eitaa logo
ندبه هاے دلتنگے
291 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
952 ویدیو
3 فایل
بزرگتــرین گـــناه ما... ندیدن اشــڪ های اوست! اشــــڪ هایی ڪـــه او... برای دیدن گناهــان مـــا می‌ریزد!😔💔 ❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❄ خـــادم ڪانال: اگر برای خداست .بگذارگمنام بمانم🍂
مشاهده در ایتا
دانلود
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۴۰۵ *═✧❁﷽❁✧═* سرمای زمستان و جاده های برفی🌨 و نداشتن
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ ۴۰۶ *═✧❁﷽❁✧═* آن شب 🌃توی آن قبرستان سرد با مشتی از مردگان خاک همنشین شدیم . فقط صدای ما شنیده 👂می شد . فکر اینکه تنها توی این سالن خوابیده ای😴 و می ترسی ، مثل خوره به جانم افتاده و بی قرارم کرده بود . تمام شب دور آن اتاقک چرخیدیم و چرخیدیم . گاهی دلم ❤️می خواست با مشت ولگد آن قفل🔒 لعنتی را بشکنیم و داخل برویم اما می دانستم این کار عاقلانه نیست ❌ صبح شد چند نفر جنازه⚰ بر دوش وارد قبرستان شدند و عده ای هم به دنبال جنازه آمده بودند تا برای آخرین بار عزیزشان را بدرقه کنند . راستی ما به استقبال تو آمده بودیم یا به بدرقه ات؟ آنها با گریه 😭و زاری قریب به دو ساعت در کناره جنازه پدرشان در انتظار مرده شور و گورکن بودند و به یاد روزهای خوش و ناخوش بر سر و روی خودشان می زدند . با آمدن مرده شور که مردی🧔 میانسال با سینه ای ستبر و موهای جو گندمی بود همه به سمت غسالخانه رفتند . همین که در 🚪غسالخانه باز شد ، من و رحمان و عبدالله زود تر از صاحبان عزا وارد شدیم و هاج و واج دور و برمان را نگاه 🙄کردیم . مرده شور خشمگین و عصبانی😡 همان طوری که مرده ها را این طرف و آن طرف می انداخت ما را به بیرون پرت کرد . تحمل فشار دست هایش ما را عصبی تر😡 کرده بود . از غسل دادن مرده که خلاص شد ، کشیدیمش کنار و یواشکی بهش گفتیم ، ما از راه دور اومدیم . دو روز تو راه بودیم👌 دیشب تا صبح توی این قبرستان راه رفتیم و خودمون رو به در و دیوار کوبیدیم . دنبال خواهرمون🧕 اومدیم . آدرس سردخونه این جا رو دادن . یکی من می گفتم یکی رحمان ، یکی عبدالله ، حرفمان رو برید و گفت : من بدون دستور اجازه ندارم در سردخونه رو باز کنم . - کی باید دستور بده❓ - دستور هم بدن شما باید کارت شناسایی داشته باشین . عبدالله کارت شرکت نفت را نشانش داد من هم کارت سپاه را گفت : چرا فامیلی شما با هم فرق می کنه❓ بغلش🤗 کردم و بوسیدمش و التماسش کردم ، با ما راه بیا . - این کارت ها چیزی رو نشون نمی ده - این جسد یه دختر مجهول الهویه است . آدم بزرگی آدرس رو داده و ما رو کشونده اینجا😒 که بیایم این جسد رو شناسایی کنیم . ما پنج ماهه خواهرمون🧕 رو گم کردیم . - برین با اون آدم بزرگ بیاین . - تو را به جان مادرت قسم 🙏به ناموست قسم ، به شرافتت قسم ، در رو باز کن . در جواب همه این التماس ها گفت امروز جمعه است ، مرده ها هم تعطیلن😳 همین که جمله اش تمام شد رحمان که دیگر طاقتش طاق شده بود رفت زیر دو لنگش و خواباندش روی زمین و کوبید توی دل❤️ و شکمش ، هر چه از او جداش می کردیم دوباره طرف را به باد مشت🥊 و لگد می گرفت . مرده شور بیچاره از دست رحمان دور قبرستان می دوید🏃‍♂ سرانجام او را گرفت و مثل نعش کشیدش و آوردش ، آنقدر عصبانی بود و خون جلو چشمش را گرفته بود که داد🗣 می زد ؛ ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 🔜👉 ☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ۲۲ خداوند آسمانها وزمین را به حق آفریده است و هدف آن است که هر کس در برابر اعمالی که انجام داده است, جزا وپاداش داده شود وبه آنها ظلم و ستمی نخواهد شد.
اَللّـهُمَّ‌اَرِنيِ‌الطَّلْعَةَالرَّشيدَةَ!!! خداڪنھ‌بھمـ‌نگۍتـمومھ‌فرصتـت! آقآـ...یڪ‌کارۍ‌کـن‌نشمـ‌دݪیل‌گریھ‌هاتـ... السلاـم‌علیڪ‌یا‌صاحـب‌الزماـن (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏝به اندازه روزهای نبودنت دیوار دلم را خط خطی کردم دیگر جایی برای خط کشیدن باقی نمانده کی می‌آیی مولای مهربانم🏝 ⚘فَإِنَّهُ الْهَادِي الْمَهْدِيُّ وَ الْقَائِمُ الْمُهْتَدِي وَ الطَّاهِرُ التَّقِيُّ الزَّكِيُّ النَّقِيُّ الرَّضِيُّ الْمَرْضِيُّ الصَّابِرُ الشَّكُورُ الْمُجْتَهِدُ و به درستى که او هدایتگر و هدایت شده و قیام کننده ی ره یافته، و پاک و پرهیزگار و پاکیزه و بی عیب، و خشنود و پسندیده و شکیبا و سپاسگذار و کوشاست،⚘ 📚مفاتیح الجنان،دعای عصر غیبت
🔹 طلوع می‌کند آن آفتاب پنهان... 🔅 اللهم عجل لولیک الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🌷🌷🌷🌷 طرح یک مسابقه کتابخوانی را داده بود و به بهترین خلاصه کتاب،جایزه میداد. جایزه ها را با پول تو جیبی خودش میخرید و می خواست علاقه بچه ها به کتاب خواندن بیشتر شود. کافی بود بفهمد مسجدی کتابخانه ندارد سریع به آنجا می رفت و چند روزه کتابخانه ای راه می‌انداخت. به خاطر همین اخلاقش بود که دوستان زیادی داشت و همه از بودن با او لذت می بردند... 📖 پرنده ای در عرش / ص۵۴ و ۵۵ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات 🌷 🕊🌷 🌷🕊🌷 🕊🌷🕊🌷
🏝 پیامبر اکرم صلوات الله علیه ✍🏻 برترین هجرت، هجرت از چیزی است که خدا آن را دوست ندارد ... میزان الحکمة/حکایت ۲۱۰۶۰🏝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا