ندبه هاے دلتنگے
🌹 سهم #روز سی_ودوم :از حکمت ۲۸۵ تا ۲۹۵ #نهج_البلاغه ┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄ 📒 #حکمت۲۸۵ : آنان كه وقتشان پا
🌹 سهم #روز سی_وسوم : از حکمت ۲۹۶ تا حکمت ۳۱۰ #نهج_البلاغه
═════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت۲۹۶ : (شخصی را ديد كه چنان بر ضد دشمنش می كوشيد كه به خود زيان می رسانيد، حضرت فرمود:) تو مانند كسی هستی كه نيزه در بدن خود فرو برد تا ديگری را كه در كنار اوست بكشد.
═════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت۲۹۷ :عبرتها چقدر فراوانند و عبرت پذيران چه اندك .
═════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت۲۹۸ : كسی كه در دشمنی زياده روی كند گناهكار است، و آن كس كه در دشمنی كوتاهی كند ستمكار است، و هر كس كه بی دليل دشمنی كند نمی تواند باتقوا باشد.
═════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت۲۹۹ : آنچه كه بين من و خدا نارواست اگر انجام دهم و مهلت دو ركعت نماز داشته باشم كه از خدا عافيت طلبم، مرا اندوهگين نخواهد ساخت.
═════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت۳۰۰ : (از امام پرسيدند چگونه خدا با فراوانی انسانها به حسابشان رسيدگی می كند؟ حضرت پاسخ داد:) آن چنانكه با فراوانی آنان روزيشان می دهد. (و باز پرسيدند چگونه به حساب انسانها رسيدگی می كند كه او را نمی بينيد فرمود:) همانگونه كه آنان را روزی می دهد و او را نمی بينند.
═════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت۳۰۱ : فرستاده تو بيانگر ميزان عقل تو و نامه تو گوياترين سخنگوی تو است.
═════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت۳۰۲ : آن كس كه به شدت گرفتار دردی است نيازش به دعا ،بيشتر از شخص تندرستی كه از بلا در امان است، نمی باشد.
═════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت۳۰۳ : مردم فرزندان دنيا هستند و هيچ كس را بر دوستی مادرش نمی توان سرزنش كرد.
═════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت۳۰۴ : نيازمندی كه به تو روی آورده فرستاده خداست، كسی كه از ياری او دريغ كند، از خدا دريغ كرده و آن كس كه به او بخشش كند، به خدا بخشيده است.
═════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت۳۰۵ : غيرتمند هرگز زنا نمی كند.
═════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت۳۰۶ : اجل، نگهبان خوبی است.
═════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت۳۰۷ : آدم داغدار می خوابد، اما کسی که مالش غارت شده نمی خوابد.
═════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت۳۰۸ : دوستی ميان پدران سبب خويشاوندی فرزندان است و خويشاوندی به دوستی نيازمندتر است از دوستی به خويشاوندی.
═════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت۳۰۹ : از گمان مومنان بپرهيز كه خدا حق را بر زبان آنان قرار داده است.
═════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت۳۱۰ : ايمان بنده ای درست نباشد جز آنكه اعتماد او به آنچه در دست خداست بيشتر از آن باشد كه در دست اوست.
═════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
#جمعه_سیاه
مظاهر مصفا (شهریور 1357)
بر لاله شنیده ایم ژاله
بر ژاله ندیده ایم لاله
بر ژاله ببین کنون که یک دشت
لاله بدمید و خون فشان گشت
در ژاله نگر که یک بیابان
شد لاله پر ز خون نمایان
کشتند زنان و کودکان را
هم پیر شکسته هم جوان را...
در جمعه سیاه، چه بسیار جوانانی که صبح از خانه خود بیرون آمدند، ولی شب به منزل برنگشتند و برای همیشه، مادرشان را چشم انتظار گذاشتند. شاعر در شعر پیش رو، زبان حال این مادران را بیان می کند:
مویه مادر
غلامحسین متین (19 شهریور 1357)[11]
کجا که سر نزدم!
میان آن همه دود،
میان آن همه مردم،
درون داغ و درود،
میان آن همه آتش،
کنار خرمن درد،
کنار آن همه افتاده مشبک سرد
از این خیال که شاید تو هم، جوانک من!
تو هم کنار خیابان، کنار یک میدان
به خاک افتادی
به دست یک نامرد
شب از کرانه گذر کرد و باز آمد روز
چرا به خانة خود برنگشته ای تو هنوز؟👌
▪️اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
▪️ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
▪️ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
▪️وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🏴
🏳🏴
🏴🏳🏴
🏳🏴🏳🏴
10.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ «از قیام تا انتقام» (قسمت اول)
👤 استاد #رائفی_پور
ندبه هاے دلتنگے
《بسم الله الرحمن الرحیم》 #پرسمان_مهدویت 🔴۳:آیا ختمی برای دیدار امام زمان ( علیه السلام) وجود دارد
《بسم الله الرحمن الرحیم》
#پرسمان_مهدویت
🔴۴: آیا کتاب موثق در مورد علائم ظهور و شرایط بعد از ظهور وجود دارد?
📚کتاب مهدی موعود
📚ترجمه جلد سیزدهم بحارالانوار
📚ترجمه آیت الله علی دوانی رحمت الله علیه,کتاب جامعی در باره امام زمان علیه السلام: علائم ظهور و شرایط بعد از ظهور ایشان.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ «فضل الهی»
👤 استاد #رائفی_پور
⭕️ خدا کمک به ولیّ معصوم رو در قرآن با عنوانِ فضل الهی معرفی کرده.
👈 بهخاطر همینه که به #حضرت_عباس میگن ابوالفضل...
#نقش_ایرانیان_در_ظهور
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۲۲۵ *═✧❁﷽❁✧═* آنها نميتوانند به ما تعرض کنند، اينها
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۲۲۶
*═✧❁﷽❁✧═*
آن وقت همه چیز تغییر می کرد،آقا را می دیدم 👀که گل می چید و مادرم را که کریم و رحیم و فاطمه رحمان و سلمان و محمد و احمد و علی و حمید و مریم را با بوی دمپختکش 😋دور سفره ی پارچه ای جمع می کرد.
صدای🔊 فیدوس پالایشگاه را می شنیدم که از هر صدایی دلنشین تر بود.چند خانه آن طرف تر ،خاله توران را می دیدم 👀که از انجیر های باغ حیاطش سهم همسایه ها را می داد و دور ترها پسر بچه ها بودند که نوبتی دوچرخه بازی 🚲
می کردند و مشت می انداختند.
تنها خواب بود که یادآور همه گذشته ها بود😔 تا خاطرات باقی بمانند .خوشحال بودیم که در خواب روز های بهتری را می بینیم.خواب هایمان شبیه خاطراتمان شده بود.دیگر مرز خواب و بیداری برایمان روشن نبود❌نمی دانستیم آنچه را میگوییم در خواب دیده ایم یا در بیداری☹️
یک روزملکه می شدیم ،یک روز در آسمان راه می رفتیم ،یک روز با خواهران اسیرم 🙌به دیدار همدیگر می رفتیم .ما فریب خواب هایمان را می خوردیم.مریم خواب گذار اعظم شده بود.دایما در حال تعبیر خواب بود😍
البته در بسیاری موارد سردی و سختی سنگ های زندان بدون زیر انداز و رو انداز ،اجازه نمی داد 🚫این خواب های شیرین و رویا ها دوامی داشته باشند اما از شدت سرما ،گرما یا استخوان درد بی خواب می شدیم😔
بعد آن شب؛همه ی خواب هایم به کابوس تبدیل شده بود.همان قدری که در بیداری می ترسیدم 😰در خواب هم میترسیدم.
حالا دیگر نکبت و گروهبان قراضه و سعدون و ده ها چهره ی خبیث دیگر را هم در خواب می دیدم و دائما از آن ها فرار🏃♂ می کردم.در انتظار بلاهای نیامده انتظار مرگ می کشیدم.
ثانیه به ثانیه شمردم و می ترسیدم که آن بی ناموس ها...🙈
"سلام بر تو ای زینب که صبر و شکیبایی با تو معنا شد.👌
چه خوب بود اگر هیچ وقت اسیر شدنم را در خواب نمی دیدم با نکبت 😖و گروهبان های قراضه و یا هر کدام از آن نگهبان های خبیث به خواب هایم قدم👣 نمی گذاشتند.
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️