eitaa logo
ندبه هاے دلتنگے
291 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
953 ویدیو
3 فایل
بزرگتــرین گـــناه ما... ندیدن اشــڪ های اوست! اشــــڪ هایی ڪـــه او... برای دیدن گناهــان مـــا می‌ریزد!😔💔 ❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❄ خـــادم ڪانال: اگر برای خداست .بگذارگمنام بمانم🍂
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۸ مهر ۱۴۰۰
۸ مهر ۱۴۰۰
◾️◾️◾️◾️◾️ شنیدم ازنظر اخلاق، شجاعت، ایثار و طهارت الگو بودی حتی در میدان جنگ کسی تار مویی از تو ندید و کلامی به جز سلام نشنید ، اینها همه برای این است که مادرت تو را نذر کرد، را شفیع قرار داد که خداوند دختری به او عطا کند در راه باشد، الگویت بود به مثل ایشان در جوانی به آرزویت که بود رسیدی، خیلی وقتها می دیدند نان خشک می خوردی ، وقتی از تو می پرسیدند می گفتی مردم مواد خوراکی برای رزمنده ها فرستادن ، من که رزمنده نیستم، به رزمنده ها خدمت می کنم . خواهرم ، رفیقم چه بی ریا و بی ادعا بودی ، نماز اول وقتت حتی در میدان جنگ ترک نشد، وقت ترکشها به قلب پاک و مهربانت اصابت کرد، نحوه کفن و دفنت هم مثل داستان غریبی دارد، مادرت غریبانه با پنج نفر تو را به خاک سپرد . خون سرخ تو خرمشهر را خونین شهر ساخت عاشقانه به دیاردوست پرکشیدی رفیق ، من سخت دلتنگ کربلایم ، من کربلا نرفته ام، پس تو ای خواهر چند قدمی در پیاده روی اربعین بجای من جامانده از قافله اربعین بردار و نائب الزیاره من باش، برایم دعا کن مثل خودت راه درست که همان راه و پشتیبانی از ولایت هست را پیدا و انتخاب کنم، دعا کن من هم مانند خودت در راه حق روزی ام شود . به امید دیدار خواهر 👌 ▪️اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ▪️ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ▪️ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ▪️وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات 🏴 🏳🏴 🏴🏳🏴 🏳🏴🏳🏴
۸ مهر ۱۴۰۰
۸ مهر ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۸ مهر ۱۴۰۰
۸ مهر ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۸ مهر ۱۴۰۰
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۲۴۷ *═✧❁﷽❁✧═* توانستم جمله ام را کامل کنم.ازشادی بال
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ ۲۴۸ *═✧❁﷽❁✧═* فاطمه با لبخند😊گفت:معصومه جون!حواست باشه دیوونگی شاخ ودم نداره😒بلندشو دوباره دور این اتاق بدویم.الآنه که سر و کله شون پیدا می شه وباید برگردیم.جمله ی فاطمه که تمام شد,می خواستم بگم نقطه,که یکباره ناخلف آمد وگفت:لبسن النظارات وبسرعه طلعن.(سریع عینک هایتان 🕶را روی چشم بگذارید وبیایید بیرون)طبق معمول شروع کردم به حرف زدن: -آقا کش این عینک چقد سفته😞 -اینجا چقد پرنور وبزرگه -چرا مارو همیشه اینجا می آرید❓ -ماچهارتا دختر 🧕ایرانی هستیم؛شما کی هستید❓ ناخلف کابل رابا شدت به در سلول ها می کوبید ونمی گذاشت صدابه کسی برسد.اگرچه حضورمان در اتاق آفتاب ساعتی بیش نبود 😔اما آنقدر هیجان زده بودیم که متوجه نشدیم راه برگشت از راه رفت طولانی ترشده است. بله,سلول ما عوض شده بود.اگرچه چیزی نداشتیم اما نقش های تیره وروشن روی کاشی ها,یادگاری های اسیران جنگی وموش های 🐭کوچک وبزرگ بخشی از دارایی ما شده بودند.دور وبرمان را نگاه 👀کردیم. هیچ نبود,حتی یک پتو.مدام دور خودمان می چرخیدیم تا بالاخره فهمیدیم😇 که دوباره از برادرانمان دور افتاده ایم ومارا به سلول دیگری آورده اند.پتوهای زهوار در رفته ی پراز شپش رابا دوکاسه ی🍵 غذا وچهار لیوان به داخل پرتاب کردند. دیدن آفتاب🌞 عالم تاب به قیمت ازدست دادن سنجاق کوچکم تمام شد؛سنجاقی📎 که تمام دارایی من ونقطه ی اتصالم به آخرین دقایقی بود که با پدرم گذرانده بودم.عادت چه خصلت بدی است.مابه سلولمان,به دیدن موش ها وصدای گوش👂 خراش نگهبان ها عادت کرده بودیم‌. ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 🔜👉 ☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
۸ مهر ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۸ مهر ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۸ مهر ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹ مهر ۱۴۰۰
بسم الله الرحمن الرحیم ۶۹ تفاوتی_مشرکان_به_عاقبت_ گذشتگان_وعبرت_گرفتن_از_آنها
۹ مهر ۱۴۰۰