01دل نوشته اصلاحیه.mp3
6.11M
🔊 #صوت_مهدوی
❤️ #دلنوشته_صوتی_مهدوی
📝 روزگار پسا غیبت
🎶 زیبا و شنیدنی👌
▫️ پسا کرونا، پسا تحریم، پسا برجام... در کنار تمام این پساهای بی اثر مادی، کسی به ما از «پسا غیبت» و خوبی های آن نگفت...
ندبه هاے دلتنگے
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۳۴ *═✧❁﷽❁✧═* نفهمیدم چطور پله ها را دو تا یکی کردم و ب
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
#داستان_واقعی
#دختر_شینا
#قسمت_۳۵
*═✧❁﷽❁✧═*
شبی🌃 که قرار بود فردایش جشن عروسی برگزار شود، صمد از پایگاه برگشت و تا نیمه های شب چند بار به بهانه های مختلف به خانه ما آمد🚶♂
فردای آن روز برادرم، ایمان، سراغم آمد. به تازگی وانت 🚘قرمز رنگی خریده بود. من را سوار ماشینش کرد. زن برادرم، خدیجه، کنارم نشست. سرم را پایین انداخته بودم، اما از زیر چادر و تور قرمزی که روی صورتم انداخته بودند، می توانستم بیرون را ببینم👀
بچه های روستا🏕 با داد و هوار و شادی به طرف ماشین می دویدند🏃♂ عده ای هم پشت ماشین سوار شده بودند. از صدای پاهای👣 بچه ها و بالا و پایین پریدنشان، ماشین تکان تکان می خورد. انگار تمام بچه های روستا ریخته بودند آن پشت😳 برادرم دلش برای ماشین تازه اش می سوخت. می گفت: «الان کف ماشین پایین می آید.» ☹️خانه صمد چند کوچه با ما فاصله داشت.
شیرین جان که متوجه نشده بود من کی سوار ماشین شده ام، سراسیمه دنبالم آمد. همان طور که قربان صدقه ام 😍می رفت، از ماشین پیاده ام کرد و خودش با سلام ✋و صلوات از زیر قرآن ردم کرد.
از پدرم خبری نبود❌ هر چند توی روستا رسم نیست پدر عروس در مراسم عروسی دخترش شرکت کند، اما دلم❤️ می خواست در آن لحظاتِ آخر پدرم را ببینم. به کمک زن برادرم، خدیجه، سوار ماشین شدم. در حالی که من و شیرین جان یک ریز گریه😭 می کردیم و نمی خواستیم از هم جدا شویم. خدیجه هم وقتی گریه های من و مادرم را دید، شروع کرد به گریه کردن😭
بالاخره ماشین راه افتاد و من شیرین جان از هم جدا شدیم. تا خانه صمد من گریه می کردم 😭و خدیجه گریه می کرد.
وقتی رسیدیم، فامیل های داماد که منتظرمان بودند، به طرف ماشین🚘 آمدند. در را باز کردند و دستم را گرفتند تا پیاده شوم. بوی دود اسپند کوچه را پر کرده بود👌
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
🌻🌱🌻🌱
#سوره مبارکه ی همزه آیه ۱
🌺بسم الله الرحمن الرحیم🌺
👈بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ وَيْلٌ لِكُلِّ
هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ .
👈به نام خداوند هستی بخش مهربان.
وای بر هر بدگوی كنندهی عیبجوی.
👌یاران امام زمان ارواحناله الفداء عیب
جویی نمیکنند.
🌻🌱🌻🌱
💫🍃🕊🌼🌼🌼🕊🍃💫
#السلام_ایها_غریب
#مولا_جانم❤
🍃🌼 مهدی جان، امام خوبم!
دلتنگ آمدنت هستم
کاش آنگونه باشم که تو می خواهی
🍃🌼 امامم مرا از نفس رهایم ده
جز تو که طبیب قلب من باشد
کسی را زین میان نمی بینم
🕊🌹 الّلهُـمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَـرَج 🌹🕊
✨ روزگارت بخیرپادشاه تنهای زمین ✨
#التماس_دعای_فرج فرج🤲
🌷🌷🌷🌷🌷
#خاطرات_شهید_احمد_مشلب
راوی:اسماعیل علی الهادی مشلب(برادر_شهید)
👈احمد همیشه این جمله را برای من تکرار می کرد: «ما هرچه داریم از عاشورا و انقلاب امام خمینی (ره) است.»
اعتقاد داشت که انقلاب اسلامی امام خمینی زمینه ساز انقلاب جهانی حضرت مهدی عج و عامل پاینده ماندن اسلام است.
احمد عشق به انقلاب و پیروی از راه ولایت را در من زنده کرد👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آی مردم! مگه شما امام زمان ندارید؟!🥀
چرا دست به دامن حضرت مهدی نمیزنید؟!
🔸 شهید حاج شیخ احمد کافی
📌 #طرح_مهدوی
🌅 #عاشقانه_مهدوی
🔆 این جمعه هم گذشت و نشد موعد فرج / شنبه غروب جمعه ترین روز هفته است...
🙏 اللهم عجل لولیک الفرج
ندبه هاے دلتنگے
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۳۵ *═✧❁﷽❁✧═* شبی🌃 که قرار بود فردایش جشن عروسی برگزار
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
#داستان_واقعی
#دختر_شینا
#قسمت_۳۶
*═✧❁﷽❁✧═*
مردم صلوات می فرستادند👌 یکی از مردهای فامیل، که صدای خوبی داشت، تصنیف های قشنگی درباره حضرت محمد(ص) 😍می خواند و همه صلوات می فرستادند.
صمد رفته🚶♂ بود روی پشت بام و به همراه ساقدوش هایش انار و قند و نبات 😋توی کوچه پرت می کرد. هر لحظه منتظر بودم نبات یا اناری روی سرم بیفتد، اما صمد دلش ❤️نیامده بود به طرفم چیزی پرتاب کند☺️
مراسم عروسی با ناهار دادن😋 به مهمان ها ادامه پیدا کرد. عصر🌄 مهمان ها به خانه هایشان برگشتند. نزدیکان ماندند و مشغول تهیه شام شدند☑️
دو روز اول، من و صمد از خجالت😥 از اتاق بیرون نیامدیم❌ مادر صمد صبحانه و ناهار و شام😋 را توی سینی می گذاشت. صمد را صدا می زد 🗣و می گفت: «غذا پشت در 🚪است.»
ما کشیک می دادیم، وقتی مطمئن می شدیم کسی آن طرف ها نیست❌سینی را برمی داشتیم و غذا را می خوردیم😋
رسم بود شب دوم، خانواده داماد به دیدن 👀خانواده عروس می رفتند. از عصر آن روز آرام و قرار😰 نداشتم.
لباس هایم را پوشیده بودم و گوشه اتاق آماده نشسته بودم. می خواستم همه بدانند چقدر دلم برای پدر و مادرم تنگ 💔شده و این قدر طولش ندهند.
بالاخره شام را خوردیم و آماده رفتن شدیم🚶♂
داشتم بال درمی آوردم. دلم می خواست تندتر از همه بدوم تا زودتر برسم😍
به همین خاطر هی جلو می افتادم. صمد دنبالم می آمد🚶♂ و چادرم را می کشید☹️
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
هدایت شده از امام زمانی ام ³¹³
858.8K
♨️ #سوال / ارسالی شما
آیا در زمان ظهور یاران امام زمان (عج) زنده میشن؟
و آیا ۳۱۳ نفر باید در یک زمان باشند و همه در حال زندگی باشند؟یاااینکه ممکنه از این ۳۱۳افرادی فوت کرده و زنده شن؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ با آرزوی توفیقات روز افزون برای جناب دڪتر، کارشناس محترم کانال
@Emamzamaniam313
هدایت شده از امام زمانی ام ³¹³
سلام گروه ختم صلوات و قران داریم تشریف بیارید🌷👇
http://eitaa.com/joinchat/1608187940Ccb69ba07b6
امام مهربانم . . .
بِنَفْسي أنْتَ مِنْ تِلادِ نِعَمٍ لا تُضاهی
ای نعمت خاصّ خدا سلام ؛
به قَلبَت سلام ؛
به چَشمَت سلام ؛
به رنج و به بغض و به صبرت سلام
اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج
#سلام_امام_مهربانم
صبحت خیر آقا🌺🍃
🌙☀️🌙☀️
#سوره مبارکه ی فاتحه آیه ۶
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷
👈اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ .
👈ما را به راه راست هدایت كن...
👌ما هر روز ده مرتبه از خدا می
خواهیم که به راه راست هدایت کند.
☀️🌙☀️🌙
╮━═━━⊰🌻﷽🌻⊱━═━━╭
🕐امام مهدی منتظر ماست🕐
⁉آيا ما منتظريم؟
✍انتظار، اعتراض دائمي برضد ``بيعدالتيها`` است؛
⭕انتظار، نقش مهمي در سازندگي، پويايي و اصلاح فرد و جامعه در زمان غيبت دارد.
👈اگر انسان منتظر، به وظايفي كه براي او شمرده شدهاست عمل كند، به الگوي مطلوب انسان ديندار دست مييابد.
⭕انتظار مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) #اقتداي به او، #بيعت با او و #سرسپاري به فرمان او است؛
انتظار فرج، تلاشي هدفمند است و با بيهدفي، سكون و تنآسايي سازگاري ندارد.
👈منتظر، تلاشگري است كه برابر هر انحرافي ميايستد ...
و با الهام از شيوه و آيين امام و مقتداي مورد انتظار خويش، در راه اصلاح خود و جامعهاش به جهاد و مقاومت ميپردازد.
انتظار، در زمان غیبت نوعي، اعلام پذيرش ولايت و امامت آخرين وصي پيامبر خاتم (صلي الله عليه و آله و سلم) است
👈و همين انتظار موجب ميشود ارتباط شيعيان با امامشان ـ اگرچه به صورت ارتباط قلبي و معنوي ـ حفظ شود.
در زندگي ظاهري دنيا، هر امام، در عصر خود به حمايت و ياري پيروان و شيعيان خود نياز دارد.
امام، اگر علي (عليه السلام) هم باشد، اگر حمايتگري نيابد و شاهد خيانت دوستان باشد، مجبور به خانه نشینی است.
تا چه رسد به امامی که در غیبت به سر می برد و انقلاب بسیار عظیمی در پیش دارد...
که فقط با حمایت پیروان و شیعیانش تحقق خواهد پذیرفت.
🌷🌷🌷🌷🌷
#کجایند_مردان_بی ادعا
👈سال پنجاه و دو تازه دانشجو شده بودم . تقسیممان که کردند ، افتادم خوابگاه شمس تبریزی.
آب و هوای تبریز بهم نساخت، بدجوری مریض شدم. افتاده بودم گوشه ی خوابگاه.
یکی از بچه ها برایم سوپ درست می کرد و ازم مراقبت می کرد. هم اتاقیم نبود. خوب نمیشناختمش . اسمش رو که از بچه ها پرسیدم گفتند:"مهدی باکری"👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
ندبه هاے دلتنگے
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۳۶ *═✧❁﷽❁✧═* مردم صلوات می فرستادند👌 یکی از مردهای فامی
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
#داستان_واقعی
#دختر_شینا
#قسمت_۳۷
*═✧❁﷽❁✧═*
وقتی به خانه🏡 پدرم رسیدیم، سر پایم بند نبودم. پدرم را که دیدم، خودم را توی بغلش 🤗انداختم و مثل همیشه شروع کردم به بوسیدنش😘 اول چشم راست، بعد چشم👁 چپ، گونه راست و چپش، نوک بینی اش👃 حتی گوش هایش👂 را هم بوسیدم.
شیرین جان گوشه ای ایستاده بود و اشک می ریخت 😭و زیر لب می گفت: «الهی خدا امیدت را ناامید نکند🤲 دختر قشنگم»
خانواده صمد با تعجب نگاهم😳 می کردند. آخر توی قایش هیچ دختری روی این را نداشت🙊 این طور جلوی همه پدرش را ببوسد
چند ساعت⌚️ که در خانه پدرم بودم، احساس دیگری داشتم. حس می کردم تازه به دنیا 🌏آمده ام کمی پیشِ پدرم می نشستم.
دست هایش 👐را می گرفتم و آن ها را یا روی چشمم می گذاشتم، یا می بوسیدم😘 گاهی می رفتم و کنار شیرین جان می نشستم. او را بغل می کردم و قربان صدقه اش می رفتم😍
عاقبت وقت رفتن فرا رسید. دل💔 کندن از پدر و مادرم خیلی سخت بود. تا جلوی در🚪، ده بار رفتم و برگشتم. مرتب پدرم🧔 را می بوسیدم و به مادرم سفارشش را می کردم: «شیرین جان💞 مواظب حاج آقایم باش. حاج آقایم را به تو سپردم. اول خدا، بعد تو و حاج آقا.»🙏
توی راه برعکس موقع آمدن آهسته راه می رفتم. ریزریز قدم👣 برمی داشتم و فاصله ام با بقیه زیاد شده بود. دور از چشم دیگران گریه می کردم😭
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 چه کسی یار واقعی امام زمان(عج) است؟
#انسان_پنهان...
🐠💫🐠💫
#سوره مبارکه ی نساء آیه ۸۴
🌻بسم الله الرحمن الرحیم🌻
👈فَقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا تُكَلَّفُ إِلَّا
نَفْسَكَ وَحَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَسَى اللَّهُ أَنْ
يَكُفَّ بَأْسَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَاللَّهُ أَشَدُّ بَأْسًا
وَأَشَدُّ تَنْكِيلًا .
👈پس در راه خدا پیكار كن؛ تو به جز
(وظیفه) خود مكلف نیستی، و مؤمنان
را نیز (به جهاد) ترغیب كن؛ امید است
كه خداوند بلا و گزند كسانی را كه كفر
میورزند (از سر شما) باز دارد، و
خداوند بلاانگیزتر و سختكیفرتر است.
👌در جنگ شرکت کنید و به وظیفه
خودتان عمل کنید.
💫🐠💫🐠