eitaa logo
ندبه هاے دلتنگے
290 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
955 ویدیو
3 فایل
بزرگتــرین گـــناه ما... ندیدن اشــڪ های اوست! اشــــڪ هایی ڪـــه او... برای دیدن گناهــان مـــا می‌ریزد!😔💔 ❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❄ خـــادم ڪانال: اگر برای خداست .بگذارگمنام بمانم🍂
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 سهم صد_وچهاردهم : خطبه ۱۹۲ ، از بند ۷ تا ۱۱ ┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 ۱۹۲ : خطبه قاصعه 9️⃣ فلسفه حج ♦️آيا مشاهده نمی كنيد كه همانا خداوند سبحان، انسانهای پيشين از آدم (عليه السّلام) تا آيندگان اين جهان را با سنگهایی در مكّه آزمايش كرد كه نه زيان می رسانند و نه نفعی دارند. نه می بينند و نه می شنوند اين سنگها را خانه محترم خود قرار داده و آن را عامل پايداری مردم گردانيد. سپس كعبه را در سنگلاخ ترين مكانها، بی گياه ترين زمينها و كم فاصله ترين درّهها، در ميان كوههای خشن، سنگريزه های فراوان و چشمه های كم آب و آباديهای از هم دور قرار داد كه نه شتر، نه اسب و گاو و گوسفند، هيچ كدام در آن سرزمين آسايش ندارند. سپس آدم (عليه السلام) و فرزندانش را فرمان داد كه به سوی كعبه برگردند و آن را مركز اجتماع و سرمنزل مقصود و باراندازشان گردانند، تا مردم با عشق قلبها، به سرعت از ميان فلات و دشتهای دور و از درون شهرها، روستاها، درّه های عميق و جزاير از هم پراكنده درياها به مكّه روی آورند، شانه های خود را بجنبانند و گرداگرد كعبه لا اله الا اللّه بر زبان جاری سازند و در اطراف خانه طواف كنند و با موهای آشفته و بدن های پر گرد و غبار در حركت باشند. لباسهای خود را كه نشانه شخصيّت هر فرد است در آورند و با اصلاح نكردن موهای سر، قيافه خود را تغيير دهند كه آزمونی بزرگ و امتحانی سخت و آزمايشی آشكار است برای پاكسازی و خالص شدن، كه خداوند آن را سبب رحمت و رسيدن به بهشت قرار داد. اگر خداوند خانه محترمش و مكانهای انجام مراسم حج را در ميان باغها و نهرها و سرزمينهای سبز و هموار و پردرخت و ميوه، مناطقی آباد و دارای خانه ها و كاخهای بسيار و آباديهای به هم پيوسته، در ميان گندم زارها و باغات خرّم و پر از گل و گياه، دارای مناظری زيبا و پر آب، در وسط باغستانی شادی آفرين و جادّه های آباد قرار می داد، به همان اندازه كه آزمايش ساده بود پاداش نيز سبكتر می شد. اگر پايه ها و بنيان كعبه و سنگهایی كه در ساختمان آن به كار رفته از زمرّد سبز و ياقوت سرخ و دارای نور و روشنایی بود، دلها ديرتر به شك و ترديد می رسيدند و تلاش شيطان بر قلبها كمتر اثر می گذاشت و وسوسه های پنهانی او در مردم كارگر نبود. در صورتیکه خداوند بندگان خود را با انواع سختيها می آزمايد و با مشكلات زياد به عبادت می خواند و به اقسام گرفتاريها مبتلا می سازد، تا كبر و خود پسندی را از دلهايشان خارج كند و به جای آن فروتنی آورد و درهای فضل و رحمتش را به رويشان بگشايد و وسائل عفو و بخشش را به آسانی در اختيارشان گذارد. 0⃣1⃣ پرهيز از ستمكاری 🔻پس خدا را، خدا را، از تعجيل در عقوبت و كيفر سركشی و ستم بر حذر باشيد و از آينده دردناك ظلم و سرانجام زشت تكبّر و خود پسندی كه كمين گاه ابليس است و جايگاه حيله و نيرنگ اوست، بترسيد. حيله و نيرنگی كه با دلهای انسانها، چون زهر كشنده می آميزد و هرگز بی اثر نخواهد بود و كسی از هلاكتش جان سالم نخواهد برد. نه دانشمند به خاطر دانشش و نه فقير به جهت لباس كهنه اش، در امان می باشد. 1️⃣1️⃣ فلسفه عبادات اسلامی 🔻خداوند بندگانش را با نماز و زكات و تلاش در روزه داری حفظ كرده است، تا اعضا و جوارحشان آرام و ديدگانشان خاشع و جان و روانشان فروتن و دلهايشان متواضع باشد، كبر و خودپسندی از آنان رخت بربندد، چرا كه در سجده بهترين جای صورت را به خاك ماليدن، فروتنی آورد و گذاردن اعضاء پر ارزش بدن بر زمين، اظهار كوچكی كردن است و روزه گرفتن و چسبيدن شكم به پشت، عامل فروتنی است و پرداخت زكات برای مصرف شدن ميوه جات زمين و غير آن، در جهت نيازمنديهای فقرا و مستمندان است. به آثار عبادات بنگريد كه چگونه شاخه های درخت تكبّر را در هم می شكند و از روييدن كبر و خودپرستی جلوگيری می كند. ┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
♨️اثر ذکر یا صاحب الزمان اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی 🔸یک وقتی در نجف از استادمان آیت الله سيد محمّد كشميرى رحمه الله علیه -كه از اوتاد روزگار بود- درخواست كردم که اسم اعظم را به من بياموزد. 🔸ايشان فرمود: «اگر اسم اعظم را مى‏خواهى، از نام مبارك صاحب الزمان غفلت مكن. اسم اعظم، همان جمله "يا صاحبَ الزَّمانِ اَغِثْنِيْ، یا صاحِبَ الزَّمانِ أدْرِکْنی" است». 🔸خود ایشان نقل می کرد که بارها مشكلات و به ويژه مشكلات خود را با استعانت از اين نام مقدّس و ذکر «يا صاحبَ الزَّمانِ اَغِثْنِيْ، یا صاحِبَ الزَّمانِ أدْرِکْنی» بر طرف كرده بود و بنده نيز خود بارها اثر اين نام مبارك را براى رفع مشكلات، به چشم ديده ام. 🖋آیت الله ناصری دولت آبادی حفظه‌ الله
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۴۰۶ *═✧❁﷽❁✧═* آن شب 🌃توی آن قبرستان سرد با مشتی از م
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ ۴۰۷ *═✧❁﷽❁✧═* - از بس مرده شسته همه رو مرده می بینه . مردک 😏یه جو غیرت و عاطفه نداره . حالا بگو ببینیم ما دوتائیم یا چهارتا ❓ بگو ببینم ما بزرگیم یا کوچیک ؟ حالا خوبه اختیار چند تا مرده رو دادن دستت ، اگه زنده ها رو می سپردن دستت چیکار می کردی❓ البته مرده شور پوست کلفت تر از این حرف ها بود و با وجود کتکی که خورده بود نمی خواست در 🚪را باز کند اما بالاخره با دست و صورت زخمی کلید🔑 انداخت و ما وارد اتاق شدیم . بوی سدر و کافور ، سرمای هوا ، بوی مرگ و جسد های ⚰که دور تا دور مان روی سکوها در ملحفه ای پیچیده شده بودند ما را به دنیای🌍 دیگری برد صورت هایمان مثل صورت مرده ها بی رنگ و بی رمق شده بود حتی مثل مرده ها به هم نگاه 👀می کردیم آنجا فقط مرده شور بود که نگاه و رنگ آدمیزاد داشت و به همه چیز عادی نگاه می کرد . نمی دانم از چه می ترسیدیم 😰 از دیدن مرده ها یا از نزدیک شدن به حقیقتی تلخ و بر ملا شدن دروغ جن گیرها و فالگیرها با تکه پاره شدن امیدهای مادرم هم می خواستیم و هم نمی توانستیم نمی دانستیم🤔 از کجا باید شروع کنیم ؟ از صورت از موها از دست ها ؟ جرأت شروع شناسایی را نداشتیم . مرده شور پرسید : - شما چطور خواهرتون رو از صورت نمی شناسید ؟ صورتش رو نگاه کنین . رحمان گفت : مثل اینکه حالت سر جاش اومده و دو باره دلت کتک می خواد ، آدم باید مرده شور باشه که جرأت نگاه کردن👀 به صورت جسد خواهرش رو داشته باشه . - در هر صورت یا از سر باید بشناسیدش یا از پا👣 - بالاخره یه حرف حسابی از دهنت در اومد. تنها چیز مشترک و شبیه به هم بین ما دوازده تا خواهر وبرادر ، انگشتان پاهای👣 مان بود ، که آقا همیشه در باره شان می گفت :« پنجه ها و انگشتاتون شبیه مرغ های🐔 پا کوتاه است . » مرده شور ملحفه را تا مچ پا بالا زد . پنجه های جسد بلند و کشیده بودند و کف پایش بیابان ترک خورده به رنگ سفید مهتابی لابه لای ترک ها خاک وچرک لانه کرده بود . من و رحمان هم زمان جوراب هایمان 🧦را در آوردیم . یک نگاه به پنجه ها و انگشتان خودمان می انداختم و یک نگاه به پنجه های بی جانی که بر سکو افتاده بود . نه ! هیچ شباهتی بین این پنجه و پنجه های ما نبود ❌ جرات پیدا کردم که مرده شور کفن را آرام از روی چهره جسد کنار بزند . چند قدم عقب تر رفتیم تا شاید ترکش حقیقت کمتر به ما آسیب بزند و ما کمتر بسوزیم . کفن که کنار رفت دختری🧕 را دیدم گندمگون ، با پیشانی بلند و ابروانی مشکی و کشیده و به هم پیوسته با دندان هایی که با فاصله از یکدیگر از میان لب های نیمه بازش پیدا بود . در کنار گونه اش زخمی عمیق توام با خون مردگی بود که جگر 💔آدم را پاره پاره می کرد . آن دختر با چهره ای معصوم و غریب ، تنها در گوشه ای از این خاک روی سکوی قبرستان افتاده بود . دلمان برای ابن دختر ، مادر ، پدر، برادر، خواهران و همه بستگانش کباب ❣شد . - نه این خواهر ما نیست ، این معصومه نیست ❌ نمی دانستیم خوشحال باشیم یا ناراحت . دچار احساسی متناقض شده بودیم . دوباره همدیگر را بغل🤗 کردیم و زار زار گریه کردیم . رحمان مرده شور را در آغوش گرفت و از او عذرخواهی🙏 کرد و گفت کاکا حلالمون کن ، خدا نصیب هیچ کافر و مسلمونی نکنه که خواهرش رو گم کنه و حتی جنازه شو هم پیدا نکنه ، نصیب گرگ🐺 بیابون نشه . عبدالله هم صد💴 تومان جیبش گذاشت و صورتش را بوسید و خداحافظی ✋کردیم . مرده شور گفت : - خب از اولش به جای کتک زدن ، سبیلمون را چرب می کردین بهتر نبود😍 ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 👉 ☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ۲۷ آنهاست مالکیت و حاکمیت آسمانها و زمین از آن خداست, آن روز که قیامت بر پا می شود, اهل باطل زیان می بینند
هر که شد پابند عشقت در جهان از همه عالم ببرد ناگهان نام تو حاجت روایش می کند ای همه دار و ندار آسمان اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏝سلامی از ژرفای قلبم ... سلامی از ذره ذره‌ی وجودم ... سلامی سرشار از دلتنگی و امید و محبت ... سلامی لبريز از حسرت و فراق و مهر ... سلامی به وسعت آسمان.ها ... سلامی به بیکرانگی پرواز ... سلامی از مشتاقی چشم به‌راه و بی‌شکیب ... سلامی از فرزندی در انتظار پدر ... سلامی از من که عمری است دیده به راه دوخته‌ام ... یاد شما را در دل پرورانده‌ام ... سلام بر شما ای مهربان‌ترین پدر ... ای عزیزترین انیس ... ای آرزوترین بهار ...🏝
🏝امام حسن مجتبی علیه السلام: ای بندگان خدا، پرهیزگار باشید، و بدانید که هر کس پرهیزگار باشد خداوند او را به خوبی از فتنه‌ها و آزمایش‌ها برآورد و در کارش موفق سازد و اسباب هدایت او را فراهم نماید. تحف العقول، ص ۲۳۲ 🏝