#مهدویتدرقرآن
🔅 سوره العصر
📖وَالْعَصْرِ إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ؛
🔸سوگند به عصر که انسان قرین زیان است، مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده و همدیگر را به حق سفارش کردند و همدیگر را به صبر سفارش کردند.[سوره العصر]
🔻امام صادق علیه السلام فرمودند:
منظور از العصر، عصر ظهور حضرت قائم(عجل الله) است که دشمنان در خسران هستند مگر کسانی که به آیات ما ایمان بیاورند و با مواسات با برادران (یعنی عمل صالح انجام دهند) و همدیگر را به حق (یعنی امامت) و به صبر (یعنی عترت) سفارش نمایند.
📚تفسیر الصّافی – فیض کاشانی – ص 574
#شهید_محمود_رضا_بیضائی
🌷🌷🌷🌷🌷
سر دو راهے گناه وثواب به حُب شهادت فڪر ڪن... به نگاه امام زمانتـــــ فڪرڪن...ببین میتونے ازگناه بگذرے...؟!از گناه ڪه گذشتے از جونت هم میگذرے...👌
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۱۴۸ *═✧❁﷽❁✧═* احساس غرور میکردم و برای زنده یودنش ب
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۱۴۹
*═✧❁﷽❁✧═*
در همین حین صدای چند هواپیما✈️ سکوت منطقه را در هم شکست.برادران اسیری که در گودال بودند خوشحال شدند. فکر 😇میکردند هواپیماهای خودی اند که برای ازاد کردن ما امده اند.
گفتم: سید، تو تکاوری، همه منتظر تو هستد، اینجا که عراق نیست،
اینجا خاک ایران است👌
تا چند ساعت دیگر نیروهای خودی می آیند و همه ی ما ازاد میشویم و برمیگردیم و خبر پیروزی✌️ را خودت به سمیه و مادرش میدهی.
دوباره گفت: لعنت✊ بر صدام.
برادری که از ناحیه ی چشم آسیب دیده بود وقتی شنید👂 سید به صدام نفرین می فرستد گفت: سید اینا میفهمن چی میگی، تقیه کن.
اما سید این بار با صدایی بلند تر از عمق وجودش گفت: لعنت بر صدام✊حوله ی سفید دور کمرش پر از خون شده بود. جابه جا کردن حوله به سختی انجام می شد. تقریبا سه ساعت طول کشید تا آمبولانس🚑 آمد.
ابتدا به طرف گودالی که برادرها در آن بودند، رفت. چند نفر از آنها را که از ناحیه سر و صورت و دست و پا مجروح🤕 شده بودند سوار کرد و بعد از همه سراغ سید تکاور آمدند. تقاضای برانکارد کردم.
گفتند: خودش باید سوار شود، نمیدانستم مجروحی که قدرت باز نگهداشتن پلک هایش را نداشت😔 چگونه میتوانست با پای خودش سوار آمبولانس شود.
هرچه میگفتم برانکارد بیاورید توجهی نداشتند. آمبولانس بدون برانکارد و بدون هیچ گونه وسایل کمکهای اولیه و پزشکیار آمده بود😏 آن موقع هنوز دشمن را نمیشناختم.
دست به کمر ایستاده بودند و میگفتند بگذاریدش توی آمبولانس☹️
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️