eitaa logo
ندبه هاے دلتنگے
280 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
989 ویدیو
3 فایل
بزرگتــرین گـــناه ما... ندیدن اشــڪ های اوست! اشــــڪ هایی ڪـــه او... برای دیدن گناهــان مـــا می‌ریزد!😔💔 ❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❄ خـــادم ڪانال: اگر برای خداست .بگذارگمنام بمانم🍂
مشاهده در ایتا
دانلود
‍🍀🌼به روی انور مهدی منتظر صلوات 🍀🌼به آن ذخیره حق هر چه مستمر صلوات 🍀🌼به یمن مقدم آن منتقم که در عالم 🍀🌼کند حکومت الله مستقر صلوات 🍀🌼الّلهُمَّ 🍀🌼صَلِّ عَلَی 🍀🌼مُحَمَّدٍ 🍀🌼وَآلِ مُحَمَّدٍ 🍀🌼وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌴
🔹چگونه «محبت‌مان به امام زمان(ع)» را افزایش دهیم؟ خواندن داستان‌های و جزئیات زندگی ائمه(ع)،محبت ما به آنها را افزایش می‌دهد. اما از امام زمان(ع) که همیشه غائب بوده‌اند، مطالب زیادی نقل نشده. در عوض، باید از قدرت «تفکر» بیشتر استفاده کنیم! مثلاً بیایید کمی در مورد میزان علاقۀ امام زمان(ع) به خودمان «فکر» کنیم. چرا حضرت پروندۀ ما را به‌صورت هفتگی مرور می‌کنند؟ از سرِ کنجکاوی؟ یا از سرِ علاقه، و مانند پدر و مادر مهربانی که وضعیت تحصیلی فرزندش برایش مهم است؟ از کنار این موضوع به سادگی عبور نکنیم، در موردش تأمل کنیم. این تفکر-اگر برایش وقت بگذاریم- ما را متحول می‌کند و علاقۀ ما به آن حضرت را افزایش می‌دهد. 📌
🌷🌷🌷🌷🌷 خاطره ایی از آزاده حاج مرتضی حاج باقری، آزاده اردوگاه 12 که از ناحیه دست راست جانبازهستند(قطع دست) 👈یک روز در فرودگاه شهید حاج احمد کاظمی را دیدم. ایشان بعد از احوال پرسی از من پرسیدند: حاج مرتضی چطور است؟ مواظبش هستی? گفتم: بله یک دست مصنوعی گذاشته ام که به عصب های دستم آسیبی نرسد و زیاد درد نکند. حاج احمد گفتند: خدا پدرت را بیامرزد این را نمیگویم میگویم مواظبش هستی که با ماشینی، ایی، پست و مقامی تعویضش نکنی؟ سرم را به پایین انداختم و سکوت کردم. ایشان ادامه دادند: اگر یک بهار آزادی در جیبت باشد و هنگام رانندگی یک مرتبه به یادت بیفتد سریعا را از فرمان بر نمیداری و روی جیبت نمیگذاری که ببینی سکه سر جایش هست یا نه?! آیا این دستی که در داده ای ارزشش به اندازه یک سکه نیست که هر شب ببینی دستت را داری، دستت چطور است؟ سر جایش هست یا با چیزی کرده ای؟ پس مواظب باش با چیزی عوضش نکنی👌 هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات 🌷 🕊🌷 🌷🕊🌷 🕊🌷🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استاد رائفی پور؛ استاد شجاعیکلید ظهور.mp3
زمان: حجم: 6.85M
📌 زیبای کلید ظهور اگر اهل هیئت و روضه و خلوت و سحر و... هستی، اما در رابطه‌ی تو و امام زمانت، این چند تا نکته وجود داره؛ ۱ـ ❓ ۲ـ ❓ ۳ـ ❓ و .... از خودت خیلی بتـــرس ! 🔸 👤 استاد 👤 استاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از امام‌ زمانی ام ³¹³
🌹آیت الله قاضی ره: در روز جمعه 100 خیر است که 99 تای آن از آن کسی است: 🌅 که در ساعت آخر روز جمعه (نزدیکای غروب)صدبار "سوره قدر " راختم کند 🌷 به نیت تعجیل در فرج امام زمان(عج) 🔴 میخوای شرڪت ڪنید تشریف بیارید گروه زیر👇 http://eitaa.com/joinchat/1608187940Ccb69ba07b6
🌷 آیت الله بهجت(ره) : ☘️ چقدر امام زمان مهربان است به کسانی که اسمش را می برند وصدایش می زنند و از او استغاثه می کنند ؛ از پدر و مادر هم به آنها مهربانتر است! 🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالعَنْ أعْدَاءَهُم🌸 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ندبه هاے دلتنگے
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۸۲ *═✧❁﷽❁✧═* دیگرمطمئن شدم اتفاقی افتاده👌 هر چه قسمشان
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 ۸۳ *═✧❁﷽❁✧═* گریه ام گرفت. می نالیدم 😫و می گفتم: «تو را به خدا راستش را بگویید. چه بلایی سر صمد آمده؟! من که می دانم صمد طوری شده. راستش را بگویید.» پدرشوهرم دوباره گفت: «تو برو به مهمان هایت برس. الان از خواب بیدار می شوند، صبحانه می خواهند.» زارزار گریه می کردم و به پهنای صورتم اشک 😭می ریختم، گفتم: «شیرین جان هست. اگر مرا نبرید، خودم همین الان می روم دادگاه انقلاب.» این را که گفتم، پدرشوهرم کوتاه آمد. مادرشوهرم هم دلش💔 برایم سوخت و گفت: «ما هم درست و حسابی خبر نداریم. می گویند صمد زخمی شده و الان بیمارستان🏨 است.» این را که شنیدم، پاهایم 👣سست شد. اینکه چطور سوار ماشین🚕 شدیم و به بیمارستان رسیدیم را به خاطر ندارم. توی بیمارستان با چشم، دنبال جنازه صمد می گشتم که دیدم👀 تیمور دوید 🏃‍♂جلوی راهمان و چیزی در گوش👂 پدرش گفت و با هم راه افتادند طرف بخش. من و مادرشوهرم هم دنبالشان می دویدیم. تیمور داشت ریزریز جریان و اتفاقاتی را که افتاده بود برای پدرش تعریف می کرد و ما هم می شنیدیم 👂که دیروز صمد و یکی از همکارانش چند تا منافق را دستگیر می کنند. یکی از منافق ها زن بوده، صمد و دوستش به خاطر حفظ شئونات اسلامی ، زن را بازرسی بدنی نمی کنند و می گویند: «راستش را بگو اسلحه🔫 داری؟» زن قسم می خورد اسلحه همراهم نیست❌ صمد و همکارش هم آن ها را سوار ماشین🚔 می کنند تا به دادگاه ببرند. بین راه، زن یک دفعه ضامن نارنجکش 💣را می کشد و می اندازد وسط ماشین😵 ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 👉 🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷