eitaa logo
ندبه هاے دلتنگے
289 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
955 ویدیو
3 فایل
بزرگتــرین گـــناه ما... ندیدن اشــڪ های اوست! اشــــڪ هایی ڪـــه او... برای دیدن گناهــان مـــا می‌ریزد!😔💔 ❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❄ خـــادم ڪانال: اگر برای خداست .بگذارگمنام بمانم🍂
مشاهده در ایتا
دانلود
به نیت محمدممیوند ۲۶ صدتا صلوات هدیه می کنیم
🔴🔵 غدیر و مهدویت (۱) در آستانه ی عیدالله اکبر اکمال دین و اتمام نعمت قرار داریم.‌ با خود بیندیشیم.... به راستی چند بار خطبه ی غدیر را خوانده ایم؟ آیا می دانیم چقدر از این خطبه ی عظیم و راه گشاه بشریت تا قیام قیامت در باره ی امام زمان ارواحنافداه است ؟ (در این روز عظیم و پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله به امر الهی بعد از معرفی حضرت علی علیه سلام به معرفی خاص امام زمان ارواحنافداه پرداخته است و فقط دو نور مبارک را اولین و آخرین وصی و جانشین را بصورت خاص معرفی کردند ).. 🔹اولین قدم برای بزرگداشت و تعظیم بزرگترین عید آسمانی خواندن و به دیگران هدیه دادن خطبه ی غدیر است..... 🔹 تبلیغ غدیر، امر پیامبر (صلی الله علیه وآله)، به همه پدران و مادران مسلمان است تا روز قیامت .. 🖍فلْیُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَ الْوالِدُ الْوَلَدَ اِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ..... ‼️تبلیغ که نکردیم بماند.... اگر فرزندانمان از ما سوال کنند مهمترین عید کدام است؟ رفتار و عمل ما چه می گوید؟ 🌷ایام سال نو که می شود از یک ماه قبل خانه تکانی می کنند، دکوراسیون عوض می کنند، عده ای به شستشو فرش و مبل مشغول می شوند، بعد که کارهای خانه تمام شد، می روند آجیل و شیرینی و گوشت و مرغ می خرند، حالا نوبت اعضای خانواده است که بروند و لباس های نو بخرند! پول های نو میگیرند و عیدی می دهند! اقوام و دوستان را به شام دعوت می کنند، صله رحم به جا می آورند!!! 🔸 به راستی مهمترین عید،، غدیر است؟ 🔸 چرا عید غدیر این کارها را نمی کنیم؟ 🔸 عیدی بزرگتر از غدیر هم مگر داریم؟ 🔺اگر می خواهیم به فرزندانمان صادقانه جواب دهیم، برای غدیر بیش از دیگر اعیاد، مایه بگذاریم! 🔺غدیر ریشه ماست، اساس ماست، 🔺غدیر نباشد، هیچکدام از مناسبت های ما معنا پیدا نمی کند، ایام عزاداری رنگ می بازد، محرم و صفر بی معنی می شود و ... 🔺از رسول الله (صلی الله علیه و آله) تا امام عسکری (علیه السلام) را به شهادت رساندند، فقط بخاطر اینکه می فرمودند: غدیر! 🔺این همه شیعه از صدر اسلام تا امروز کشته می شود بخاطر غدیر! 🔺 ریشه ات را در خاک نگذاری طوفانی نهالت را می برد! 🔹 اولین علامت انتظار باور به غدیر است... 🌕 فرزندانمان نه آنطور که می خواهیم و می گوییم تربیت و بزرگ می شوند...بلکه آنگونه که هستیم و عمل می کنیم شخصیتشان شکل می گیرد... 🔹 انتظار وارث غدیر را در عمل به فرزندانمان هدیه دهیم....
🌺🍃🌼🍃🌸🍃🌺 کسی در این عالم مثل حضرت هادی(علیه السلام)، امام را به مردم دنیا نشناسانده، برادران! زیارت جامعهٔ کبیره را با ترجمهٔ درست و با دقت بخوانید و دل بدهید تا امامان را با همین شناسنامه بشناسید👌 🌹🌹🌹🌹🌹 ز سوی عرش رحمان، نوید شادی آمد بشارت ای محبان، امام هادی آمد کجایی یابن زهرا بده عیدی مارا که روح عشق و ایمان امام هادی آمد ولادت حضرت امام علی النقی الهادی (علیه السلام) فرخنده باد💐💐💐 🍃💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 سقای سامرا 🌐 جهان، با شوق می‌خواند تو را ای هادی دنیا / وصی‌الاوصیا هستی و من، آن نوکرِ مولا 🌱 به گمراهی دواندم ساقهٔ کم روی خود اما / چو خاکت، ریشه‌ام دارد هدایت می‌کند گل را ❤️ صریا، زادگاه عشق، ز نامت آبرو دارد / عقیق خاتمت، خورشید زیبای جهان آرا 🔆 ز آن سقای سامرا، کویر دل شود دریا / ببین ای دل که با مهدی چه اعجازی شود پیدا؟! 👤 شاعر: فاطمه 📜
🖼 👤 در زمان امام هادی علیه‌السلام شخصی، نامه‌ای نوشت از یکی از شهرهای دور... 📜 نوشت كه: «آقا! من دور از شما هستم؛ گاهی حاجاتی دارم، مشكلاتی دارم، به هرحال چه كنم؟» ❤️ حضرت در جواب ايشان نوشتند: «إِنْ كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ فَحَرِّكْ شَفَتَيْكَ فَإِنَّ الْجَوَابَ يَأْتِيكَ.» اگر حاجتی داری لبت را حرکت بده. حرف بزن. بگو. جواب ما به تو خواهد رسید. 📚 بحارالانوار، ج۵۳، ص۳۰۶
📌 استوارتر از کوه 📝 فرازی از سخنان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در دربارهٔ امام زمان: 🔆 آگاه باشید! حضرت مهدی ارواحناله الفداء راست‌کردار و درست‌کردار و استوار و پابرجاست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🌷🌷🌷🌷 سر دو راهے گناه وثواب به حُب شهادت فڪر ڪن... به نگاه امام زمانتـــــ فڪرڪن...ببین میتونے ازگناه بگذرے...؟!از گناه ڪه گذشتے از جونت هم میگذرے...👌 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۱۸۴ *═✧❁﷽❁✧═* ناگهان سربازی در میان فریادها در🚪 را ب
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ ۱۸۵ *═✧❁﷽❁✧═* درست می‌شنیدم👂؟ این بوی تعفن با زمزمه‌ی حزین و دلنشین دعای🤲 توسل همراه بود. این صدای یک ایرانی بود! نزدیک‌تر که شدم سعی کردم با سرفه او را متوجه حضور خود کنم. اما آنجا مقصد نبود. با هر قدمی 👣که برمی‌داشتم روی کپه‌های نرمی پا می‌گذاشتم که مقصد را مفهوم و معلوم می‌کرد. پاهایم در فاضلاب فرو رفته بود. می‌خواستم از تقاضایم صرف نظر کنم اما وضع مزاجی‌ام اصلاً خوب نبود❌ بی‌صدا عینک 🕶را از روی چشمانم برداشت. مثل آدم کوری بودم که فقط تاریکی و روشنایی را تشخیص می‌دهد. سرباز گفت: روحی (برو) گفتم: کجا بروم؟ اینجا کجاست❓ توی یک راهروی کاملاً تاریک با دو ردیف سلول که ظاهراً یکی از سلول‌ها مقصد مورد نظر بود هیچ قدمی 👣نمی‌توانستم بردارم اما از آن عینک لعنتی خلاص شده بودم. بی‌حرکت مانده بودم تا شاید چشمانم به تاریکی عادت کند و بتوانم راه و مسیر را پیدا کنم. به سمت صدا وارد راهرو شدم. نگهبان چراغ قوه‌اش🔦 را روی یکی از درها انداخت. در نیمه‌باز بود و کف سلول مملو از کثافت و فاضلاب. یک پا 👣به جلو می‌گذاشتم اما ناامیدتر به عقب برمی‌گشتم. از اتاقکی بدون تعبیه‌ی سنگ توالت🚽 برای قضای حاجت استفاده می‌شد که تمام کف آن پر از کثافت بود. پایم👣 روی هر نرمی که می‌رفت انگار ادکلنی بود که می‌شکفت. گویی وارد جهنم گناهکاران شده بودم؛ چرک و خون و مدفوع💩 سنگ مستراحی به بزرگی کف سلول بود. ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 🔜👉 ☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️