💫🌹💫🌹 #سوره مبارکه ی اسراء آیه ۳۷ 🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷 👈وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَلَنْ تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا . 👌و در روی زمین به نخوت راه مرو، تو هرگز زمین را نخواهی شكافت و در بلندی به كوه‌ها نخواهی رسید. 💫🌹💫🌹

#سلام_امام_زمانم 🌼کی شود در ندبه های جمعه پیدایت کنم 🌼گوشه ای تنها نشینم تا تماشایت کنم 🌼می نویسم روی هر گل نام زیبای تو را 🌼تا که شاید جمعه دیگر ملاقاتت کنم 🌼السلام علیک یاصاحب الزمان اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──

#امام_حسین علیه السلام امام تحول ۲۳ #کدام_شغل_برای تحول خواهی؟ بسم رب الحسین علیه السلام عرض شد که زندگی کارمندی مورد تایید نیست مگر اینکه ناچار باشیم☹️ خب پس بجای زندگی کارمندی ما چه نوع زندگی را انتخاب کنیم؟؟؟ زندگی #تاجران البته دقت بشه که خود زندگی تاجران هم دو نوع هست😖 تاجر ترسو تاجر شجاع پیامبر فداش بشم فرمود 👈 تاجری که ریسک می کند؛ مرزوق هست و تاجری که ریسک نمی کنه محروم است❌ تجارت شغلی است که می توان برای آدم های تحول خواه معرفی کرد✔️ ببینید ما نمی خواهیم خدای نکرده به کارمندان محترم بی احترامی کنیم📛 بلکه می خواهیم بگیم که هر شغلی چه اقتضائاتی داره👌 حالا الان می خوام یه جمله بگم مطمئنم که سوء برداشت میشه😖 بزارید بگیم دیگه اقاجان! با چشم باز دختر عروس کنیم✔️ مثلا اگه داماد کارمند بود بگیم شرمنده تو نمیتونی زندگی جسوری داشته باشی💢 الان همه ی دختر ها دنبال داماد کارمند هستند که متاسفانه پیدا نمیشه☹️ چه برسه که دنبال تاجر باشند بزارید دعا کنم خدایا بحق این روزای عزیز ازدواج جوانان ما رو تسهیل بفرما!!! الهی آمین✅ ما نباید از تغییر کردن بترسیم❌ بلکه از این فرصت استفاده کنیم ترس؛ این فرصت را از انسان میگیره مادران بزرگوار خواهش میکنم از شما که فرزندان را ترسو بار نیارید📛 ترس بی جا فرزند را نابود میکنه انگار که بنزین ریختی رو بچه ات و آتیشش میزنی و با دست خودت داری نابودش میکنی😢 مادران خیلی مواظب باشن که از ترس های بی جا در تربیت فرزندشون استفاده نکنند❌ چرا که دیگه این بچه نمیتونه ریسک کنه این بچه تحول خواه نخواهد بود😒 درجا میزنه و رکود مطلق هست بزارید حرفایی که می خواییم به آموژش و پرورش بزنیم بمونه برا جلسه بعد ان شاءالله✅ صلی الله علیک یا اباعبدالله اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم التماس دعای فرج و شهادت✅🌷✋

⚫️#شهدای_کربلا (۲۳) «ابوثمامه عمروصائدی 🎋عمرو بن عبدالله بن کعب معروف به اَبوثُمامه صائِدی ‌ ازتابعین وازیاران  امیرالمؤمنین علیه السلام که در همه جنگ‌های دوران حکومت آن حضرت شرکت کرد.وازیاران امام حسین علیه السلام که درواقعه کربلا به شهادت رسید😰 👈پس از مرگ معاویه، ابوثمامه در ماجرای دعوت امام حسین(ع)شرکت داشت و در خانه سلیمان بن صُرد خزاعی در کوفه حضور یافت و چون امام حسین(ع) به مکه رفت، نامه‌ای خطاب به آن حضرت به مکه فرستاد. 🍀وی هنگام مأموریت مسلم بن عقیل از سوی امام حسین(ع) در کوفه، کمک‌های مالی مردم را دریافت می‌کرد و تهیه اسلحه را بر عهده گرفت.مسلم بن عقیل پس از قیام در کوفه، فرماندهی قبیله‌های تمیم و هَمْدان را به او واگذار کرد. پس از شهادت مسلم بن عقیل تحت تعقیب ابن زیاد قرار گرفت و چند روزی در قبیله خود پنهان شد. سپس با نافع بن هلال، مخفیانه از کوفه بیرون رفت و در راه مکه به کربلا، به امام حسین علیه السلام پیوست و همراه آن حضرت، به کربلا رفت. 🥀ابوثمامه در واقعه کربلا مانعِ حضورِ مسلحانه کثیربن عبدالله شعبی، قاصد ابن سعد، نزد امام حسین علیه السلام شد و در روز عاشورا، هنگام ظهر، فرا رسیدن وقت نماز را به اردوگاه امام حسین علیه السلام اطلاع داد امام حسین علیه‌السلام سر مبارکشان را به سوی آسمان بلند کرده و فرمودند: از نماز یاد کردی خداوند تو را از نمازگزاران و ذاکرین قرار دهد. آری، این آغاز وقت نماز است. از آنها بخواهید از ما دست بردارند تا نماز بگذاریم.  👈درباره جزئیات نبردهای ابوثمامه مطالب اندکی هست. طبری می‌گوید که وی، پسرعموی خود را که در لشکر عمر سعد بود به هلاکت رساندو پس از مالک بن دودان رهسپار میدان شد.وی چنین رجز می‌خواند: «تعزیت می‌گویم به آل پیامبر و دخترانش به خاطر گرفتاری نوادگان پیامبر که بهترین انسان‌ها هستند. تعزیت بر حضرت زهرا و همسرش که خزانه علم الهی بود پس از پیامبر. تعزیت بر همه مردمان مشرق و مغرب زمین و اندوه برای گرفتاری حسین راستگو و درست کردار کیست رساننده این پیام از من به حضرت نبی و دخترش که فرزندتان در رنج و سختی است و چه رنج و سختی بزرگی». ✍از گفتگوی او با امام حسین علیه السلام  در کربلا که منابع تاریخی نقل کرده‌اند، برمی‌آید او آگاهانه و مشتاقانه جنگ در رکاب امام حسین علیه السلام و شهادت را پذیرفته است.وی به دست قیس بن عبدالله به شهادت رسید.😭

‌⏪شرط قیام امام زمان عجل الله فرجه ✅کمبود یاران #مومن و #مجاهد همواره یکی از علل عدم #قیام ائمه بوده و در مورد #حضرت_مهدی نیز چنین است: 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: عباد بن كثير(عابد مکه) به هنگام جوانى با (جدم امام)على بن الحسين در راه مكه مواجه شد و گفت: 👈اى علی بن حسین ! #جهاد را با مشكلاتش وانهاده‌اى و به #حج و عمره بى‌خطر، پرداخته‌اى؟ با آنكه قرآن مجيد مى گويد: «خداوند جان و مال مؤمنان را در برابر بهشت جاودان خريدار است به شرطى كه در راه خدا پيكار كنند: بكشند و كشته شوند. بهشت جاودان حقى است كه در تورات و انجيل و قرآن براى شهيدان معين شده است، و چه كسى بهتر از خدا به وعده خود وفا خواهد كرد؟ بشارت باد شما را با اين سودا و اين همان رستگارى بزرگ است»(توبه/112) 🔷امام سجاد علیه السلام فرمودند: آیه را تمام کن(ادامه آن را بخوان) 👈پس گفت: «آنان كه به سوى حق #توبه می‌کنند. خدا را #عبادت مى‌كنند و به #ستايش او مى‌پردازند، روزها #روزه مى‌دارند و شبها در #نمازند. به نيكي‌ها #امر مى‌کنند و از بدي‌ها #نهی مى‌كنند و #حدود الهى را نگهبانند. (اى رسول) به اين مؤمنان بشارت ده كه بهشت جاودان در انتظار آنان است».(توبه/۱۱۳) 👈 چون عباد از تلاوت اين آيه فارغ شد، امام سجاد علیه السلام به او فرمود: ✅إذا رأينا هؤلاء الذين هذه صفتهم. فالجهاد معهم أفضل من الحج؛ #هرگاه ما چنين مؤمنانى كه قرآن، وصف می‌کند، یافتیم، #جهاد همراه ایشان را از #حج، #برتر مى‌شماريم. 📕الكافي،ج۵، ص ۲۲ 👈چقدر زیبا امام سجاد علیه السلام صفات منتظر مجاهد را معرفی فرموده و #سبک_عبادی و #سبک_اجتماعی منتظران را گوشزد می‌نماید. #وظایف_منتظران 📎‌استاد_ملایی

به فرزندم بگویید ڪه پدرت خیلے تو را دوست داشت، ولے اداے وظیفه و تڪلیف از تو *مهم تر و واجب تر* بود. به او بگویید پدرت گفته است که براے رضاے خدا ڪار ڪنے. #شهید_محمد_پرویزی السلام علی الحسین🏴وعلی علی بن الحسین🏴وعلی اولادالحسین🏴وعلی اصحاب الحسین #اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك هدیه محضر ارواح مطهر شهدا 🌷امام شهدا🌷صلوات 🌷 🕊🌷 🌷🕊🌷 🕊🌷🕊🌷

🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۱۲۸ *═✧❁﷽❁✧═* خواهرم آمد توی اتاق گفت: «آقا صمد! مژدگانی بده، این دفعه بچه پسر👶 است.» صمد خندید و گفت: «مژدگانی می دهم؛ اما نه به خاطر اینکه بچه پسر است. به این خاطر که الحمدلله، هم قدم و هم بچه ها صحیح و سلامت اند👌» بعد مهدی را داد به من و رفت طرف خدیجه و معصومه. آن ها را بغل🤗 گرفت و گفت: «به خدا یک تار موی این دو تا را نمی دهم به صد تا پسر. فقط از این خوشحالم که بعد از من سایة یک مرد👱‍♂ روی سر قدم و دخترها هست.» لب گزیدم. خواهرم با ناراحتی گفت: «آقا صمد❗️ دور از جان، چرا حرف خیر نمی زنید.» صمد خندید ☺️و گفت: «حالا اسم پسرم چی هست⁉️» معصومه و خدیجه آمدند کنار مهدی نشستند او را بوسیدند و گفتند: «داداس مهدی😍» چهار پنج روزی قایش ماندیم. روزهای خوبی بود. مثل همیشه با هم می رفتیم مهمانی. ناهار خانه این خواهر بودیم و شام 🏙خانه آن برادر. با اینکه قبل از آمدن صمد، موقع ولیمه مهدی، همه فامیل ها را دیده👀 بودم؛ اما مهمانی رفتن با صمد طور دیگری بود👌 همه با عزت و احترام بیشتری با من و بچه ها رفتار می کردند. مهمانی ها رسمی تر برگزار می شد. این را می شد حتی از ظروف🍽 چینی و قاشق های استیل و نو فهمید. ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 🔜👉 🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷