#خاطره
#سینما
با بچه های تیم #نو_آوینه دعوت شده بودیم که بریم سینما برای دیدن یک انیمیشن خیلی باحال تا بتونیم تیمی اونو ببینیم.🤩
مهدی بهم زنگ زد و گفت کجایی گفتم دارم راه میفتم تا نیم ساعت دیگه می رسم دفتر.
مهدی گفت دیر میشه از همونجا بیا سینما، منم سریع اسنپ گرفتم.
تا اسنپ اومد و راه افتادم ده دقیقه گذشت بی صبرانه منتظر دیدن انیمیشن بودم.
ولی تا ساعت و دیدم خیلی ناراحت شدم چون نیم ساعت دیر کرده بودم و از تیم عقب مونده بودم.
برای اینکه زود تر برسم به بچه های تیم به راننده اسنپ گفتم، میشه سریع تر برین؟
بعد از پنج دقیقه رسیدم به سینما. رفتم داخل و گفتم میخوام ایلیا رو ببینم بعد مسئولین سینما منو راهنمایی کردن و رفتم داخل وارد سالن شدم.
دنبال تیم گشتم؛ بعد از اینکه پیداشون کردم.
سریع نشستم روی صندلی تا ادامه انیمیشن رو ببینم وقتی چشمم به پرده سینما افتاد.
واقعا حیرت زده شدم،صحنه ای رو دیدم که حضرت علی در خیبر رو به روی دوشش برده بود؛
اونجا بود که احساس #غرور بهم دست داد که شیعه ام.
خلاصه که اون روز خیلی حال داد درسته نصف انیمیشن رو از دست دادم ولی صحنه هایی رو دیدم که واقعا خیلی،خیلی زیبا بود.
به شما هم توصیه می کنم که فیلم #ایلیا_جستوجوی_قهرمان رو از دست ندید ☘
#جدی_بگیریم
نو+آوینه| انتشار با شما 🙏👇
https://eitaa.com/noavine