ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۲۱۸ *═✧❁﷽❁✧═* هرچند مرتباً نعره 🗣می کشید: ((سکتن)).
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۲۱۹
*═✧❁﷽❁✧═*
جالب این بود که بعضی وقت ها ماموران👨🏭 و نگهبان ها به داخل سلول می آمدند و تمام دیوار ها را بر انداز می کردند ولی چیزی نمی دیدند❌اما برای ما همه چیز خوانا بود.حالا دیگر ما تنها نبودیم.خیال اینکه برادرهای دیگری هم اینجا هستند، به ما قوت و قدرت 💪بیشتری می داد.هر روز همه ی درز و دیوار صندوقچه را وارسی می کردیم تا شاید اسم آشنای دیگری پیدا کنیم و خبری به ما برسد و ما هم بتوانیم نقشی و نامی بر دیوار بگذاریم.
برای وارسی دریچه نور،به نوبت دولا میشدیم و حلیمه که از ما سبکتر بود بالا می رفت و آن بالا را جست و جو میکرد.بالاخره به فتحی بزرگ رسیدیم.حلیمه دست پر پایین آمد.او یک مداد✏️ آبی پیدا کرده بود.
خدا را خیلی شکر کردیم.احتمال میدادیم که آن مداد آبی جزو اموال پنهانی داخل صندوقچه باشد که زندانیان برای یکدیگر به ارث می گذارند😍حالا ما صاحب یک قلم به بلندی یک بند انگشت شده بودیم.سلول ها مرتب تفتیش و زندانیان جا به جا میشدند.ما چقدر برای آنها،موجودات خطرناکی بودیم👌چرا آنها اینطور ما را تفتیش میکردند.مگر روز اول همه چیزمان را از ما نگرفته بودند؟
در اینجا یعنی سلول شماره سیزده با آمدن زمستان🌨، غول سرما چرت میزد و به ما فرصت نفس کشیدن می داد.آنجا متوجه شدیم سرما و حرارت در همه ی سلول ها یکسان نیست❌تفاوت دیگراین صندوقچه با صندوقچه قبلی این بودکه زیر در،جایی که میله آهنی ،شکم در را میشکافت و به زمین فرو میرفت درزی به اندازه یک عدس پیدا بود که از آنجا می توانستیم چکمه ی سربازان👨🏭 را ببینیم.
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_انبیاء_آیه_۵۰
#قرآن_منشاء_خیرات_و_برکات
و این ذکر( قرآن که) برای شما نازل کردیم پر از خیر و برکت است آیا شما آن را انکار می کنید
(در حالی که وسیله بیداری و یادآوری شماست و خیر دنیا و آخرت شما در آن می باشدو سرچشمه همه پیروزیها و خوشبختیها است.)
🦋⃟📸
#السلام_ایها_غریب
#سلام_امام_زمان
#مهدی_جانم 🖤
حالِمادرهجرمهدیکمترازیعقوبنیست
اوپسرگمکردهبودوماپدرگمکردهایم..💔(:
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
ندبه هاے دلتنگے
🌹سهم #روز بیست_وششم از حكمت۲۳۳ تا ۲۴۳ #نهج_البلاغه ┄═❁🍃❈🌺❈🍃❁═┄ 📒 #حکمت۲۳۳ : به فرزندش امام مجتبی
🌹سهم #روز بیست_وهفتم : از حکمت ۲۴۴ تا ۲۵۲ #نهج_البلاغه
═════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت۲۴۴ : خدا را در هر نعمتی حقی است، هر كس آن را بپردازد فزونی يابد و آن كس كه نپردازد و كوتاهی كند در خطر نابودی قرار گيرد.
═════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت۲۴۵ : هنگامی كه توانایی فزونی يابد، شهوت كاستی گيرد.
═════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت۲۴۶ : از گريختن نعمتها بپرهيزيد زيرا هر گريخته ای باز نمی گردد.
════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت۲۴۷ : بخشش بيش از خويشاوندی محبّت آورد.
════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت۲۴۸ : چون كسی به تو گمان نيك برد، خوش بينی او را تصديق كن.
════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت۲۴۹ : بهترين كارها آن است كه با ناخشنودی در انجام آن بكوشی.
════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت۲۵۰ : خدا را از سست شدن اراده های قوی، گشوده شدن گره های دشوار و درهم شكسته شدن تصميم ها شناختم.
════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت۲۵۱ : تلخكامی دنيا شيرينی آخرت و شيرينی دنيای حرام تلخی آخرت است.
════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
📒 #حکمت۲۵۲ : خدا «ايمان» را برای پاكسازی دل از شرك، و «نماز» را برای پاك بودن از كبر و خودپسندی و «زكات» را عامل فزونی روزی و «روزه» را برای آزمودن اخلاص بندگان و «حج» را برای نزديكی و همبستگی مسلمانان و «جهاد» را برای عزت اسلام و « امر به معروف» را برای اصلاح توده های ناآگاه و «نهی از منكر» را برای بازداشتن بيخردان از زشتی ها، «صله رحم» را برای فراوانی خويشاوندان و «قصاص» را برای پاسداری از خونها و اجرای «حدود» را برای بزرگداشت محرمات الهی و ترك ميگساری را برای سلامت عقل و دوری از دزدی را برای تحقق عفت و ترك (زنا) را برای سلامت نسل آدمی و ترك (لواط) را برای فزونی فرزندان و (گواهی دادن) را برای به دست آوردن حقوق انكارشده و ترك (دروغ) را برای حرمت نگهداشتن راستی و «سلام كردن» را برای امنيت از ترسها و «امامت» را برای سازمان يافتن امور امّت و (فرمانبرداری از امام) را برای بزرگداشت مقام رهبری واجب كرد.
════ ೋ🌿🌹🌿ೋ════
❣#سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا مَهْدِيَّ اَلْأَرْضِ وَ عَيْنَ اَلْفَرْضِ...
🌱سلام بر تو ای مولایی که حقیقت دین از قلب نازنین تو می تراود...
سلام بر تو و بر روزی که از جانب خدا به سوی اسرار زمین هدایت می شوی!
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610.
#اللهمعجللولیکالفرج
◾️◾️◾️◾️◾️
احمدآقا توسل به اهل بیت علیهم السلام، خصوصاً #کشتی_نجات آقااباعبدالله را بهترین وسیله تقرب به پروردگار و محو گناهان می دانست. برای همین به بنده امر میکرد که برای بچه ها مداحی کنم.
در دستنوشته های احمدآقا به این امر بسیار مهم بسیار سفارش شده.
حتی توصیه میکرد که برای ازبین رفتن تاریکی قلب و روح، متوسل به #شهید_کربلا شوید.
در یکی از متن های جامانده در دفتر خاطرات احمدآقا، در مورد امام #حسین علیه السلام آمده :
"روز اربعین وقتی به هیئت رفتم، در خود تاریکی میدیدم. مشاهده کردم قفسی در اطراف من ایجاد شده و زندانی شده ام!
اما وقتی سینه زنی و عزاداری آغاز شد، مشاهده کردم که قفس از بین رفت. این هم از کرامات مجلس سیدالشهدا علیه السلام است."
بارها شنیده بودم که میگفت: در مجالس عزای #سیدالشهدا، نوری وجود دارد که منشأ آن حرم مطهر آقاست. در این مجالس، گویی خود حضرت در کنار در می ایستد و از میهمانان خود پذیرایی میکند.
از دیگر معصومین که احمدآقا زیاد به ایشان متوسل می شد، وجود نازنین #صدیقه_کبری، حضرت زهرا سلام الله علیها بود. نام مبارک ایشان، همیشه بر زبان احمدآقا جاری بود.
برای من جای تعجب است! بسیاری از شهدای وارسته و سالک الی الله که با شهادت از دنیا رفتند، ارادت قلبی به امّ الأئمه سلام الله علیها داشتند.
احمدآقا در یکی از یادگارهای خود آورده:
خدارا شکر، مقام بالایی نزد امّ الأئمه حضرت زهرا سلام الله علیها دارم.
▪️اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
▪️ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
▪️ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
▪️وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🏴
🏳🏴
🏴🏳🏴
🏳🏴🏳🏴
✍امام علی (علیه السلام ):
در آخرالزمان برکت از سال و ماه و روز و هفته و ساعت برداشته می شود. هر سالی به قدرت یک مه، و هر ماهی به قدر یک هفته، و هر هفته ای به اندازه یک روز، و هر روزی به قدر یک ساعت می گذرد و در آن زمان سختیها بسیار شده و عمرها کوتاه می گردد.
📚 کنز العمال، ج ١۴، ص ٢۴۴
⚠️ زمان هم برکت ندارد ..!!
(اشاره به مشغله های کاری و فکری مردم آخرالزمان دارد که متوجه گذشت سریع عمر و زمان نیستند)
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
#محرم
#واکسن
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۲۱۹ *═✧❁﷽❁✧═* جالب این بود که بعضی وقت ها ماموران👨🏭
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۲۲۰
*═✧❁﷽❁✧═*
در یکی از روز های پایانی زمستان سرد ،باد از راهی دور صدای مبهم مردی گمنام که از ته دل ترانه ای عاشقانه💞 می خواندرا برایمان به ارمغان آورد.صدایی که می خواست عشق و ارادت قلبی❤️ خودش را در آخرین لحظات دیدار با همسرش نه تنها بگوید بلکه فریاد 🗣بزند.مثل ققنوسی که در قفس گرفتار شده و می خواند تا فراموش نشود.هم ترانه آشنا بود و هم آهنگ ترانه.هر چهار نفر از زیر در گوش👂 می دادیم.
بالاخره بعد از چند ماه🌙 صدایی که برای زنده ماندن تلاش میکرد به گوش ما رسید.باد تند تر می شد و صدای ققنوس واضحتر.تنها چیزی که مزاحم وضوح صدای او بود خس خس نفس هایمان بود👌
این سور و سات، نگهبان ها را هم مست کرده بود.آنروز نگهبان👨🏭 کسی بود که ما به او گوربان قراضه می گفتیم.مثل اینکه او هم مست صدای آن زندانی انفرادی 👤شده بود.انعکاس صدایش حکایت از تنهایی او داشت و گویی خودش هم فهمیده بود که صدایش همه را به زیر در🚪 گشانده.
این صدا مرا یاد رحمان انداخت.همیشه حمام🚿 برایش استودیوی پخش زنده بود.وقتی حمام می رفت،همه پشت در حمام می نشستیم و به کنسرت زنده حمومی گوش 👂میدادیم.
یکباره حسی گم در درونم بیدار شد.آرام آرام آوایی که با بغض می خواندبه ناله 😩تبدیل شد؛ ناله هایی جگرسوز که از اعماق وجودش برمی خاست.تحمل شنیدن ناله ی یک مرد 👨را نداشتم.دیدن مردی که اشک می ریزد😭 رقت بار ترین صحنه ی زندگی ام بود.همیشه فکر میکردم مردها غده ی اشکی ندارند و چشم هایشان هرگز خیس نمیشود❌هیچ وقت صدای هق هق یک مرد را نشینده بودم.
هیچ وقت گریه ی پدرم را ندیده بودم ❌حتی وقتی برادرهایم با هم کشتی می گرفتند و من داور کشتی می شدم ؛ این من بودم که قبل از اینکه سوت پایان را بزنم برای کسی که شکست خورده بود هق هق زیر گریه می زدم 😭
گمان می کردم غرور و غیرت ، قدرتی💪 عظیم تر از احساس است . اما واقعیت تلخ زندان و زنجیر ، مرد را هم به گریه وا می دارد😔
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_انبیاء_آیه_۶۹
#سرد_شدن_آتش
(مردم بت پرست آتش بسیار بزرگی روشن کردند وحضرت ابراهیم علیه السلام را با منجیق به سوی آن پرتاب کردند در این هنگام)
به آتش گفتم ای آتش بر ابراهیم علیه السلام سرد و سالم باش
( طوری که نه از گرما آسیب ببیند ونه از شدت سرما بلرزد)
#السلام_ایها_غریب
سلام امام مهربانم✋🌸
دلم گرفته از این روزهای تكراری
كه بی حضور ِتو هر لحظه میشود جاری
چقدر جاده وصلت ترك ترك شده است
سحابِ رحمتِ حق كِی دوباره میباری
🌼اللهم عجل لولیک الفرج🌼