🍀🌼به روی انور مهدی منتظر صلوات
🍀🌼به آن ذخیره حق هر چه مستمر صلوات
🍀🌼به یمن مقدم آن منتقم که در عالم
🍀🌼کند حکومت الله مستقر صلوات
🍀🌼الّلهُمَّ
🍀🌼صَلِّ عَلَی
🍀🌼مُحَمَّدٍ
🍀🌼وَآلِ مُحَمَّدٍ
🍀🌼وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
#اللهـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج🌴
🔹چگونه «محبتمان به امام زمان(ع)» را افزایش دهیم؟
خواندن داستانهای و جزئیات زندگی ائمه(ع)،محبت ما به آنها را افزایش میدهد. اما از امام زمان(ع) که همیشه غائب بودهاند، مطالب زیادی نقل نشده. در عوض، باید از قدرت «تفکر» بیشتر استفاده کنیم! مثلاً بیایید کمی در مورد میزان علاقۀ امام زمان(ع) به خودمان «فکر» کنیم. چرا حضرت پروندۀ ما را بهصورت هفتگی مرور میکنند؟ از سرِ کنجکاوی؟ یا از سرِ علاقه، و مانند پدر و مادر مهربانی که وضعیت تحصیلی فرزندش برایش مهم است؟ از کنار این موضوع به سادگی عبور نکنیم، در موردش تأمل کنیم. این تفکر-اگر برایش وقت بگذاریم- ما را متحول میکند و علاقۀ ما به آن حضرت را افزایش میدهد.
📌 #استاد_پناهیان
🌷🌷🌷🌷🌷
خاطره ایی از آزاده حاج مرتضی حاج باقری، آزاده اردوگاه 12 که از ناحیه دست راست جانبازهستند(قطع دست)
👈یک روز در فرودگاه شهید حاج احمد کاظمی را دیدم. ایشان بعد از احوال پرسی از من پرسیدند: حاج مرتضی #دستت چطور است؟ مواظبش هستی? گفتم: بله یک دست مصنوعی گذاشته ام که به عصب های #قطع_شده دستم آسیبی نرسد و زیاد درد نکند.
حاج احمد گفتند: خدا پدرت را بیامرزد این را نمیگویم میگویم مواظبش هستی که با ماشینی، #درجه ایی، پست و مقامی تعویضش نکنی؟ سرم را به پایین انداختم و سکوت کردم.
ایشان ادامه دادند: اگر یک #سکه بهار آزادی در جیبت باشد و هنگام رانندگی یک مرتبه به یادت بیفتد سریعا #دستت را از فرمان بر نمیداری و روی جیبت نمیگذاری که ببینی سکه سر جایش هست یا نه?!
آیا این دستی که در #راه_خدا داده ای ارزشش به اندازه یک سکه نیست که هر شب ببینی دستت را داری، دستت چطور است؟ سر جایش هست یا با چیزی #عوضش کرده ای؟ پس مواظب باش با چیزی عوضش نکنی👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
استاد رائفی پور؛ استاد شجاعیکلید ظهور.mp3
زمان:
حجم:
6.85M
📌 #پادکست زیبای کلید ظهور
اگر اهل هیئت و روضه و خلوت و سحر و... هستی، اما در رابطهی تو و امام زمانت، این چند تا نکته وجود داره؛
۱ـ ❓
۲ـ ❓
۳ـ ❓ و ....
از خودت خیلی بتـــرس !
🔸 #تلنگر
👤 استاد #شجاعی
👤 استاد #رائفی_پور
هدایت شده از امام زمانی ام ³¹³
🌹آیت الله قاضی ره:
در روز جمعه 100 خیر است
که 99 تای آن از آن کسی است:
🌅 که در ساعت آخر روز جمعه (نزدیکای غروب)صدبار "سوره قدر " راختم کند
🌷 به نیت تعجیل در فرج امام زمان(عج)
🔴 میخوای شرڪت ڪنید تشریف بیارید گروه زیر👇
http://eitaa.com/joinchat/1608187940Ccb69ba07b6
ندبه هاے دلتنگے
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۸۲ *═✧❁﷽❁✧═* دیگرمطمئن شدم اتفاقی افتاده👌 هر چه قسمشان
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
#داستان_واقعی
#دختر_شینا
#قسمت_۸۳
*═✧❁﷽❁✧═*
گریه ام گرفت. می نالیدم 😫و می گفتم: «تو را به خدا راستش را بگویید. چه بلایی سر صمد آمده؟! من که می دانم صمد طوری شده. راستش را بگویید.»
پدرشوهرم دوباره گفت: «تو برو به مهمان هایت برس. الان از خواب بیدار می شوند، صبحانه می خواهند.»
زارزار گریه می کردم و به پهنای صورتم اشک 😭می ریختم، گفتم: «شیرین جان هست. اگر مرا نبرید، خودم همین الان می روم دادگاه انقلاب.»
این را که گفتم، پدرشوهرم کوتاه آمد. مادرشوهرم هم دلش💔 برایم سوخت و گفت: «ما هم درست و حسابی خبر نداریم. می گویند صمد زخمی شده و الان بیمارستان🏨 است.»
این را که شنیدم، پاهایم 👣سست شد.
اینکه چطور سوار ماشین🚕 شدیم و به بیمارستان رسیدیم را به خاطر ندارم. توی بیمارستان با چشم، دنبال جنازه صمد می گشتم که دیدم👀 تیمور دوید 🏃♂جلوی راهمان و چیزی در گوش👂 پدرش گفت و با هم راه افتادند طرف بخش. من و مادرشوهرم هم دنبالشان می دویدیم.
تیمور داشت ریزریز جریان و اتفاقاتی را که افتاده بود برای پدرش تعریف می کرد و ما هم می شنیدیم 👂که دیروز صمد و یکی از همکارانش چند تا منافق را دستگیر می کنند. یکی از منافق ها زن بوده، صمد و دوستش به خاطر حفظ شئونات اسلامی ، زن را بازرسی بدنی نمی کنند و می گویند: «راستش را بگو اسلحه🔫 داری؟» زن قسم می خورد اسلحه همراهم نیست❌ صمد و همکارش هم آن ها را سوار ماشین🚔 می کنند تا به دادگاه ببرند. بین راه، زن یک دفعه ضامن نارنجکش 💣را می کشد و می اندازد وسط ماشین😵
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 👉
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷