eitaa logo
ندبه هاے دلتنگے
291 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
950 ویدیو
3 فایل
بزرگتــرین گـــناه ما... ندیدن اشــڪ های اوست! اشــــڪ هایی ڪـــه او... برای دیدن گناهــان مـــا می‌ریزد!😔💔 ❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❄ خـــادم ڪانال: اگر برای خداست .بگذارگمنام بمانم🍂
مشاهده در ایتا
دانلود
‍📌 📝 🔹 اَللَّـهُمَّ اِنّا نَشْكوُ اِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنا صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَالِهِ، وَغَيْبَةَ وَلِيِّنا 🔆 خدایا ما به درگاه تو شکایت میکنیم از نبود پیامبرمان و غیبت مولایمان 🌙 ویژه ماه مبارک
📌 🔹 طاقت اُمّت جدّت به خدا طاق شده / آهِ خونین‌جگران، شعله‌ی آفاق شده 🙏 اللهم عجل لولیک الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 📝 "پرداخت خُمس" 🔹 از وظایف ادای حقوق مالی امام زمان است از جمله خمس که از واجبات شرعی و از فروعات اسلام است و باید توجه داشت تصرّف در مالی که خمس آن داده نشده، جایز نیست و است. ❤️ امام صادق می‌فرمایند: شدیدترین و سخت‌ترین حالاتی که مردم در روز قیامت در آن به سر می‌برند، وقتی است که مستحقّین خمس برمی‌خیزند و می‌گویند: پروردگارا خمس ما چه شد؟ خمس ما را به ما ندادند.*۱ 🌸 امام زمان صراحتا فرموده اند: لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر کسی که از مال ما (خمس) درهمی را بدون اجازه ما بخورد... به درستی پیامبر فرمودند کسی که نسبت به خاندانم آنچه را خداوند حرام دانسته، حلال بشمارد، به زبان من و زبان هر پیامبری که دعایش مستجاب است، ملعون است.*۲ 📚 ۱. عوالی اللئالی ج۳ ص۱۲۷ ۲. کمال الدین ص۵۲۲؛ الاحتجاج ص۴۷۹ ۳۶
29(1).mp3
3.98M
❤شرح ماه مبارک و احکام.. ویک نکته اخلاقی شیرین از استاد اخلاق ،آیت الله مجتهدی اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
ڪاش خُدا مرا هم ، همچون خرمشهر ... آزاد مے ڪرد آزاد از نَفسم روزے بہ تابلوے دل❤️ حڪ خواهد شد "این دل را ، خُدا آزاد ڪرد" 🕊 💐🍃 اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5891156814560495803.mp3
7.17M
🔊 🔖 👤 استاد ؛ جلسه ٢٩ 📝 فراز «اَللّهم انّٰا نَشکُوا عَلیکَ...» در به این معنا اشاره دارد که باید دل ما از اینکه امام زمان غایب هستند، بگیرد؛ سپس می‌توانیم از این شرایط، به محضر خدا گله و شکایت کنیم. 🔖 ویژه ماه
آیه ای از جزء ۲۹ قرآن می فرماید 👈 و ان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمعوا الذکر و یقولون انه لمجنون یه بنده خدایی می گفت با خانواده عروسی دعوت شدیم چون طرف مقابل مذهبی بودن تصمیم گرفتیم که بریم✔️ رفتیم و الحمدلله مراسم به همون شکلی بود که ما خواستیم چون قبلا رفته بودم مراسم عروسی مذهبی ها اونا هم بزن بکوب و برقص داشتند😖 ولی اینجا خیلی خوب خداروشکر میگه وقتی مراسم تموم شد و اومدیم بیرون دیدم چندتا زن 🧕🧕🧕🧕 که ظاهرا هم از فامیل های آقا داماد بودند جلو داماد رو گرفته بودن وچندتا تخم مرغ🥚🥚🥚🥚 زیر پای داماد گذاشته بودن بعد هم دیدم که از خون گوسفندی که قربونی کرده بودن به صورت داماد و ماشینش کشیده بودند سوال کردم قضیه چیه؟ گفت که چشم نخورن و شوری چشمی آن ها را نگیره☹️ از این نمونه کارها تو خیلی جاها هست ولی چه خوبه که به معارف دینی یه نگاه بندازیم ببینیم آیا واقعا چیزی به نام چظم زدن و چشم زخم وجود داره یانه؟💢 آیا درسته که بعضی ها شور چشم اند؟ مهم تر از این ها اینه که آیا تخم مرغ شکستن و خیلی از این کارها 👈 منشاء دینی داره یا خرافاته؟ ایا چشم زدن توسط دشمن اتفاق میفته یا دوست هم می تونه؟ در چند مرحله توضیح میدیم این سوال ها را ۱. چشم زخم حق هست و حقیقت داره و قرآن هم اشاره کرده حضرت یعقوب به فرزندانش گفت که همه از یک درب وارد نشید تا مورد دید و چشم زدن قرار نگیرید❌ ۲. چشم زخم لازم نیست از دشمن باشه گاهی دوست از دوست خودش بخاطر داشتن کمالی تعجب میکنه😳 لذا حدیث داریم که اگه از دوست خودتون چیزی دیدید تعجب کردید خدایا یاد کنید تا بلای چشم زخم دفع شود✔️ ۳. بنابر آنچه گفته شد چشم زخم می تونه یکی از علل و عوامل حوادث ناگوار باشه مثل سیل و باران وزلزله و ... ۴. که خیلی مهم هست این گونه کارها مثل تخم مرغ شکستن و امثالهم هیــــــچ منشاء و مبنای روایی نداره❌ البته حق بودن شوری چشم به این معنا نیست که ما به بعضی از افراد سوءظن داشته باشیم و اونا رو متهم به چشم شوری کنیم😒 یا کوتاهی های خودمون رو به این قضیه نسبت بدیم❌ مثلا یکی مریض میشه سریع میگن دختر همسایه چشمم زد😖 و خیلی کارای دیگه این ها اشتباه و شاید حرام باشند✔️ سوءظن داشتن حرام هستش و علت بسیاری از این سوءظن ها؛ گمان چشم زخم است ما سه نوع سوءظن داریم که دونوع آن حرام و یک نوع آن حلال است👌 الف. سوء ظن به خدا حرام است 👈 الظانین بالله ظن السوء مثلا اگه ازدواج کنم از کجا خرجی بیارم؟ اگه بچه دار بشم کی رزقشو بده؟ ب. سوءظن به مردم 👈 ان بعض الظن اثم چشم زخم حقیقت داره ولی درست نیست که به مردم نسبت بدیم📛 ج. آن سوءظنی که حلال است سوءظن انسان به خودش است😍 به خودتون اطمینان نداشته باشید؛ گمان نکنید که آدم خوبی هستید😢 همیشه دیگران را بهتر و برتر از خودمون بدونیم✔️ حالا چکار کنیم که از چشم زخم در امان باشیم؟ ۱. یاد خداوندمتعال ۲. گفتن تبارک الله احسن الخالقین اقا یه چیزی رو که دیدی به قول ترک زبان ها نگو 👈 هویّا بلکه بگو ماشاءالله ۳. قرائت سوره ناس و فلق ۴. داشتن انگشتر عقیق ۵. قرائت سه مرتبه ذکر 👈 ماشاءالله لا حول و لاقوه الا بالله العلی العظیم
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 ۳۴ *═✧❁﷽❁✧═* نفهمیدم چطور پله ها را دو تا یکی کردم و با دمپایی لنگه به لنگه خودم را به حیاط رساندم👌 صمد لباس سربازی پوشیده بود.ساکس 💼 هم دستش بود. برای اولین بار زودتر از او سلام✋ دادم. خنده اش گرفت☺️ گفت: «خوبی؟!» خوب نبودم😥 دلم به همین زودی برایش تنگ 💔شده بود. گفت: «من دارم می روم پایگاه. مرخصی هایم تمام شده. فکر کنم تا عروسی دیگر همدیگر را نبینیم❌ مواظب خودت باش.» گریه ام😢 گرفته بود. وقتی که رفت، تازه متوجه دانه های اشکی شدم که بی اختیار سُر😭 می خورد روی گونه هایم. صورتم خیس شده بود. بغض ته گلویم را چنگ می زد. دلم نمی خواست کسی من را با آن حال و روز ببیند. دویدم توی باغچه. زیر همان درختی 🌳که اولین بار بعد از نامزدی دیده بودمش، نشستم و گریه کردم😭 از فردای آن روز، مراسم ویژه قبل از عروسی یکی پس از دیگری شروع شد؛ مراسم رخت بران، اصلاح عروس و جهازبران👌 پدرم جهیزیه ام را آماده کرده بود. بنده خدا سنگ تمام گذاشته بود✅ سرویس شش نفره چینی🍽 خریده بود، دو دست رختخواب، فرش، چراغ خوراک🥘 پزی، چرخ خیاطی و وسایل آشپزخانه. یک روز فامیل جمع شدند و با شادی جهیزیه ام را بار وانت🚘 کردند و به خانه پدرشوهرم بردند. جهیزیه ام را داخل یک اتاق چیدند. آن اتاق شد اتاق من و صمد👌 ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 🔜👉 🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از او خـواهد آمـد³¹³
🔴 گرفتن حاجت در شب 🔴 💢 امام رضا (ع) : 😳اگر این را بخوانی پیش از آن که از جایت برخیزی خداوند را برآورده می‌کند ➰باز کردن بخت بسته➰بستن رابطه نامشروع ➰باز کردن گره کار با یک دعا 💞 ❌برای مشاهده ڪلیڪ ڪنید 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2540961811Ce7a15d575a ☺️ختمی که تا به حال کسی را دست خالی رد نکرده کلیک کنید 👇 http://eitaa.com/joinchat/2540961811Ce7a15d575a Ⓜ️ 👆
هدایت شده از او خـواهد آمـد³¹³
😳برای رسیدن به بسم الله بگو روی بزن،تعداد ڪه میخوای هدیه ڪن به امام زمانت😍👇 🔴 🔴 🔴 🔴 🔴 ✨ 🔴 🔴 ✨ 🔴 🔴✨✨ ✨ ✨ ✨🔴 🔴✨✨ 🔐✨✨🔴 🔴✨ ✨ ✨✨🔴 🔴✨ ✨✨🔴 🔴 ✨ 🔴 🔴 ✅اینجـا و محفل است ڪه برای ختــم و میگیرند👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1608187940Ccb69ba07b6 ❌سهم شما چند صلوات؟؟؟ برای ثبت ڪلیڪ ڪنید👆
📌 "تشنگی خوش می‌گذرد انگار!؟" 📖 «قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتیکُمْ بِماءٍ مَعین»*۱ 🌸 امام محمد باقر در این رابطه می‌فرماید: «معنای آیه این است که بگو بیندیشید اگر امامتان غایب شد، به گونه ای که ندانید او کجاست، پس چه کسی برایتان امامی ظاهری خواهد آورد که اخبار آسمان ها و زمین و حلال و حرام خداوند را برای شما بیان کند.»*۲ 🔹 تشبیه امام به آب، بیانگر نکات ظریف و عمیقی است از جمله اینکه: هیچ کس نمی‌تواند خود را از امام بی نیاز بداند، همان طور که نمی‌توان خود را از آب بی‌نیاز دانست. غفلت و دوری از امام موجب مرگ انسانی ما می‌شود، همان طور که دوری از آب، مرگ جسمی ما را به دنبال خواهد داشت.*۳ 🔻 داستان ما داستان بیشتر از هزار سال تشنگی و عطش است. کسی از منتظرِ آب نشستن سیراب نمی‌شود. همانطور که آدم تشنه به جستجوی آب می‌رود، منتظر واقعی نیز به جستجوی امامش برمی‌خیزد و برای یاری او و زمینه سازی ظهورش قیام می‌کند. 📚 ۱.سوره ملک،آیه۳۰ ۲.کمال الدین و تمام النعمه، ج۱،ص۳۲۶ ۳.کافی، ج۱،ص۳۷۶ (جزء بیست و نهم)
[ {عَجَل‌الله‌تَعالی‌فَرجہ‌الشَریفـ} ] اِی صـاحِبِ اَیـام بِگو پس تو ڪُجـایی؟ ڪی می‌شَود اِی دوست کنے جِلوه نمایی اَز هَـر که سُراغِ شَبِ وَصل تو گِرِفتم... گُفٺَند قَـرار اَست که یِڪ جُمعِہ بیـایی...!) ♥️
📌 🌅 🔆 دیدار تو عید مسلمین است... 🙏 یا صاحب الزمان 🎆 را خدمت امام زمان و تمام مسلمین جهان تبریک و تهنیت عرض می‌کنیم.
‍📌 📝 🔹 وَشِدّةَ الْفِتَنِ بِنا، وَتَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَيْنا 🔆 خدایا ما به تو شکایت میکنیم از شدت فتنه ها علیه ما و همراهی روزگار بر ضد ما 🌙 ویژه ماه مبارک
‍📌 📝 🔹 وَكَثْرَةَ عَدُوِّنا، وَقِلَّةَ عَدَدِنا 🔆 خدایا ما به تو شکایت میکنیم از فراوانی دشمنانمان و اندک بودن افرادمان 🌙 ویژه ماه مبارک
📌 📝 "مراقبت از اعمال" 🔹 مومن باید مراقب باشد درجات و مقامات معنوی و نزدیکی او به آن حضرت کم نشود و به دوری تبدیل نشود و توجّهِ امام زمان را از دست ندهد. باید مراقب باشد تا در انجام تکالیف خود در قبال آن حضرت کوتاهی نداشته باشد. 🔸 بر اساس روایات اهل بیت، اعمال شیعه بر امام زمان عرضه می‌شود. مخصوصا هر دوشنبه، پنجشنبه و جمعه. به عبارتی دیگر، بر شیعه لازم است باشد عملی را مرتکب نشود که حینِ عرض اعمال، باعث شرمندگی اش نزد امام شود و آن امام را برنجاند. ❤️ امام صادق می‌فرمایند: اعمال در روز پنجشنبه بر رسول خدا، و ائمه عرضه می شود.*۱ امام زمان نیز می‌فرمایند: همانا بر احوال و اخبار شما آگاهیم و علم داریم و هیچ چیز از اوضاع شما بر ما پوشیده نیست.*۲ 📚 ۱. نجم الثاقب باب۱۱ ۲. الاحتجاج ص۴۹۷ ۳۷
4_5891156814560495805.mp3
7.46M
🔊 🔖 👤 استاد ؛ جلسه ٣٠ (پایانی) 📝 پایان ماه آغاز سال معنوی جدید ماست؛ چه خوب است که برای آن برنامه ریزی کنیم و زمانی از هر روز را به امام زمان اختصاص دهیم. 🔖
📌‌يکبار به ابراهيم گفتم: داداش، اينهمــه پول از کجا مياري؟! از آموزش و پــرورش ماهي دو هزار تومان حقوق ميگيري، ولــي چند برابرش را براي ديگران خرج ميکني! 📍نگاهي به صورتم انداخت و گفت: روزي رسان خداست. در اين برنامه ها من فقط وسيله‌ام. من از خدا خواستم هيچوقت جيبم خالي نماند. خدا هم از جایی که فکرش را نميکنم اسباب خير را برايم فراهم ميکند. ❤️ هدیه به روحش ۳ صلوات💐 هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ندبه هاے دلتنگے
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۳۴ *═✧❁﷽❁✧═* نفهمیدم چطور پله ها را دو تا یکی کردم و ب
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 ۳۵ *═✧❁﷽❁✧═* شبی🌃 که قرار بود فردایش جشن عروسی برگزار شود، صمد از پایگاه برگشت و تا نیمه های شب چند بار به بهانه های مختلف به خانه ما آمد🚶‍♂ فردای آن روز برادرم، ایمان، سراغم آمد. به تازگی وانت 🚘قرمز رنگی خریده بود. من را سوار ماشینش کرد. زن برادرم، خدیجه، کنارم نشست. سرم را پایین انداخته بودم، اما از زیر چادر و تور قرمزی که روی صورتم انداخته بودند، می توانستم بیرون را ببینم👀 بچه های روستا🏕 با داد و هوار و شادی به طرف ماشین می دویدند🏃‍♂ عده ای هم پشت ماشین سوار شده بودند. از صدای پاهای👣 بچه ها و بالا و پایین پریدنشان، ماشین تکان تکان می خورد. انگار تمام بچه های روستا ریخته بودند آن پشت😳 برادرم دلش برای ماشین تازه اش می سوخت. می گفت: «الان کف ماشین پایین می آید.» ☹️خانه صمد چند کوچه با ما فاصله داشت. شیرین جان که متوجه نشده بود من کی سوار ماشین شده ام، سراسیمه دنبالم آمد. همان طور که قربان صدقه ام 😍می رفت، از ماشین پیاده ام کرد و خودش با سلام ✋و صلوات از زیر قرآن ردم کرد. از پدرم خبری نبود❌ هر چند توی روستا رسم نیست پدر عروس در مراسم عروسی دخترش شرکت کند، اما دلم❤️ می خواست در آن لحظاتِ آخر پدرم را ببینم. به کمک زن برادرم، خدیجه، سوار ماشین شدم. در حالی که من و شیرین جان یک ریز گریه😭 می کردیم و نمی خواستیم از هم جدا شویم. خدیجه هم وقتی گریه های من و مادرم را دید، شروع کرد به گریه کردن😭 بالاخره ماشین راه افتاد و من شیرین جان از هم جدا شدیم. تا خانه صمد من گریه می کردم 😭و خدیجه گریه می کرد. وقتی رسیدیم، فامیل های داماد که منتظرمان بودند، به طرف ماشین🚘 آمدند. در را باز کردند و دستم را گرفتند تا پیاده شوم. بوی دود اسپند کوچه را پر کرده بود👌 ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 👉 🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷