بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_اعراف_آیه_۱۲۸
حضرت موسی علیه السلام به قوم خود گفت: از خدا یاری جویید واستقامت پیشه کنیدکه زمین از آن خداست.
و آن را به هر کس از بندگانش بخواهد واگذار می کند. و سر انجام نیک برای پرهیزگاران است.
🦋⃟📸
#السلام_ایها_غریب
#سلام_امام_زمانم🌸💗
مهر شما همان
ڪیمیایۍ اسٺ ڪہ
روزگار مرا قیمتی میڪند...
من بہ اعتبار محبت شما
نفس میڪشم
ا قرار دل بۍ قراࢪم...
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌷🌷🌷🌷🌷
خدايا چنان ايماني به ما بده كه در تمام سنگرهاي اسلام فقط براي تو جنگ كنيم و براي نابودي باطل و برقراري حق در تمام جهان و جامعه ، عدل اسلامي را بر پا كنيم
و چنان شجاعتي به ما بده كه از هيچ چيز به غير از تو نترسيم و حسين وار در ميدان پيش برويم 👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضرارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
#مهدویتدرقرآن
🔅آیهای از سوره شعرا
📖إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ[شعرا/۴]
🔸اگر بخواهيم، آیه ای از آسمان بر آنان نازل میکنیم، تا در برابر آن، گردنهايشان خاضع گردد.
💢ابوبصیر میگوید از امام باقر علیه السلام درمورد همین آیه پرسیدم امام (علیه السلام) فرمودند:
این آیه درباره ی قائم آل محمد (صلی الله علیه وآله وسلّم) نازل شده، اسم او از سوی آسمان اعلام خواهد شد.
📚تأویل الآیات الظاهره، ص۳۸۳-۳۸۴
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۱۴۳ *═✧❁﷽❁✧═* آنها مثل راهزن هایی که یکباره از زیر ز
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۱۴۴
*═✧❁﷽❁✧═*
افسری که چند ستاره ⭐️بیشتر بر دوشش بود، به آنها نزدیک شد. همه با حالت احترام پا کوبیدند و خبر دار شدند. افسر لگدی زیر اسلحه ی🔫 یکی از سربازها زد.
صف منسجم سرباز ها شکسته شدند و به سمت خودروهای🚗 تازه ای رفتند که وارد جاده می شدند. افسر به سمت ما آمد و پرسید:
انتی عسکریه؟
معنی عسکری را نفهمیدم
۱_ ماشینهای بزرگ🚍 ارتش که مخصوص حمل صندوق های مهمات وجابه جایی تجهیزات نظامی است و شبیه کامیون🚛 است.
گفتم : لا
گفت: انتی مدنیه؟
باز معنی مدنی رانفهمیدم و گفتم : لا
آنقدر منگ شده بودم که معنی هیچ کلمه ای را نمی فهمیدم☹️
گفت: انتی شنهی؟( پس چی هستی؟)
گفتم: آباد
گفت : آباد شنو؟ لا، انتم حرس خمینی،( آباد چیه؟ نه شما پاسدار خمینی هستید)
برای اینکه تفهیم اتهام کند ، یکی از سربازان👨🏭 عراقی را که ملبس به فرم سپاه پاسداران بود نشان داد و گفت: هذا حرس الخمینی( این پاسدار است)
و اشاره کرد به گودالی که کمی دورتر بود. حدودا صد و پنجاه نفر از برادران را که تعدادی از آنها لباس نظامی به تن داشتند و تعدادی ملبس به لباس شخصی👔 بودند و بعضی زیر پوش به تن داشتند، به ما نشان داد و گفت:
کلهم حرس الخمینی( همه شان پاسدار خمینی هستند)
به برادر ها نگاه👀 کردم. آنها بی توجه به نگهبان های مسلح بالای سرشان، با چشمانی مضطرب به سمت ما برگشته و خیره 👀شده بودند.
احساس کردم همه ی برادران در حالت خیز و آماده ی حمله اند.
بنت الخمینی، بنت الخمینی گویان ما را به گودالی که برادران در آن بودند هدایت کردند. با دیدن آنها دچار احساس دوگانه ای شده بودیم 🤔هم حضورشان برای ما قوت قلب ❤️بود و هم از دیدن غیرت به زنجیر کشیده شده ی آنها و خنده ی مستانه ی عراقی ها شرمنده بودیم😥
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️