اثبات الوصية ؛ ص213
و روي عن الحسن بن علي بن الريان قال: حدّثني الريان بن الصلت قال: لما أردت الخروج الى العراق عزمت على توديع الرضا عليه السّلام فقلت في نفسي: اذا ودّعته سألته قميصا من مجاسده لأكفن فيه و دراهم من ماله أصوغها لبناتي خواتيم.
فلما ودّعته شغلني البكاء و الأسى على فراقه عن مسألته ذلك.
فلما خرجت من بين يديه صاح: يا (ريان) ارجع.
فرجعت، فقال لي: أ ما تحب أن أدفع إليك قميصا من مجاسدي تكفن فيه اذا فني أجلك؟ أو ما تحبّ أن أدفع إليك دراهم تصوغ بها لبناتك خواتيم؟
فقلت: يا سيدي قد كان في نفسي ان أسألك ذلك، فمنعني منه الغمّ لفراقك.
فرفع الوسادة فأخرج قميصا و دفعه إليّ، و رفع جانب المصلّى فأخذ دراهم فدفعها إليّ عددها ثلاثون درهما.
ترجمه إثبات الوصية ؛ متن ؛ ص398
- حسن بن على بن ريّان از ريّان بن صلت روايت كرده كه گفت: موقعى كه من براى عراق خارج شدم و رفتم در حضور امام رضا كه با آن حضرت وداع كنم با خودم ميگفتم: هر وقت امام را وداع كردم پيراهنى از آن بزرگوار تقاضا ميكنم كه آن را پوشيده باشد.
تا مرا با آن كفن كنند. مقدارى نقره از آن حضرت ميگيرم كه براى دخترانم انگشتر بسازم. وقتى كه امام را وداع كردم غم و اندوه جدائى مانع خواستههاى من شد، چون از حضورش مرخص شدم ديدم صدا زد: ريّان برگرد، برگشتم، بمن فرمود: مايل نيستى من آن پيراهنى را كه خودم پوشيدم بتو بدهم تا وقتى كه اجلت رسيد كفن تو باشد؟
آيا نمىخواهى كه درهم و نقره بتو بدهم كه براى دخترانت انگشتر بسازى؟.
گفتم: آقاى من! من اين دو حاجت را در خاطر خود سپرده بودم ولى غم و اندوه فراق تو باعث شد كه فراموش كردم. امام عليه السّلام دست كرد از زير بالش پيراهنى را خارج نمود و از زير جا نماز هم
ترجمه إثبات الوصية، متن، ص: 399
چند درهمى بيرون آورد كه تعداد آنها (30) درهم بود و آنها را بمن عطا كرد.
#زیارت_امام_رضا_ع