#شهید_داریوش_ریزوندی
🌷🌷🌷🌷🌷
#ڪلام_شهـید:
خدایا ! بہ من چشمانی بده
ڪہ هـمیشہ تو را ببینم
و حسی ڪہ هـمیشه
تو را احساس ڪنم . . .
#فرماندہ_گردان_مالڪاشتر
#لشکر_محمد_رسول_الله_صلی الله علیه وآله
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
شبتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
🌹 سهم #روز نود_وششم : نامه ۳ تا نامه ۱ #نهج_البلاغه
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه ۲ : نامه به مردم كوفه پس از پیروزی بر شورشیان بصره در ماه رجب سال ٣٦ هجری، که کوفیان نقش تعیین کننده داشتند.
🔹تشكر از مجاهدان از جنگ برگشته
🔻خداوند شما مردم كوفه را از سوی اهل بيت پيامبر (صلی الله علیه و آله سلم) پاداش نيكو دهد، بهترين پاداشی كه به بندگان فرمانبردار و سپاسگزاران نعمتش عطا می فرمايد، زيرا شما دعوت ما را شنيديد و اطاعت كرديد، به جنگ فرا خوانده شديد و بسيج گرديديد.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه ۱ : نامه به مردم كوفه به هنگام حرکت از مدینه به طرف بصره، در سال ٣٦ هجری
🔹افشای سران ناكثين
🔻از بنده خدا، علی اميرمؤٔمنان، به مردم كوفه كه در ميان انصار پايه ای ارزشمند و در عرب مقامی والا دارند. پس از ستايش پروردگار، همانا شما را از كار عثمان چنان آگاهی دهم كه شنيدن آن چونان ديدن باشد. مردم بر عثمان عيب گرفتند و من تنها كسی از مهاجران بودم كه او را به جلب رضايت مردم واداشته و كمتر به سرزنش او زبان گشودم، اما طلحه و زبير آسان ترين كارشان آن بود كه بر او یورش برند و او را برنجانند و ناتوانش سازند، عايشه نيز ناگهان بر او خشم گرفت، عدّه ای به تنگ آمده او را كشتند، آنگاه مردم بدون اكراه و اجبار با من بيعت كردند. آگاه باشيد، مدينه مردم را يكپارچه بيرون رانده و مردم نيز برای سركوبی آشوب از اوفاصله گرفتند، ديگ حوادث آشوب به جوش آمده و فتنه ها بر پايه های خود ايستاد، پس به سوی فرمانده خود بشتابيد و در جهاد با دشمن بر يكديگر پيشی گيريد به خواست خدای عزيز و بزرگ.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
🌹 سهم #روز نود_وششم : نامه ۳ تا نامه ۱ #نهج_البلاغه
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه ۳: نامه به امام (علیه السلام) خبر دادند که شريح بن حارث، قاضی امام، خانه ای به ٨٠ دینار خریده او را احضار کرده، فرمود:
1⃣ برخورد قاطعانه باخيانت كارگزاران
🔻به من خبر دادند كه خانه ای به هشتاد دينار خريده ای و سندی برای آن نوشته ای و گواهانی آن را امضا كرده اند.(شريح گفت: آری ای اميرمؤمنان. امام (علیه السلام ) نگاه خشم آلودی به او كرد و فرمود) ای شريح! به زودی كسی به سراغت می آيد كه به نوشته ات نگاه نمی كند و از گواهانت نمی پرسد، تا تو را از آن خانه بيرون كرده و تنها به قبر بسپارد. ای شريح! انديشه كن كه آن خانه را با مال ديگران يا با پول حرام نخريده باشی، كه آنگاه خانه دنيا و آخرت را از دست داده ای. اما اگر هنگام خريد خانه نزد من آمده بودی، برای تو سندی می نوشتم كه ديگر برای خريد آن به درهمی يا بيشتر رغبت نمی كردی و آن سند را چنين می نوشتم:
2⃣ هشدار از بی اعتباری دنيای حرام
🔻اين خانه ای است كه بنده ای خوارشده و مرده ای آماده كوچ كردن آن را خريده، خانه ای از سرای غرور، كه در محله نابودشوندگان و كوچه هلاك شدگان قرار دارد، اين خانه به چهار جهت منتهی می گردد. يك سوی آن به آفتها و بلاها، سوی دوّم آن به مصيبتها و سوی سوّم به هوا و هوسهای سست كننده و سوی چهارم آن به شيطان گمراه كننده ختم می شود و در خانه به روی شيطان گشوده است. اين خانه را فريب خورده آزمند، از كسی كه خود به زودی از جهان رخت برمی بندد، به مبلغی كه او را از عزّت و قناعت خارج و به خواری و دنياپرستی كشانده، خريداری نموده است. هرگونه نقصی در اين معامله باشد، بر عهده پروردگاری است كه اجساد پادشاهان را پوسانده و جان جباران را گرفته و سلطنت فرعونها چون (كسری) و (قيصر) و (تبع) و (حمير) را نابود كرده است.
3⃣ عبرت از گذشتگان
🔻و آنان كه مال فراوان گرد آوردند و بر آن افزودند و آنان كه قصرها ساختند و محكم كاری كردند، طلاكاری نمودند و زينت دادند فراوان اندوختند و نگهداری كردند و به گمان خود برای فرزندان خود گذاشتند، اما همگی آنان به پای حسابرسی الهی و جايگاه پاداش و كيفر رانده می شوند، آنگاه كه فرمان داوری و قضاوت نهایی صادر شود (پس تبهكاران زيان خواهند ديد.) به اين واقعيتها عقل گواهی می دهد هرگاه كه از اسارت هوای نفس نجات يافته و از دنياپرستی به سلامت بگذرد.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
#خودسازی
#نڪاتڪلیدیڪوتاه
❒هر روز #صبح ڪه روحت پشت فرمان جسم مے نشیند، از همان لحظه بگو #آقاجانم شما دوربین الهے هستید ڪه دارید مرا میبینید.
❒طورۍ حرڪت ڪنید ڪه لبخند رضایت #امامزمان ارواحنافداه را هر لحظه حس بڪنی.
📕استاد اخلاق حاج آقا زعفرے زاده
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۳۸۸ *═✧❁﷽❁✧═* از روز هفدهم 📅و هجدهم بيشترين لحظه ها
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۳۸۹
*═✧❁﷽❁✧═*
چند لحظه بعد دو تا دکتر عراقی و چهار نفر از افسران👨✈️ عالی رتبه عراق که از استخبارات آمده بودند گفتند : انتن و بحضور قواتناتلتقن بقوات الصلیب الاحمر . علیچن ان یکون اللقا و الکلام ضمن اطار القانون . انسن وین چنتن الیوم لازم تاکلن الغدا ( شما در حضور نیروهای ما با نیروهای صلیب سرخ ملاقات می کنید . باید در چهارچوب مقررات با آنها صحبت کنید . فراموش کنید که کجا بوده اید ، امروز باید ناهاربخورید 😋)
شش نفر از نیروهای صلیب سرخ وارد اتاق شدند . مات و مبهوت اند 🙄هیجان زده در حالی که نگاهشان روی ما ثابت و میخکوب مانده بود گفتند :
-We are very happy to visit you . This is the first ; we all come to register the number of prisoners such eagery.
(ما خیلی خوشحالیم 😍که موفق به دیدار با شما شدیم .
این اولین باری است که همه ما به اتفاق هم با اشتیاق برای ثبت نام 📝تعدادی اسرا می آییم . )
خانمی 👩که همراه آنها بود کاملا متوجه بود که ما از کجا بیرون آمده ایم . آرام آرام دست های ما را نوازش می کرد و می گفت :
- Oh! Such soft and pale hands!
رێیس هیئت صلیب سرخ مردی👨 لاغر و بلند قد بود که چهره ای کاملا اروپایی داشت گفت:
-These are your options.
1-You Can seek asylum in this country and stay here.
2-You can seek asylum in another country . Then we will transfer you there.
3-Or you can choose to stay in Iraq until the war ends.
فاطمه پرسید : مگر هنوز جنگ 📛ادامه دارد؟
اگرچه می دانستیم اما به نوعی می خواستیم آنها را از وضعیت گذشته خودمان مطلع کنیم . قطعا برای پناهنده شدن به عراق یا یک کشور دیگر نیاز نبود که با مرگ دست و پنجه نرم کنیم✅
- ما می خواهیم به عنوان اسیر🙌 جنگی ثبت نام شویم و به اردوگاه اسیران جنگی برویم .
بعد از ثبت نام ، صلیب سرخ به هر کدام از ما یک شماره داد و من اسیر جنگی شماره ۳۳۵۸ شدم 😒
برگه📉 آبی رنگی دستمان دادند و گفتند : از این به بعد شما با این شماره شناسایی می شوید و با این کد شناسایی می توانید برای خانواده هایتان نامه💌 بنویسید و همه طبق شرایط قوانین بین المللی نگهداری می شوید .
این برگ آبی ، نامه💌 فوری است که ظرف ۲۴ساعت به خانواده شما داده می شود و هیچ گونه کنترل امنیتی بر آن نیست ولی فقط می توانید در این نامه دو کلمه بنویسید📝 و مرتبا روی این موضوع تاکید می کرد :
- Just two words .
بعثی ها هم می ترسیدند ما در نامه اول که express-letter بود بیشتر از دو کلمه بنویسیم و مرتب تکرار می کردند : کتب کلمتین فقط ( فقط دو کلمه بنویسید )👌
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_فاطر_آیه_۸
#رستگاری_بزرگ_در_انتظار_
مومنین
(فرشتگان الهی از خداوند تقاضا می کنند که ) پروردگارا آنها ( مومنان) را در باغهای جاویدان بهشت که به آنها وعده فرموده ای داخل کن
و همچنین صالحان از پدران و همسران و فرزندان آنها را .
زیرا تو برهر چیز توانایی و نسبت به همه چیز دانایی.
سلام مولای ما
🏝سرانجام این روزهای سختِ پراضطراب،
این شبهای سردِ بیقرار،
این سالهای غم آلود و هراسناک،
این پاییزهای مکرر و پرغبار...
تمام میشود...
سرانجام بر دامان شب،
ستارههای نقرهفامِ لبخند،
سنجاق میشود
و فصلها ،
بهار در بهار ،
پرشکوفه و معطر ،
آواز زندگی سر میدهند ...
سرانجام شما بازمیآیید و
دلهای ما آرام میگیرد
و غم ،
فرو مینشیند ...
به همین زودی...به همین نزدیکی...🏝
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#امام_زمان
•🔗💙•
•
#السلام_ایها_غریب
#سلام_امام_زمان
#مهدی_جانم ❤️
هر صبح ڪہ سلامت میدهم
و یادم می افتد که صاحبی
چون تو دارم:↯🌻
کریم، مهربان، دلسوز، رفیق،
دعاگو، نزدیک...❤️
و چھ احساسِ نابِ آرامش بخش
و پر امیدی است داشتنِ تـو...🌱
سلام ا؎ نور خدا در تاریڪی ها؎ زمین✋️♥️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲
•
💙⃟ 🔗 ¦⇢ #سلام_امام_زمانم
ـ ـ ـ ـــــــــ❁ـــــــــ ـ ـ
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
#شهید_نوید_صفری
🌷🌷🌷🌷🌷
تاریخ تولد: ۱۶ تیر ۱۳۶۵
تاریخ شهادت: ۱۸ آبان ۱۳۹۶
مزار شهید: بهشت زهرا
محل شهادت : سوریه،دیرالروز
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۳۸۹ *═✧❁﷽❁✧═* چند لحظه بعد دو تا دکتر عراقی و چهار ن
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۳۹۰
*═✧❁﷽❁✧═*
خانمی👩 که از طرف صلیب سرخ آمده بود گفت : به همراه این نامه یک عکس 📷هم بگیرید و ارسال کنید . از فاطمه وحلیمه عکس جداگانه گرفتند اما به من و مریم گفتند شما که خواهرید یک عکس مشترک بگیرید تا برای خانواده تان بفرستیم . خوشحال 😍بودم خواهر بودنمان برای صلیب سرخ پذیرفته شد .
بعد از نوزده ماه 🌙با جسمی نحیف و رخساری رنجور و رنگ پریده برگه نامه ام💌 که هنوز خالی از آن دو کلمه بود دردستم بود و باید به دوربین نگاه 👀می کردم و لنزدوربین در واقع چشم وطنم و هموطنانم بود که به چشمان من دوخته شده بود و آنها می خواستند از این دریچه همه چیز را بدانند .
فکر😇 کردم با چه حالتی به لنز دوربین خیره شوم که به آنها آرامش دهد . به لنز دوربین🎥 خیره شدم برای اینکه به مادر و پدرم و همه آنهایی که دوستشان داشتم نگاهی فارغ از درد و رنج هدیه کنم تبسمی😊 گذرا بر لبانم نقش بست ، تبسمی که حکایت از بی دردی و شعف بود.
بعد از عکس انداختن نوبت نامه نوشتن 📝شد . بعد از دوسال و این همه بی خبری از کجا بنویسیم که در دو کلمه مفهوم باشد . اصلا به چه کسی و به چه آدرسی؟ خانه🏠 من کجاست؟ در این دوسال آیا خانه ای سالم مانده است؟ کسی زنده مانده است؟
یادم آمد من یادداشت📝 سومی را که به سلمان قول داده بودم با خودم به عراق آورده ام وهمان یادداشت رمز عملیات یک ژنرال شد . به قولم وفا کردم و برای بار سوم اما با وقفه دوساله ، دو کلمه نوشتم :
- من زنده ام👌 .... بیمارستان الرشید بغداد
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
🌹سهم #روز نود_وهفتم : خطبه ۲۴۱ تا خطبه ۲۳۷ #نهج_البلاغه
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه ۲۴۱ : در این سخنرانی یاران را به جهاد دعوت می کند.
🔹تشويق برای جهاد
🔻خدا شکرگزاری را بر عهده شما نهاده و امر حکومت را در دست شما گذارده و فرصت مناسب در اختيارتان قرار داده است، تا برای جايزه بهشت با هم ستيز کنيد. پس کمربندها را محکم ببنديد و دامن همّت بر کمر زنيد که به دست آوردن ارزش های والا با خوش گذرانی ميسّر نيست. چه بسا خواب های شب که تصميم های روز را از بين برده و تاريکی های فراموشی که همّت های بلند را نابود کرده است. و درود خداوند بر سرور ما محمد(صلی الله علیه و آله)، پيامبر خدا و بر خاندانش، چراغ های روشنی بخش و رشته های محکم الهی و سلام فراوان بر آنها باد.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄
📜 #خطبه ۲۴۰ : در سال ۳۵ هجری وقتی عثمان محاصره شد، ابن عباس را فرستاد که علی (علیه السلام) در مدینه نباشد و به باغات ینبع، "محلی در اطراف مدینه" برود که مردم به نام او شعار ندهند. امام رفت، وقتی احتیاج شدید به یاری داشت، پیغام داد و امام (علیه السلام) به مدینه برگشت. دوباره ابن عباس را فرستاد که علی (علیه السلام) از مدینه خارج شود، امام فرمود:
🔹نكوهش از موضع گيری ها ناروای عثمان
🔻ای پسر عباس! عثمان جز اين نمی خواهد كه مرا سرگردان نگه دارد، گاهی بروم و زمانی برگردم، يك بار پيغام فرستاد از مدينه خارج شوم، دوباره خبر داد كه باز گردم، هم اكنون تو را فرستاده كه از شهر خارج شوم. به خدا سوگند، آنقدر از او دفاع كردم كه ترسيدم گناهكار باشم.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه ۲۳۹ : در این خطبه از جایگاه خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) سخن می گوید.
🔹فضائل اهل بيت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم )
🔻خاندان پيامبر(صلی الله علیه و آله) مايه حيات دانش و نابودی جهل اند. بردباری شان شما را از دانش آنها خبر می دهد و ظاهرشان از صفای باطن و سکوتشان از حکمت های گفتارشان با خبر می سازد؛ هرگز با حق مخالفت نکردند و در آن اختلاف ندارند. آنان ستون های استوار اسلام و پناهگاه مردم می باشند. حق به وسيله آنها به جايگاه خويش بازگشت و باطل از جای خويش رانده و نابود و زبان باطل از ريشه کنده شد. اهل بيت پيامبر(صلی الله علیه و آله) دين را چنانکه سزاوار بود، دانستند و آموختند و بدان عمل کردند، نه آنکه شنيدند و نقل کردند، زيرا راويان دانش بسيار امّا حفظ کنندگان و عمل کنندگان به آن اندکند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
🌹سهم #روز نود_وهفتم : خطبه ۲۴۱ تا خطبه ۲۳۷ #نهج_البلاغه
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه ۲۳۸ : درباره حَكمين دو داور عراق و شام و نکوهش کوفیان فرمود:
1⃣ وصف شاميان
🔻شاميان درشت خويانی پست، بردگانی فرومايه اند كه از هر گوشه ای گرد آمده و از گروههای مختلفی تركيب يافته اند، مردمی كه سزاوار بودند احكام دين را بياموزند و تربيت شوند و دانش فرا گيرند و كارآزموده شوند و سرپرست داشته باشند و دستشان گيرند و آنها را به كار مفيد وادارند. آنان نه از مهاجرانند و نه از انصار و نه آنان كه خانه و زندگی خود را برای مهاجران آماده كرده و از جان و دل ايمان آوردند.
2⃣ نكوهش از انتخاب حكم
🔻 آگاه باشيد كه شاميان در انتخاب حكم، نزديك ترين فردی را كه دوست داشتند برگزيدند و شما فردی را كه از همه به ناخشنودی نزديكتر بود انتخاب كرديد، همانا سر و كار شما با عبدالله پسر قيس است كه می گفت: "جنگ فتنه است بند كمانها را ببريد و شمشيرها را در نيام كشيد". اگر راست می گفت پس چرا بدون اجبار در جنگ شركت كرد؟ و اگر دروغ می گفت پس متّهم است. برای داوری عبدالله ابن عباس را رو در روی عمروعاص قرار دهيد و از فرصت مناسب استفاده كنيد و مرزهای دوردست كشور اسلامی را در دست خود نگهداريد، آيا نمی بينيد كه شهرهای شما ميدان نبرد شده؟ و خانه های شما هدف تيرهای دشمنان قرار گرفته است.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه ۲۳۷ : در كار خير شتاب كنيد
🔹سفارش به نيكوكاری
🔻پس عمل نيكو انجام دهيد حال كه زنده و برقراريد، پرونده ها گشوده، راه توبه آماده و خدا فراریان را فرا می خواند و بدكاران اميدِ بازگشت دارند عمل كنيد پيش از آنكه چراغ عمل خاموش و فرصت پايان يافته و اجل فرا رسيده و در توبه بسته و فرشتگان به آسمان پرواز كنند. پس هر كسی با تلاش خود برای خود از روزگار زندگانی برای ايام پس از مرگ، از دنيای فناپذير برای جهان پايدار و از گذرگاه دنيا برای زندگی جاودانه آخرت توشه برگيرد، انسان بايد از خدا بترسد زيرا تا لحظه مرگ فرصت داده شده و مهلت عمل نيكو دارد، انسان بايد نفس را مهار زند و آن را در اختيار گرفته از طغيان و گناهان باز دارد و زمام آن را به سوی اطاعت پروردگار بكشاند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄