که درباره امت تو مطیع تو باشم. اگر تو دستور دهی زمین را دچار زلزله و آن را زیر و زبر کنم، همچنان که درباره قوم لوط کردم. پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: نه یا جبرئیل! زیرا فردای قیامت آنان با من نزد خدای توانا مخاصمه و موقفی خواهیم داشت. سپس آن بزرگواران بر سر امام حسین علیه‌السّلام صلوات و درود فرستادند. پس از این جریان بود که گروهی از ملائکه آمدند و گفتند: خدای تعالی ما را مأمور کرده که این پنجاه نفر را به قتل برسانیم. پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: هر عملی که می‌خواهید با آنان انجام دهید. ملائکه ایشان را با حربه‌هایی زدند. بعد یکی از آن ملائکه با حربه‌ای بر من حمله کرد که مرا بزند. من گفتم: الامان! الامان! یا رسول اللَّه! پیغمبر خدا فرمود: برو، خدا تو را نیامرزد. وقتی صبح شد، دیدم یاران من همگی از پای در آمده و خاکستر شده‌اند! 📚لهوف ص١۵٢ 📚مقتل الحسين الخوارزمي ج٢ص٨٨ 📚بحارالانوار ج ۴۵ ص١٢۵ @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 چه خوب آموختی تحت لوای مادرت باشی تمام عمر زیرِ سایۀ تاج سرت باشی صدف باشی و بی‌اندازه فکر گوهرت باشی خودت می‌خواستی تحت‌الشعاع خواهرت باشی نوشتی در کتابِ فاطمیون خط به خط زینب قدم برداشتی گفتی فقط زینب فقط زینب مدینه از حسن هم یک نفر مظلوم‌تر دارد همان خواهر که از حالِ دل خواهر خبر دارد فدایِ اُم کلثومی که فرمان از پدر دارد که جای خویش زینب را همیشه در نظر دارد برای یاری زهرا، دو دم را مرتضی آورد علی می‌خواست تا زینب دوتا باشد، تو را آورد قسم بر غربت تاریخ این ترفند ممکن نیست دروغ محض شان کافی‌ست این پیوند ممکن نیست علی باشد به این وصلت رضایتمند؟ ممکن نیست به تیغ خشمگین مرتضی سوگند؛ ممکن نیست فلانی را بگو شهر نبی دروازه‌ای دارد نمی‌داند مگر که هر کسی اندازه‌ای دارد در این مکتب که حفظ شأن کعبه می‌شود لازم تویی کعبه، که گرد تو جوانان بنی‌هاشم برادرزاده‌هایت از ادب پیش تو چون خادم حجابت قامت اکبر، رکابت زانوی قاسم چنان عباس، جانت از وفاداری لبالب بود که بعد از کربلا کارت علمداری زینب بود 🔸همه جا پا به پای بی بی زینب بود .. (سال ها پای روضه گریه کردی ..) کمک حالِ زینب بود .. گاهی وقتا این بچه ها رو ام کلثوم می گرفت آرام میکرد.. یه جا اونجا بود که عمۀ سادات رسید بالای گودال ..😭 یه جا اونجا بود که نامرد چوب خیزران رو برداشت ..😭 دیدن خانم بلند شد .. ▪️ ان شالله سرداب خانم تو قبرستان باب الصَغیر دمشق برا خانم گریه کنیم ..😭 اجازه بدید چند بیت روضه بخوانم .. خطاب به خانم ام کلثوم بگم بی بی جان : شنیدم ساربان نامهربانی کرده با سرها سوار ناقه خواهرها، سوار نی برادرها چهل منزل شدی سنگ صبور داغ مادرها چهل منزل کشیدی خار از پای کبوترها گمانم خوب فهمیدی پریشانی زینب را که بستی با سکینه زخم پیشانی زینب را بمیرم، در شلوغی‌های شام آنچه نباید، شد خودت دیدی که راه کاروان یک مرتبه سد شد همین‌جا بود که حال عروس مادرت بد شد نه... از دروازۀ ساعات باید زودتر رد شد رباب آنجا که دائم آه حسرت می‌کشد اینجاست و جایی که ابوفاضل خجالت می‌کشد اینجاست شاعر : زینب و دستای بسته زینب و سرِ شکسته زینب و یه مشت حرامی زینب و مردای شامی .. حسین .. وای .. خنده بر پاره‌گریبانی‌مان می‌کردند خنده بر بی‌سر و سامانی‌مان می‌کردند پشت دروازۀ ساعات معطل بودیم خوب آمادۀ مهمانی‌مان می‌کردند از سر کوچۀ بی‌عاطفه تا ویرانه سنگ را راهی پیشانی‌مان می‌کردند هرچه ما آیه و قرآن و دعا می‌خواندیم بیشتر شک به مسلمانی‌مان می‌کردند شرم دارم که بگویم به چه شکلی ما را وارد بزم طرب‌خوانی‌مان می‌کردند ▪️همیشه خاطرۀ بد تو ذهن آدم میمونه .. بدترین خاطره آن بود که در آن مدت مردم روم نگهبانی‌مان می‌کردند هیچ جا امن‌تر از نیزۀ عباس نبود تا نظر بر دلِ حیرانی‌مان می‌کردند شاعر: علی‌اکبر لطیفیان حسین جاااان... @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
کانال نوحوا علی الحسین شور . علم را بچرخان، بزن قلب گردان، یه لشکر هراسان - @amirboroumand_channel کربلایی امیر برومند.mp3
زمان: حجم: 6.76M
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ کربلایی امیر برومند🎤 علم را بچرخان بزن قلب گردان یه لشکر هراسان از آن تیغ ابرو از آن زور و بازو از آن صوت والا طنین دل آرا رجز های غرا بخوان شیر حیدر بزن سر ز کافر الله الله با یه ضربه ماردُ زدی زمین الله الله دلهره گرفته لشگر لعین الله الله با شجاعت مثل کوه استوار الله الله یک تنه مثل یه مرد آهنین تندیس زمانه جان دو جهانه ابالفضل حامی امامه طوفان زمانه ابالفضل تکرار علی در هر جا و مکانه ابالفضل ▪️یا ابالفضل یا ابالفضل تو ای ماه شب ها ،تو ای شاه اعلا یل کار و زار ها، سپهدار لشگر شکوه تو محشر تو عالی و عالم به دستت عوالم یل آل هاشم، خداوند احساس ابالفضل العباس ماشاءالله قمر با جنم شط فرات ماشاءالله بَه به این همه وقار و وجنات ماشاءالله مادرش ام بنین داره میگه ماشاءالله بهَ‌ به قد و قامت حضرت ساقی صلوات دلبند رقیه سربند رقیه ابالفضل هستی تو دلیل لبخند رقیه ابالفضل من عاشقت هستم مانند رقیه ابالفضل ▪️یا ابالفضل یا ابالفضل @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
کانال نوحوا علی الحسین یا-حسین-ای-گل-زهرا-ما-نمردیم-هنوز.mp3
زمان: حجم: 2.02M
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حاج مهدی رسولی 🎤 یا حسین ای گلِ زهرا، ما نمردیم هنوز جسم افتاده به صحرا، ما نمردیم هنوز قطره‌هایم و تو دریا، ما نمردیم هنوز با دعای مادرم بوده که مهمون توام وقت لالایی حسین گفت که پریشون توام کربلا گرچه نبودم ولی دل‌خون توام یا لَیتنا، ما میایم به کربلا یا لَیتنا، ماه روی نیزه‌ها یا لَیتنا، جون من فدات آقا ▪️السلام عَلی غَریب الغُرَبا ▪️السلام عَلی شَهیدَ الشُّهَدا ▪️السلام عَلی ساکِنِ کربلا آه تنهای تنها، ما نمردیم هنوز راه تو گشته محیا، ما نمردیم هنوز کل عرض کربلا، ما نمردیم هنوز شب آخر ولی راه شهادت بازه خودشو میرسون هر کی پی پروازه امشبو هر کی بفهمه دلشُ می‌سازه یا لَیتنا، ما میایم به کربلا یا لَیتنا، ماه روی نیزه‌ها یا لَیتنا، جون من فدات آقا ▪️السلام عَلی غَریب الغُرَبا ▪️السلام عَلی شَهیدَ الشُّهَدا ▪️السلام عَلی ساکِنِ کربلا چشم می‌بندیم روی دنیا، ما نمردیم هنوز أِنَّکَ جنت الاَعلی، ما نمردیم هنوز راه تو فَنِعم العُقبا، ما نمردیم هنوز ما رو هم راه بده تو جمع عاشقات حسین گر چه ناقابل جون ناقصم فدات حسین چشم به راهت می‌مونم منتظر نگات حسین یا لَیتنا، ما میایم به کربلا یا لَیتنا، ماه روی نیزه‌ها یا لَیتنا، جون من فدات آقا ▪️السلام عَلی غَریب الغُرَبا ▪️السلام عَلی شَهیدَ الشُّهَدا ▪️السلام عَلی ساکِنِ کربلا @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
کانال نوحوا علی الحسین شروع هـر کاری بعد.mp3
زمان: حجم: 1.46M
شماره 1890 🔹🔹🔹🔹 شروع هر کاری بعد بسم الله بگو بسم اباالفضل هنوزم که هنوزه مرده زنده می‌کنه اسم اباالفضل یه یا اباالفضل بگو ببین چه ها می‌کنه خاک کیمیا می‌کنه یه یا اباالفضل بگو گره ها رو وا می‌کنه حاجت روا می‌کنه ای پسر ام البنین دوای دردم ای قمر بنی هاشم دورت بگردم ▪️اباالفضل جانم اباالفضل اگه دردی داری بعد یا الله بگو یه یااباالفضل طبیب دلم عباس، درد و غصه میشه درمون با اباالفضل تا یا اباالفضل بگی خدا که نه نمیگه حاجتت رو میده دیگه یه یا اباالفضل بگی دلت جلا می‌گیره اذن کربلا می‌گیره ای عموی رقیه جان دلم گرفته ای دل من به هوای حرم گرفته شروع هر کاری بعد بسم الله بگو بسم اباالفضل هنوزم که هنوزه مرده زنده میکنه اسم اباالفضل یه یا اباالفضل بگو مریض شفا می‌گیره زندگیت صفا می‌گیره یه یا اباالفضل بگو ببین دعا می‌گیره دستتو خدا می‌گیره ای صاحب جود و کرم جانم اباالفضل ای سایه روی سرم جانم اباالفضل امید دل‌های بی قرار و مضطر و خسته اباالفضل حسین جان این شب‌ها میشه کارمو بدی دست اباالفضل با دستای قلمش دست ما رو پر می‌کنه تکه سنگ رو دُر میکنه یه وقتی هم اگه یک سینه زن یه جرمی کنه باز همونُ حر می‌کنه من توی عمر نوکریم همیشه گفتم ای کاشف الکرب الحسین به پات می‌افتم اگه حاجتی داری راه چارش به خدا فقط همینه که تنها توی عالم کار راه بنداز پسر ام البنینه بگو اباالفضل واست چه ریخت و پاشی بشه دلو سمت خودش می‌کشه اصلا آدم وقتی از عباس فقط میخونه مگه درد و بلا می‌کشه ای کسی که همه ازش حاجت میگیرن ای کسی که مسیحیا براش می‌میرن @noaheh_khajehpoor
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 یابن الشبیب گریه کن از غربت حسین در کربلا شکسته شده حرمت حسین شد زخم از مصیبت او پلک چشم ما خنده رود ز لب چو شود صحبت حسین بر تن نداشت جد غریبم توان و تاب یابن الشبیب ذکر لبش بود آب آب یابن شبیب نیزه به حلقوم دیده شد چون گوسفند سر ز تن او بریده شد یابن الشبیب پیکر جد غریب ما در زیر نعل اسب به هر سو کشیده شد یابن الشبیب چکمه به پهلوی او زدند در پیش عمه چنگ به گیسوی او زدند یابن الشبیب جد غریبم کفن نداشت یوسف به قعر چاه ولی پیرهن نداشت از بس که زخم بر روی زخم دگر زدند یک جای سالمی به تمام بدن نداشت یابن الشبیب سنگ به آئینه دیده ای؟ جای سم ستور به یک سینه دیده ای؟ یابن الشبیب گریه به جز داغ او مکن این حرف را به پیش کسی بازگو مکن ناموس جد ما روی تل با اشاره گفت ای بی حیا حسین مرا زیر و رو مکن یابن الشبیب تیغ به حنجر کشید شمر رگ ها و گوشت های گلو را برید شد یابن الشبیب آتش قلبم زبانه زد نامحرمی به عمه ی ما تازیانه زد هر دختری بهانه ی بابا گرفته بود دشمن حیا نکرده و با هر بهانه زد یابن الشبیب لاله ی پژمرده دیده ای یابن الشبیب طفل کتک خورده دیده ای شاعر: محمود اسدی(شائق) @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
فکر نوکر باش نزدیک است آقا اربعین دردمندیم و بدون کربلا درمانده ایم...😔 @noaheh_khajehpoor
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ هر کجا می خوانمت بر گوش جان آید جوابم پیش من با من هم آوائی نمی دانم کجائی شهر را گردم به شوقت کو به کو منزل به منزل یا به دشت و کوه و صحرایی نمی دانم کجائی کعبه ای یا کربلا یا در نجف یا کاظمینی یا کنار قبر زهرائی نمی دانم کجائی عبد را هجران مولا تلخ تر از زهر باشد من تو را عبدم تو مولائی نمی دانم کجائی زخم قرآن را شفابخشی به تیغ انتقامت درد عترت را مداوائی نمی دانم کجائی مانده بر لب های اصغر همچنان نقش تبسم تا برای انتقام آئی نمی دانم کجائی «میثم» از خون جگر دائم بیادت دیده شوید تا بر او هم چهره بگشائی نمی دانم کجائی شاعر: استاد غلامرضا سازگار @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🩸دیر راهب و سر مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام در نقل‌ها آمده است: 🥀 در مسیر شام، هنگامی که سر مطهر امام حسین علیه‌السّلام را وارد «قِنَّسرین» کردند، راهبی از صومعه خود متوجه سر مقدس آن حضرت شد و دید نوری از دهان مبارک امام حسین علیه‌السلام خارج می‌شد و به طرف آسمان صعود می‌کرد. 🥀 آن راهب مبلغ ده هزار درهم آورد و سر امام حسین علیه‌السّلام را از آنان گرفت و داخل صومعه خویش نمود. راهب صدایی شنید، ولی صاحب آن صدا را ندید. آن گوینده به راهب می‌گفت: خوشا به حال تو! و خوشا به حال آن کسی که از حرمت حسین علیه السّلام آگاه شد. 🥀 راهب سر خود را بلند کرد و گفت: پروردگارا! تو را به حق عیسی قسم می‌دهم که این سر را مأمور کنی با من تکلم نماید. آن سر تکلم کرد و گفت: ای راهب! چه منظوری داری؟ راهب گفت: تو کیستی؟ فرمود: 📋 أَنَا ابْنُ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی وَ أَنَا ابْنُ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی وَ أَنَا ابْنُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ أَنَا الْمَقْتُولُ بِکَرْبَلَاءَ أَنَا الْمَظْلُومُ أَنَا الْعَطْشَانُ وَ سَکَتَ ▪️من پسر محمّد مصطفی هستم؛ من پسر علی مرتضی هستم؛ من پسر فاطمة الزهراء هستم؛ من مقتول در کربلایم؛ من مظلوم و عطشانم! بعد آن سر مقدس ساکت شد. 📋 فَوَضَعَ الرَّاهِبُ وَجْهَهُ عَلَی وَجْهِهِ فَقَالَ لَا أَرْفَعُ وَجْهِی عَنْ وَجْهِکَ حَتَّی تَقُولَ أَنَا شَفِیعُکَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَتَکَلَّمَ الرَّأْسُ ▪️راهب صورت به صورت امام حسین علیه‌السّلام نهاد و گفت: صورتم را از صورت تو بر نخواهم داشت تا این که بگویی که من روز قیامت شفیع تو خواهم بود. 🥀 آن سر مقدس به سخن آمد و فرمود: به دین جدم محمّد مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله بازگرد. راهب گفت: «اشهدُ ان لا اله الا اللَّه و اشهدُ انّ محمدا رسول اللَّه.» 🥀 امام حسین علیه‌السّلام قبول کرد که شفیع وی شود. هنگامی که صبح شد، موکلین آن سر مبارک را با درهم‌ها از آن راهب گرفتند. وقتی به وادی رسیدند، دیدند آن درهم‌ها به سنگ تبدیل شده‌اند! 📚المناقب ج۴ ص۶۰ 📚بحارالانوار ج ۴۵ ص۳۰۳ ✍ این چه وضعی‌ست که در این سر و صورت باشد این سر سوخته مملو جراحت باشد روضه ی صورت تو دامنه‌اش بس باز است راهب دیر، پی ذکر مصیبت باشد از تنور آمده ای یا ز سر شاخ درخت ؟ هر چه کردند به این رأس جنایت باشد لبت از سنگ ترک خورده و یا چوب زدن ؟ این لب پاره گرفتار چه ضربت باشد ؟ لب و دندان تو مجروحِ عبیدالله است لب و دندان تو زخمی ز جسارت باشد گونه های تو چرا جای کبودی دارد این هم انگار که سوغات تلاوت باشد دِیر من آمدی و مسجد مردم نروی ای مسلمانِ تو عالم ! چه حکایت باشد؟ مریم و آسیه و هاجر و حوا دارند می‌رسانند زنی را که روایت باشد هودج فاطمه امشب به کلیسا آمد این پریشانی از آداب زیارت باشد دخترت کاش نبیند سر تو اینگونه دختران عاطفه دارند حواست باشد من سرت ریخته ام مشک و گلاب اما حیف دستِ فرزندِ زنا ، ظرف نجاست باشد برو ای سر به سلامت ! برو ای سر به سفر ! هر کجا میروی ای سر به سلامت باشد @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 رکاب آهسته آهسته ترک خورد و نگین افتاد پر از یاقوت شد عالم، سوار از روی زین افتاد دگرگون شد جهان، لرزید دنیا، زیر و رو شد خاک دمی که زینت دوش نبی روی زمین افتاد پس از بی مهری دریا، قَسِیُّ القلب شد آتش به جان دودمان رحمة للعالمین افتاد خدایا هیچ زخمی بدتر از دلواپسی‌ها نیست که چشمش سوی خیمه، لحظه‌های واپسین افتاد شکستن با غلاف تیغ را سربسته می‌گویم زبانم لال... النگوی زنان از آستین افتاد برای من نگه‌دار و بیاور زخم‌هایت را اگر خواهر مسیرت سوی من در اربعین افتاد نفهمیدند طاها را... نفهمیدند یاسین را به چوب خیزران دندانه‌ای از حرف سین افتاد شاعر: سیدحمیدرضا برقعی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 گلی گم کرده ام می جویم او را به هر گل می رسم می بویم او را گل من یک نشانه در بدن داشت یکی پیراهن کهنه به تن داشت اگر پیدا کنم زیبا گلم را به آب دیدگان می شویم او را گل گم کرده ات خواهر منم من سرور سنه ات خواهر منم من نشانی را گفتی جان خواهر که دارد در بدن خواهر منم من در آن دم زینب غم دیده ی زار روان اشک از دو چشمان گهر بار به سوی آن صدا شد زار و نالان گل خود را بدید و کرد افغان @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌